توهین به مقدسات /

تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه

من قریب به یک سال است که یک چیزی عین خوره افتاده به جونم و آزارم می دهد با اینکه نماز می خوانم، روزه می گیریم اما در دلم بعضی مواقع یه چیزی( مثلا توهین به مقدسات) را احساس می کنم. خیلی ناراحتم اما راه دردم را نمی دانم از ترس همین موضوع قرآن نمی توانم بخوانم، خواهش می کنم موضوع مرا در اسرع وقت رسیدگی نمایید.


سعی کنید همواره نشاط خود را حفظ نمائید،بویژه درعبادتها،واگر مایل به عملی نبودید انجام ندهید ،زیرامعمولاً درحال خستگی وانزجار از یک عمل ممکن است این حالت پیش بیاید،بنابر این همواره به اعمالی اقدام کنید که با روحیه شما سازگار است.انسان پیوسته محل خطور خواطر و ورود خیالات و افکار است گرچه گاهی به آنچه در خواطر او می گذارد التفات نداشته باشد و چون هر فکر و خیالی را سببی و منشأیی است پس منشأ خیالات بد و افکار باطله، شیطان و منشأ خواطر محموده و افکار خوب ملائکه است. در روایتی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمودند: در دل آدمی دو نوع افکار و خواطر وارد می شود یکی از جانب ملک و آن افکاری است که مشتمل است بر عزم امور خیر و دیگری از جانب شیطان و آن خواطری است که متضمن عزم بر امور شر است. وساوس شیطان و خواطر نفسانی از جمله اموری است که باعث تیرگی و ظلمت و کدورت نفس و مانع وصول به سعادت و ضایع کننده روزگار و اوقات است زیرا سرمایه انسان یعنی عمر را صرف امور باطل و بیهوده می کند که درنتیجه سیاهی دل و نابودی دین و دنیای انسان را به دنبال دارد. غفلت از خدا و اقبال به دنیا و تعلقات دنیوی سبب وسوسه شیطان است و راه علاج و نجات از وسوسه ها و خواطر ذکر و یاد خداست. ذکر قلبی و همراهی آن باز ذکر زبانی به طوری که قلب دائما به یاد خدا و صفات او باشد و فرصتی ندهد که شیطان وسوسه کند. « إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ؛ کسانی که متقی و پرهیزکارند هر گاه برسد ایشان را وسوسه ای از شیطان هشیار و متذکر خدا می شوند، پس به واسطه تذکر دیده بصیرت ایشان بینا و از چنگ وساوس رها می گردد.»نکته مهم آن است که منشأ خواطر و وساوس شیطانی، صفات رذیله ای است که در نفس انسان وجود دارد بنابراین برای خلاصی و نجات از چنگال وساوس و خواطر و افکار پلید باید نفس را از رذایل پاک کرد تا در اثر طهارت قلب و یاد خدا، قوه عاقله تسلطی بر سایر قوا پیدا کند و عنان آنها را در اختیار بگیرد به طوری که نتوانند خودسرانه به هر وادی که خواستند تاخت و تاز کنند. در این حالت است که قوه واهمه و متخیله تحت تدبیر قوه قرار می گیرند و سد محکمی در برابر نفوذ افکار شیطانی ایجاد می گردد. این موضوع دامنه داری است تفصیل مباحث را در کتاب ارزشمند معراج السعاده، ملا احمد نراقی جستجو نمایید.(معراج السعاده، انتشارات هجرت، ص125 تا 139){قبل از بیان راهکارهاى عملى جهت کنترل افکار مزاحم توجهتان را به چند نکته جلب مى کنیم:اولاً، کنترل چنین افکار مزاحم نیازمند تلاش مستمر و مداوم شماست و نباید پنداشت که با بیان یکى دو نکته همه چیز درست مى شود ثانیا خطور این گونه افکار مزاحم در ذهنتان که بدون اختیار به شما هجوم مى آورند، گناه محسوب نمى شود. بنابراین نگران آن نباشید. اما جهت مقابله با چنین افکار مزاحم مى توانید از دستورالعمل هاى زیر بهره گیرید و امیدواریم به تدریج از شر آن رهایى یابید:1. از آنجا که معمولاً این افکار به هنگام بیکارى به سراغ فرد مى آید، سعى کنید با یک برنامه ریزى دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه روزى خود را پر کنید و هیچ گاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید. و هر گاه بیکار شدید خود را به کارى مشغول سازید.2. مطمئن باشید و بدانید که وقتى به چیزى فکر مى کنید به این معنا نیست که آن کار را انجام خواهید داد مثلاً اگر در ذهن و قلبتان به فردى فحش مى دهید، به این معنا نیست که آن جمله و کلام زشت و فحش را به زبان جارى خواهید کرد. یعنى فکر کردن در باره موضوعى الزاما به فعل و انجام آن منتهى نمى شود. این مطلب را خودتان مى توانید در طول روز چندین بار مشاهده و لمس کنید و به آن باور کنید.3. در صورتى که به چنین افکارى اهمیت ندهید مطمئن باشید اگر تحمل کنید پس از چندى نهایتا آن را رها خواهید کرد.4. هرگاه افکار مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول کار دیگرى کنید و با ایجاد حواس پرتى از آن افکار مزاحم دورى کنید.5. هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبى دیگر خواهید رفت.6. غالبا افکار مشوش و آلوده از وسوسه های شیطان و نفس است که هدف از آن سرگرم کردن انسان و باز داشتن او از توجه به عبادت خدا و انجام اعمال نیک است و انسان باید در برابر این نوع افکار و هجوم آن بى اعتنا باشد و با پرکردن فضاى قلب و سینه از یاد خداوند و ذکر او و تفکر در شگفتى هاى خلقت او جایى خالى براى شیطنت شیطان در قلب خود باقى نگذارد. 7. کنترل افکار (خواطر) راه های متعددی دارد ولی نباید پنداشت که با اولین گام همه چیز درست می شود. بلکه کسی که می خواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد باید با تمام توان به خودسازی بپردازد و با جدیت این راه را دنبال نموده تا تدریجا به هدف نزدیک گردد:8. راه دل و عشق : ذهن و فکر انسان همواره متوجه چیزی است که به آن عشق می ورزد چنان که عاشق آنی از فکر معشوق خود بیرون نمی رود. این که مثلا ما همیشه در نمازهای خود به یاد دیگر مسائل می افتیم به جهت تعلق نفس به آنها و عدم آشنایی با محبوب حقیقی است . لیکن عاشق دلباخته ذات جمیل علی الاطلاق در همه حال به یاد خداست چنان که گویی همیشه درنماز است . پس باید دل را از تعلق به کثرات پالایید و منزلگه عشق ربوبی ساخت تا اندیشه نیز بدان سوی توجه یابد. 9. ضبط قوه خیال : پرنده لجام گسیخته خیال چون چکاوکی است که هر دم بر سرشاخساری نشسته و به زودی به شاخه دیگر پرواز می کند. از این رو افکار انسان خود ناساخته قرار و آرامی ندارد. آن گاه اگر آدمی با دقت در کنترل آن بکوشد; یعنی , همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوی و آن سوی گریخت بلافاصله آن را به امور شریفه متوجه گرداند, کم کم رام و مطیع می گردد.10. انس دادن ذهن : با داشتن برنامه منظم و پیوسته , می توان ذهن را به سمت خاصی جهت داد; مثلا داشتن برنامه های منظم همه روزه دعا و قرآن , مطالعه کتاب هایی پیرامون : اخلاق , معاد, خداشناسی , عواقب گناه و حداقل روزی یک ساعت شرکت منظم و پیوسته در مجالس دینی . 11. کنترل حواس: گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد. داده های حواس ظاهری او است لذا باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و...قرآن در این زمینه می فرماید: «ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا؛ و هرگز آنچه را علم و اطمینان به آن نداری دنبال مکن که (در پیشگاه حکم خدا) چشم و گوش و دل ها همه مسؤولند» (اسراء، آیه 36).بنابراین یکی از مهمترین راه های کنترل فکر، کنترل حواس ظاهری است.12.