بنده خیلی درگیر کمبود عواطف و نیاز عاطفی و جسمی هستم و خانواده ی سخت گیری در امر ازدواج دارم.تمام خواستگار هایم را رد میکنند،راه حلی برای این حال ناخوشی که سراغ من می آید هست؟این نیاز عاطفی

خواهرم، اطلاعاتی که در مکاتبه خود برای ما ارسال نموده اید کافی نمی باشد. همانطور که حتما میدانید یکی از مهمترین ارکان مشاوره مخصوصاً در زمینه راهنمایی که باعث می گردد نتیجه مطلوبی از آن حاصل گردد میزان اطلاعاتی است که شما باید در اختیار مشاور قرار دهید؛ زیرا به هر حال تفاوت های فردی افراد در وضعیت و شرایط خانوادگی، محیطی، شخصیتی و ... ایجاب می کند که مشاوره ها با فرد مورد نظر و شرایط وی مطابقت داشته باشد. شایسته بود که کمی در مورد شرایط و معیارهای خانواده تان برای یک همسر مناسب توضیح می دادید و یا علت مخالفت والدینتان با خواستگارانتان را روشن میکردید. شاید ایشان هم برای خودشان دلایلی دارند، ولی شما هیچ اشاره ای به دلایل ایشان ننموده اید.در هر حال با توجه به اطلاعات اندکی که از متن ارسالی شما دریافت کردیم نکاتی را خدمتتان عرض می کنیم که امید است مفید واقع شوند.اولین و مهمترین نکته ای که باید در برون رفت از موقعیت فعلی مد نظر داشته باشید این است که شما تنها فردی نیستید که با چنین مسأله و یا مسایلی شبیه به آن رو به رو شده اید و دختران بسیاری هستند که وضعیتی مشابه شما داشته اند ولی توانستند با درایت، چنین مسأله ای را به درستی حل نمایند. افراد بسیاری را می شناسیم که توانسته اند با هدایت درست شرایط مشابه شما، از موقعیتشان بهترین استفاده را کرده و بالاخره با یک ازدواج درست مسیر زندگی جدیدی را برای خود ترسیم نمایند. اما در واقع شما تنها کسی هستید که می توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایی ها و مهارت های فردی و ... به خود بکنید. برای این کار همانطور که خود می دانید شایسته است ابتدا با واقع نگری و به دور از هر گونه مسائل جانبی، مسأله اصلی خود را شناسایی نموده و توان خود را برای حل آن تجمیع نمایید.در حال حاضر به نظر می رسد مخالفت والدینتان با خواستگارانتان و توقعاتی که آنها از داماد آینده شان دارند مهمترین دلیل تاخیر در ازدواج شماست. لذا به عنوان اولین قدم باید برای جلب رضایت ایشان تلاش کنید. به این منظور به نکات زیر توجه کنید:1. ابتدا باید روابط عاطفی خود را با والدینتان گسترش دهید. برای گسترش یا ایجاد صمیمت بین خود و دیگر اعضای خانواده از فردی شروع کنید که فکر می کنید بهتر می توانید با او چنین رابطه صمیمانه ای داشته باشید. مثلا از مادرتان که از نظر روحی و اخلاقی با وی تشابه و قرابت بیشتری دارید آغاز کنید و از او در جلب رضایت پدر، یاری بگیرید.2. بدون هیچگونه خجالت سعی نمایید در یک شرایط آرام موضوع را با نزدیکترین و موافقترین فرد از خانواده خودتان (مثلا مادربزرگ، پدربزرگ یا ... که کلامش روی والدینتان تاثیر بیشتری دارد) در میان بگذارید و سعی نمایید در این مورد با هماهنگی او اقدام نمایید. خوب است فردی که از او یاری میخواهید هر چند روز یکبار برای کسب رضایت والدینتان ، با ایشان در این مورد