تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

افراط و تفریط در شهوت جنسى چه پیامدهایی دارد؟


افراط در شهوت جنسى ترديدى نيست كه اگر غريزه ى جنسى با دين و عقل كنترل نشود، موجب هلاكت دين و تباهى دنياى انسان خواهد شد؛ چه بسا با انجام بعضى از كارها كه از عقل سليم دور است سلامتى جسم و آبروى شخص از بين برود؛ انسان در پيروى از غريزه ى جنسى نيز، همانند حبّ جاه، مال و مقام، حدّ و مرز نمى شناسد، و حتى بدتر از حيوانات مى شود، چون هر چه ببيند، تا مرز نابودى يا رسوايى خود از آن استفاده مى كند. در اين زمينه مطالبى از خلفاى جور و شاهان و حاكمان ستم نقل مى كنند كه باور كردن آنها براى افراد عادى سخت است، و قلم و گفتار از بيان آنها شرم دارد. چون بنابر اختصار داريم، لذا از ذكر آنها خوددارى مى كنيم[1]. روى همين جهات دين مقدّس اسلام از همان ابتدا جلوى افراط در شهوت جنسى را گرفته است، حتى نگاه مرد به زن نامحرم و زن به مرد و حرف زدن با يكديگر را جز در موارد احتياج و ضرورت منع نموده است. خداوند خطاب به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)؛[2] بگو به مؤمنان، چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرم) فرو بندند و عفت دامن خود را نگه دارند، اين براى آنان پاكيزه تر است. خداوند از آنچه انجام مى دهند آگاه است؛ و به زنان با ايمان نيز بگو چشم هاى خود را فرو بندند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را جز آنچه نمايان است آشكار نكنند و... . خمودى تفريط در قوّه ى شهويه، خمودى است؛ يعنى انسان توجهى به خوراك ضرورى و متعارف و نيز ازدواج ندارد، كه منجر به از دست دادن قدرت و قوّت و قطع نسل او مى گردد، و اين در نزد شارع و عقلا مذموم است و انسان را از بسيارى مواهب و نعمت ها محروم خواهد نمود؛ چون خداوند اين قوّه را بر انسان مسلّط فرمود تا با خوردن و آشاميدن، بر عبادت نيرو يابد و با ازدواج نيز نسل بشر باقى بماند. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: من سنّتى التزويج فمن رغب عن سنّتى فليس منى؛[3] ازدواج سنت من است و هر كس از سنت من رو بگرداند از من نيست. و در جاى ديگر فرموده: (من تزوّج فقد احرز نصف دينه فليتق الله فى النصف الاخر)؛[4] هر كس ازدواج كند، پس همانا نصف دينش را به دست آورده است، پس بايد در فكر تقوا نسبت به نصف ديگر باشد. تا وقتى كه انسان ازدواج نكند و تشكيل خانواده ندهد، فكرش راحت نيست؛ هم چنان كه خداوند مى فرمايد: (هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ)؛[5] آنها جامه ى عفاف شما، و شما نيز لباس عفت آنها هستيد. عفّت يا حدّ اعتدال در شهوت عفت و پارسائى عبارت است از اعتدال قوّه ى شهويه و مهار نمودن آن توسط عقل، كه به حكم شرع و عقل ممدوح است. بسيارى از فضايل انسانى، از قبيل تقوا، ورع، زهد، سخاوت، ايثار، احسان، خموشى، به عفت باز مى گردد؛ همان گونه كه سرچشمه ى بسيارى از رذايل اخلاقى مثل حبّ دنيا و بخل و حرص و طمع و خيانت و... در نقطه ى مقابل آن، يعنى شره و يا خمودى است. عفت شامل سه بخش است: عفت شكم، عفت دامن و عفت كلام. عفت، در آيات و روايات، بسيار مورد توجه قرار گرفته است: (وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى)؛[6] و امّا آن كه بترسد از ايستادن در پيشگاه عدل خدا و باز دارد نفس سركش خود را از هوس هاى نفسانى، پس به درستى كه جايگاه او در بهشت خواهد بود. (وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتّى يُغْنِيَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ)[7]؛ كسانى كه توانايى مالى بر ازدواج ندارند، بايد عفاف و پارسايى پيشه كنند تا خداوند آنان را از فضل خود بى نياز سازد (و ازدواج نمايند). از ابى عبدالله(عليه السلام) روايت شده است كه: كان اميرالمؤمنين(عليه السلام) يقول افضل العبادة العفاف[8](رحمه الله)اميرالمؤمنين هميشه مى فرمود: برترين عبادات عفاف است. اميرالمؤمنين(عليه السلام) مى فرمايد: ما المجاهد الشهيد فى سبيل الله بِاعظم اجراً ممّن قَدَرَ فَعفَّ. لكاد العفيف ان يكون مَلَكاً من الملائكة؛[9] مجاهدى كه در راه خدا به شهادت رسيده است بهتر نيست از كسى كه به گناه قدرت يابد و صرف نظر كند؛ هر آينه انسان عفيف و پاكدامن نزديك است فرشته باشد. امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: ما عُبدالله بشىء افضل من عفّة بطن و فرج؛[10] خداوند به هيچ عبادتى افضل و برتر از عفت شكم و دامن عبادت نشده است. نيز آن حضرت مى فرمايد: افضل العبادة عفة البطن و الفرج[11]؛ بهترين عبادت، عفت شكم و دامن است. پی نوشتها:[1]. براى اطلاع بيش تر، ر.ك: مطبوعات و روزنامه هاى بعد از انقلاب اسلامى ايران؛ هم چنين خاطرات خانواده ى خبيث پهلوى و قاجار. از باب نمونه: احمد شاه در سن 32 سالگى ـ 1308 ش ـ در اثر بيمارى سفليس كه از فواحش فرانسه گرفته بود، در پاريس مُرد ـ پس از سه سال دربدرى ـ و نيز محمد رضا پهلوى سرانجام به سرطان پرستات، طحال و غدد لنفاوى مبتلا شد و بعد از سه سال دربدرى، در پنجم مرداد 1359 در مصر مُرد؛ همان گونه كه پدرش، رضا شاه نيز بعد از سه سال دربدرى در چهارم مرداد 1323 ش در ژوهانسبورك به درك رفت. اين ها نمونه اى از مردان آنها بود؛امّا در مورد زنان آنها به خاطرات ارتشبد حسين فردوست بخش «شيطانى به نام اشرف» و نيز خاطرات ملكه ى پهلوى تاج الملوك آيرملو، مراجعه نماييد. [2]. سوره ى نور، آيه ى 30. [3]. سفينة البحار، ج 3، ص 508. [4]. وسائل الشيعه، ج 14، ص 5. [5]. سوره ى بقره، آيه ى 187. [6]. سوره ى نازعات، آيه ى 40. [7]. سوره ى نور، آيه ى 33. [8]. اصول كافى، ج ،2 ص 79. [9]. شرح ابن ابى الحديد، ج 20، ص 233، نهج البلاغه، كلمه ى قصار 482. [10]. سفينة البحار، ج 6، ص 302. [11]. سفينة البحار، ج 6، ص 302.منبع: سيد محمد على جزايرى (آل غفور)، دروس اخلاق اسلامى، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image