تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

من عاشق دختر20 ساله اي شده ام امّا نمي دانم عاشقم يا به او عادت کردم دوستش دارم اين دوست داشتن از روي هوس؟ بهش قول ازدواج هم داده ام، گيج شدم مي ترسم، چيکار کنم؟


اين سؤال بازگو کننده گرايش هاي فکري و عقيدتي پاک و تحسين برانگيز پرسش‌گر گرامي است. در پاسخ، اين مسئله در چند محور بررسي مي شود. الف: تعريف عشق مجازي و عشق جنسي (هوس): عشق عبارت از علاقه شديد يا محبت از حد گذشته است. علاقه به شخصي يا شيئي، وقتي که به اوج شدت برسد، به گونه اي که وجود انسان را تسخير کند و حاکم مطلق وجود او گردد، عشق ناميده مي شود. ميل و گرايش غريزي سيري ناپذير را هوس گويند. مي توان عشق را به سه نوع تقسيم کرد: 1. عشق حقيقي؛ که در اين عشق معشوقش حقيقي است؛ يعني زيبايي هاي او نامحدود باشد و داراي هيچ گونه نقصي نباشد. در اينجا منظور از معشوق حقيقي خداست. 2. عشق مجازي: در اين عشق، عاشق متوجه سيرت وکمال و صفات معنوي معشوق است و چون اين صفات مثبت و معنوي از معشوق صادر مي شود عاشق به او علاقه وافر پيدا مي کند. 3. عشق جنسي؛ عشق به غير از معشوق حقيقي است، به گونه اي که هدف از آن خاموش شدن غريزه جنسي است. مبدأ اين عشق قواي شهواني بدن و طلب لذات حيواني است که در اين صورت بيشترين توجه عاشق به ظواهر معشوق است. اين عشق از نفس سرکش اماره سرچشمه مي گيرد. پس ما مي توانيم بنا بر اين تقسيم، هوس را يک نوع عشق جنسي بناميم. در اينجا توجه به اين نکته ضروري است که، اگر چه عشق بيشتر در جواني رخ مي نمايد، ولي امکان پديد آمدن آن در هر سني ممکن است. امّا تفاوت عشق در دوره جواني و ميانسالي اين است که عشق هاي ميانسالي بادوام تر، معيارهاي آن مشخص تر و از گزينشي استوارتر برخوردار است. چرا که در جواني، دوستي ها و عشق ورزي افراد به يکديگر، ناخواسته از ميل جنسي تأثير مي پذيرد؛ به طوري که مشاهده مي شود، همان فرد پس از ازدواج از گرمي روابط دوستانه گذشته اش تا حدي کاسته است. اين تغيير تا اندازه اي برگرفته از تأثير ازدواج و ارضاي غريزه جنسي است. ب: تفاوت عشق با هوس (عشق جنسي): علاوه بر مطالبي که بيان شده با توجه به تفاوت بين عشق و هوس شما مي توانيد، علاقه خود را نسبت به معشوقتان تشخيص بدهيد که از کدام نوع است. 1. متعلّق عشق، يکي است و بس. به عبارت ديگر، معشوقه که تمام فضاي وجودي عاشق را پر کرده است، منحصر به فرد است. از اين رو عاشق، ديگران را نمي بيند و يا طفيلي و در حاشيه مي بيند. امّا متعلّق هوس، حد ناپذير است و به افراد فراوان هم قناعت نمي شود. نگاه هاي هوس آلود از اين يکي به آن يکي و از اين فرد به آن فرد، دائما درجريان است. کلام هوس آلود، از مخاطبي به دنبال مخاطب ديگر مي گردد و از شکار اينجا و آنجا، ولع سيري ناپذير هوس اش را ارضاء مي کند. هنوز با يکي کلام اش خاتمه نيافته، ذهن اش طرّاحي سوژه ديگري را مي کند. 2. کلام و نگاه عاشق؛ عاشقانه، صادقانه و خالصانه است. چشم تسليم دل است و کلام از سوز دل بر مي آيد و حال آنکه کلام و نگاه هوس آلود، مخلوط به دروغ، ريا و نفاق است، کلماتي را نيز بر مي