علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

فرق واژه « إماته » در آیه 259 بقره و واژه «فضربنا علی آذانهم» که برای اصحاب کهف به کار رفته چیست؟


در آیه 259 سوره بقره، حکایتی عجیب وجود دارد. بنابر قول مشهور «عُزیر پیامبر» وقتی از جایي عبور می کرد، ناگهان متوجه روشنایی شده آن جا تخریب و ساکنانش از بین رفته و اجسادشان بر روی زمین افتاده بود. پیامبر با خود گفت: «چه کسی این ها را زنده خواهد نمود؟» پس خداوند برای متوجه کردن این امر، او را صد سال میراند. «فأماته الله مائة عام»: پس خدا صدسال او را میراند. واژه «إماته» از «موت» به معنای مرگ است. اکثر مفسران نیز همین معنا را فهمیده و بیان نمودند که خداوند، پیامبر نامبرده را برای صد سال میراند و سپس او را زنده کرد. مرحوم علامه نیز در المیزان همین معنا را بیان نموده است. «ظاهر این جمله این است که خدا جانش را گرفت و صد سال او را به همان حال نگه داشت، بعد جانش را برگردانده مجدداً زنده اش ساخت» ولی برخی از مفسران در این مورد گفتند که: «منظور یک نوع خوابی است که دانشمندان امروز آن را «سبات» می نامند. و آن این که موجودی زنده برای مدتی طولانی در یک نوع «خواب عمیق» فرو برود. اما شعله های حیات در او خاموش نشود.» در پاسخ باید گفت که: 1ـ ظاهر آیه و جمله های قبلی و بعدی، موت و مرگ را می رساند و هیچ گونه دلیلی در آیه برای خواب وجود ندارد. اصولاً با قبول اصل معاد و زنده شدن مردگان در روز قیامت و هم چنین با قبول خوارق عادت و معجزات پیغمبران، این اصرار دلیلی ندارد که همه آیات قرآن را به یک سلسله مسائل عادی و طبیعی تفسیر کرده و مرتکب همه گونه خلاف ظاهر در آیات بشویم. زیرا این کار نه صحیح است و نه لزومی دارد. 2ـ چگونه می توان به خاطر مختصر شباهتی که بین این داستان و داستان اصحاب کهف وجود دارد، «موت» پیامبر عزیر را به خواب عمیق حمل کنیم؟ آیا این جز قیاس در دلالت نیست؟! که هیچ کس آن را قبول ندارد. در صورتی که جایز باشد خدا کسی را صد سال به حال خواب نگه دارد با این که امر خارق العاده ای است، پس چرا جایز نباشد که او را صد سال بمیراند و بعد زنده اش نماید، با این که دو امر خارق العاده به نظر مفسر مزبور (صاحب المنار) فرقی ندارد؟ فرقی که هست، این است که او زنده کردن مرده را در این دنیا محال می داند یا این که دلیلی بر امتناع آن وجود دارد و به همین جهت جمله «و انظر الی العظام کیف ننشزها ثم نکسوها لحماً» را نیز تأویل کرده است. اما آیه 11 از سوره کهف که می فرماید: «فضربنا علی آذانهم فی الکهف سنین عددا» منظور خوابیدن اصحاب کهف است. زمخشری می گوید: «یعنی پرده ای بر آن غار زدیم تا دیگر گوش هایشان صداهای خارج را نشنود، و از خواب بیدار نگردند، و به عبارت دیگر خواب سنگینی بر آنان مسلط کردیم که هیچ صدائی بیدارشان نکند، هم چنان که اشخاص خواب سنگین همین طورند، هر چه بیخ گوششان فریاد بزنی بیدار نمی گردند.» در مجمع البیان آمده که: «اصحاب کهف نمرده بودند، بلکه زنده و در خوابی عمیق و خوش فرو رفته بودند.» مرحوم علامه معنای دیگری نیز برای این آیه ذکر می کند که: «مقصود از «فضربنا» یعنی زدن بر گوش اشاره به آن رفتاری باشد که زنان هنگام خواباندن بچه های خود انجام می دهند و جمله نامبرده کنایه از به خواب بردن آن هاست با شفقت و مدارا و مهربانی.» پس «فاماته» در آیه 259 بقره اشاره به مرگ و موت پیامبر عزیر دارد. و با دو دلیل به خواب رفتن او ردّ شد. و «فضربنا علی آذانهم» در سوره کهف، آیه11، اشاره به خواب رفتن اصحاب کهف می باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image