گفتگو کند.3. انتظار نداشته باشید این موافقت بلافاصله و سریعا شکل گیرد. بلکه نیازمند زمان است و به تدریج به هدف خود خواهید رسید.4. ویژگی دلسوزی و عطوفت و شفقت والدین تان نسبت به یکایک فرزندان از جمله نسبت به شما بسیار ارزشمند است. آن را قدر بشناسید و از همین خصوصیت آنها کمک گرفته و با برجسته کردن آن، گفتگوها و ارتباطات بین خودتان را گسترش دهید.5. اگر چه نجابت و حیا برای دختران امری پسندیده و نیکو است ولیکن گاهی حیای بیجا باعث عمری پشیمانی و ضررهای جبران ناپذیر میشود، بنابراین برای رسیدن به هدفتان (ازدواج و موافقت خانواده با خواستگاران خوبتان) باید حیا و خجالت را کنار بگذارید و با بهترین کلام به بیان خواسته تان بپردازید. سعی کنید با والدینتان در این مورد حتما گفتگو کنید. اما برای گفتگو با مادرتان، پدرتان یا هر کس دیگر ابتدا به جملات و کلماتی که میخواهید استفاده کنید بیندیشید تا جملاتتان هنگام گفتگو تاثیرگذار باشد. میتوانید از این جملات برای شروع گفتگو استفاده کنید: مادر جان می دانم که شما خیر و صلاح بنده را می خواهید و برای من که دخترتان هستم آرزوها و رویاهای بسیاری دارید. من احترام زیادی برای شما و خواسته هایتان قائل هستم می دانم که چه سختی ها و زحمت ها برای من کشیده اید و الان نیز خیر و صلاح من را می خواهید که خواستگاران من را رد میکنید. اصلا مگر می شود کسی خیر و صلاح فرزندش را نخواهد؟ نه. من می دانم که شما در هر تصمیمی برای زندگی من، به فکر من و آینده من هستید و بیشتر از خودتان به فکر ما هستید و برای ما فرزندان فداکاری می کنید. ولی مادرجان من شرایط را که می سنجم به این نتیجه می رسم ... (از علاقه و نیازتان به ازدواج و احتمال به گناه افتادن با تاخیر بیش از این در زمان ازدواجتان و همچنین کم شدن تعداد خواستگارانتان با توجه به بالا رفتن سنتان سخن بگوید). همچنین در مورد شرایط و معیارهای یک همسر مناسب صحبت کنید و از ایشان بخواهید اجازه بدهند با کسانی که ولو از نظر آنها دارای همه معیارها نیستند بیشتر آشنا شوید و بی دلیل همه خواستگاران را با یک چوب نرانند. چه بسا اگر این کار را نکنید شانسهای متعددی را از دست بدهید.هنگام مطرح کردن این موضوع رعایت ادب و احترام نسبت به والدین و خانواده را هرگز فراموش نکنید. در دین اسلام احترام به پدر و مادر بسیار فراوان سفارش شده است. فرزندان نباید هرگز احترام به والدینشان را فراموش کنند و کمال احترام و ادب را نسبت به والدینشان ابراز دارند. حتی اگر به نظرمان آن ها اشتباه می کنند ما نمی توانیم حتی ذره ای از دایره ادب نسبت به آنها خارج شویم. این وظیفه دینی ماست. خدمت به والدین را با خلوص نیت و با رضایت خاطر انجام دهید و مطمئن باشید خداوند این عمل شما را بی پاسخ نخواهد گذاشت و حتما در جای مناسب به بهترین نحو ممکن آنرا جبران خواهد کرد. رهبر بزرگ انقلاب می فرماید من هر چه دارم و به هر جا رسیدم از اثر خدمت به والدین و دعای آنهاست. لذا در خدمتگزاری به آنها کوتاهی نکنید.