عملیات استشهادی -عملیات انتحاری  /

تخمین زمان مطالعه: 17 دقیقه

با عرض احترام و تقدیم سلام به حضور پرسشگر گرامی به عرض می رسانیم که در فرهنگ پویای اسلامی حفظ جان و نفس مؤمن از اهمیت بالایی برخوردار است به گونه ای که بعد از اصل توحید هیچ چیزی دیگر به اهمیت حفظ نفس مؤمن نمی رسد. اما با این حال در قرآن کریم آیاتی فراون وجود دارد که کشته شدن در راه خداوند را در مورد ستای قرار داده است. بنابراین انسان مسلمان جان و نفس خود را فقط در مقابل حفظ دین و دفاع از کیان اسلامی از دست می دهد. و در عوض رضوان و مغفرت الهی را به دست می آورد.فرهنگ شهادت طلبی یک فرهنگ قرآنی است.


با عرض احترام و تقدیم سلام به حضور پرسشگر گرامی به عرض می رسانیم که در فرهنگ پویای اسلامی حفظ جان و نفس مؤمن از اهمیت بالایی برخوردار است به گونه ای که بعد از اصل توحید هیچ چیزی دیگر به اهمیت حفظ نفس مؤمن نمی رسد. اما با این حال در قرآن کریم آیاتی فراون وجود دارد که کشته شدن در راه خداوند را در مورد ستای قرار داده است. بنابراین انسان مسلمان جان و نفس خود را فقط در مقابل حفظ دین و دفاع از کیان اسلامی از دست می دهد. و در عوض رضوان و مغفرت الهی را به دست می آورد.فرهنگ شهادت طلبی یک فرهنگ قرآنی است. خدا خریدار جان و مال مؤمنین هست تا در برابر آن بهشت را به مؤمنین عطا نمایند.(سوره مبارکه توبه، آیه 111.)تقبیح خودکشی و ستایش شهادت:دو اصل اسلامی در خصوص بذل جان و حفظ آن مطرح است در قرآن کریم خطاب به مؤمنین آمده است که با دستان تان خودتان را به هلاکت نیندازید.(سوره مبارکه بقره، آیه 195.) از سوی دیگر آیاتی فراوان بر ستایش کسانی که در راه خدا جانشان را تقدیم اسلام کردند، دلالت دارد. بر این اساس هرگاه انسانی برای حفظ حیثیت و شرافت مسلمین در مقابل دشمنان اسلام جنگیدند و به شهادت رسیدند، جایگاه بلندی در پیشگاه الهی به دست می آورند. اما اگر کسی بدون این که مقابله با دشمن دین مطرح باشد سبب قتل و نابودی خود را فراهم کند مستحق مذمت و عذاب الهی می باشد. پرسش اصلی این است که در مقابله با دشمنان اسلام انسان مؤمن اجازه دارد که با دست خود جهت ضربه زدن به دشن جان خود را از دست بدهد؟مسلم است که اگر کسی در نبرد با دشمن توسط دشمن به شهادت برسد، مستحق ستایش و پاداش الهی است. آیات قرآنی و رفتار جنگی مسلمین در حضور پیامبر خدا(ص) و امام علی(ع) و نیز اقدامات شهدا کربلا در حضور امام حسین(ع) همه نشانگر این است که فداکاری از این دست پاداش فوق تصور برای شهدا دارد. ولی در وضعیت فعلی عده ای از مسلمین در فلسطین و بعضا در لبنان جهت ضربه زدن به دشمنان از جان خود می گذرند به علت این که قتل این ها به دست خودشان صورت می گیرد نه دشمن چگونه چنین رفتاری توجیه پذیر است؟در مقام پاسخ به این پرسش باید دو نکته را مورد توجه قرار بدهیم:الف. وضعیت نابرابر مسلمانان در برابر دشمنان:برای مسلمین فلسطین امکان این که در یک جبهه متعارف، جنگی صورت بگیرد و مسلمین بتوانند با قدرت و توان خود در مقابل دشمن عکس العمل مناسب و کوبنده از خود نشان بدهد، وجود ندارد زیرا برتری مطلق تکنولوژی و فن آوری نظامی دشمن، قدرت هرگونه عکس العمل را از طرف مقابل سلب کرده است قبل از آن که مسلمین یک گلوله شلیک کند آنها در سایه برتری فن آوری نظامی او را از پای در می آورد. در نتیجه در چنین میدانی فقط مسلمین قربانی می شوند بی این که یک تن از دشمن آسیبی ببیند.