روش دین داری صحیح /

تخمین زمان مطالعه: 13 دقیقه

چگونه می توان دیندار منطقی بود؟


دین داری منطقی همان دین داری سیستمی است که تحت عنوان سیر و سلوک مطرح می شود. خیلی دلمون می خواهد که به شما کمک کنیم اما اطلاعاتی که شما در زمینه خودسازی و سلوک باید داشته باشید مفصل است و از راه دور و در قالب پاسخ سوال مقدور نیست. تنها می توانیم شما را با مراحل خودسازی آشنا کنیم . ابتدا بدانید که سلوک نظری مقدم است بر سلوک عملی. تا کسی سلوک نظری نداشته باشد و در اعتقادات تحقیق و مطالعه نکند و شناخت و اعتقاد و ایمان خود را محکم نسازد در سلوک عملی موفق نخواهد بود. ما به شما برنامه کلی می دهیم که لازم است مطابق آن مشی کنید. این برنامه در تمام زندگی به کار شما می آید و باید مطابق آن حرکت کنید. مراحل هفت گانه خودسازی توحیدی! برای تنظیم برنامه سیر و سلوک هفت مرحله معرفی می شود . دو مرحله اول پیش نیازهای خداپرستی است و پنج مورد آخر اقتضائات خودسازی و خداپرستی است. 1- سیر و سلوک نظری و جستجوی حقیقت: اولین قدمی که سالک برای خودسازی و سلوک برمی دارد، جستجوی حقیقت است. انسان تشنه حقیقت است و افکار و اندیشه و عقلانیت او با حقیقت شکل می گیرد. حقیقت انسان را از خواب غفلت بیدار می کند و به انگیزه قوی برای خوسازی می بخشد. از جهتی حقایق به کلان و خرد تقسیم می شود. منظور ما از حقیقت در این مباحث حقایق کلان و استراتژیک زندگی است. ما دو نوع حقیقت کلان در پیرامون خود داریم، حقایق تکوینی که در عالم طبیعت و ماورای طبیعت وجود دارد، مانند خدا و توحید و روح انسان و شیطان و دنیا و آخرت و برزخ و قیامت که علوم عقلی و اعتقادی متصدی تبیین آنها است و حقایق تشریعی که مراد دین توحیدی و دین شرک است. سوالات اساسی زندگی و پاسخ یابی نسبت به آنها یکی از راهکارهای مناسب برای برنامه ریزی جهت کسب آگاهی و کشف حقایق زندگی است. این حقایق عبارت اند از: 1- مبدا و مقصد شناسی (خدا، دنیا، آخرت، طبیعت و ماورای طبیعت و قیامت 2- راه و راهبرد شناسی ( دین توحید، دین شرک 3- راهبر شناسی (ولایت، امامت، نبوت، رسالت، و عالمان دینی و شیطان که دشمن و راهبر مشرکین است. 4- راهکار شناسی (شریعت و احکام دینی، عبادت، واجبات و مستحبات. اخلاق و روابط اجتماعی 5- راهرو شناسی (انسان شناسی، خودشناسی، روح، کمال و سعادت منابع اصلی کسب آگاهی، قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) و علوم دینی است. 2- آزادی: آزادی از پرستش غیر خدا از مراحل مهم خودسازی است. مبارزه با شرک درونی و بیرونی و خالص سازی عمل از پرستش غیر خدا، و ترک عادت ها و اسارت ها و وابستگی هایی که مانع خداپرستی است، آزادی انسان را تامین می کنند. با کسب آزادی انسان باید به انقطاع کامل از دنیاپرستی و نفس پرستی برسد و از اسارت و بندگی هر چیزی و کسی جز خدا آزاد شود. لا اله الا الله. آگاهی وقتی با آزادی به هم می آمیزد، زمینه اختیار را در انسان فراهم می آورد و باعث می شود که زندگی انسانی شکل بگیرد. در چنین زندگی است که هویت انسانی محقق می شود. بت بزرگ انسان نفس او است و ما همگی اسیر و بنده نفس هستیم و تا از اسارت نفس خارج نشویم نمی توانیم در وادی بندگی خداوند وارد شویم. به قول مولوی. مادر بتها بت نفس شما است. جهاد اکبر مربوط به این وادی است. 3- بندگی: وقتی انسان توانست از بند بندگی خود و نفس آزاد شود آنگاه وارد بندگی خالصانه خداوند می شود و لذت بندگی را حس می کند. بندگی، یعنی هدف نهایی زندگی اش قرب به خدا باشد و تمام زندگی اش را رنگ خدایی بزند و در جهت رسیدن به خدا سازمان دهی کند. خداپرست واقعی کسی است که فقط خدا را بپرستد و فقط از او کمک بخواهد و تمام توجهش به خدا باشد و برای رسیدن به خدا تلاش نماید و به او توکل کند و به آنچه او برایش می پسندد راضی باشد و تسلیم اوامر او باشد و کارهای دنیوی اش را به او واگذار نماید. 