اخلاص /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

بنده کمی دچار وسواس هستم که این کاری که به نظر خودم برای رضای خدا انجام می دهم آیا واقعا خالصانه برای رضای خداست یا در آن شائبه ای هست و مورد قبول خدا نیست.شاخصه های کاری که برای رضای خدا انجام می شود چیست؟آیا مثلا وقتی پنهانی برای رضای خدا صدقه ای می دهیم و در دل از این کار احساس شادی و رضایت می کنیم این کار باعث میشود نیت خالص الهی از بین برود؟آیا اگر از کار نیک در دلم خوشحال بشوم کار از خلوص برای خدا بودن خارج میشود؟منظورم این است که در واقع این کاری بوده که برای شادی دل خودم بوده و برای خدا نبوده؟اگر برای کار خوبی که برای رضای خدا انجام میدهم انتظار پاداش از خدا داشته باشم این کار باعث کم شدن خلوص کار برای خدا میشود؟


مواردی را که شمردید به اخلاص لطمه ای نمی زند ولی برای بالابردن درجه اخلاص هنوز راه دارید! راجع به اخلاص ورسیدن به آن به مطالب زیر توجه نمایید:امـام صادق (علیه السلام )در پاسخ به سؤال ازعلت برترى نیت مؤمن بر عمل اوفرمودند: چون عمل گاه ممکن اسـت بـراى ریـا و خـودنـمایى به مخلوقین صورت گیرد, اما نیت به طور خالص ازآن پروردگار جهانیان است بنابراین , خداى متعال براى نیت آن عطا مى کند که براى عمل عطا نمى کند.ـ امـام بـاقـر(علیه السلام ): نـیت مؤمن برتر ازعمل اوست , چون گاه نیت کارهاى خیر مى کند,اما موفق به انـجام آن ها نمى شود و نیت کافر بدتراز عمل اوست , زیرا کافر نیت بد در سرمى پروراند و به انجام بدى هایى امید مى بندد لیکن امکان به کار بستن آن ها را نمى یابد.ـ امـام عـلـى (علیه السلام ) ـ در وصف مؤمن می فرمایند : به تمام کارهاى خوبى که نیت انجام آن ها را دارد,نمى رسد, کـارهـاى نـیک بسیارى را در سرمى پروراند, اما درباره بخشى از آن ها توفیق عمل مى یابد و براى آن چه از کفش رفته است افسوس مى خورد که چرا انجام نداده است .ـ عـالـم (علیه السلام ) ـ در تفسیر معناى این سخن که نیت مؤمن بهتر است ـ : زیرا گاهى اوقات براى انسان حـالاتـى چـون بـیمارى یا ترس پیش مى آید و با آن که نیت انجام کارى را داردنمى تواند انجامش دهد, در چنین وقتى است که نیت مؤمن بهتر از عمل اوست .در شـکـلـى دیگر (از این حدیث ) آمده است :چون عقل یا نفس مؤمن از او جدا نمى شود, امااعمال گـاهى اوقات , پیش از جدا شدن عقل ونفس , از او جدا مى شود (و توانایى و امکان انجام عمل را از دست مى دهد).ـ امام على (علیه السلام ): بسا نیتى که از عملى سودمندتر است .نیت روح عمل و حقیقت آن است، و فایده عمل بر نیت متوقف است نه بر عکس، و غرض اصلى از عمل ، کشش و گرایش دل به سوى خداى تعالى است و این بستگى دارد به نیت، پس آن بهتر از عمل است، به این معنى که عمل هر گاه به دو جزء تحلیل شود جزء قلبى - یعنى نیت - از جزء جسمانى - یعنى آنچه از اعضاء و جوارح صادر مى شود - بهتر است، و ثوابى که مترتب بر دل است بیش از ثوابى است که بر اعضاء مترتب است، و از اینرو خداى سبحان مى فرماید: «لن ینال الله لحومها و لا دماؤها و لکن یناله التقوى منکم » (حج، 37) «گوشت و خون آنها (قربانیها) به خدا نمى رسد و لیکن تقوا و پرهیزکارى شما به او مى رسد» .