اهل سنت و واقعه کربلا-اهل سنت و اهل بیت(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 22 دقیقه

آیا سنی ها (اهل تسنن) امامان ما (علیهم السلام) را قبول دارند آیا واقعه کربلا را قبول دارند؟ در مورد امام زمان(عج) چه عقیده ای دارند؟


پرسش سه بخش دارد:الف. آیا سنی ها امامان ما(ع) ر قبول دارند؟پاسخ: به عنوان امام قبول ندارند فقط امیرالمؤمنین علی(ع) را خلیفه چهارم می دانند ولی محبت اهلبیت را لازم می دانند و همین طور فضایل علمی امامان را قبول دارد. نکته قابل توجه این است که در روایات آنها مدارکی وجود دارد که دلالت بر امامت امامان می کند، مانند حدیث غدیر که علامه امینی در کتاب الغدیر منابع اهل سنت را کاملا و در طی تمام قرون آورده است ومثل حدیث منزلت،‌ حدیث ثقلین ... از جمله روایاتی که در منابع آنها آمده این است که خلفای پیامبر دوازده نفرند. مسلم از جابربن سهره نقل می کند که پیامبراکرم (ص) فرمود: « این دین و اسلام عزیز و آسیب ناپذیر می ماند مادامی که دوازده خلیفه رهبری آن را به دست گیرد.»(صحیح مسلم، باب امارت و خلافت، ج6، ص3 و ر.ک: بحوث فی الملل و النحل، شیخ جعفر سبحانی، ج6، ص58-61)سلیمان قندوزی یکی از دانشمندان اهل سنت می گوید: روایاتی که حاکی از آن است که جانشینان پیامبر پس از او دوازده نفرند، گذشت زمان و آشنایی با جهان، روشن ساخته است که مقصود پیامبر از این دوازده خلیفه همان امامت دوازده گانه اهل بیت اوست، زیرا نمی توان احادیث را بر خلفای راشدین تطبیق کرد، چون تعداد آنان را از دوازده تا کمتر است و نمی توان بر خلفای اموی تطبیق کرد چون بیش از دوازده نفرند، و همگی به غیر از عمربن عبدالعزیز ، ظالم و ستمگر بوده اند از این گذشته در برخی روایات آمده که این دوازده نفر از دودمان هاشمند نه امیه و همین طور بر خلفای بنی عباس هم قابل تفسیر نیست زیرا آنان هم بیش از دوازده نفر بودند و پیوسته با خاندان پیامبر در جنگ بوده اند.بنابراین راهی جز این نیست که بگوییم مقصود پیامبر در روایات مزبور ، دوازده خلیفه از عترت واهل بیت اوست که همگی داناترین مردم عصر خود و پارساترین و با فضیلت ترین آنها بوده اند.»(ینابیع الموده، شیخ سلیمان قندوزی، چ استانبول، 1301، ص 446، سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، قم، مؤسسه امام صادق(ع) ص13-14)ب. آیا واقعه کربلا را قبول دارند؟پاسخ. بله؛ کتابهای تاریخی فراوانی از طرق سنی ها برای این حادثه نوشته شده است و گروه های سنی نیز در ایام عاشورا عزاداری می کنند جز وهابیت.بعد از مقتل الحسین ابومخنف -که شیعه بوده - بیشتر مقاتل دیگر از طریق سنی ها نقل شده است مانند:الف. مقتل الحسین محمدبن سعد؛ محمدبن سعد متن مهمی از واقعه کربلا را در ذیل شرح امام حسین(ع) در کتاب طبقات خود آورده است که متنی پر مطلب و به لحاظ تاریخی غنی است.(تأملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان)این بخش به صورت مستقل در ابتدا توسط مرحوم سیدعبدالعزیز طباطبایی بر اساس نسخه ای از قرن هفتم که در ترکیه نگهداری می شد، چاپ شد و بعدها با تحقیق محمدبن صامل السلمی تحت عنوان «الطبقات الکبری، الطبعه الخاصه من الصحابه» که از جمله شرح حال حسین(ع) است در دو جزء به چاپ رسانده است.»(طائف، مکتبه الصدیق، 1414)1. بخش دوم مقتل الحسین و وقایع کربلا که 50 روایت نقل کرده است.