بنابراین جنگ روبرو و متعارف برای مسلمین امکان ندارد. تنها راهی که می توان بر دشمن صدمه بزند این است که با تشکیل گروه استشهادی اگر خودش به شهادت می رسد لااقل چند تن از نیروی دشمن هم به هلاکت می رسد. بنابراین تنها راه عاقلانه مقابله با دشمن برای مسلمین مثل فلسطین عملیات استشهادی است. و دیگر هیچ راهی باقی نمانده است آیا از نظر اسلام پیمودن این راه مشروع است یا نه؟ب. توجه به بذل جان و مال در راه خدا:در قرآن و روایات اسلامی اصل فداکاری و شهادت در راه خدامورد ستایش واقع شده است اما کیفیت آن مورد نظر نمی باشد. چه بسا در مواردی انسان مؤمن صد در صد می دانست که نتیجه نبرد جز قتل و شهادت او نیست و اصلا نجات جان حتی به اندازه یک درصد هم متحمل نبوده است مثل صحنه کربلا. بنابراین نمی توان گفت که در عملیات استشهادی چون عامل نبوده است آسیب به نفس خود شخص است لذا نمی تواند مصداق شهادت باشد. زیرا در شهادت در راه الهی مهم این است که دفاع از حیثیت مسلمین ناموس سرزمینکیان اسلامی در میان باشد. اگر برای انسان مسلمان امکان مقابله مسلحانه به صورت متعارف وجود داشته باشد طبیعی است که همین راه برای دفاع از مسلمین و حفظ سرزمین اسلامی مطلوب است. اما ارگ راهیمتعارف به دلیل برتری مطلق دشمن در فنون نظامی مسدود باشد تنها راه جهاد با دشمنان اقدامات استشهادی است. در این صورت همین امکان را نباید از دست داد.[کامل از کد32405]ج. اسلام برای رسیدن به اهداف خود فقط از وسایل مشروع و جایز استفاده می کند و شعار »هدف وسیله را توجیه می کند« را از اساس مردود می داند. توضیح اینکه برای رسیدن به اهداف خود از وسائل و ابزار متعدد می توان استفاده نمود که در یک تقسیم بندی کلی به مشروع - جایز و قانونی - و نامشروع - حرام و غیر قانونی - تقسیم می شوند. مثلا انسان برای ادامه زندگانی نیاز به غذا دارد. این غذا را می توان از راه های حلال یا حرام تهیه کرد. اسلام جلوی راه حرام را می گیرد و راه حلال را باز نگه می دارد. همچنین از انواع خوردنی ها برخی را روا و برخی را ناروا می داند; مثلا استفاده از گوشت خوک یا مردار را جایز نمی داند, اما خوردن گوشت گوسفند و مرغ و بسیاری دیگر از حیوانات را به شرط ذبح یا صید شرعی جایز می داند. اما اسلام به همین مقدار اکتفائ نمی کند, اگر کسی در حال گرسنگی شدید باشد و هیچ نوع غذای مشروع در دسترس او نباشد و تنها بتواند گرسنگی خود را با خوردن گوشت مردار یا خوک تامین کند, در این صورت چه باید بکند؟ او بین حفظ جان خود و خوردن غذای غیر شرعی قرار دارد, کدام یک را انتخاب کند؟ پاسخ عقل حفظ جان و خوردن گوشت مردار است و اسلام نیز به این مسئله فتوا می دهد. به عبارت دیگر دایره مشروعات در حالت اضطرار وسیع تر می شود, خوردن غذایی که در حالت عادی ناروا بوده در حالت ضرورت روا می شود. از این مطلب در فقه اسلامی به قاعده الضرورات تبیح المحظورات HM; ناگریزیها حرامها را مباح می کندM{ تعبیر می شود. مثال بارز آن خوردن گوشت مردار در هنگام ناچاری است . مثال دیگر آن کشتن دیگران است . در حکم اولیه و حالت اولیه کشتن انسانها شرعا حرام است و کسی که مرتکب چنین کاری می شود, مجرم است . اما وقتی که در دفاع از خود و خانواده خود مجبور به کشتن دیگری شویم , این عمل جایز می شود. فرض کنید که کسی قصد جان ما را کرده است و تنها صورت دفاع از جان خود, مقابله با او و کشتن او می باشد, به حکم الضرورات تبیح المحظورات کشتن او مباح می شود.