4- اخلاق توحیدی: اخلاق توحیدی روش اخلاق خداپرستان است. یعنی تخلق به صفات و کمالات الهی مانند مهربانی و علم و قدرت و تنظیم روابط اخلاقی با انسان های دیگر بر اساس نگرش توحیدی به بندگان خدا و درنظر گرفتن خداوند در برخوردها و روابط اجتماعی و تخلیه از اخلاق شیطانی و نفسانی و مادی. 5- سبک زندگی توحیدی: سبک زندگی خداپرستان، توجه به خدا و خواست خدا در زندگی عادی و رنگ خدایی زدن به زندگی طبیعی است. یعنی در خوردن و خوابیدن و سخن گفتن و معاشرت و دوست یابی و ازدواج و تربیت فرزند و انتخاب شغل و کسب درآمد و شادی و نشاط و تفریح و ورزش و میهمانی و سبک لباس پوشیدن و وضعیت مسکن و تیپ اجتماعی و انتخاب مرکب و مسافرت و... رضایت خدا و اقتضای بندگی را رعایت کند. 6- عبادت و مشارکت اجتماعی: یکی از مراحل بسیار موثر خودسازی توحیدی، عبادت و مشارکت اجتماعی است. انسان مومن گوشه گیر و منزوی نیست و در جامعه نقش فعال دارد. از نظر اسلام جامعه مهد تربیت انسان مومن و مجاهد است. بدون مشارکت اجتماعی بسیاری از استعدادهای انسان شکوفا نمی شود. داشتن نقش موثر در جامعه و احراز تخصص برای خدمت به خلق و هدایت جامعه و شرکت در مبارزات انقلابی و حمایت از رهبری دینی و جهاد برای حفظ دین و نظام اسلامی و مبارزات فرهنگی با هجوم دشمنان اسلام و شرکت در جهاد اصغر برای حفظ کیان و سرزمین اسلامی و شرکت در تظاهرات و کمک رسانی به مستمندان جامعه اسلامی و بسیاری فعالیت های دیگر، زمینه بسیار مناسبی برای تقویت ایمان و رشد و کمال انسانی است.در روایت داریم: من اصبح و لم یهتم به امور المسلمین فلیس به مسلم. اصل مسلمانی ما به این است که نسبت به امور مسلمین بی تفاوت نباشیم و در جامعه اسلامی نقش موثر داشته باشیم. 7- وادی عشق و عرفان: آنچه تاکنون بیان داشته ایم وادی عقل بود. در این وادی سالک با تکیه بر حجت و دلیل عقلانی و دینی راه خود را پیدا می کند و می رود، ولی استقامت در آن منتهی به عشق می شود. اگر کسی راه عقل را به درستی بپیماید و کاملا مطیع و بنده خدای متعال شود، در نهایت به وادی عشق می رسد. از این به بعد نه تنها با نیروی عقل بلکه با انگیزه عشق به سوی خدا حرکت می کند. چون محبت در سالک ظهور کند انگیزه اش برای توحید و خداپرستی دو چندان می گردد. در ادامه سالک از علم حصولی عبور می کند و به کشف وشهود می رسد، عین الیقین که از علم شهودی به قلب سالک می رسد بسیار قوی تر از علم الیقین است. در این وادی شهود و عشق و ایمان به هم می آمیزد و بهجت و نشاطی در دل سالک ایجاد می کند که توصیف نمی شود. برخی تضاد عقل و عشق را مطرح کرده اند، در حالی که عشق حقیقی ثمره و محصول عقل است و میان عقل و عشق رابطه علت و معلول است نه تضاد. عشق در عرض عقل نیست که انسان ناگزیر از انتخاب یکی از آن دو باشد؛ بلکه عشق مرحله ای است که پس از عقل ورزی در سالک ظهور می کند. باید با عقل انتخاب کرد و با عشق پیمود. انسان آمیزه ای از عقل و عشق است، ولی عقل ابتدا و عشق انتها است؛ نیرویی که قادر است انسان را به خواسته