ب. مقتل الحسین احمدبن یحیی بلاذری(م279) در ضمن کتاب انساب الاشراف آورده است. بخش طالبیان یعنی علی(ع) و فرزندان او در دو جلد در سال 1397 قمری توسط محمدباقر محمودی چاپ شده است.ج: مقتل الحسین ابوحنیفه احمدبن داود دینوری(م282) که از منابع درجه اول عاشورا تلقی کرد و همین طور مقتل الحسین خوارزمی، مقتل الحسین امام طبرانی، تاریخ یعقوبی از دیگر آثاری است که از اهل سنت می گویند: مهدی موعود(ع) هنوز به دنیا نیامده است ولی جمعی از آنها قبول دارند که به دنیا آمده، خلاصه دیدگاه اهل سنت درباره مهدی(ع) به این شرح است: تدوین احادیث مهدویت در کتابهاى اهل سنت(قابل ذکر است که کتابهاى متعددى درباره کتابهاى اهل سنت و روایات آنها درباره حضرت مهدى توسط محققان شیعه نوشته شده است که برخى از آنها به قرار ذیل است. 1. «المهدى» سید صدرالدین الصدر، متوفاى 1373 که روایات اهل سنت را درباره حضرت مهدى علیه السلام گردآورى کرده است. 2. «الامام المهدى عند اهل السنة»، شیخ مهدى فقیه ایمانى اصفهانى از معاصرین. 3. «منتخب الاثر»، شیخ لطف الله صافى که روایات فریقین را جمع آورى کرده است. 4. «من هو المهدى» از ابوطالب تجلیل تبریزى که روایات شیعه و سنى را درباره مهدى علیه السلام گرد آورده است. 5. «احادیث المهدى من مسند احمد بن حنبل»، سید محمد جواد حسینى جلالى، چاپ جامعه مدرسین. 6. «المهدى الموعود المنتظر عند علماء اهل السنة و الشیعة»، نجم الدین عسکرى.) راویان متعددى از اهل سنت و مصنفان آنها روایات مهدویت را نقل و در جوامع حدیثى و یا کتاب مستقل گردآورى کرده اند، مانند: احمد، ابى داوود، ابن ماجه، ترمذى، بخارى، مسلم، نسائى، بیهقى، ماوردى، طبرانى، سمعانى، رویانى، حافظ عبد العزیز عکبرى، ابن قتیبه، ابن السرى، ابن عساکر، دار قطنى، کسائى، بغوى، ابن اثیر، ابن الدیبع الشیبانى، ابن عبد البر، حافظ ابن مطیق، فرعانى، نمیرى، مناوى، ابن شیرویه، دیلمى، سبط ابن جوزى، شارح معتزلى، ابن صباغ مالکى، شبلنجى، ابن خلکان، قرطبى، ابن طلحه شافعى، ابن حجر، آلوسى، کنجى شافعى و دهها نفر دیگر.(ر. ک: البیان فى اخبار صاحب الزمان، مقدمه کتاب؛ من هو المهدى، ابوطالب تجلیل تبریزى، قم، جامعه مدرسین، 1409، صص 62& 68 منتخب الاثر، صافى گلپایگانى.) بیشتر این راویان و مصنفان، علاوه بر ذکر ویژگیها و خصوصیات آن حضرت، به نام امام مهدى علیه السلام نیز تصریح کرده اند. کتابهاى حدیثى اهل سنت که در آنها مسئله مهدویت مطرح شده، در یک تقسیم کلى به دو دسته عمده تقسیم مى شوند:(در این بخش، علاوه بر کتابهاى پیش گفته، از موضوع امامت و مهدویت، استاد اکبر نژاد، صص 7 19 بهره زیادى برده ایم.) الف. کتابهاى عمومى و جوامع حدیثى اهل سنت که به موضوع خاصى اختصاص ندارند، بلکه در ابواب و مباحث گوناگونى بحث کرده اند و بخشى را به ذکر احادیث حضرت مهدى علیه السلام اختصاص داده و به ترتیب خاصى آنها را ذکر کرده اند. ب. کتابهاى حدیثى که ویژه امام مهدى علیه السلام نوشته شده و فقط به بیان احادیثى که مربوط به حضرت امام مهدى علیه السلام مى باشد، پرداخته اند. ارائه گزارش از فهرست این کتابها و شیوه تدوین آنها از حوصله مجله مبلغان خارج است؛ اما بیان دو مطلب در اینجا حائز اهمیت است. 1. ممکن است به ذهن بیاید که صرف جمع آورى روایات و یا تألیف کتاب این امر را اثبات نمى کند که اهل سنت نیز آن را قبول دارند. براى اثبات این مطلب که غالب روایات مطرح شده، مورد قبول و پذیرش آنها مى باشد و سند آنها را صحیح و یا قطعى مى دانند، ارائه نمونه هایى از سخنان علماى اهل سنت در مورد این روایات لازم به نظر مى رسد. 2. بیان کلیاتى از روایات اهل سنت درباره حضرت مهدى علیه السلام که با منابع شیعیان همسویى و همگرایى دارد، مى تواند مبلغان محترم را در تبلیغ دینى یارى رساند. اظهار نظر جمعى از علماى اهل سنت درباره احادیث مهدویّت 1. ابن ابى الحدید مى نویسد: «اتفاق تمامى مسلمین بر این است که دنیا و تکلیف پایان نمى یابد، جز با وجود مهدى علیه السلام.»( شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحدید، بیروت، دار الفکر، 1373 ه. ق، ج 2، ص 535.) 2. شیخ عبد الحق مى گوید: «احادیث متواتر [و قطعى ] داریم در این باره که مهدى علیه السلام از اهل بیت و از فرزندان فاطمه علیها السلام مى باشد.»(حاشیه صحیح الترمذى، شیخ عبد الحق، چاپ دهلى، 1342 ه. ق، ج 2، ص 46.) 3. صبان مى گوید: «اخبار متواتره از نبى اکرم صلى الله علیه وآله رسیده بر خروج مهدى و اینکه از اهل بیت اوست و زمین را از عدل و داد پر مى کند.»(اسعاف الراغبین، صبان، چاپ مصر، 1312، باب 2، ص 140.) 4. ابن حجر مى نویسد: «ابو الحسین ابرى مى گوید: روایات متواتره به خاطر کثرت راویها از [محمد] مصطفى صلى الله علیه وآله بر قیام او (مهدى) رسیده است و اینکه او از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله است... و زمین را پر از عدل و داد مى کند و عیسى علیه السلام با او خروج مى کند و مهدى علیه السلام را بر قتل دجال در سرزمین فلسطین مساعدت مى کند و اینکه او (مهدى) امام این امت مى شود، در حالى که عیسى علیه السلام پشت سر او نماز مى گذارد.»(الصواعق المحرقة، ابن حجر، المطبعة المیمنة بمصر، ص 99) 5. زینى دحلان مى گوید: «روایاتى که درباره ظهور مهدى آمده، فراوان و متواتر هستند. در بین آنها روایات صحیح، حسن و ضعیف وجود دارد؛ منتها ضعیفهاى آن بیشتر است، لکن به خاطر فراوانى این روایات و زیاد بودن راویهاى آن، برخى با برخى دیگر تقویت مى شوند تا آنجا که انسان قطع پیدا مى کند، لکن آنچه به آن یقین حاصل مى شود این است که او حتماً ظهور مى کند و از فرزندان فاطمه است و اینکه زمین را پر از عدل و داد مى کند... و اما مشخص کردن ظهور او به سال معین درست نیست؛ چرا که این غیبى است که جز خداوند آن را نمى داند و نصى از شارع براى تحدید این امر نرسیده است.»(الفتوحات الاسلامیة، السید احمد بن السید زینى دحلان مفتى الشافعیه، چاپ مصر، 1323، ج 2، ص 211) 6. ملا على متقى مى گوید: «فتاواى چهار نفر از علماى مذاهب چهارگانه، یعنى: شیخ ابن حجر شافعى، نویسنده کتاب «القول المختصر فى علامات المهدى المنتظر» و ابو سرور احمد بن ضیاء حنفى و محمد بن محمد مالکى و یحیى بن محمد مالکى درباره مهدى علیه السلام این است که: ظهور مهدى درست است؛ چرا که احادیث صحیحه در این باره و صفات او و نشانه هاى قیامش و ظهور فتنه هایى چون خروج سفیانى و فرو رفتن او و غیر آن، وارد شده است. و ابن حجر تصریح کرده است به تواتر این روایات و اینکه او از اهل بیت [پیامبر] است و شرق و غرب زمین را مالک مى شود و زمین را پر از عدل مى کند و اینکه عیسى علیه السلام پشت سر او نماز مى گذارد و اینکه او سفیانى را به قتل مى رساند و لشکر او در «بیدا» بین مکه و مدینه به زمین فرو مى رود.»