اگر احساس میکنید این حالت ناشی از نوعی حسادت به وی است به کمک راهکارهای درمان حسادت اقدام کنید. برای آگاهی بیشتر ر.ک :- آداب الصلوه یا پرواز در ملکوت امام خمینی.- مراحل اخلاق در قرآن , آیت الله جوادی آملی. واژه وسواس در اصطلاح به معنی حدیث نفس است به طوری که گویی کسی آهسته از درون با انسان سخن می گوید و او را به دقت فراوان و بی مورد در انجام امور دعوت می نماید. کار شیطان را نیز وسوسه گویند، زیرا با چنین پیامی از درون، آدمی را به کار بد دعوت می نماید.در حدیثى از امام صادق )علیه السلام ( مى خوانیم : ما من مؤمن الا و لقلبه اذنان فى جوفه : اذن ینفث فیها الوسواس الخناس ! و اذن ینفث فیها الملک ! فیؤید الله المؤمن بالملک ، فذلک قوله و ایدهم بروح منه : هر مؤمنى قلبش دو گوش دارد ، گوشى که در آن وسواس خناس (شیطان) می دمد ، و گوشى که فرشته در آن مى دمد ، خداوند مؤمن را به وسیله فرشته تقویت مى کند ، و این همان است که مى فرماید : و ایدهم بروح منه . بیماری وسواسوسواس یک بیمارى عصبى و روانى است و روانشناسان و روانپزشکان امروزى آن را فکر و اندیشه مداوم و مکررى مى دانند که فرد مبتلا به آن على رغم کوشش فراوان خود قادر نیست آن را از ذهن خویش خارج سازد این افکار مزاحم که بدون اختیار فرد به سراغ وى مى روند گاهى او را به تکرار برخى کارها و اعمال بى فائده وا مى دارد. هر چند وى به بیهودگى و عدم ضرورت و غیرمنطقى بودن آن عمل واقف است ولى نمى تواند از انجام آنها خوددارى کند و زندگى عادى و عملکرد فرد را مختل مى کند و بسیار وقت گیر است. و گاهى بخاطر تمسخر یا مخالفت علنى یا ترحّم دیگران عمل تکرارى خود را مخفى مى کندوسواس از قدیمی ترین اختلالات شناخته شده روانی است که بین مردم از شیوع نسبتا بالایی( حدود دو درصد جامعه ) برخوردار است . این بیماری به لحاظ عوامل آن بسیار پیچیده و متنوع است و درمان آن ممکن است ، ولی نیز دشوار می نماید، مگر اینکه شخص مبتلا واقعا بخواهد علاج شود و به روش درمانی آن پاسخ صحیح دهد. الگوهای وسواسدر این اختلال چهار الگوى عمده علائم را مى توان یافت: 1- شایع ترین الگو، وسواس آلودگى و متعاقب آن اقدام به شست وشوى مکرر براى رفع آلودگى و یا کسب طهارت است. بنابراین عمل وسواس به شکل شستن یا تمیز کردن است. 2- دومین الگوى شایع وسواس، وسواس تردید و متعاقب آن اقدام جبرى براى امتحان کردن است. مثلاً احتمال باز ماندن شیرگاز، کلید برق و. به سراغ فرد مى آید و به دنبال آن چندین بار براى مطمئن شدن از بسته بودن شیرگاز و یا. به خانه برمى گردد و به اجاق گاز مثلاً سر مى زند. 3- افکار وسواسى سومین الگوى وسواس است این افکار که به طور تکرارى و ناخواسته به سراغ فرد آمده و ذهن او را به خود مشغول مى کند محتواى این افکار معمولاً عمل جنسى یا پرخاشگرى یا آسیب رساندن است و از نظر بیمار غیرقابل تحمل و شرم آور است. وسواس فکری می تواند مشکلات متعدد و مسایل آزاردهنده بسیاری را برای شخص مبتلا و اطرافیانش به همراه داشته باشد . در این حالت شخص مبتلا ممکن است تصاویری ذهنی به شکل صحنه های وحشتناک و ناراحت کننده بسیاری داشته باشد که هر چه بیماری سعی در مقاومت در مقابل آنها دارد ، نمی تواند از آنها خلاص شود این وسوسه فکری از موضوعات بسیار کلی؛ مانند سوال ذهنی درباره اینکه : چه کسی خدا را آفریده ؟ هدف از زندگی چیست ؟ گرفته تا افکار گناه آلوده جنسی و ترسهای مرضی و ..... متفاوت است و تقریبا همه این افکاتر بیمار را در وضعیت وحشتناکی قرار می دهند .4- چهارمین الگو، کندى وسواس است. این بیماران ساعتها وقت خود را صرف خوردن غذا یا اصلاح سر و صورت، مسواک یا آماده شدن براى خواب یا مرتب کردن لباسها مى کنند. لازم به ذکر است گاهى ترکیبى از دو یا چند الگوى فوق به سراغ فرد مى آید. عوامل بروز بیماری وسواسعوامل مختلفى ممکن است باعث بروز این بیمارى شود: 1- گاهى ترشح ناموزون بعضى مواد شیمیایى در مغز باعث به وجود آمدن این بیمارى مى شود که شرح آن در کتب علمى قابل پى گیرى است. 2- اضطراب نیز یکى از عوامل این بیمارى است که البته گاهى علت آن اضطراب نیز براى فرد مبتلا به وسواس معلوم نیست. 3- گاهى بر اثر یک اتفاق مشکل آفرین و پرفشار مثل مرگ یکى از نزدیکان یا بعضى مسائل جنسى یا بیمارى وسواس رخ مى دهد. 4- عقده هاى فرو خورده، ناکامى هاى درون ریخته شده نیز گاهى باعث این بیمارى مى شود. 5- گاهى نیز احساس گناه کار بودن باعث وسواس شدن است. 6- نا آگاهی و برداشت نادرست و افراطی از احکام شرعی علت دیگر بیماری وسواس است.7- گاهی وسواس از روی تقلید از نزدیکان به فرد منتقل می شود مانند والدین و دیگر فامیل.و-عوامل دیگرى که در این نوشتار نمى گنجد. ضررهای بیماری وسواسهمان گونه که مى دانید مشکل وسواس، موجب اختلال در بسیارى از کارهاى انسان مى شود. در ابتدا براى این که شما به صورت جدى تر به فکر درمان این بیمارى باشید و راه کارهاى ارائه شده را، دقیقاً به کار گیرید به بعضى از اثرات و پیامدهاى وسواس در زندگى انفرادى و اجتماعى اشاره مى شود:1- یکى از ضررهاى جبران ناپذیر وسواس، اتلاف وقت و از دست دادن سرمایه ارزشمند عمر است و این خسارت بزرگى است زیرا بازیابى زمان از دست رفته امکان پذیر نیست. 2- اسراف در مصرف آب یا چیزهاى دیگر3- صرف انرژى زیاد براى انجام کارهاى تکرارى4- بازماندن از انجام کارهاى مهم زندگى از جمله تحصیل یا کارهاى دیگر5- از دست دادن تمرکز فکرى6- منزوى شدن و کم رنگ گشتن هویت و شخصیت اجتماعى7- روبه رو شدن با تمسخر و استهزاى دیگران8- ایجاد مشکل در خانواده و آزار و اذیت براى آنها و یا کسانى که به نحوى با شخص ارتباط دارند (مانند هم اتاقى ها و.) گفتنى است که خوشبختانه این مشکل با جدیت و همّت والاى شما و کسب آگاهى لازم در این رابطه قابل حل است. البته باید با پشتکار و حوصله، به راه کارهاى ارائه شده عمل کنید تا ان شاء الله، مشکل به زودى برطرف گردد. روش درمان وسواساین بیماری از آن جهت که هم به عنوان یک بیماری روان تنی شناخته شده است و هم زمینه ساز بسیاری از انحراف های دینی در انسان است ، دارای روشهای درمانی متعدد است؛ مانند درمان دارویی، مشاوره و درمان روانی و توصیه های دینی. مشاوره و درمان روانی: در درمان غیردارویى، از الگوهاى مختلف براى کاهش این اختلال بهره مى گیرند که به برخى از آنها به طور اجمال اشاره مى کنیم زیرا از این تکنیک ها متناسب با نوع و شدت و ضعف بیمارى استفاده مى شود:1- شناخت درمانى، در این روش طى جلسات مکرر و متعدد، بینش بیمار درباره تعارضهاى درونى خود به کمک روان درمان گر تغییر مى یابد. 2- رفتار درمانى: روشهاى متعدد و متنوعى است از کارشناس مربوطه بیمار را به کارها و فعالیت هایى جهت کاهش سطح اضطراب و در نتیجه فکر یا عمل وسواس او وا مى دارد. 3- گاهى نیز روانشناس با ایجاد ارتباط با خانواده بیمار به کاهش ناهماهنگى هاى احتمالى در خانواده و تصحیح ارتباطات خانوادگى آنها مى پردازد.