تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

برای اینکه در مسائل معنوی تمرکز داشته باشیم و افکار و تمایلات و... مزاحممان نشود چکار کنیم؟


مقدمه نور و گرماي خورشيد در حالت عادي آن قدر گرم و سوزاننده نيست كه اشياء و افراد را بسوزاند و آتش بزند، ولي اگر همين نور را در مقابل صفحه اي به نام ذره بين (عدسي) قرار دهيم، اشعة پراكنده را بر يك نقطه جمع مي كند و همين جمع شدن باعث سوزاندن مي شود. حواس ما هم در حالت پراكندگي و آشفتگي كارآيي چندان ندارد، امّا با متمركز كردن آن ها مي توانيم اعجاب انگيزترين كارها را انجام دهيم. تمركز يكي از زيباترين ابزارهاي كاميابي است كه خالق مهربان به انسان عنايت فرموده است. با تمركز مي توان عالي ترين كمالات معنوي را كسب نمود و بالاخره تمركز توانايي شگفت انگيزي به انسان مي دهد كه در تصور او نمي گنجد. در اين جا قصد داريم پس از تعريف تمركز حواس و بيان موانع آن به راهكارهايي در مورد تمركز حواس بپردازيم. تعريف: تمركز حواس حالتي ذهني و رواني است كه در آن حالت، تمام قواي حسي، رواني و فكري انسان روي موضوعي خاص متمركز (جمع) مي شود و تضمين كنندة امر يادگيري است. در تعریفی دیگر تمركز يعني عوامل حواس پرتي را به حداقل رساندن. و يا تجمع و تراكم انرژي فقط در يك نقطة معيّن. پس مي توان گفت تمركز حواس يعني همة فكر و ذهن و حواسمان را بر يك موضوع (عبارت مورد نظر) جمع كنيم تا بتوانيم به آثار عبادت در زندگي پي ببريم. ضرورت: ضرورت داشتن تمركز حواس براي كسي پوشيده نيست. هر كسي مي داند كه اگر خواست در مسيري كه انتخاب كرده و براي رسيدن به هدف خود موفّق باشد، بايد از پراكندگي و تفرّق به جمع شدن و تمركز روي آورد. آب با آن همه لطافت و نرمي و شكل پذيري اش در اثر مداومت تمركز بر دل محكم و آهنين سنگ، آن را سوراخ مي كند. انسان هم بايد چنين باشد تا به خواستة خود برسد. تمركز از ضروريّات قطعي هر كسي، در هر كاري و در هر مقطعي مي باشد. دليل واضح تر، خود شما مي باشيد. همين كه شما دست به قلم برده ايد و چنين سؤالي نوشته ايد و پاسخ آن را از مركز تحقيقات حوزه طلب كرده ايد، دلالت بر ضروري بودن و مهم بودن آن براي شما مي كند. موانع: قبل از بيان راهكارهايي براي تمركز بيشتر، بهتر است به ذكر عواملي كه موجب مي شود ذهن و حواس انسان متمركز بر يك موضوع نشود، بپردازيم؛ زيرا اگر بدانيم اين عوامل كدامند با حذف آن ها از زندگي خود به تمركز حواس دست مي يابيم. در انجام كارها ـ و مخصوصاً مسائل معنوي ـ اگر زور و اجبار در كار باشد و ما انگيزه و تمايل دروني به انجام آن نداشته باشيم، نه تنها براي به ثمر رساندن آن تلاش و كوششي نمي كنيم، بلكه زياد حواسمان را هم جمع نمي كنيم تا كار با دقت و كيفيت عالي صورت بگيرد. همچنين اگر براي انجام كار فرصت زياد نداشته باشيم (مثلاً بخواهيم نماز را در آخر وقت بخوانيم) و عوامل ديگري دست به دست هم مي دهند و موجب نگراني و اضطراب و به وجود آمدن افكار مختلفِ منفي مي گردند كه خود اين ها تمركز را از انسان سلب مي كنند. همچنين اگر در اثر حوادث و اتفاقاتي، توانايي مقابله و برخورد با آن ها را نداشته باشيم، همان ها هم ضد تمركز مي باشند. افرادي كه در ذهن پروژه هاي مختلف دارند يا در خارج كارهاي متعدّد براي خود پيش بيني كرده اند، آن ها را به سوي پراكندگي سوق مي دهد. و خود مي دانيد با نداشتن تمركز سرماية عمر و فرصت هاي ما به هدر مي رود. عواملي كه در بر هم زدن تمركز ما دخيل بودند عبارتند از: 1ـ اجبار و عدم تمايل دروني. 