(البرهان فى علامات آخر الزمان، ملا على متقى، باب 13، به نقل از الاربعون حدیثاً، هادى نجفى، قم، نشر الذریعة، چاپ اوّل، 1411 ه. ق، ص 23) 7. شیخ محمد جزرى مى گوید: «از على بن ابى طالب علیهما السلام نقل شده است که او از قول پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: مهدى از ما اهل بیت است و خداوند امر او را یک شبه اصلاح مى کند... .» بعد جزرى مى گوید: «احادیث [مربوط به ]مهدى و اینکه او در آخر الزمان مى آید و اینکه او از اهل بیت [پیامبر] از فرزندان فاطمه علیها السلام مى باشد، در نزد ما [اهل سنت ] صحیح است و به راستى اسم او اسم نبى صلى الله علیه وآله و اسم پدرش اسم پدر پیامبرصلى الله علیه وآله است. و صحیح تر این است که او از نسل حسین بن على است؛ به خاطر تصریح امیر مؤمنان بر این مسئله آنجا که نظر کرد به فرزندش حسین و فرمود: این فرزند من آقا است؛ چنان که پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود و در آینده مردى از نسل او قیام مى کند که همنام شما خواهد بود... .»(اسمى المناقب فى تهذیب اسنى المطالب، شیخ محمد جزرى دمشقى شافعى، با تعلیقه محمد باقر محمودى، بیروت، 1403، صص 163 168) 8. ابن خلدون مى گوید: «بدان که مشهور بین تمام مسلمین در تمام اعصار این بوده که حتماً در آخر الزمان مردى از اهل بیت [پیامبر] ظهور مى کند که دین را تأیید و عدل را ظاهر مى سازد، در حالى که مسلمین او را پیروى کرده، بر ممالک اسلامى مسلط مى گردد و نام او مهدى مى باشد... .»(مقدمه ابن خلدون، مصر، المطبعة الازهریة، 1348، ص 260) و عده اى دیگر از محققان و محدثان اهل سنت نیز شبیه مطالب مذکور را گفته اند.(ر. ک: نور الابصار، شبلنجى، مصر، 1312، ص 155؛ سبائک الذهب، سویدى، ص 78؛ البیان فى اخبار صاحب الزمان، کنجى شافعى، ص 124) نیازى به توضیح نیست که تمامى سخنان پیش گفته به خوبى مى رساند که روایات مربوط به امام مهدى علیه السلام تواتر و قطعیت دارند. نقاط مشترک شیعه و اهل سنّت در مهدویت بیان تمام مطالبى که درباره حضرت مهدى علیه السلام در روایات اهل سنت آمده، از حوصله یک مقاله خارج است و لذا آنچه در این بخش مطرح مى شود، نگاهى اجمالى و سریع است به روایات اهل سنت و بیان مطالبى درباره مهدویت که با دیدگاه شیعه همخوانى و اشتراک دارد؛ هر چند اعتراف داریم که موارد اختلافى نیز بین دو فرقه وجود دارد که باید جداگانه مطرح و بیان گردد. بنابراین، در این بخش فقط به برخى موارد مشترک اشاره مى شود: بخش اوّل: نسبت و شمائل حضرت مهدى علیه السلام در روایتى که از جزرى نقل کردیم، به مطالب ذیل اشاره شده است: 1. مهدى از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله است؛ 2. مهدى از فرزندان فاطمه و على علیهما السلام از نسل امام حسین علیه السلام است؛ 3. نام او نام پیامبرصلى الله علیه وآله و کنیه او نیز کنیه پیامبرصلى الله علیه وآله مى باشد؛(اسمى المناقب فى تهذیب اسنى المطالب، صص 163. 168؛ عقد الدرر، باب 2، ص 56؛ رسائل عشر، سیوطى، ص 219) (همین مطالب در منابع شیعه نیز آمده است.)(نکت الاعتقادیة، قم، کنگره شیخ مفید، ص 44؛ کمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 286) 4. شباهت مهدى علیه السلام به پیامبرصلى الله علیه وآله ؛ چنان که رسول اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: «اَلْقَائِمُ مِنْ وُلْدِى... شَمَائِلُهُ شَمَائِلى؛(الکامل فى التاریخ، خطیب بغدادى، بیروت دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، ج 9، ص 471، شماره 1501؛ ر. ک: کمال الدین، ج 2، ص 415، ح 6) قائم از