راهکارهایی برای مقابله با پدیده‌ی «مدسازی وارداتی»  /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

یکی از مهم‌ترین مقوله ‌هایی که تحت تأثیر جهانی شدن قرار گرفته است، نوع پوشش و لباس مردم و تقلید از مدهای غربی می‌باشد. با این‌که این اثر کاملاً ملموس و غیرقابل انکار است، اما متأسفانه آن ‌طور که باید در جامعه ی ما مورد توجه قرار نگرفته است. پیرامون این مسأله و هم‌چنین بررسی راهکارهای استفاده از ظرفیت های بومی در مقوله ی پوشش، گفت‌و‌گویی داریم با «دکتر حمیدرضا توسلی» ‌عضو هیأت علمی دانشگاه هنر شریعتی که در ادامه می‌خوانید. لطفاً تحلیل خودتان را پیرامون پدیده‌ی جهانی شدن و مقوله‌ی پوشش ارایه نمایید.


یکی از مهم‌ترین مقوله ‌هایی که تحت تأثیر جهانی شدن قرار گرفته است، نوع پوشش و لباس مردم و تقلید از مدهای غربی می‌باشد. با این‌که این اثر کاملاً ملموس و غیرقابل انکار است، اما متأسفانه آن ‌طور که باید در جامعه ی ما مورد توجه قرار نگرفته است. پیرامون این مسأله و هم‌چنین بررسی راهکارهای استفاده از ظرفیت های بومی در مقوله ی پوشش، گفت‌و‌گویی داریم با «دکتر حمیدرضا توسلی» ‌عضو هیأت علمی دانشگاه هنر شریعتی که در ادامه می‌خوانید. لطفاً تحلیل خودتان را پیرامون پدیده‌ی جهانی شدن و مقوله‌ی پوشش ارایه نمایید. کم‌تر از دو دهه است که موضوع جهانی شدن در بین ملل جهان، مطرح شده است، بازتاب این نگرش در بین کشورها، به ویژه کشورهایی که پیوسته نگرش مثبتی نسبت به هویت ملی خود داشته‌اند، همراه با مقاومت بوده است. بنابراین موضوع بحث چالش برانگیز جهانی شدن در دنیای سیاست، اقتصاد و فرهنگ، اقدام اروپای متحد و اتخاذ واحد پول یورو را به دنبال داشت، که در دیگر کشورها، این حرکت نیز به تازگی در سیاست مالی چین و ژاپن به حذف واسطه‌ی دلار در معامله‌های دو کشور انجامید. سایر کشورها نیز بسته به قدرت بازیگری خود در سیاست‌های بین‌المللی، نیم نگاهی به هویت ملی خود داشتند و این توجه را در جلوه‌های فرهنگی و اجتماعی، نظیر زبان، سنت‌های بومی و ملی و نیز پوشاک، بروز دادند. بنابراین بهره‌برداری جهانی از محصولات هنری، امکان یافتن عرضه و استفاده‌ی همگانی از اندیشه‌ها، جهانی شدن تدریجی الگوهایی مانند لباس پوشیدن، غذا خوردن و رفتارهای اجتماعی و... و در نهایت نگاه مشترک و ارزش‌های مشترکی که درباره‌ی انسان، حقوق و جایگاه او در جامعه‌ی جهانی مطرح می‌شود، برخی از مصادیق جهانی شدن فرهنگ به شمار می‌رود. با این مقدمه، اگر بخواهیم جلوه‌های پوشاک اسلامی را در کشورهای اسلامی مورد ارزیابی قرار دهیم، باید به سه ویژگی توجه داشته باشیم: ویژگی اول، حضور ملت و مردم در جامعه و مراکز اداری که با پوشیدن پوشاک اسلامی و باور داشتن نسبت به ارزش‌های ملی و هویتی خود در جامعه، حاضر می‌شوند و با این قبیل پوشش، بخشی از هویت ملی و فرهنگی خود را به نمایش می‌گذارند؛ اما کارگزاران نظام کشورشان، در مسؤولیت‌های اجرایی، سیاسی، فرهنگی و غیره، از پوشش عموم پیروی نمی‌کنند، مانند: عراق، سوریه، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، چین، ژاپن و اغلب کشورهای شاخ آفریقا و... ویژگی دوم، هماهنگی ملت و کارگزاران نظام کشورها در نحوه‌ی پوشش و استفاده از پوشاک ملی است. از این گروه، گاهی پیروی از پوشش مردم توسط یک نفر از مسؤولین ارشد نظام، صورت می‌گیرد، مانند رییس جمهور افغانستان؛ در بخشی از کشورهای آفریقایی و عربی نیز این هماهنگی در تمام رده‌های اجرایی و مسؤولین کشور با مردم، در نحوه‌ی پوشش سنتی‌شان وجود دارد که به طور رسمی این قرارداد عملی می‌گردد. ویژگی سوم، نیز مربوط به گروهی از کشورها می‌شود که علی‌رغم داشتن سابقه‌ی درخشان در موضوع پوشاک و اقوام در تاریخ کشورشان؛ امروزه پوشش ملی در بین مردم و مسؤولان رسمیت ندارد و در حقیقت استمرار پوشش قرن بیستم و نفوذ غرب می‌باشد که جلوه‌ی غرب‌زدگی در موضوع متحدالشکل شدن می‌باشد و این شیوه‌ی فرهنگ پوشش، کماکان ادامه دارد. مانند شیوه‌ی پوشش در اغلب کشورهایی که از سابقه‌ی درخشان تمدنی برخوردار بوده و اکنون از آن بی بهره‌اند، مانند بسیاری از کشورهای اسلامی در جهان معاصر. نظر شما راجع به نسبت ما با سابقه‌ی فرهنگی و تمدنی عظیم ایرانی و اسلامی با مقوله‌ی مد و سبک‌های پوششی وارداتی به کشور چیست؟ پدیده‌ی مدگرایی در جهان معاصر، تنها به پوشاک تعلق ندارد و شامل بسیاری از چرخه‌های زندگی ما می‌شود. هرگونه ابتکار، تولید، نوآوری در زمینه‌ی علوم مادی و معنوی، علمی و هنری و در برخورد با ملل جهان معاصر می‌تواند به دو شیوه صورت گیرد. شیوه‌ی نخست این که بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌های پذیرش و هماهنگ سازی با فرهنگ ملل، آن تغییرات انجام پذیرد و شیوه‌ی دوم نیز توجه داشتن به راهکارهای بومی سازی تکنولوژی، اندیشه، علم، فرهنگ و هنر می‌باشد که در ارتباط با مدسازی وارداتی و تعامل با آن به ثمر می‌رسد. در این زمینه اگر بخواهیم این دو شیوه را با موضوع پوشاک تطبیق دهیم؛ توجه به این نکته مهم است که ملل جهان در تأثیر گذاری و اثر بخشی از یک‌دیگر، یکی از دو راه را در پیش روی خود قرار دادند: یکی رواج بی‌واسطه‌ی انواع مُدهای لباس و تکرار و گرته برداری آن از یک سو و توجه به نوآوری‌ها بر اساس ارزش‌های پوشاک وطنی و ملی از دیگر سو می‌باشد. توجه به مقوله‌ی «مُدهای سنت‌گرا»، در طی یک دهه‌ی اخیر در مراکز فرهنگی و آموزشی و نهادهای ذی‌ربط، رو به فزونی است، اما آن چنان گسترده نیست که بتواند تبدیل به نگاه و تعامل فراگیر ملی شود. دلیل این موضوع از نگاه شما چیست؟ اگر ممکن است یک آسیب‌شناسی از این مسأله ارایه دهید. در این مورد می‌توان به چند نکته اشاره نمود که می‌تواند سر فصل گفت‌وگوهای جدی قرار گیرد. 1. عدم آشنایی مردم با ارزش‌های فرهنگی، هنری و تاریخی پوشاک ایرانی – اسلامی و به عبارتی، آشنا نشدن ایرانیان با یافته‌های علمی و تحقیقاتی اندیشمندان و هنرمندان عرصه‌ی پوشاک از راه کتب درسی، رسانه‌ها و...؛ 2. قرار نگرفتن جدی مسأله، موضوع و اهمیت پوشاک در دیدگاه‌ها و تصمیم‌سازی «راهبردی» مسؤولین نظام ...؛ 3. بی‌توجهی به ساختار و تشکیلات تولیدی، مهندس نساجی، رنگرزی، تکنولوژی مواد، کیفیت مواد خام منسوجات، در راستای استقلال اقتصادی و بی‌نیازی از واردات مواد و محصولات مرتبط با پوشاک در کشور؛ 4. قرار دادن موضوع فراگیر و مهم «پوشاک ملی» در بحث پوشاک بانوان با نگاه – رعایت حجاب - و نیز کوچک کردن این حلقه‌ی اندیشه و قرار دادن پوشاک ملی در – مقوله‌ی چادر با طرح‌های سنتی - ما را از طرح جامعیت «پوشاک برای ایرانیان» و یا «دست‌آورد پوشاک ما برای جهانیان»، دور نموده و فاقد اعتبار و تصمیم سازی می‌کند. لطفاً راهکارهای خود را در زمینه‌ی مد و مدگرایی ارایه نمایید. نکاتی که به ذهن بنده جهت استفاده از ظرفیت‌های بومی، ملی، هنری و ذوقی مخاطبان در کشورها، به ویژه در بین ملل مسلمان می‌رسد این است که: 1. استفاده از ظرفیت‌های پوشاک اقوام در مناطق مختلف، به شیوه‌های تکرار، نوسازی و طرح‌های تلفیقی و...؛ 2. اهمیت به آموزش و پژوهش در قالب گسترش رشته‌های فنی و حرفه‌ای، پارچه و پوشاک و نساجی و ایجاد پژوهشکده‌ی راهبردی «پوشاک ایرانیان»؛ 3. اجرای ایده‌های دراز مدت در قالب طرح‌های جشنواره‌ای، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی در موضوعات مرتبط، جهت فرهنگ سازی و بومی سازی اهداف «پوشاک ایرانی» ...؛ 4. گسترش فرهنگ انتخاب‌گری در موضوع «پوشاک و پارچه» با استفاده از معرفی، نقد و تحلیل و تضارب اندیشه‌ها در فضاهای فرهنگی جامعه، مطبوعات، رسانه‌ها و ...؛ 5. معرفی هفته‌ی پوشاک در تقویم سال، جهت بروز و معرفی و انعکاس تمامی دست‌آوردهای مرتبط با پارچه و پوشاک در کشور. (در نیمه‌ی اسفند، به دلیل ورود به نوروز و رواج خرید پوشاک در شب عید) نکته‌ی پایانی این که قالب‌های طرح، رنگ و اجرای پوشاک در اقشار مختلف جامعه اعم از کوچک و بزرگ، زن و مرد، آموزنده و آموزش پذیر و نیز در مشاغل مختلف جامعه، علاوه بر ضرورت اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی، می‌تواند در تعادل روح و روان مخاطبان نقش ارزنده‌ای داشته باشد. بدون شک یکی از دست‌آوردهای بیداری اسلامی در ملل مسلمان، بازگشت به بایدها و نبایدهای پوشاک است. http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=3216 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image