آیا حضرت ابراهیم(ع) دروغ گفت؟ /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

چرا حضرت ابراهیم(ع) برای یک نیت خیر از وسیله اشتباه استفاده کرد شکستن بت ها رو گفت بت بزرگ شکسته؟ در مذهبمون می خونیم برای اهداف خیر باید وسیله رو هم درست انتخاب کنیم؟!


چرا فکر می کنید این وسیله اشتباه بود؟ قرآن می گوید: قالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بِآلِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ (انبیاء- 59) قالُوا سَمِعْنا فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ (60) قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلى أَعْیُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ (61) قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا یا إِبْراهِیمُ (62) قالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ (63) فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّکُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ (64) ثُمَّ نُکِسُوا عَلى رُؤُسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ یَنْطِقُونَ (65) قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُکُمْ شَیْئاً وَ لا یَضُرُّکُمْ (66) أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (67)-گفتند: هر کس با خدایان ما چنین کرده قطعا از ستمگران است (و باید کیفر ببیند)! 60- (گروهى) گفتند: شنیدیم جوانى از (مخالفت با) بتها سخن مى گفت که او را ابراهیم مى گفتند.61-(عده اى) گفتند: او را در برابر چشم مردم بیاورید تا گواهى دهند.62- (هنگامى که ابراهیم را حاضر کردند) گفتند تو این کار را با خدایان ما کرده اى، اى ابراهیم؟! 63- گفت: بلکه بزرگشان کرده باشد! از آنها سؤال کنید اگر سخن مى گویند! از آنجا که ابراهیم پیامبر است و معصوم و هرگز دروغ نمى گوید، در تفسیر این جمله، مطالب مختلفى گفته اند آنچه از همه بهتر به نظر مى رسد این است که ابراهیم ع به طور قطع این عمل را به بت بزرگ نسبت داد، ولى تمام قرائن شهادت مى داد که او قصد جدى از این سخن ندارد، بلکه مى خواسته است عقائد مسلم بت پرستان را که خرافى و بى اساس بوده است به رخ آنها بکشد، به آنها بفهماند که این سنگ و چوبهاى بى جان آن قدر بى عرضه اند که حتى نمى توانند یک جمله سخن بگویند و از عبادت کنندگانشان یارى بطلبند، تا چه رسد که بخواهند به حل مشکلات آنها بپردازند! نظیر این تعبیر در سخنان روزمره ما فراوان است که براى ابطال گفتار طرف، مسلمات او را به صورت امر یا اخبار و یا استفهام در برابرش مى گذاریم تا محکوم شود و این به هیچوجه دروغ نیست دروغ آنست که قرینه اى همراه نداشته باشد. در روایتى که در کتاب کافى از امام صادق ع نقل شده مى خوانیم:انما قال بل فعله کبیرهم ارادة الاصلاح، و دلالة على انهم لا یفعلون، ثم قال و اللَّه ما فعلوه و ما کذب:ابراهیم این سخن را به خاطر آن گفت که مى خواست افکار آنها را اصلاح کند، و به آنها بگوید که چنین کارى از بتها ساخته نیست، سپس امام اضافه فرمود: به خدا سوگند بتها دست به چنان کارى نزده بودند، ابراهیم نیز دروغ نگفت.جمعى از مفسران نیز احتمال داده اند که ابراهیم ع این مطلب را به صورت یک جمله شرطیه ادا کرد و گفت: بتها اگر سخن بگویند دست به چنین کارى زده اند، و مسلما تعبیر خلاف واقع نبود، زیرا نه بتها سخن مى گفتند و نه چنین کارى از آنها سر زده بود، به مضمون همین تفسیر نیز حدیثى وارد شده است .تفسیر نمونه، ج 13، ص: 435به این پرسش با بیان ذیل نیز می توان پاسخ داد :توجیه شدن وسیله به خاطر هدف و یا نشدن آن قضیه اى کلى نیست که بتوان حکم قاطعى براى همه موارد آن نفیاً و اثباتاً ارائه نمود، بلى مى توان گفت از دیدگاه اسلام در اغلب موارد وسیله نیز باید مشروع باشد چرا که تفکیک هدف و وسیله از یکدیگر دشوار است، در عالم ابتلا و امتحان انتخاب وسیله ها هم خود نوعى هدف به شمار مى روند در هر صورت نمى توان براى انفاق کردن، دزدى کرد و یا براى اصلاح وضعیت معیشتى به هر وسیله اى روى آورد. دلیل این مسأله هم روشن است، زیرا روح شریعت و سیماى کلى آن اختصاصاتى دارد که در صورت توجیه پذیر شدن آن به وسیله و هدف چیزى از آن باقى نخواهد ماند ولى نباید پنداشت این قاعده کلى و سارى و جارى در همه موارد است. قانون اهم و مهم نیز از اصولى است که در برخى موارد به میدان مى آید. مثلاً دروغ مصلحتى در برخى موارد (مانند حفظ جان و آبرو) مجاز شمرده شده است، چون مسأله مهم ترى در کار است که عقل و شرع بر اهم بودن آن گواهى مى دهند. البته تشخیص اهم و مهم کارى ساده نیست بلکه نیازمند آگاهى و وقوف بر معیارها و موازین و روح شریعت است و در حقیقت مسأله اى اجتهادى است که باید منطق ویژه اجتهاد در آن منظور گردد. درباره نسبت دادن شکستن بت ها به بت بزرگ از طرف حضرت براهیم –ع- و امثال آن چند نکته قابل توجه است: در مقام بحث و گفت وگو و براى اثبات بطلان ادعاى طرف مقابل، در بسیارى موارد از اصل موضوعى و مماشات با خصم استفاده مى شود. این کار دروغ به حساب نمى آید؛ بلکه روش معمولى براى اثبات حق است؛ چنان که در مباحثات روزمره ما گاهى به طرف مى گوییم: «فرض مى کنیم این سخن صحیح باشد». سخن ابراهیم(ع) نیز در مقام اثبات عقاید حق، فرضى بود براى آن که بطلان عقاید آنان اثبات شود. اگر به قیدهاى کلام ابراهیم(ع) اشاره شود، این مطلب کاملاً روشن مى گردد . این که حضرت ابرهیم –ع- در مورد بت ها فرموده است: «بلکه بت بزرگ آنها را خرد کرده است، از آنها بپرسید اگر سخن مى گویند». در این جا سخن ابراهیم(ع) معلق بر شرط است؛ یعنى، اگر سخن مى گویند و اراده اى دارند، آنان چنین کرده اند؟ هم چنان که در مورد خورشید و ماه پرستى نیز شرطى ضمنى وجود دارد در آنجا ابراهیم(ع) به خورشیدپرستان فرمود :هذا ربی ؛ خورشید رب من است ؛ ولى با شرطى که در پایان کلام عنوان شده «اگر آفِل نباشد» (لا احب الافلین) و چنین کلامى در مقام مجادله و اثبات مدعا، اساساً دروغ به حساب نمى آید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 32/100103224) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image