فرزندان من است... شمائل او همانند شمائل من است.» 5. چهره نورانى، که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: «اَلْمَهْدِىُّ مِنْ وُلْدِى... کَاَنَّ وَجْهَهُ کَوْکَبٌ دُرِّىٌّ؛(فرائد السمطین، ج 2، ص 314، ح 565؛ البیان فى اخبار صاحب الزمان، باب 7، ح 50؛ کمال الدین، ج 2، ص 469، ح 23) مهدى از فرزندان من مى باشد... چهره اش همانند ستاره اى درخشان است.» 6. از رسول خداصلى الله علیه وآله نقل شده است که «بِخَدِّهِ الْاَیْمَنِ خَالٌ؛(الخرائج، راوندى، قم، مؤسسه امام مهدى، ص 958) بر گونه راست آن حضرت خالى است.» و یا فرمود: «فِى خَدِّهِ خَالٌ اَسْوَدٌ؛(فرائد السمطین، ج 2، ص 565) بر گونه اش خال سیاهى است.» بخش دوم: ویژگیها و شرائط ظهور در این بخش نیز مشترکات فراوانى وجود دارد که برخى از آنها از این قرار است: 1. حتمى بودن ظهور ترمذى از رسول خداصلى الله علیه وآله نقل مى کند که «لَا تَذْهَبُ الدُّنْیَا حَتَّى یَمْلِکَ رَجَلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِى یُوَاطِى اِسْمُهُ اِسْمِى؛(سنن ترمذى، ح 2230؛ الکافى، ج 1، ص 398، ح 2) دنیا به پایان نخواهد آمد تا آنکه مردى از اهل بیت من که هم نام من است، حکمران شود.» 2. محل ظهور (مکّه) از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نقل شده است که: «فَیَأْتیهِ عِصَابُ الْعِرَاقِ وَ اَبْدَالُ الشَّامِ فَیُبَایِعُونَهُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ؛(الفتن، نعیم بن حماد، بخش چهارم، ص 242، ح 950؛ ر. ک: غیبت، نعمانى، ص 315، ح 9) دسته هایى از عراق و بزرگانى از شام به سوى او (مهدى) مى آیند و با او میان رکن و مقام بیعت مى کنند.» 3. زمینه هاى اجتماعى ;یک. ناامیدى مردم ابن ابى شیبه از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نقل کرده که حضرت فرمود: «یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِى عِنْدَ انْقِطَاعٍ مِنَ الزَّمَانِ. ..؛(مجمع الزوائد، ج 7، ص 611، ح 12394) مردى از خاندان من ظهور خواهد کرد، آن هنگام که [مردم ] از زمان گسسته باشند.» دو. فراگیرى ستم ابى داود از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله چنین نقل مى کند: «اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند یکى از اهل بیت مرا خواهد فرستاد که: «یَمْلأَُها عَدْلا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً؛(این عبارت در منابع شیعیان و اهل سنت به قدرى فراوان نقل شده است که در حد تواتر و قطع مى باشد.) تا آن (زمین) را پر از عدالت کند، آن گونه که از ستم پر شده بود.»(سنن ابى داود، ح 4282؛ الکافى، ج 1، ص 526، ح 1 و ص 338، ح 7)سه. نداشتن پناهگاه پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: «بَلاءٌ یُصیبُ هَذِهِ الْاُمَّةَ حَتَّى لَا یَجِدُ الرَّجُلُ مَلْجَأً یَلْجَأُ اِلَیْهِ مِنَ الظُّلْمِ فَیَبْعَثُ اللَّهُ رَجُلا مِنْ عِتْرَتِى مِنْ اَهْلِ بَیْتِى...؛(المصنف، صنعانى، ج 11، ح 20770؛ الکافى، ج 8، ص 263، ح 379) بلایى دامن گیر این امت خواهد شد که انسان پناهگاهى نمى یابد که از [شرّ] این ظلم بدان پناه آورد. پس خداوند [در این هنگام ]مردى از خاندان من را برمى انگیزد... .»