تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
در رابطه با جواب سؤال مناسب است مباحث زیر توجه کنید: تعريف غيبت صحاح اللغة ميگويد: «غيبت آن است كه انسان پشت سر كسي كه عيب و عملش پوشيده است سخني بگويد كه اگر به گوش او برسد ناراحت ميشود». مرحوم شيخ انصاري از بعضي از بزرگان نقل كرده است كه اجماع و اخبار معصومين ـ عليهم السلام ـ دلالت دارد بر اين كه حقيقت غيبت آن است كه از ديگري (در پشت سرش) چيزي بگويي كه اگر بشنود ناراحت ميشود. اين مضمون در حديثي از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بيان شده است. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روزي فرمود: «آيا ميدانيد غيبت چيست؟» اصحاب عرض كردند: خداي تعالي و رسول او داناترند. حضرت فرمود: «غيبت آن است كه يادكني برادر مؤمن خود را به چيزي كه باعث كراهت خاطر او باشد.» ب. دلائل حرمت غيبت غيبت مؤمن به دلائل چهارگانه يعني قرآن، روايات، عقل و اجماع علماء حرام است. از نظر قرآن وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ؛ هيچ يك از شما ديگري را غيبت نكند، آيا كسي از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردة خود را بخورد؟ به يقين همة شما از اين امر كراهت داريد. از نظر روايات دربارة غيبت امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايند: «الغيبة حرامٌ علي كلّ مسلمٍ و انّها لتأكلُ الحسنات كما تأكلُ النار الحطَبَ»؛ غيبت بر هر مسلماني حرام است و حسنات را از ميان ميبرد، همان گونه كه آتش هيزم را ميسوزاند و نابود ميكند. از نظر عقل و اجماع تا به حال هيچ كسي از علماء بر جواز غيبت فتوي نداده است و همة علما آن را حرام ميدانند و عقلاي عالم هم غيبت را مذمت كرده و ميگويند: همان طوري كه راضي نيستي كسي غيبت تو را بكند تو هم غيبت ديگري را مكن. ج. مشمول دايرة غيبت غيبت افراد مؤمن و بالغ و عاقل حرام است و غيبت كفار حربي كه براي نابودي يا ضربه زدن به اسلام و مسلمين كمر بستهاند هيچ اشكالي ندارد؛ چون آنها محترم نيستند و بيشك غيبت كساني كه مخاطب، آنها را نميشناسد و به صورت كلي گفته ميشود مثلاً در فلان شهر يك نفر دزدي ميكند يا در فلان جا كسي خيانت كرده، اينها حرام نيست؛ ولي اگر غيبت كسي را بكند كه احتمال قوي ميدهد مخاطب او را ميشناسد يا در آينده خواهد شناخت يا خصوصيات را طوري بيان كند كه فرد مورد نظر را معرفي كند، اينجا هم غيبت صدق ميكند و حرام است. د. مستثنيات غيبت 1. در مورد دادخواهي و رفع ظلم و گرفتن حق اگر شخص مظلوم افشاگري نكند كسي به داد او نميرسد، و حق او پايمال ميشود. و در اين مورد ميتوان بعضي از شكايت ها يا انتقادهايي كه در مجلات يا روزنامهها مي شود وارد كرد؛ مثلاً معلمي يا مسئولي براي دفاع از حق خود در روزنامه حرفي مينويسد كه قصدش استيفاي حق خود است و قصد تخريبگري ندارد. و لذا اين مورد غيبت نيست. 2. در مورد نهي ازمنكر يعني جايي كه اگر انسان افشاگري نكند فرد يا افراد گنهكار دست از كارشان نميكشند، در اين جا مصلحت امر به معروف و نهي از منكر بر مفسدة غيبت غلبه ميكند. در اين مورد ميتوان اعتراض بعضي از بزرگان عليه عملكرد بعضي از مسئولين را در روزنامهها و مجلات گنجاند و از موارد امر به معروف تلقي كرد كه حرام نيست. 3. بدعت و توطئه در مورد بدعت گزاران و توطئه گران و كساني كه ضدّ مصالح مسلمين نقشه ميكشند، كه غيبت اينها حرام نيست. 4. در مورد مشورت در آن جا كه كسي ميخواهد مثلاً با ديگري وصلت كند يا شركتي تشكيل دهد يا مسافرت نمايد و از انسان دربارة شخص مورد نظرش سؤال ميكند، در اين جا افشاي عيب غيبت نيست و گناه ندارد. 5. شهادت در دادگاه در مورد شهادت دادن در دادگاه به نفع مظلوم. 6. افراد فاسق غيبت افراد فاسق و كساني كه علناً گناه مرتكب ميشوند و حيائي ندارند جايز است. نتيجه اين كه با اين مواردي كه ذكر شد تكليف انتقادهايي كه در روزنامه ميشود روشن ميگردد، يعني اگر پشت سر سران مملكتي حرفي زده ميشود كه واقعيتي ندارد يا بيدليل است و يا شايعه است از موارد غيبت حساب ميشود و حرام است؛ ولي اگر انتقاد كسي، از مسئولين به دليل عملكرد غلط آنان و خطاي آنان است، اين حرام نيست و امر به معروف و نهي از منكر حساب ميشود. اگر غيبت از مسئولين و دست اندركاران قانون و قضا و امثال آن براي دادخواهي باشد و اظهار قانون گريزي او و دست اندازي به بيت المال و امثال آن باشد با ارائه دلايل قانع كننده و قانون پسند اشكالي ندارد؛ البته اين سخن به معناي ترور شخصيت و هجوم به همة شخصيت و آبروي اشخاص نيست؛ بلكه همان اندازه كه ما را به مقصد مي رساند كافي است. توجه به اين نكته خالي از فايده نيست كه ما غالباً بدون دليل و از روي گمان و دلايل شخصي و گاهي نامربوط همه مسئولين را مورد نكوهش قرار مي دهيم و هر چه دلمان مي خواهد در مورد آنان مي گوييم كه مسلماً اين كار يا غيبت به حساب مي آيد يا تهمت كه لازم است از آن پرهيز كرد. روز نامه ها و مجلات اگر از روي انصاف و بي غرضي حرفي بزنند و شئون اخلاقي را در نقد و بيان سخنان ديگران رعايت كنند از دايره تهمت و غيبت به دور هستند؛ ولي ثابت شده كه برخي از آنها تعصب خوبي و گروهي خود را به رعايت انصاف ترجيح مي دهند و با تحريف سخنان و تفسير منفي يا مثبت كارها مي كوشند حرف خود را به كرسي بنشانند كه اين رفتار خارج از محدودة اخلاق اسلامي بوده و جز و رذايل اخلاقي مثل تهمت، غيبت، توهين و... به شمار خواهد رفت. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.