گزيند که مخاطب را بهتر اغفال کند. 3. در فضاي عشق، جسم اسير روح است. حتي اگر غرايزي ارضاء مي شوند، طعم ديگر دارند و از آن سو لذت بخش اند که روح در اوج لذت است. امّا در فضاي هوس آلود روح اسير جسم است. جان دره ي غرايز است. هدف اصلي، ارضاي هوس جنسي و نيازهاي اين قبيل است و به تبع آن، نگاه و زبان و ساير اعضا، در خدمت اين غايت اند. 4. عشق اغلب مايه جوشش، جنبش، نشاط و اميد است و استعدادها را شکوفا و توان را دو چندان و روان را سرزنده مي سازد ولي عشق جنسي (هوس) مايه رکود، خمودي، دلتنگي و درماندگي است و استعدادها را کور و توان را فرسوده و روان را خسته مي کند. 5. عشق با بدبيني و سوء ظن همراه نيست؛ عشق يک اعتماد است، يک اطمينان است و پس از شناخت رفتار، گفتار و احساسات معشوق، و به جهت يک آگاهي عميق به وجود مي آيد. لذا ابتدا اعتماد به وجود مي آيد و بعد عشق منعقد مي شود؛ ولي ممکن است در عشق جنسي «هوس» بدبيني و سوء ظن همراه باشد. 6. عاشق، خود را ملزم مي داند که حريم عشق و معشوق را رعايت کند، و هنجارها را به نفع لذت خود نمي شکند، عاشق در پي کام گرفتن از معشوق، پيش از آنکه اين حريم کامل و رسمي شود، نيست. بايد کانون خانواده شکل گيرد و انعقاد پيمان زناشويي انجام پذيرد و طرفين مسئوليت زندگي و تعهد کامل را نسبت به هم بپذيرند. هر گونه خلوت، لمس و ارتباطي که جنبه لذت جويي داشته باشد قبل از تعهد کامل زناشويي و در چارچوب قانون، صرفا آسيب پذيري عشق را به همراه دارد و اين آزمايش کردن عشق نيست، بلکه سيراب کردن هوس و عطش شهواني است. 7. عشق بايد يک وحدت و يکپارچه گي بين شما، افراد و همه هستي ايجاد کند. اگر رابطه دختر و پسري، با پنهان کاري، تعارض، درگيري با ديگران، احساس گناه، اضطراب، ترديد، و قطع روابط اجتماعي با ديگران، مشکل در شغل، تحصيل، روابط خانوادگي و... همراه هست بايد مطمئن شد که هوس، خود را به جاي عشق به آنها معرفي کرده است و چنين شروعي براي رابطه، پايان هايي به مراتب دردناک تر و فجيع تر به همراه دارد. ج) اينکه در سوال مطرح گردید (به او قول ازدواج دادم) بایستی عرض کرد که: با فرض اين که ارتباط شما يک نوع ارتباط عاشقانه و دور از هوس است؛ با توجه به نکات ذيل وعده ازدواج مانعي ندارد: 1. خانواده شما و دختر مورد نظر با اين ازدواج موافق باشند. يعني با اين احتمال که اگر مسئله ازدواج را براي خانواده هايتان مطرح کنيد، مشکل خاصي براي شما ايجاد نکنند و مانع نشوند. 2. هر دوي شما از نظر بلوغ فکري و عقلي و بلوغ عاطفي، بلوغ اجتماعي و بلوغ رواني... به حد مطلوب رسيده باشيد و براي آشنائي در مورد اين که در حد مطلوب براي ازدواج رسيده ايد يا نه، بهتر است به مطالعه کتاب مباني روانشناختي ازدواج، در بستر فرهنگ و ارزش هاي اسلامي، تأليف دکتر غلامعلي افروز، چاپ موسسه انتشارات دانشگاه تهران، و کتاب‌های دیگر در این زمینه بپردازید. 3. شرايط شغلي، مالي، تحصيلي و... هر دوی شما اگر ايجاب مي کند وعده ازدواج مانعي ندارد. 4. وعده ازدواج در صورتي مانع دارد که هر دوی شما شناخت اجمالي نسبت به طرف مقابل و خانواده اش، داشته باشيد. 