(الحدائق الناظره , الشیخ یوسف بحرانی ج : 15 ص : 423 و معجم الفاظ الفقه الجعفری , الدکتور احمد فتح الله ص : 263 و معجم لغه الفقهائ محد قلعجی ص : 283 و المعجم القانونی , حارث سلیمان الفاروقی ص : 473) پس در دفع ضرری که هیچ چاره ای از آن نیست , مثل جایی که حفظ جان وابسته به خوردن گوشت مردار است , محرمات حلال می شوند. کشتن دیگری برای دفاع از خود نیز از این قبیل است و این نظر و فتوای فقهائ اسلام - اعم از شیعه و سنی - است . و از آنجا که اصلی عقلائی است علم حقوق نیز آن را تایید می کند. البته فقهائ در کنار این قاعده , به قاعده دیگری تحت عنوان الضرورات تتقدر بقدرها‍‍ ؛‍‍}M; ناگریزیها به اندازه خودشان اعمال می شوندM{, دایره استفاده از ضرورات را به حد ضرورت محدود می کنند. یعنی حکم ضروری که حکم ثانوی است , فقط محدود به وقت اضطرار است , تا اندازه رفع درماندگی جاری و مشروع است . مثلا در خوردن گوشت مردار فقط باید به حدی اکتفائ نمود که انسان به حالت ضعف مفرط منجر به مرگ دچار نشود, یا در دفاع از خود باید به حداقل اکتفائ کرد, اگر با مجروح کردن طرف مقابل امکان دفاع است , قتل او ناروا و نامشروع است یا اگر با کشتن یک نفر دفاع از خود حاصل می شود, نباید دستان خود را به خون نفر دوم آلوده کرد. یعنی هرجا ضرورت و حالت ناچاری برطرف شد, حکم ضروری چون خوردن گوشت مردار نیز برطرف می شود. (مئه قاعده فقهیه , سید حسن مصطفوی ص : 153) خلاصه کلام اینکه اسلام از باب ضرورت و ناچاری در حکم ثانوی برخی حرامها را حلال کرده است و محدوده آن را نیز در حد همان حکم ضروری قرار داده است و اجازه پیشروی از حکم ضروری و تعدی و تجاوز از قانون ضرورت را نمی دهد و مورد آن نیز در جایی است که بین دو حکم اولیه تزاحم پیش بیاید که ناچار باید یک کدام را انتخاب نمود و البته در این بین باید راه کم ضررتر را انتخاب کرد. در حفظ جان و خوردن گوشت مردار که یکی واجب و دیگری حرام است - به حکم اولی - اولویت به حفظ جان است و ناچار باید گوشت مردار را خورد. در تسلیم شدن به دشمن و مقابله با او و کشتن او نیز چنین تزاحمی حکمفرماست که ناچار باید راه کم ضررتر را انتخاب نمود. اما در مسئله عملیات استشهادی فلسطینیان , اگر عمل آنها مطابق این اصل کلی است که آنها برای حفظ جان و عزت و شرف خود و باز پس گیری زمین فلسطین از اشغالگران صهیونیست مضطر و مجبورند که دست به چنین عملی بزنند, این عملیات مشروع و جایز است و اگر از راههای دیگر می توانند به اهداف خود برسند, این عملیات ناروا و نامشروع است . با توجه به حکم فوق , از نظر مصداقی باید گفت : عقل سیاسی حکم می کند که در موقعیت فعلی عملیات استشهادی ضرورت دارد. زیرا اولا دشمن آنها صهیونیسم است که نه تنها در فلسطین و بر فلسیطنیان با خشونت حکومت می کند و تن به هیچ منطق و معاهده ای نمی دهد, از آن بالاتر بر شریان اقتصاد جهانی مسلط است و رسانه های