ناگفته نماند رعایت ادب و کمک به والدین به جای خود، اما بیان نیازتان به ازدواج، بدون خجالت ضروری بوده و حیا در اینجا معنی و مفهومی ندارد.6. صحبت های خود را طوری مدیریت کنید که والدینتان به سرعت و بدون تفکر و بدون شنیدن تمام حرف هایتان نسبت به آن ها حالت تهاجمی نگیرند. سریع به سراغ اصل مطلب نروید. آماده سازی و همچنین شروع از کل (صحبت درباره اهمیت ازدواج به موقع و...) و رسیدن به جزء (در حال حاضر نیاز به ازدواج دارم) از اصولی هستند که در این جا باید رعایت کنید. همچنین اگر به خاطر تاخیر در ازدواج ممکن است به گناه بیفتید حتما این نکته را نیز به والدینتان متذکر شوید که با مخالفت ایشان ممکن است شما به گناه کشیده شوید.7. روی خواسته خود اصرار و سماجت داشته باشید ولی رعایت ادب و احترام نسبت به والدین و خانواده را هرگز فراموش نکنید.8. اگر شرایط بالا قابل اجرا نبود و به هیچ عنوان قادر به اجرای آنها نبودید می توانید از یک واسطه برای بیان موضوع استفاده کنید. احتمالا در میان فامیل، دوستان یا همسایگان کسی هست که نفوذ خوبی بر والدینتان دارد؛ از او برای انتقال نظراتتان به والدینتان و راضی کردن آنها یاری بگیرید. در بسیاری از مواقع صحبتهای شخصی خارج از خانواده موثرتر واقع خواهد شد. شخص واسطه می تواند از والدینتان بخواهد سطح توقعاتشان را پایین تر بیاورند و اجازه بدهند در مورد خواستگارانتان جدی تر فکر کنید، شاید در برخی از آنها ویژگی قابل توجهی وجود داشته باشد که والدینتان را از موضع خود پایین بیاورد.9. این نکته را هم با آنها درمیان بگذارید که با بالا رفتن سن از تعداد خواستگاران کاسته می شود و ممکن است دیگر خواستگار مناسبی نداشته باشید و مخالفت ایشان شانس ازدواج شما را به شدت کاهش میدهد. آیا ایشان راضی هستند که سن شما هم مثل خیلی از دختران جامعه بالا برود و دیگر به کلی موقعیت ازدواج را از دست بدهید؟ ازدواج با کسی که همه شرایط را به طور کامل و ایده آل ندارد اما در مجموع نمره خوب و قابل قبولی از نظر معیارها میگیرد بهتر است یا تا آخر عمر مجرد ماندن و حسرت خوردن؟10. ممکن است رسیدن به هدف، مدتی زمان ببرد. ناامید نشوید و صبورانه از برخورد درست با والدینتان نکاهید.11. دعا به درگاه حضرت حق و توسل به حضرات معصومین علیهم السلام را فراموش نکنید.مطمئن باشید اگر به خداوند متعال توکل کنید و تمام امور زندگى خود را به او واگذار کنید، خداوند به بهترین وجه و شکل به آن رسیدگى خواهد کرد زیرا او خیر و صلاح بندگانش را بهتر از آنها مى داند و راه رسیدن به خوشبختی دنیا و آخرت، جز با توشه عقل و دین و رضایت به تقدیر الهی، پیمودنی نیست. البته فراموش نکنید که توکل به خداوند و دعا به درگاه او به تنهایی کارساز نیست و حتما باید به همراه تلاش عملی شما برای حل مشکل باشد.در کنار همه این اقدامات از تلاش برای بهبود روابط عاطفی با دیگر اعضای خانواده تان نیز غفلت نکنید. به این ترتیب بخشی از نیاز عاطفی تان تا قبل از ازدواج برطرف خواهد شد.امیدوارم با عمل به راهکارهای ارائه شده و با استعانت از خدا همسر مناسبی بیابید و در مسیر کمال و تعالی گام بردارید.منتظر مکاتبات بعدیتان خواهیم بود... .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه