حدیث عشره مبشره /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

برخى اهل سنت حدیثى را از پیامبرصلى الله علیه وآله مطرح مى کنند به عنوان «عشرة مبشرة» که وعده بهشت به این ده نفر داده شده است. آیا چنین چیزى واقعیت دارد؟!


جهت پاسخ به این پرسش نخست متن حدیث را نقل مى کنیم « احمد باسناده عن عبدالرحمن بن حمید عن ابیه عن عبدالرحمن بن عوف ان النبى صلى الله علیه وآله قال ابوبکر فى الجنه و عمر فى الجنه و على فى الجنه و عثمان فى الجنه و طلحه فى الجنه و الزبیر فى الجنه و عبدالرحمن بن عوف فى الجنه و سعد بن ابى وقاص فى الجنه و سعید بن زید فى الجنه و ابوعبیده بن الجراح فى الجنه » 1 . {J سند روایت J} سند روایت عشره مبشره به دو نفر مى رسد . « سعید بن زید » و « عبدالرحمن بن عوف » و از غیر این دو نفر چنین روایتى نقل نشده است و هر دو نفر آنها از کسانى هستند که جزو عشره هستند ! ! روایت « عبدالرحمن بن عوف » تنها از طریق « عبدالرحمن بن حمید » از پدرش حمید بن عبدالرحمن زهرى نقل شده این سند باطل است به جهت این که حمید بن عبدالرحمن صحابى نبوده و تابعى بوده و عبدالرحمن بن عوف را درک نکرده بود چون او در سال 105 ه . ق در سن 73 سالگى فوت کرده بنابراین وى متولد سال 32 ه . ق است که سال وفات عبدالرحمن بن عوف است و یا یک سال پس از آن ، به همین جهت « ابن حجر » روایت حمید را از عمر و عثمان منقطع مى داند . روایت « سعید بن زید » ، در کوفه و معاصر با معاویه اظهار شده است ، سؤال جدى در اینجا این است که اگر این صحابى روایت را از پیامبر شنیده چرا نقل آن را تا زمان معاویه به تأخیر انداخته است ؟ ! در حالى که در زمان هاى قبل یعنى زمان خلیفه اول و دوم نیاز بیشترى به این حدیث بود . از سوى دیگر این روایت را چرا خلیفه اول و دوم در اثبات حقانیت و خلافتشان براى دیگران نقل نکرده اند ؟ ! و از سوى دیگر در این روایات نامى از هیچ یک از شیعیان و صحابه والامقام مانند سلمان ، ابى ذر ، عمار و مقداد نیامده ، در حالى که در کتب اهل سنت راجع به اهل بهشت بودن این بزرگواران روایات متعددى نقل شده است . {J متن روایت J} در متن این روایات ابهامات و تأملات فراوانى وجود دارد که به برخى از آنها اشاره مى شود : . 1 چگونه ممکن است همه این افراد در بهشت باشند ، با وجود اختلاف و مخالفت هاى آشکارى که میان آن ده نفر در تاریخ ثبت شده است ؟ ! به گونه اى که طلحه و زبیر به جنگ امام على علیه السلام اقدام مى کنند . . 2 بسیارى از شخصیت هاى مهاجرین و انصار بر علیه عثمان خروج کردند و برخى قصد جان وى را کردند و برخى به قتل او راضى بودند و پس از قتلش تا سه روز به جسدش بى احترامى کردند و دفن نشد ، چگونه مى شود براى کسى که از سوى پیامبر بشارت داده شده به بهشت ، بزرگانى از صحابه چنین رفتارى کنند ؟ ! چگونه عبدالرحمن بن عوف که این روایت به وى نسبت داده شده در روز شورا بر على علیه السلام شمشیر مى کشد و مى گوید بیعت کن و الا تو را مى کشیم ؟ ! و آیا همین عبدالرحمن بن عوف نیست که پس از شورش مسلمین بر علیه عثمان ، به على علیه السلام مى گوید : اگر مایلى شمشیرت را بردار و من شمشیرم را برمى دارم و به سراغ عثمان مى رویم و قسم خورد تا زنده است با عثمان سخن نگوید و از بیعتش با عثمان به خدا پناه برد و وصیت کرد عثمان بر جنازه اش نماز نخواند و عثمان او را به نفاق متهم مى کرد و منافق مى خواند ؟ آیا این مسائل با صحت این روایت سازگار است ؟ ! 2 و آیا ابوبکر و عمر که به بهشت بشارت داده شده بودند همان کسانى نبودند که حضرت صدیقه طاهره علیها السلام علیها از دنیا رفت در حالى که از آنان ناراحت بود ؟ ! و آیا عمر روایت عشره مبشره را تصدیق مى کرد و باورداشت و با این حال حذیفه یمانى که نام هاى منافقان را مى دانست را سوگند مى داد و از او مى پرسید که آیا او از آنها هست ؟ ! و آیا رسول خداصلى الله علیه وآله او را در زمره آنها نام برده است ؟ ! 3 و آیا طلحه و زبیر همان دو نفرى نبودند که در قتل عثمان شرکت داشتند و بر او سخت گرفتند و آنچنان بودند که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : H . . . و هما یرید ان الامر لانفسهما و کانا اول من طعن و آخر من اَمَر ، حتى اراقا دمه » E « طلحه و زبیر کمترین کارشان آن بود که بر عثمان یورش برند و او را برنجانند و ناتوانش سازند ، پس مردم را علیه او جمع کردند و راه نفسش را تنگ نمودند و آن دو خلافت را براى خود مى خواستند و آن دو نخستین کسانى بودند که بر او ( عثمان ) عیب گرفتند و آخرین کسانى بودند که امر نمودند تا اینکه خونش را ریختند ؟ ! » آیا اینها با تصدیق این روایت جمع مى شود ؟ ! منزه است خداوندى که در بهشت خود ظالم و مظلوم ، قاتل و مقتول و خلیفه و خروج کنندگان بر او را گرد هم جمع کند ، این چیزى جز دروغ نیست . 4 ( 1 ) مسند احمد ، ج 1 ، ص 193 ترمذى ، ج 13 ، صص 182 و . 183 ( 2 ) . ک : انساب الاشراف ، ج 5 ، ص 57 العقد الفرید ، ج 2 ، ص 258 و 261 و 272 تاریخ ابى الفداء ، ج 1 ، ص . 166 ( 3 ) این روایت را بیهقى در شعب الایمان ، 1 ، 84 ، ح 74 و ابن ابى شیبه در المصنف ، 11 ، 39 ، ح 10462 نقل کرده اند بنا به آنچه در کنزالعمال ، 1 ، 103 آمده است . ( 4 ) . ک : الغدیر ، ج 10 ، 123 - . 128 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image