گروهی جهانی را در اختیار دارد و نفوذ کاملی بر حامیان اسرائیلیان - مخصوصا - امریکا دارد. ثانیا صهیونیست ها سرزمین فلسطینیان را اشغال کرده اند و نه تنها حاضر به پس دادن آن نیستند, بلکه حاضر نیستند که حتی بخشی از آن را به صاحبان اصلیش تحویل بدهند تا آنها دولت مستقل فلسطینی تشکیل دهند و اگر زورشان برسد, دیگر سرزمینهای اسلامی - به ویژه لبنان و سوریه و اردن - را نیز به اشغال خود در می آورند. ثالثا فلسطینیان در این هیاهوی تبلیغات و عملیات وحشیانه صهیونیست ها هیچ پشتیبان جدی - حتی در بین دولتهای اسلامی و عربی - ندارند و به معنای واقعی کلمه تنها هستند. رابعا تمام یهودیانی که از سرزمینهای دیگر به فلسطین آمده اند و در شهرهای فلسطینی یا شهرکهای صهیونیست نشین اسکان داده شده اند, اشغالگر هستند, چه خود بدانند و چه خود ندانند. مسلما هیچ انسان آزاده ای حاضر نیست که خانه اش به اشغال دیگران در بیاید و خود و فرزندانش ضرب و شتم شوند و از خانه و کاشانه شان بیرون رانده شوند و سکوت کند. او از تمام راههای ممکن سعی در رفع اشغال خانه خود دارد. اگر امکان داشت از راه های مسالمت آمیز و گفتگو, وگرنه راه نبرد با متجاوزان را برمی گزیند, حتی اگر کشته شود یا بکشد و طبیعی است به بهانه اینکه در میان اشغالگران زنان و بچه ها هستند, او از باز پس گیری خانه خود باز نمی ماند. خامسا فلسطینیان تمام راهها را آزموده اند, پای میز مذاکره نشسته اند و تحقیر شده اند, دل به سران دولتهای اسلامی و عربی خوش کردند و ناخوش شده اند, به مجامع بین المللی متوسل شده اند و نصیبی نبرده اند. سعی کرده اند فریاد خود را با تظاهرات و سنگ و کلوخ به گوش جهانیان برسانند و اشغالگران را از سرزمین خود پس بزنند با گوش های سنگین جهانیان و گلوله های آتشین صهیونیست ها مواجه شده اند. عملیات استشهادی آخرین راه حل آنها برای رساندن فریاد خود به گوش جهانیان و مقابله به مثل کشتار روزافزون زنان و فرزندان خود و ایجاد محیط ناامن برای اشغالگران است . و این راهی است که نه تنها اسلام از باب »الضرورات تبیح المحظورات « جایز و مشروع می داند, بلکه عقلای جهان نیز آن را مشروع و روا می دانند. البته چنانچه گذشت این عملیات نیز تا زمان ضرورت جایز است وگرنه در حالت طبیعی چنین اقداماتی جایز نیست . یعنی در هر مکان و هر زمانی نمی توان از عملیات این چنین و بمب گذاری استفاده نمود. بلکه عملیاتی که توام با خشونت است , فقط در محدوده خاص , ضرورت , معنا و مشروعیت پیدا می کند و تجاوز از آن جایز نیست و اصولا در حالت طبیعی نمی توان از آن الگو گرفت . بنابراین اصل اسلامی »الضرورات تبیح المحظورات « (قاعده ضرورت ) که عملیات استشهادی فلسطینیان مبتنی بر آن است , با اصل مارکسیستی »هدف وسیله را توجیه می کند« تفاوت جوهری دارد. اولا, در نظر مارکسیستها برای رسیدن به اهداف خود از هر راه ممکن و وسیله و ابزار ممکن و در دسترس می توان استفاده کرد. اما در اسلام برای رسیدن به اهداف خود فقط از راههای مشروع و معقول می توان استفاده کرد و به هیچ وجه استفاده از راههای نامشروع جایز نیست . تنها در حالت ضرورت که همان حالت ناگریزی و ناچاری و درماندگی است که هیچ گریزی از آن نیست , به حکم عقل و شرع دایره وسایل مشروع وسیع می شوند. در