زیرا مقصود از ریختن خون قربانى برگرداندن دل از حب دنیاست، و بذل کردن آن همانا برگزیدن رضاى خداست، نه بذل کردن مجرد خون و گوشت، و گرایش دل فقط هنگام جزم نیت و همت حاصل مى شود، اگر چه مانعى عمل را باز دارد!واز اینرو وارد شده است که: هر که همتش کار نیکى باشد ولى عمل را انجام ندهد براى او حسنه اى نوشته مى شود، زیرا همت و نیت دل گرایش آن است به خیر و انصراف آن است از هوى، و این هدف و غایت اعمال نیک است، و تمام شدن نیت به وسیله عمل تاکیدى است افزون بر آن.و با آنچه گفته شد معنى حدیث مشهور: «نیة المؤمن خیر من عمله، و نیة الکافر شر من عمله » «نیت مؤمن بهتر از کردار اوست، و نیت کافر بدتر از کردار اوست » معلوم مى شود.در واقع اگر انسان قیمت و ارزش خود را بداند، حاضر نیست برای غیر خدا کار کند. (و توجه به این نکات‌ ما را به اخلاص نزدیک‌تر می‌کند، ان‌شاء‌الله)مطالبی که در ذیل خواهد آمد به شما در رسیدن به اخلاص کمک می کند:مراتب اخلاص خالص کردن و پاکیزه نمودن عمل از غیر خدا مراتبی دارد. هر چه درجه اخلاص بیشتر باشد، عمل ارزش بیشتری نزد خدا پیدا می کند، به هدف و مقصد نزدیک‌تر شده و شخص را زودتر به کمال مطلوب خود می رساند و هر چه درجه اخلاص کمتر باشد، به همان اندازه از ارزش عمل کاسته شده و شخص از کمال مطلوب باز می ماند و از این رهگذر درجات مؤمنان در نزد خدا متفاوت خواهد بود، چنانچه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و اله ـ فرمود: «بالإخلاص تتفاضل مراتب المؤمنین»(6) درجات مؤمنان به وسیله اخلاص برتری می یابد. اینک برای رعایت اختصار، سه مرتبه از مراتب اخلاص را ذکر می کنیم:(7)الف ـ خالص کردن عمل، به دلیل ترس از عذاب روز قیامت،‌ که گرچه عمل مخلصانه است، اما این نوع عبادت، عبادت بردگان است. ب ـ اخلاص در عمل، برای رسیدن به بهشت و آنچه در آن است مثل حورالعین، قصرهای بهشتی و مانند آن؛ که این گونه مخلصانه عمل کردن نیز روشن اجیران است. ج ـ تصفیه عمل از هر نوع شایبه ای، اعم از طمع به بهشت، ترس از جهنم، رضای مخلوق و جلب قلوب آنها، طمع به مقاصد دنیوی و مانند آن، که فقط منظور رضایت خداست. این مرتبه که بالاترین مراتب اخلاص می باشد، از آن کسانی است که غرق در محبت، عظمت و جمال الهی هستند و خدا را سزاوار پرستش یافته، عبادتش می کنند و این، عبادت آزادگان است.(8)راه های کسب اخلاص همان گونه که ذکر شد، اخلاص، پاکیزه کردن عمل از هرگونه آلودگی به غیر خداست و انسان مخلص، در انجام عمل محرّکی غیر از خداوند ندارد، فقط قصد تقرّب به خداست که او را به کار وا می دارد و بس. این حالت، مقام بسیار بزرگی است و کسی می تواند، به آن برسد که غرق در محبّت خدا باشد، به حدّی که در دلش برای محبت های دنیایی، جایی نبوده و اگر از خوراک، پوشاک، مسکن و امور مادی استفاده می کند، به خاطر لذّت بردن از آنها نباشد، بلکه به خاطر آن باشد که نیروی بیشتری برای عبادت خدا، به دست آورد. حال چه کنیم که به این درجه از اخلاص برسیم؟ در سخنان پیشوایان معصوم، راه هایی برای رسیدن به اخلاص بیان شده که به اختصار ذکر می کنیم؛ الف ـ قطع طمع ازغیر خدا امام باقر ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید: «بنده، پرستشگر واقعی خدا نمی شود، مگر آنکه از همه مخلوقات بریده و به او بپیوندد، آن گاه خداوند می فرماید: این عمل خالص برای من است و به کرمش آن را می پذیرد.»