ترویج مصرف مواد مخدر و سکرآور /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

علیرغم این که موادمخدر به عنوان ماده‌اى مطرح شده که همه اندیشمندان جهان از آن به عنوان ماده‌اى مرگ‌بار یاد مى‌کنند، درعین حال عده‌اى از نویسندگان در آثار خود مروج استفاده از این مواد گردیده‌اند. این نویسنده برزیلى نیز که خود در زندگى شخصی‌اش از این موادافیونى به دفعات استفاده کرده است در آثار خود مى‌کوشد استفاده از مواد مخدر را امرى عادى جلوه دهد و برخلاف واقعیت‌هاى موجود، خلاصى از آن را ساده و سهل مى‌داند که این نکته اگر تبلیغ مصرف موادمخدر نباشد، قبح و زشتى این عمل غیرانسانى را دراذهان مردم کم رنگ مى‌نماید. او در جایى مى‌نویسد:


علیرغم این که موادمخدر به عنوان ماده‌اى مطرح شده که همه اندیشمندان جهان از آن به عنوان ماده‌اى مرگ‌بار یاد مى‌کنند، درعین حال عده‌اى از نویسندگان در آثار خود مروج استفاده از این مواد گردیده‌اند. این نویسنده برزیلى نیز که خود در زندگى شخصی‌اش از این موادافیونى به دفعات استفاده کرده است در آثار خود مى‌کوشد استفاده از مواد مخدر را امرى عادى جلوه دهد و برخلاف واقعیت‌هاى موجود، خلاصى از آن را ساده و سهل مى‌داند که این نکته اگر تبلیغ مصرف موادمخدر نباشد، قبح و زشتى این عمل غیرانسانى را دراذهان مردم کم رنگ مى‌نماید. او در جایى مى‌نویسد: هر شب عود روشن مى‌کردند و ساعت‌ها به طرح عجیبى آویخته به دیوار خیره مى‌شدند. مادرش زبان پرتغالى نمى‌دانست اما مى‌توانست جلدکتاب ها را ببیند. صلیب‌ها، آتش افروزى‌ها، جادوگرى‌هاى به دار آویخته، علائم عجیب و غریب... این جنون عود سوزاندن چیست؟ سفیر گفت: مى‌خواهند بوى مارى جوانا را پنهان کنند... پسر من موادمخدر مصرف مى‌کند. پیش مى‌آید من هم وقتى جوان بودم مارى جوانا مى‌کشیدم، آدم زود از آن خسته مى‌شود. من که خسته شدم. همسرش احساس غرور کرد. شوهرش مرد باتجربه‌اى بود او به دنیاى موادمخدر وارد شده و سالم خارج شده بود![1] متأسفانه ترویج مصرف مواد مخدر و مواد سکرآور در عبارات ایشان زیاد به چشم مى‌خورد و مى تواند گویاى این مطلب باشد که نویسنده غیرمستقیم تبلیغ استفاده از این مواد را در دستور کار خود قرار داده است. او در یکى از آثار خود صحنه مشروب خوارى ورونیکا و ادوارد را این گونه به تصویر مى‌کشد: ادوارد و ورونیکا گران‌ترین رستوران لیوبلیانا را انتخاب کردند. بهترین غذاها را سفارش دادند و سه بطرى باده گرانبهاى 1988 نوشیدند! ادواردکه براى چندمین بار لیوان خود را پر مى‌کرد گفت... به سلامتى مادربزرگ این زن جوان... ورونیکا تکرار کرد به سلامتى مادربزرگم! به طرف مرکز میدان کوچک وسط شهر قدم زدند. ادوارد گفت بهتر است کمى دیگر باده بنوشیم! یک بار (شراب فروشى) در آن نزدیکى بود. ادوارد دوبطرى خرید. هر دو نشستند و به نوشیدن ادامه دادند![2] با بررسی زندگی شخصی کوئیلو نیز مشاهده می‌شود که خود وی نیز در دوران جوانی گرایش افراطی به سمت مواد مخدر و مواد روان‌گردان داشته است. چنانچه خود می‌گوید: « ابتدا کوکائین سپس مواد روان گردان بعداً بیوست، مسکالین، خلاصه هر نوع مواد مخدری بود، آزمودم. اما هم اکنون بسیاری از آنها را ترک کرده‌ام ولی ترک اعتیاد بسیار دشوار است.» ![3] منابع: 1.بریدا، پائولو کوئیلو، ص 90. 2. ورونیکا تصمیم مى گیرد، پائولو کوئیلو، ترجمه آرش حجازى، نشر کاروان، 84 ، ص 107. 3.خوان آریاس، زندگی من، خجسته کیهان، ص 105 نوشته شده توسط: حمید نگارش .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image