چهار. پیدایش فتنه ها و هرج و مرج از رسول گرامى اسلام صلى الله علیه وآله چنین روایت شده است: «... مهدى این امت، از نسل حسین است. آن هنگام که دنیا گرفتار هرج و مرج و فتنه هاى فراوان گردید و راهها بسته شد و گروهى بر گروه دیگر یورش بردند که نه بزرگ بر کوچک ترحم کند و نه کوچک احترام بزرگ تر را نگه دارد، خداوند در این هنگام، کسى را مى فرستد که دژهاى گمراهى را بگشاید.»(فرائد السمطین، ج 2، ص 403 و مشابه آن ر. ک: غیبت، نعمانى، ص 279، ح 5؛ همچنین ر. ک: بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، المکتبة الاسلامیة، تهران، 1405 ه. ق، ج 51، ص 217)بخش سوم: نشانه هاى قیام  در منابع شیعى روایات زیادى داریم مبنى بر اینکه علامت حتمى قیام پنج تاست. عمر بن حنظله مى گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: «قبل از قیام قائم پنج علامت حتمى واقع خواهد شد: خروج یمانى، خروج سفیانى، شنیده شدن نداى آسمانى، کشته شدن نفس زکیه، و فرو رفتن لشکرى در صحرا (بین مکه و مدینه).»(بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، ج 52، ص 204) غالب این نشانه ها در منابع اهل سنت نیز آمده است که عبارت است از:الف. خروج سفیانى خروج سفیانى از نشانه هایى است که در منابع فریقین آمده است. سفیانى [عثمان بن عنبسه ] در منطقه شام خروج مى کند و گروه زیادى را [با تظاهر به دیندارى ] مى فریبد و به گرد خود مى آورد و بخش گسترده اى از سرزمینهاى اسلامى را به تصرف خویش در مى آورد و بر مناطقى از جمله شام و فلسطین (حمس، اردن، قنسرین) سیطره مى یابد. وى آن گاه که از ظهور مهدى علیه السلام با خبر مى گردد، سپاه عظیمى را براى جنگ با وى گسیل مى دارد و در منطقه «بیدا» بین مکه و مدینه با نیروهاى امام برخورد مى کند. به امر خداوند، همه لشکریان وى، به جز چند نفر (در منابع شیعى یک نفر) در زمین فرو مى روند و هلاک مى شوند.(کنز العمال، متقى هندى، ج 14، ح 38697 و 38698؛ بحارالانوار، ج 52، ص 215؛ غیبت، نعمانى، ص 26، ح 257)ب. فرو رفتن لشکر سفیانى در بیداواژه خسف که در برخى روایات آمده، به معناى پنهان شدن و فرورفتن است و بیدا نام سرزمینى است بین مکه و مدینه و منظور از این نشانه (چنان که در روایت پیش گفته از کنزالعمال اشاره شد)، این است که سفیانى با لشکرى عظیم به قصد جنگ با مهدى علیه السلام عازم مکه مى شود و در بین مکه و مدینه در محلى به نام «بیدا» به گونه اى معجزه آسا و با نداى آسمانى یا چیزى شبیه آن در زمین فرو مى روند.(کنز العمال؛ تفسیر عیاشى، بیروت، مؤسسة الاعلمى، ج 1، ص 244؛ المصنف، صنعانى، ج 11، ح 20769؛ بحارالانوار، ج 52، ص 186)ج. نداى آسمانىمنظور از آن صدایى است که به هنگام ظهور امام مهدى علیه السلام شنیده مى شود و همه مردم آن را مى شنوند و محتواى آن نیز دعوت به حق و حمایت و بیعت با امام مهدى علیه السلام است. این مضمون نیز در منابع فریقین آمده است.(الفتن، نعیم بن حماد، ص 236، ح 931؛ غیبت، نعمانى، ص 301، ح 11؛ منتخب الاثر، صص 450 455) ;د. قتل نفس زکیه کشته شدن «نفس زکیه» که به معناى فردى بى گناه است و یا «سید حسنى» از دیگر نشانه هاى ظهور است که در روایات اهل سنت آمده است.(کتاب الفتن، ص 679، ح 199؛ المصنف، ابن ابى شیبه، ح 8) و در روایات شیعه به صورت مفصل کیفیت کشته شدن او بیان شده است.(بحارالانوار، ج 52، ص 307؛ غیبت، نعمانى، ص 264، ح 26)ه . به اهتزاز در آمدن پرچمهاى سیاه از خراسان احمد حنبل از رسول خداصلى الله علیه وآله نقل کرده که آن حضرت فرمود: «اِذَا رَأَیْتُمُ الرَّایَاتَ السُّودِ قَدْ جَائَتْ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ فَأْتُوهَا فَاِنَّ فِیهَا خَلِیْفَةَ اللَّهِ الْمَهْدِىَّ؛(مسند، احمد بن حنبل، ج 5،ص 277) هنگامى که پرچمهاى سیاه را دیدید که از جانب خراسان مى آیند، به آنان ملحق شوید؛ چون خلیفه خداوند، مهدى، در میان آنان مى باشد.» البته در روایات شیعه آمده که این سپاه به مهدى علیه السلام ملحق مى شود؛ چنان که امام باقرعلیه السلام فرمود: «بیرقهاى سیاهى از خراسان بیرون مى آیند و به جانب کوفه خواهند رفت. پس چون مهدى ظاهر شود، آنان وى را به بیعت دعوت مى کنند.»(بحارالانوار، ج 52، ص 217؛ غیبت، نعمانى، ص 251، ح 8)و. نماز خواندن عیسى علیه السلام پشت سر مهدى علیه السلام از مسلمات بین همه مسلمین این است که حضرت عیسى علیه السلام در آخر الزمان بر مى گردد و بر امام مسلمین مهدى موعودعلیه السلام اقتدا مى کند. این مطلب در موارد مختلفى مطرح شده است.(ر. ک: منتخب الاثر، لطف الله صافى، فصل هفتم، باب هشتم)شافعى از پیامبرصلى الله علیه وآله نقل کرده که آن حضرت فرمود: «یَلْتَفِتُ الْمَهْدِىُّ وَ قَدْ نَزَلَ عِیسَى بْنُ مَرْیَم... فَیُصَلِّى عیسَى خَلْفَ رَجَلٍ مِنْ وُلْدِى؛(عقد الدرر، مقدسى شافعى، ص 292) مهدى روى آورد، در حالى که عیسى بن مریم فرود آمده است... پس عیسى پشت سر فردى از فرزندان من نماز مى خواند.»این مضمون در بخش تأیید سند روایات مهدویت از دیدگاه راویان اهل سنت بارها نقل گردیده و در روایات شیعه نیز فراوان این مطلب نقل شده است.(ر. ک: منتخب الاثر، همان؛ الکافى، ج 8، ص 50، ح 10)بخش چهارم: ویژگیهاى حکومت حضرت مهدى علیه السلام در این بخش نیز در کلیات مسئله روایات فریقین اتفاق دارند که به نمونه هایى اشاره مى شود: 1. عمل به سنت پیامبرصلى الله علیه وآله و نزول برکات ابو نعیم از رسول خداصلى الله علیه وآله نقل کرده که آن حضرت فرمود: «یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِى وَ یَعْمَلُ بِسُنَّتِى وَ یُنَزِّلُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنَ السَّمَاءِ؛(عقد الدرر، مقدسى شافعى، باب 1، ص 41) مردى از اهل بیت من قیام مى کند و طبق سنت من رفتار مى کند و خداوند [نیز] برکت را از آسمان نازل مى کند.» همین مضمون به عبارتهاى مختلف در روایات شیعه آمده است؛ گاهى وارد شده: «سُنَّتُهُ سُنَّتِى...»(بحارالانوار، ج 51، ص 72، ح 19) وگاه آمده: «... کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ...»(غیبت، نعمانى، مؤسسة الاعلمى، ص 232، ح 17) و یا: «وَ یُحْیِى مَیِّتَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ.»(نهج البلاغه، فیض، خطبه 138) 2. عدالت جهانى عبدالله بن عمرو از رسول خداصلى الله علیه وآله نقل کرده که آن حضرت دست على علیه السلام را گرفته، فرمود: «سَیَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ هَذَا فَتىً یَمْلَأُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا...؛(رسائل عشر، سیوطى، ص 19) به زودى از نسل این، جوانى ظهور خواهد کرد که زمین را پر از عدل و داد مى کند.» و همین طور صنعانى،(المصنف، ج 11، ح 20770 و 20776) نعیم بن حمّاد(المصنف، ج 11، ح 20770 و 20776) و احمد بن حنبل(مسند، احمد بن حنبل، ج 3، ص 27 و 17) روایاتى که گویاى عدالت گسترى حضرت مهدى علیه السلام است، نقل کرده اند و در منابع شیعه این مطلب فراوان مطرح شده است.