(9)ب ـ افزودن برعلم و یقین علی ـ علیه السلام ـ در این باره فرمود: «ثمره العلم إخلاص العمل»(10) اخلاص عمل، ثمره و میوه علم است. یعنی هر چه آگاهی انسان از حقایق هستی بیشتر شود و به عظمت خالق و ناچیزی خود علم پیدا کند، اخلاص او بیشتر می شود. و نیز فرمود: «اخلاص العمل من قوّه الیقین...»(11)اخلاص عمل از قوت یقین است. ج ـ کم کردن آرزوها امیر مؤمنان در این زمینه فرمود: «قلِّل الامال تخلص لک الأعمال»(12) آرزوها را کم کن، با اعمالت خالص گردد. د ـ پرهیز از گناه و هوای نفس پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و اله ـ فرمود: «تمام الاخلاص اجتناب المحارم»(13) دوری کردن از کارهای حرام کمال اخلاص است. آثار اخلاص اخلاص، آثار ارزنده ای در سعادت انسان دارد که برخی از آنها به شرح زیر است؛ الف ـ تقرّب به خدا حضرت علی ـ علیه السلام ـ در این باره فرمود: «تقرّب العبد إلی الله سبحانه بإخلاص نیَّته»(14) نزدیک شدن بنده به خدای سبحان به سبب خالص کردن نیت اوست. ب ـ امدادهای الهی اثر دیگر رعایت اخلاص، یاری، پشتیبانی و امدادهای الهی در زندگی فرد مخلص است. حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود : «من أصعد إلی الله خالص عبادته، أهبط الله إلیه أفضل مصلحته»(15)کسی که عبادت خالصانه اش را به سوی خدا بالا بفرستد، خداوند بهترین مصلحتش را به سوی او فرو خواهد فرستاد. ج ـ بصیرت و حکمت از دیگر آثار رعایت اخلاص، اعطای روشن بینی، بصیرت، حکمت و معیار شناسایی حق و باطل از جانب خدا به فرد مخلص است، بگونه ای که این اثر در تمام برخوردهای او به روشنی دیده می شود. چنانچه رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله ـ فرمود: «ما أخلص عبد لله عزَّوجلّ أربعین صباحاً إلاّ جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه»(16)هیچ بنده ای برای خدا چهل روز اخلاص نورزید، مگر اینکه چشمه های حکمت از قلب او، بر زبانش جاری گردید. همچنین حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «عند تحقیق الإخلاص تستنیر البصائر»(17)همگام محقق شدن اخلاص، دیدگاهها نورانی می شوند. د ـ پیروزی و موفّقیّت موفقیت در کارها، یکی دیگر از آثار اخلاص است. علی ـ علیه السلام ـ دراین باره فرمود: «فی إخلاص النّیّات نجاح الأمور»(18) موفقیت در کارها، به خالص کردن نیتهاست. ه ـ هیبت و شوکت انسان مخلص بر اثر رعایت اخلاص، چنان هیبتی به دست می آورد که حتی همه جنبندگان، حیوانات وحشی و پرندگان نیز از هیبت و شوکت او می هراسند، چنانچه امام صادق ـ علیه السلام ـ دراین باره فرمود: «إنّ المؤمن لیخشع له کلّ شیءٍ و یهابه کلّ شیءٍ ثمّ قال: إذا کان مخلصاً لله أخاف الله منه کلّ شیءٍ حتّی هوامّ الأرض و سباعها و طیر السّماء»(19)همانا همه چیز برای مومن خشوع می کند و او را بزرگ و باشکوه می دارد. سپس فرمود: هرگاه مومن، مخلص خدا شد خداوند همه چیز را از او می ترساند حتی جنبندگان و درندگان زمین و پرندگان آسمان را. عابدان مخلص پس از بیان آثار اخلاص، اکنون به معرفی نمونه هایی از انسانهای پاکباخته که درون و برون خود را