2ـ فشارهاي رواني. 3ـ اختلال در اثر حوادث و اتفاقات. 4ـ تكثّر و تعدّد فعاليت هاي فرد. عوامل مؤثر: يکي از اقدامات عملي براي تمرکز، اولويت بندي اهداف و برنامه ها مي باشد. قلم و کاغذي را برداريد و اهداف خود را به صورت اهم و مهم بنويسيد و براي هر کدام از کارهايتان زمان خاص قرار دهيد. اين کار باعث مي شود که ذهن انسان از قبل براي انجام عبادت آمادگي پيدا کند و همين امر باعث افزايش تمرکز در عبادت مي شود. زياد كردن تمايل و انگيزه، نقش مهمي را در تمركز دارد. اگر ما به موضوعي علاقه داشته باشيم و انگيزة انجام داشته باشيم، اوّلاً ارادة خود را قوي مي كنيم كه آن كار را بكنيم و ثانياً همة حواس خود را معطوف آن مي كنيم. زياد اين اتفاق افتاده است كه ما فيلم مورد علاقةمان را كه از تلويزيون پخش مي شود از قبل براي ساعت نمايش آن برنامه ريزي مي كنيم و چنان با علاقه به ديدن آن پاي تلويزيون مي نشينيم كه اصلاً از حوادث اطرافمان خبردار نمي شويم. يا موقعي كه استادِ دلخواهمان به كلاس مي آيد، چنان مجذوب سخنان وي مي شويم كه اصلاً متوجه نمي شويم كه فرصت و وقت گذشت و تمام شد. و بسيار اتفاق افتاده است كه ما كتاب رماني را به دست گرفته ايم و تا آن را به پايان نرسانده ايم، بر زمين نگذاشته ايم. علّت اين كارها را در يك كلمه خلاصه مي كنيم؛ «علاقه». اگر انسان واقعاً به عبادت علاقمند باشد، قطعاً هنگام به جا آوردن مراسمات مذهبي، تمرکز پيدا مي کند. پس از زياد كردن علاقه ـ كه آن هم با زياد شدن علم و شناختمان نسبت به آثار عبادت افزايش مي يابد ـ بايد براي انجام عبادت يا هر عملي ديگر فرصت به اندازة كافي داشته باشيم تا همان طور كه قبلاً ذكر شد، موجب نگراني و فشار رواني و ... نشود. نكات كاربردي: در انتهاي اين بحث به ذكر موارد كاربردي مي پردازيم. هرچند در لابه لاي مطالب قبل به صورت اجمالي به آن ها پرداخته شده است. 1. از طريق برانگيختن ميزان علاقه، ميزان دقت و تمركز حواس خود را افزايش دهيم. 2. کسي که خدا را در همه جا حاضر و ناظر بداند، در حال نماز و عبادت نيز از او غفلت نمي کند. اگر چنين معرفتي براي انسان حاصل شد، لحظه اي از توجه به خداوند غافل نخواهد شد و در عبادت به اوج توجه و حضور مي رسد. 3. هنگامي که انسان به چيزي نياز پيدا کند، به دنبالش مي رود، در زندگي خود خيلي کارها را بر حسب نياز و احتياج و برخي از کارها را با کراهت و از روي جبر انجام مي دهد. هر وقت انسان احساس احتياج و نياز به عبادت پيدا کند، با کمال اشتياق به طرف آن مي رود و سعي و تلاش خود را بر آن مي دارد که با بهترين وجه آن را به جا آورد. 4. انسان بايد در تمام ساعات زندگي خود، حالت حضور قلب را حفظ کند و در حقيقت اين احساس حضور در تمام لحظات است که موجب حضور قلب در نماز و عبادت مي گردد؛ چرا که کسب حضور قلب در نماز، يک دفعه، ممکن نيست. 5. اگر انسان خداوند را به بندگي و عظمت بشناسد، طبعاً در برابرش با نهايت خضوع، حضور و توجه قرار مي گيرد، چنان چه در مقابل پادشاه بزرگي صحبت مي کند و با حواس متمرکز و زبان کنترل شده و قلبي حاضر، قرار مي گيرد و اگر خدا را هم به عظمت و قدرت کامل بشناسد، در حال عبادت، با کمال توجه و حضور قلب در مقابلش قرار مي گيرد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image