(کمال الدین، ج 1، ص 304؛ کشف الغمة، اربلى، بیروت، دار الاضواء، ج 3، ص 328) 3. رفاه و آسایش عمومى ابن ابى شیبه از رسول خداصلى الله علیه وآله این چنین روایت کرده: «یَکُونُ فِى اُمَّتِى اَلْمَهْدِىُّ... تَعیشُ فِى زَمَانِهِ عَیْشاً لَمْ تَعِشْهُ قَبْلَ ذَلِکَ؛(المصنف، ابن ابى شیبه، ج 7، ح 19484) در بین امت من مهدى خواهد بود... در آن زمان مردم زندگى [و آسایشى ] دارند که هرگز قبل از آن چنان زندگى نداشته اند.» زندگى اى که در آن، رفاه عمومى، امنیت همه جانبه و عدالت گسترده وجود دارد. این مضمون در منابع شیعه نیز آمده است.(بحارالانوار، ج 51، ص 78) عبارتهاى دیگر نیز آمده، مانند: «لَا تُرَى مُحْتَاجاً؛(همان، ج 52، ص 290، ح 212) نیازمندى دیده نمى شود.» و یا: «خرابى نمى ماند، مگر(منهاج البراعة، خوئى، بنیاد فرهنگى امام مهدى علیه السلام، ج 8، ص 353) اینکه آباد مى شود.» 4. احساس بى نیازى در میان مردم احمد بن حنبل از رسول خداصلى الله علیه وآله روایت کرده: «اُبَشِّرُکُمْ بِالْمَهْدِىِّ... وَ یَمْلَأُ اللَّهُ قُلُوبَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ غِنًى...؛(مسند، احمد بن حنبل، ج 3، ص 37) بشارت مى دهم شما را به [آمدن ] مهدى... و خداوند [به برکت وجود مهدى ] دلهاى امت محمدصلى الله علیه وآله را از بى نیازى پر کند.» دنیا به پایان نخواهد آمد تا آنکه مردى از اهل بیت من که هم نام من است، حکمران شود. یعنى همه احساس غنا و ثروتمندى و بى نیازى مى کنند و حرص و ولع از میان مردم رخت بر مى بندد. و در منابع شیعه هم مى خوانیم: «زمانى که حضرت مهدى علیه السلام قیام کند، خداوند غنا و بى نیازى را در دل بندگانش مى نهد.»(الملاحم و الفتن، سید ابن طاووس، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ص 64) ;بخش پنجم: حکومت جهانى فراگیر شدن حاکمیت حضرت مهدى علیه السلام و جهانى شدن دین اسلام به عنوان برترین دین از مطالبى است که روایات فریقین بر آن اتفاق دارند. از رسول خداصلى الله علیه وآله نقل شده که فرمودند: «لَوْ لَمْ یَبْقِ مِنَ الدُّنْیَا اِلاَّ یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فِیهِ وَلَدِى الْمَهْدِىُّ... فَیَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ...؛(فرائد السمطین، ج 2، ص 312، ح 562) اگر از دنیا به جز یک روز باقى نماند، خداوند آن قدر آن روز را طولانى مى کند تا فرزندم مهدى در آن روز خروج کند... پس سلطنت او به شرق و غرب [عالم ] مى رسد.» و همچنین فرمود: «لَنْ تَذْهَبَ الدُّنْیَا حَتَّى یَمْلِکَ الدُّنْیَا رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِى...؛(عقد الدرر، مقدسى شافعى، باب دوم، ص 54؛ ر. ک: سنن ترمذى، ح 2230) دنیا به پایان نخواهد آمد تا آنکه مردى از اهل بیت من ... حکمران دنیا شود.» همین مضمون در روایات شیعه نیز آمده است،(الکافى، ج 1، ص 398، ح 2؛ تفسیر عیاشى، ج 2، ص 93، ح 52) از جمله امام رضاعلیه السلام از پدرانش از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نقل کرده است که خداوند در شب معراج در بخشى از سخنان طولانیش فرمود: «و به درستى زمین را به وسیله آخرین آنها (ائمه معصومین علیهم السلام) از دشمنانم پاک خواهم ساخت و گستره زمین را در فرمانروایى او قرار خواهم داد.»(عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، کتابفروشى طوس، ج 1، ص 262، ح 22؛ ر. ک: الکافى، ج 1، ص 432، ح 91) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image