از هر آلودگی، پاک و مبرّا کرده اند، می پردازیم، باشد تا این راه یافتگان به عالم بقا را سرمشق و الگو قرار داده، از آنان شیوه اخلاص بیاموزیم. خدای تعالی در حدیث قدسی فرمود: «الإخلاص سرُّ من أسراری إستودعته قلب من أحببت من عبادی»(20)اخلاص، سرّی از اسرار من است که در دل بندگان محبوب خویش به امانت نهاده ام. اگر کسی به باین مرتبه دست یافت، بزرگترین نعمت الهی نصیبش شده است گویند: «روزی سید بحرالعلوم (ره) را شاگردانش خندان و متبسّم دیدند. سبب پرسیدند در پاسخ گفت: پس از بیست و پنج سال مجاهدت، اکنون که در خود نگریستم، دیدم دیگر اعمالم ریایی نیست و توانسته‌ام به رفع آن موفّق گردم.»(21)در مورد امام خمینی قرس سرّه گفته اند: «از روز جوانی که به مقام اجتهاد رسید، تا روزی که بر کرسی قیادت و امامت نشست در راه شناساندن خود و به دست آوردن مقام و مسند، کوچکترین گامی برنداشت.»(22) هر که با خدا باشد، خدا همراه اوست. این عظمت و قدرت و شوکتی که امام خمینی (ره) در دنیا کسب کرده، نه به خاطر تلاش برای خودش بود، بلکه این نتیجه اخلاص، سعی و تلاش برای انجام فرمان خدا بود که او را به آن مرتبه و مقام رساند. «درباره میرزای بزرگ شیرازی نقل شده هنگامی که شاگردان شیخ انصاری پس از درگذشت شیخ با اصرار فراوان میرزا را وادار به قبول این مسؤولیت کردند. قطرات اشک بر گونه و ریش مبارکش جاری شد و سوگند یاد کرد که هرگز به ذهنم خطور نکرده بود که روزی این مسؤولیت عظیم بر دوشم می آید.»(23)درباره فرزند وحید بهبهانی که نامش عبدالحسین بود نوشته اند: «در کربلا متولد شده خدمت پدرش علوم دینی و شرعی را تحصیل کرد و در عصر آن مرحوم مرجع مردم در مسائل شرعی شد. وحید بهبهانی اجازه مبسوط به ایشان داد و مردم را به رجوع و استفتا از خدمتش حکم فرمود. پس از رحلت پدر، مردم، علما و مؤمنین از او خواهش کردند که به جای آقا نماز بخواند. پس از اصرار، چند روزی مشغول امامت شد و مأمومین فراوانی حاضر می شدند پس از دو ماه، دیگر نیامد و گفت: امامت مقامی است عظیم و تحمّل آن بر من مشکل است و با آن زهد و تقوا، کناره گرفت.»(24)--------------------------------------------------------------------------------(6) . همان، ج 3، صفحه 217. (7) . ر. ک: جامع السعادات، ج 2، صفحه 402، داوری؛ پرواز در ملکوت، ج 2، صفحه 80 ـ 81. (8) . ر. ک، بحارالانوار، ج 70، صفحه 255. (9). مستدرک الوسائل، ج 1، صفحه 101، آل البیت. (10) . شرح غررالحکم، ج 3، صفحه 332. (11) . همان، ج 1، صفحه 343. (12) . شرح غررالحکم، ج 4، صفحه 511. (13). میزان الحکمه، ج 3، صفحه 63. (14). همان، صفحه 279. (15) . بحارالانوار، ج 71، صفحه 184. (16). همان، ج 70، صفحه 243. (17) . شرح غررالحکم، ج 4، صفحه 315. (18). همان، صفحه 407. (19) . بحارالانوار، ج 70، صفحه 248. (20) . مستدرک الوسائل، ج 1، صفحه 101. (21) . سیمای فرزانگان، ج 3، صفحه 122. (22) . سیمای فرزانگان، ج 3، صفحه 133. (23) . همان، صفحه 135. (24). ر.ک: همان، صفحه 146. براى آگاهى بیشتر ر. ک:1- نشان از بى نشان ها مقدادى2- فضیلت هاى فراموش شده تربیتى3- اربعین حدیث (حدیث 2) امام خمینى (ره) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image