روشهای کلی درمان:برای علاج و درمان این بیماری ابتدا باید نوع آن را شناخت و روش درمانی مناسب با آن را انتخاب نمود . ما در این قسمت به برخی از روشهای کلی مبارزه با این حالت اشاره می نماییم.1- عدم پاسخ دهی: مهمترین و کلی ترین راه درمان وسواس، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است . این بیماری در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار عمل ، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و افراطی نسبت به امور است، پاسخ دهی عملی شود. برای مقابله با این حالت بهترین راه بی اعتنایی به این پیامها و ترتیب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتی این روش عملی شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد. 2- تقابل به ضد: برای کسانی که از آلودگی و نجاست هراس دارند و این هراس منشا اضطراب و وسواس در آنها شده است ، آلوده سازی عمدی شخص توسط خود او یا دیگران ، از راههای درمان و رفع حساسیت به این امر است . اگر این روش با تکرار تحمل شود به طور قطع موثر خواهد بود. 3- فرمان ایست: در منابع علمی جدید ، برای متوقف کردن افکار وسواسی ، علاوه بر درمانهای دارویی و قبل از آن درمانها ، از روشهای خاصی استفاده می شود که مهمترین آنها روش توقیف فکر نام دارد، بدین ترتیب است که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند .درمان دارویی: بیماری وسواس چون دارای ریشه های هورمونی است و با فعالیت های هورمونی بدن نیز در ارتباط است ، پزشکان با تجویز داروهایی سعی می نمایند فعالیت های هورمونی بدن را متعادل سازند و از این طریق کمک می کنند تا فرد بتواند راحت تر با این مشکل طرف شود و آن را از خویش براند.پیشنهاد های دینی:در منابع اسلامی و وسواس پدیده شناخته شده ایست و به آن به عنوان وسوسه ای از سوی شیطان اشاره می شود . به عنوان مثال در کتاب اصول کافی ( باب عقل و جهل ) آمده است : در نزد امام صادق (ع) شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است که شبطان را اطاعت می کند؟در این مورد حتی منابع اسلامی از قول معصومین (ع) روشهای متعددی را برای پیشگیری و درمان وسواس پیشنهاد کرده اند ، که از آن جمله، بهره از ادعیه و اذکار خاصی از جمله (لا اله الاالله) و ( لاحول و لا قوة الابا الله) می باشد که در حقیقت ماحصل همه آن روشها را می توان در ذکر خدا خلاصه کرد .مذهب و شکوهمندترین جلوه آن؛ یعنی نماز می تواند در زدودن وسواس فکری نقش بسیار مهمی بازی کند. برخی از اذکار و توجهات حین نماز نه تنها با روشها ارایه شده توسط رون شناسان قابل مقایسه است ، بلکه حتی بسیار مؤثر تر به نظر می رسد.استفاده زبان و ذهن از ذکر غیر المغضوب علیهم و الضالین که جدایی راه مومن را از ابلیس و شیطان نشان می دهد دست کم ده بار ، طی نمازهای یومیه و فیض بردن از سوره مبارکه ناس بعد از حمد ، بخصوص توجه آیات شریفه من شر وسواس الخناس الذی یوسوس فی الصدور الناس به عنوان عواملی قدرتمند در توقف افکار وسواسی مطرحند .همان طور که اشاره شد ائمه معصوم (ع) که پزشکان حقیقی بشرند ، برای دوری از وسواس ذکر خدا را پیشنهاد کرده اند و این فرمان الهی است که برای ذکر من نماز را به پا دارید (اقم الصلوة لذکری ) .