ها و اهداف خود، به خصوص در بحث وصول به حقیقت برساند، عشق است و نه عقل. وادی عقل آدمی را از وادی طبیعت جدا می سازد و از آتش نجات می دهد و زندگی او را مدیریت می کند، ولی این نیروی عشق است که زمینه و اسباب پرستش و وصول به محبوب حقیقی را فراهم می کند. پس سالک کوی حقیقت بدون گذر از وادی عقل و حکمت، نخواهد توانست به وادی عشق و محبت وارد شود و این دو وادی در پی هم اندسیر مطالعات اسلامی: شما نیاز به سلوک عقلانی دارید. انسان با این نوع سلوک که همان سلوک دینی است با عقلانیت دین و حقیقت آشنا می شود و راه رسیدن به کمال برایش باز می گردد. ابتدا سلوک عقلانی را برای شما توضیح می دهیم و سپس سیر مطالعاتی را برای شما مشخص می کنیم تا در این مسیر حرکت کنید و کمکی هم خواستید در خدمت هستیم. هویت بشری از جنس ماده و این جهانی است، اما هویت انسانی او از سنخ ملکوت و عوالم فرا طبیعی است. حیات معقول، یعنی زندگی مستند به حجت، در این نوع زندگی انسان دو گونه حجت دارد، حجت درونی که همان عقل و به تعبیری پیامبر درونی است و حجت بیرونی که دین و پیامبران الهی و عقول کامله هستند. در حیات معقول انسان باید برای تمامی افکار، عقاید، اخلاق و رفتار خود دلیل و برهان معقول و مشروع بیابد، برای هر انتخابی که انجام می دهد، استدلال منطقی داشته باشد و بر اساس اندیشه زندگی کند، نه امیال و خواسته های نفسانی و غریزی. انسان در ابتدا بر اساس ادراک غریزی و احساس نیازهای طبیعی، زندگی و رشد می کند، ولی بعد از سن بلوغ و تکلیف وظیفه دارد که زندگی خود را بر اساس اندیشه و عقیده سامان دهد و رشد عقلانی داشته باشد. هدف سلوک عقلانی رسیدن به عقلانیت دینی و الهی است، در ابتدا انسان در اثر انس با طبیعت درک عقلانی اش رنگ طبیعی و دنیوی دارد و اندیشه اش به سمت خواسته های مادی گرایش می یابد. عقلانیت مادی اگر با عقل دینی، مدیریت و کنترل نشود، منشا بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی خواهد شد، در حالی که ریشه تمام خوبی های انسانی در عقلانیت الهی و توحیدی نهفته است. قدرت مقاومت در برابر خواسته های افراطی نفس اماره و توان مدیریت غرایز بشری جز با عقلانیت قوی دینی و الهی امکان پذیر نیست و انسان های ضعیف العقل معمولا در برابر امیال نفسانی و شیطانی تسلیم می شوند. انسان در طبیعت پدید می آید، ولی نباید در طبیعت برای همیشه ماندگار شود، زیرا در این صورت هلاک خواهد شد، چون طبیعت هلاک شدنی است. کل شیء هالک الا وجه. (قصص، ۸۸) در سن تکلیف، آدمی ماموریت می یابد تا دامن از طبیعت بیرون کشد و به سلوک عقلی روی آورد و به حیات معقول که اصل انسانیت و اختیار او در آن شکل می گیرد، مهاجرت نماید. اگر انسان در طبیعت بماند، اهل دنیا شود و نتواند به زندگی عقلانی خود که همان حیات طیبه انسانی و ایمانی است، سامان دهد، از هیچگونه خطری در امان نیست و در نهایت اهل دوزخ خواهد بود.البته فیلسوف شدن و حیات معقول داشتن آخر راه نیست، عقیده، اندیشه، ایمان و عمل صالح داشتن، تازه ابتدای راه است، ماندگار شدن در عالم عقل نوعی عقب ماندگی سلوکی محسوب می شود. اهل معرفت پس از حیات معقول به وادی عشق و عرفان می رسند و از رابطه عاشقانه با خداوند و حالات خوش عارفانه لذتی سرشار می برند.عرصه های مطالعه و کتاب خوانی!زمینه های کتاب خوانی و مطالعه فراوان اند. ما بر اساس اهداف و تعریفی که از سیر مطالعات اسلامی سیستمی ارایه کرده ایم، عرصه هایی از کتاب خوانی را معرفی می کنیم که به شما کمک می کند تا در راستای رسیدن به اهداف سلوک نظری قرار بگیرید.