5. از نظر معيارهاي ازدواج و انتخاب همسر تا حد معقولي با هم تفاهم داشته باشيد که براي شناخت اين معيارها شما را ارجاع به دو کتاب زير مي دهيم: الف: کتاب دکتر غلامعلي افروز که در بالا اشاره شد. ب: کتاب جوانان و انتخاب همسر نوشته علي اکبر مظاهري، انتشارات پارسيان. در اينجا چند نکته اساسي را ياد آور مي شويم. 1. اگر واقعا شرايطي که در بالا اشاره شد، شما دارا هستيد، ديگر وعده ازدواج معنا ندارد، بلکه پدر و مادرتان را درجريان بگذاريد و مقدمات ازدواج را فراهم نماييد. در غير اين صورت، ارتباط کنونی شما خارج از چارچوب شرع و قانون بوده و آثار سوء براي شما خواهد داشت. براي آشنائي با آثار سوء ارتباط دختر و پسر رجوع کنيد به کتاب جوانان و روابط، نوشته، ابوالقاسم مقيمي حاجي، انتشارات مرکز مديريت حوزه علميه قم، تحقيق مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه، و هم چنين کتاب روابط دختر و پسر، نوشته محمد رضا احمدي و همکاران، انتشارات نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها. 2. چنان که شرايط شما براي ازدواج محيا نمي باشد و يا اينکه احساس مي کنيد سن شما هنوز به سن ازدواج نرسيده بهتر است، به جاي سرگرم شدن به چنين اموري، انرژي خود را براي تحصيل و يادگيري مسائل زندگي صرف کنيد. افرادی در جواني از زندگي همراه با موفقيت بهره مند مي شوند و به اهداف خود مي رسند و به جايگاه مناسب اجتماعي مي رسند که در زمان نوجواني با سعي و تلاش بر احساسات زودگذر غلبه کرده و تمام توان خود را در رسيدن به اهداف بلند خود و موفقيت در تحصيل به کار گيرند. 3. تجربه نشان داده فقط تعداد بسيار کمي از دوستي هاي دختر و پسر منجر به ازدواج مي شود و آن مواردي هم که منجر به ازدواج مي شود در اکثر موارد با شکست رو برو مي شود. بنابر اين، اين گونه روابط راه حل صحيحي براي انتخاب همسر نيست. 4. ممکن است فرد موردنظر واقعا از علاقه شما و ابراز آن استقبال کند و ايشان هم به شما علاقمند شود، اما به اين نکته توجه داشته باشيد چنانچه شرايط ازدواج شما فراهم نباشد دوران آشنايي شما با فرد مورد نظر طولاني مي شود و همين امر باعث سرد شدن روابط شما و طرف مقابل مي شود. حتي به پسر و دختر که در دوران نامزدي و عقد هستند توصيه مي شود زمان عقد را طولاني نکنند چون به مرور زمان با ایجاد مسائلی بین آنها، سردي بر روابط آنها حاکم مي شود. معمولا پسرها و دخترها از ازدواج و طرف مقابل تصورات و انتظاراتي دارند که بعد از مدتي با هم بودن متوجه عدم تحقق آن مي شوند و اگر توجيه منطقي نشوند ممکن است با مشکلاتي روبرو شوند. همچنين در سنين شما چون در مرحله رشد و کسب شناخت و مهارت هاي اجتماعي هستيد ممکن است علاقمندي شما نسبت به فرد مورد نظر تغيير يابد. تجربه نشان مي دهد اين تغييرات در سنين نوجواني هر چند وقت يکبار تکرار مي شود. بنابر اين در سنين نوجواني تغييرات در علاقمندي به اشخاص و افراد مختلف، امري طبيعي قلمداد مي شود و ممکن است يک نوجوان در دوران نوجواني به افراد مختلفي علاقمند شود و با آمدن عشق جديد از عشق گذشته دست بکشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image