راه کارهاى عملى جهت مقابله با وسواس فکرى و درمان آن عبارت است از:1. غرقه سازى؛ بدین صورت که فرد مبتلا به آن، با اختیار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعى که از آن رنج مى برد قرار دهد تا از آن فکر خسته و متنفّر شود. بنابراین هر روز، زمانى را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکرى خود اختصاص دهید و آن چنان وآن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفّر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روى اجبار تکرار کنید، اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن، چیره و حاکم شود.2. هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان اوهام و افکار بیهوده وسواسى شد، مشت خود را محکم روى زمینى بکوبید با گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم از جاى خود بلند شده، تغییر حالت دهید تا بدینوسیله از آن فکر تکرارى و وسواس رهایى یابید.3. کش نازکى را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد، با کشیدن کش و رها کردن آن روى دستتان و ایجاد درد مختصرى روى مچ خود، از آن فکر رهایى خواهید یافت.4. با خودتان عهد ببندید و برنامه ریزى کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصى باشد (مثلاً 5/4 تا 5 بعدازظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرّر نیز مدتى رابه فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصى را به تدریج در طى (مثلاً 30 روز) روزى یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد.5. هر روز به خود تلقین کنید که «من قادرم افکار وسواسى ام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکى از راه هاى مبارزه با افکار منفى است و وسواس فکرى نیز چیزى جز یک فکر منفى مزاحم نیست.گفتنى است که براى درمان وسواس فکرى نیاز به صبر و حوصله و پشتکار در به اجرا درآوردن راه هاى فوق است تا این که به تدریج از آن افکار رهایى یابید و انتظار حل و درمان یک شبه آن را نداشته باشید. بنابراین با عمل به راه کارهاى ارائه شده و ارزیابى نتیجه آن، میزانپیشرفت خود در مهار وسواس در مکاتبه بعدى براى ما بفرستید تا در صورت لزوم، مطالب دیگرى برایتان ارسال گردد. ضمنا بعضى از این راه کارها در عرض همدیگر قرار دارد و هر کدام را که بهتر مى توانید انجام دهید یا بهتر جواب مى دهد، آن را اجرا و پى گیرى کنید.{J6- یکی از راه های مبارزه با وسواس فکری دعا و ذکر است. هر وقت دچار وسوسه شدید بدانید که این حالت از شیطان است و به خدا پناه ببرید. در روایات هست که ذکر لا حول و لا قوه الا بالله برای دفع وسوسه نفس وارد شده. (بحارالانوار، ج90، ص 186). در روایتی نیز نقل شده است شخصی به امام صادق(ع) از وسوسه شکایت کرد، حضرت فرمود دستت را بر سینه ات بکش و بگو بسم الله و بالله محمد رسول الله و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم اللهم امسح عنی ما احذر، سپس دستت را بر شکمت بکش و سه مرتبه همین ذکر را بگو.راوی می گوید من به جهت وسوسه زیاد نمازم را قطع می کردم، با خواندن این دعا خداوند مشکل من را برطرف کرد. (بحارالانوار، ج 92، ص 138).همچنین از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است شخصی از انصار از وسوسه در نماز به پیامبر شکایت کرد، حضرت فرمود: هر گاه خواستی نماز بخوانی با انگشت اشاره دست راست به ران پای چپت فشار بده و بگو بسم الله و بالله توکلت علی الله اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم (بحارالانوار، ج 85، ص 238).خواندن دعای خضر(ع) نیز وارد شده ر.ک: (بحارالانوار، ج 92، 174).منابع:1- «شناخت و درمان وسوسه و وسواس» نوشته محمود ارگانى بهبهانى از انتشارات مجمع ذخایر اسلامى.2- «درمان رفتارى وسواس» نوشته گیل اس استکتى ترجمه عباس بخشى پور رودسرى و مجید محمود علیلو از انتشارات نشر روان پویا (سال 1376)3- وسواس و درمان آن نوشته آیه الله مظاهرى.4- وسواس و درمان آن نوشته آقاى زمانى. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image