عرصه های کتاب خوانی در دو فاز عمومی و تخصصی ارایه می شود و سیری که اکنون برنامه آنرا ارایه داده ایم، در فاز عمومی است. مراحل چهارده گانه زیر به شما کمک می کند تا بتوانید برنامه سیرمطالعاتی خود را بر اساس آن تنظیم نمایید. در صورتی که برای هر مرحله حداقل یک سال در نظر بگیرید، این سیر مطالعاتی حدود چهارده سال طول خواهد کشید. انتظاری که از سیر مطالعات اسلامی داریم این است که بتواند عقلانیت دینی و توحیدی ما را شکوفا و تکمیل نماید. این سیر مطالعاتی شامل معرفی کتاب هایی در تمام حوزه های مطالعات دینی می شود و باعث می شود خواننده به اطلاعات اجمالی، اما جامعی دست یابد و برای ورود به تحقیقات موضوعی آماده شود. این مرحله مخصوص افراد در حد دیپلم یا کارشناسی تنظیم شده است و برای هر موضوعی چند کتاب معرفی می شود که به انتخاب خود فرد، مطالعه و تلخیص انجام و گزارش می گردد. توصیه می کنیم برای درک بهتر کتاب ها، فهم خود را از هر مطلب یادداشت و به استاد مشاور خود ارایه دهید. 1- سیر مطالعات انسان شناسی و خودشناسی:2- سیر مطالعات زندگی:3- سیر مطالعات خودسازی و سلوک:4- سیر مطالعه در متون دینی:5- سیر مطالعات توحیدی => خداشناسی و خداپرستی:6- سیر مطالعات دین شناسی: فلسفه دین و شریعت اسلام7- سیر مطالعات شیعه شناسی:8- سیر مطالعات معاد شناسی:9- سیر مطالعات عملی و عبادی:10- سیر مطالعات اخلاقی:11- سیر مطالعات تاریخی:12- سیر مطالعات سیاسی و اجتماعی:13- سیر مطالعات زندگی و سیره عملی معصومان:14- شرح حال عالمان و سیره عملی بزرگان دین:کتابهای هر حوزه را با تحقیق و تفحص و مشورت با متخصصان آن حوزه بیابید و حدود یک سال مثلا در خودشناسی و انسان شناسی مطالعه کنید و بعد موضوع دیگر را در دستور کار قرار دهید تا آخر. در نتیجه این سیر عقلانیت و ایمان شما تقویت می شود و بهتر می توانید در جنبه های عملی موفق باشید. معرفی چند کتاب درباره انسان شناسی و خودشناسی!کتاب های زیر دارای سطح بندی است، خود شما با دقت می توانید کتاب مناسب خود را انتخاب و مطالعه نمایید. روش مطالعه به این صورت است که شما با خواندن هر موضوعی از یک کتاب، خلاصه یا فهم خود از آن مطلب را نوشته و به استاد مشاور خود ارایه می دهید و ایشان اگر اشکالی ببیند تذکر می دهد تا برداشت شاگرد صحیح باشد. 1- شناخت انسان از نظر اسلام، واعظی (متوسط) 2- انسان شناسی، محمود رجبی (متوسط)3- انسان شناسی (انسان کامل) یحیی کبیر(عالی) 4- صد کلمه در معرفت نفس ، حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله (متوسط)5-انسان شناسی، سؤال و پاسخ ، مصطفی عزیزی، نشر معارف نهاد رهبری در دانشگاه(مبتدی)6- انسان در قرآن، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا(مبتدی)6- انسان کامل، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا(مبتدی)7- انسان شناسی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى رحمه الله(متوسط)8- انسان شناسی در قرآن ، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى رحمه الله(مبتدی)9- خود شناسی برای خود سازی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى رحمه الله(مبتدی) 10- دروس معرفت نفس ، حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله ، نشر الف.لام.میم(عالی) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image