حقیقت قانون ضرورت , قانونی عقلی است که در قوانین عرفی جهان امروز نیز به آن بها داده شده است . ثانیا, روشن است که محدوده قاعده ضرورت بسیار ضیق است , و فقط در محدوده زمان و مکان و موقعیتی است که هیچ راه حلی جزئ انتخاب وسیله ضروری امکان نداشته باشد. (الضرورات تتقدر بقدرها) به خلاف اصل هدف وسیله را توجیه می کند که در همه مکان ها و زمان ها و موقعیت ها مورد استفاده - و به بیان صحیح تر سؤ استفاده - قرار می گیرد.[پایان کد انتخابی]د. در یک تحلیل واقع بینانه و با درک شرایط تاریخى و وضعیت کنونى فلسطینیان، مى توان گفت ملّتى که سرزمین آبا و اجدادى اش به وسیله بیگانگان غصب و از کلیه حقوق مادى و معنوى خویش محروم گردیده و نتیجه اى جز ضرر و عقب نشینى از راه هاى طى شده ندیده اند، نمى توانند نظاره گر نابودى تدریجى خویش و سرزمینشان باشند. در چنین شرایطى که رژیم صهیونیستى زبانى به جز خشونت و زور نمى فهمد و با تمامى قوا و به پشتیبانى دولت هاى استکبارى و با استفاده از سکوت و بى تفاوتى مجامع بین المللى، به نسل کشى ملت فلسطین پرداخته است، راهى جز دفاع و مقابله به مثل باقى نمانده است. از نظر دینى، اکثریت قریب به اتفاق بزرگان اهل سنت و مراجع شیعه، بر مشروع بودن عملیات استشهادى فلسطینیان صحه مى گذارند. مفتى مصر، «قرضاوى» به عنوان یک عالم متفکر اهل سنت، علامه فضل اللَّه به عنوان مرجع تقلید شیعه و حتى مراجع شیعى ایرانى، چون حضرت آیت اللَّه فاضل لنکرانى و ... عملیات و حرکت استشهادى را در شرایط کنونى فلسطینیان، تأیید مى کنند. ر.ک: فصلنامه حضور، ویژه فلسطین، بهار 1381، ش 40، صص 24-31. به علاوه از نظر تاریخى چنین حرکتى، اختصاص به ملّت مظلوم فلسطین ندارد؛ بلکه در همه انقلاب هاى بزرگ دنیا و در مواردى که خاک یک سرزمین به اشغال در مى آید و ... چنین اقداماتى دیده شده و از جایگاه بالایى برخوردار است. به عنوان نمونه موقعى که آلمان ها، خاک فرانسه را اشغال کردند، چنین اقداماتى در عملیات هاى پارتیزانى در فرانسه، صورت مى گرفت. وقتى یک نفر براى آزادى سرزمین خود، جانش را فدا مى کند، نه تنها ضد ارزش نیست؛ بلکه ارزشمند و ستودنى است. همان. در برخى جوامع اسلامى در قرن 18 - که بخش هایى از هندوستان امروزى محسوب مى شوند براى بیرون راندن استعمارگران اروپایى، به عملیات هاى انتحارى متوسل مى شدند. «کامیکازه» - که در فرهنگ سیاسى دنیا در زمینه عملیات هاى انتحارى شهرت یافته است نام یک خلبان ژاپنى بود که در خلال جنگ جهانى دوم، هواپیماى نظامى خود را به قلب ناوهاى نظامى آمریکا کوبید. این اقدام از آن به بعد، به یک استراتژى مهم ژاپنى ها علیه آمریکا تبدیل شد و امروزه نیز، کامیکازه براى ژاپنى ها مورد تقدیر و تحسین است. ناصرپور، حسن، عملیات استشهادى در فلسطین، ص 70. حضرت امام رحمه الله در تقدیر و تأیید عملیات استشهادى شهید حسین فهمیده،از او به عنوان «رهبر» نام برد. به هر حال اگر این حرکات از زاویه دینى و انقلابى و نیز شرایط کنونى نگریسته نشود، طبیعى است که نمى توان در داورى منصف و جامع عمل کرد همان.. [از سوى دیگر مجموعه عملیات هاى استشهادى فلسطینیان، آثار و نتایج بسیار مطلوبى در برداشته و به اسرائیل و تمامى پشتیبانان آن فهمانده است که ملّت فلسطین، زنده و بیدار است و هرگز تسلیم نابودى و نقشه هاى شوم آنان نمى شود ]و همچنین باعث شده تا مهم ترین مسئله اسرائیل (تأمین امنیت) را - که براى آن هزینه هاى بسیار زیادى متحمل شده اند با چالش هاى جدّى مواجه کند و خواب راحت را از دیدگان آنان برباید. در اسلام هدف از جنگ دفاعى، رفع حمله، سرکوب پیمان شکنان و تجاوزگران بیگانه، بیرون راندن آنان از سرزمین هاى اشغالى، آزادسازى آن مناطق، دفاع از جان و مال مسلمانان و عقیده و مرام اسلامى است. انجام دادن این نوع جهاد - که در زمره واجبات عینى است بر تمامى مسلمانان، اعم از زن و مرد، در کلیه قرون و اعصار و مادام العمر لازم الاجرا است. محمدرضا ضیائى بیگدلى، اسلام و حقوق بین الملل، تهران، ص 128. آیات متعددى از قرآن کریم مسلمانان را به جهاد دفاعى ترغیب مى کند: «وَ قاتِلُوا فِى سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ»؛ بقره (2)، آیه 190.؛ «و در راه خدا جهاد کنید با کسانى که با شما مى جنگند» و «اُقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ ...»؛ همان، آیه 191.؛ «هر جا مشرکان را یافتید بکشید و از شهر و دیارشان برانید، چنان که آنان شما را از وطن آواره کردند». از دیدگاه حقوق بین الملل نیز، طبق ماده 51 منشور، حق دفاع براى ملت مظلوم فلسطین وجود دارد و این حق طبیعى براى آنان به رسمیت شناخته شده است. آنان مى توانند براى جلوگیرى از تجاوز و یا گسترش آن، اقدامات لازم را انجام داده و همه گونه آمادگى دفاعى و رزمى را براى خود فراهم آورند و عملاً براى سرکوب خصم از آن استفاده کنند. اسلام و حقوق بین الملل عمومى، دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، ص 26. اولین شرط دفاع مشروع از دیدگاه حقوق بین الملل، مقابله با تجاوز مسلحانه است که بر اساس تعریف مجمع عمومى ملل متحد از تجاوز، دولت اسرائیل متجاوز محسوب مى شود. بر اساس ماده اول قطعنامه، تجاوز عبارت است از: «کاربردنیروى مسلح به وسیله یک دولت، علیه حاکمیت، تمامیت ارضى و یا استقلال سیاسى دولتى دیگر؛ یا کاربرد نیروى مسلح در راه هایى مغایر منشور ملل متحد»به نقل از: نشریه «مرکز مطالعات عالى بین الملل» اسفند 1365، مقاله «مفهوم تجاوز در حقوق بین الملل».. مسلماً دولت نامشروع و غاصب اسرائیل مصداق واقعى متجاوز است و حق دفاع و مقابله به مثل براى فلسطینیان، کاملاً مشروع است. البته چه بسا رژیم صهیونیستى نیز از این مواد قانونى سوء استفاده نموده، مبارزان فلسطینى را به عنوان تروریسم معرفى کند! اما آنچه مهم است، آشنایى افکار عمومى با مبانى اسلامى و اصول حقوق بشر است که با استناد به آن، بتوان از مقاومت و مبارزه مشروع فلسطینیان دفاع کرد و نزد وجدان عمومى جهانیان، احقاق حق فلسطینیان را به رسمیت شناساند. عملیات استشهادى، جوانه هاى امید به پیروزى را در قلب ملّت مظلوم فلسطین، رویانیده و انتفاضه مردمى فلسطین را به حرکتى زنده، پویا و پرتوان، تبدیل کرده است. در هر صورت عملیات استشهادى ملّت فلسطین در شرایط کنونى، از مصادیق جهاد دفاعى است که از نظر اسلام و حکم عقل و حقوق بین الملل، امرى کاملاً مشروع است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 3/100125491) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image