0

آیة انذار کدام آیة است و چگونه بر وجود امام زمان دلالت می کند؟

دلیل نامناسب بودن محتوا

جواب
0

در قرآن کریم آیات زیادی وجود دارند که در به صراحت دلالت بر انذار می نمایند که از جمله این آیات آیه کریمه 7 سوره مبارکه «رعد» می باشد: وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَآ أُنزِلَ عَلَيْهِ أيَةٌ مِّن رَّبِّهِ‏ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ و آنها که کافر شدند می گویند چرا آیت (و اعجازی) از پروردگارش بر او نازل نشده؟ تو تنها بیم دهنده، و برای هر گروهی هدایت کننده (امامی در هر عصری) است. در آیه شریفه فوق به دو قسم دعوت کننده اشاره گردیده: «اوّل دعوت کننده اي که کارش انذار است، و دیگر دعوت کننده اي که کارش هدایت است. حتماً سوال خواهید کرد که میان انذار و هدایت چه تفاوت است؟ در پاسخ می گوئیم که انذار برای آن است که گمراهان از بیراهه به راه آیند، و در متن صراط مستقیم جای گیرند ولی هدایت برای آن است که مردم را پس از آمدن به راه به پیش ببرد. در حقیقت «منذر» هم چون علّت محدثه و ایجاد کننده است، و هادی به منزله علت مبقيّه و نگهدارنده و پیش برنده، و این همان چیزی است که ما از آن تعبیر به رسول و امام می کنیم. رسول تأسیس شریعت می کند و امام حافظ و نگهبان شریعت است (شکی نیست که هدایت کننده بر شخص پیامبر در موارد دیگر اطلاق شده اما به قرينه ذکر «منذر» در آیه فوق می فهمیم که منظور از هدایت کننده کسی است که راه پیامبر را ادامه می دهد و حافظ و نگهبان شریعت او است) به هر حال «از این آیه بر می آید که زمین هیچ وقت از هدایت گری که مردم را به سوی حق هدایت کند خالی نمی شود، یا باید پیغمبری (که هم منذر است و هم هادی) باشد و یا هادی دیگری که مردم را به سوی حق به امر خدا هدایت کند.» و او همان امام معصوم در هر زمانی می باشد. روایاتی متعدد که از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در کتب شیعه و سنی نقل شده که فرمود: من منذرم و علی هادی است،این تفسیر را کاملاً تایید می کند: «فخر رازی در ذیل همین آیه 7 سوره رعد و در تفسیر آن از ابن عباس چنین نقل می کند: وضع رسول الله یده علی صدره فقال انا المنذر، ثمّ اومأ الی منکب علی ـ علیه السلام ـ و قال انت الهادی، بک یهتدی المهتدون من بعدی: پیامبر دست اش را بر سینه خود گذاشت و فرمود: منم منذر (بیم دهنده) سپس بر شانه علی اشاره کرد و فرمود توئی هادی و به وسیله تو بعد از من هدایت یافتگان هدایت می شوند. این روایت را دانشمند معروف اهل تسنن (علامه ابن کثیر) در تفسیر خود، و هم چنین (علامه ابن صباغ مالکی) در فصول المهمّه و (گنجی شافعی) در کفایه الطالب، و (طبری) در تفسیر خود و (ابو حیان اندلسی) در کتاب تفسیرش به نام (بحر المحیط) و نیز (علامه نیشابوری) در تفسیر خویش و گروه دیگری نقل کرده اند. و در کتاب (معانی الاخبار) به سند خود از محمد بن مسلم روایت کرده که گفت: به حضرت صادق ـ علیه السلام ـ عرض کردم: در تفسیر جمله «انما انت منذر و لکل قوم هاد» چه می فرمائید؟ فرمود: هر امامی هادی هر قومی است در زمان خودشان و در (کافی) به سند خود از (فضیل) روایت کرده که گفت: از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسیدم معنای جمله «و لکل قوم هاد» چیست؟ فرمود: هر امامی هادی مردمان قرنی است که وی در میان آنان زندگی می کند. و در همان کتاب به سند خود از ابی بصیر روایت می کندکه گفت: به امام صادق ـ علیه السلام عرض کردم : معنای آیه «انما انت منذر و لکل قوم هاد» چیست؟ فرمود: رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در تفسیر آن فرموده: من منذرم و علی هادی است، حال به نظر تو ای ابا محمد! آیا در امروز هادی و هدایت گری وجود دارد؟ عرض کردم: فدایت شوم، همواره از شما هادیانی یکی پس از دیگری وجود داشته تا نوبت به شخص شما رسیده، فرمود خدا رحمتت کند ای ابا محمد، اگر این چنین بود که وقتی آیه که در حق مردی (امامی) نازل شده با مردن آن مرد می مرد، قرآن می مرد ولی قرآن کریم در باز ماندگان جاری است چنانچه در گذشتگان جاری بود.» علاّمه طباطبایی قدّس سرّه در ذیل این حدیث و در تفسیر این آیه می گوید: «شمول آیه شریفه به علی ـ علیه السلام ـ از باب جری بر مصداق است، که از همین باب بر باقی ائمه ـ علیهم السلام ـ نیز جریان می یابد و مقصود از روایاتی هم که می گفتند: آیه در حق علی ـ علیه السلام ـ نازل شده، همین جری است.» بنابر این از آیاتی که ضرورت وجود امام معصوم در هر عصر و زمان از آن استفاده می شود، آیه هدایت یا به تعبیری آیه انذار است. از این آیه مبارکه به روشنی استفاده می شود که به طور عموم بايد در هر زمانی برای هر قومی هدایت کننده به سوی حق وجود داشته باشد و این حقیقت با روایات معتبری که به بعضی از آن ها اشاره گردید و نیز آیات قرآنی و براهین عقلی سازگاری دارد. زیرا مقتضای ربوبیت الهی اين است که در هر زمانی برای مردم حجتی قرار دهد، تا آنان را به حق و غایت و هدف از خلق، هدایت کند. و بر همین اساس می فرماید: الذی خلق فسوّی و الذی قدّر فهدی (خدایی) که آفرید و منظم کرد و همان که اندازه گیری کرد و هدایت نمود. این سنّت در نوع بشر و انسان نیز جاری است، به این معنا که خداوند مردم را خلق نمود و هر چیز را جای خودش قرار داد و تقدیر کرد که آنان را به کمالات شان راهنمایی کند و به طور حتم، این هدف را از راه اسباب طبیعی که همان وجود هادیان معصوم از هر خطا و اشتباه است، دنبال می کند. آیه شریفه فوق دلالت دارد که زمین هیچ گاه از هادی به حق خالی نمی ماند، خواه نبی باشد یا غیر نبی. و اطلاق آیه «لکل قوم هاد» منحصر بودن هادی در انبیا را نفی می کند، زیرا در غیر این صورت لازم می آید در عصرهایی که از نبی خالی است، حجت و هادی برای بشر وجود نداشته باشد. نتیجه مطالب گذشته این می شود: که در هر زمانی زمین از حجت خالی نباشد، خواه نبی باشد یا امام و وصی. و از آن جهت که در عصر ما این حجت حاضر نیست، ناگزیر با اعتقاد به وجود او، قائل به غیبت و استتار او می شویم. که درود خداوند بر او باد تا هنگامی که آسمان و زمین برپا می باشد.

دلیل نامناسب بودن محتوا

پاسخ شما برای پاسخ به این سوال باید وارد حساب‌کاربری خود شوید.
سوال خود را بپرسید

سوالات مشابه

موردی یافت نشد!

پرسش ‌های مرتبط

    بنر تبلیغاتی شما
    بنر تبلیغاتی شما

    تمامی حقوق این وبسایت متعلق به موسسه هوش مصنوعی و تمدن اسلامی (همتا) است.