شيوه هاي کنترل اضطراب کنکور چيست؟
از مسائل مهم و سرنوشت سازي كه همه جوانان را عميقاً تحت تأثير قرار ميدهد، كنكور دانشگاه است. در حقيقت اضطراب ناشي از نتايجي كنكور بر فرايند يادگيري آنان نيز تأثير منفي دارد. بايد دانست كه اضطراب به ميزان كم، براي كاركردهاي درسي و آموزشي، نه تنها زيانآور نيست، بلكه در مواردي ميتواند مفيد باشد، زيرا بر حجم تلاش فرد ميافزايد و سطح موفقيت او را بالا ميبرد. معمولاً افرادي كه هيچگونه نگراني براي امتحانات از خود نشان نميدهند، توان رقابت با ديگران را نيز ندارند و انگيزههاي آنان در سطح پائيني قرار دارد، ولي با اضطرابهائي كه از اين ميزان، بالاتر باشد لازم است مقابله نموده و آنها را تحت كنترل درآورد. اينك به بيان «مهمترين شيوههاي كنترل اضطراب» ميپردازيم: مهمترين شيوه هاي کنترل اضطراب 1. همبستگي مثبت ميان تسلط درسي و آرامش دروني: در پژوهشها و نيز تجربيات آموزشي، اين امر به اثبات رسيده است كه هر اندازه ميزان احاطه و تسلط به دروس، بيشتر باشد به همان نسبت، آرامش و اطمينان دروني فرد، فزوني مييابد. لذا چنانچه بتوانيد، خود را به مرز تسلط درسي برسانيد، خواهيد توانست بر اضطراب خويش فائق آئيد. 2. گفتگو دربارة اضطراب، از شدت آن ميكاهد. جواناني كه ارتباط انساني مطلوبي با اطرافيانشان دارند، بهتر ميتوانند بر اضطرابشان غلبه نمايند. از نقطه نظر علمي، افراد مضطرب، زماني كه با ديگران در مورد مشكل خويش گفتگو ميكنند، بار اضطراب آنها كاهش مييابد. 3. مباحثه علمي، موجب تقويت يادگيري و نيز خودباوري ميشود. شما با بحث و گفتگوي علمي، ضعفها و كمبودهاي آموزشي خود را ميشناسيد و در صورت وجود نقطههاي قوت علمي، مورد تشويق همسالان خود قرار ميگيريد و اين امر موجب يادگيري عميقتر و در نتيجه موفقيت بيشتر در امتحاناتتان ميشود. البته لازم به ذكر است كه قبل از رفتن به جلسه امتحان از اين كار امتناع كنيد چون در آن زمان اضطراب شما را زياد ميكند؛ زيرا گوش شما در آن لحظه به ناشنيدهها حساس است. (كه اين خود باعث افزايش اضطراب است) 4. جوانان اگر بدانند كه اطرافيان و والدينشان از آنها ميخواهند كه نهايت تلاش خويش را به كار بگيرند و نتيجة تلاش در مرحلة دوم اهميت قرار دارد، آرامش خاصي در خود احساس ميكنند. از نقطة نظر دروني، چنانچه شخص بداند كه نهايت تلاش خويش را به كار گرفته است، رضايت خاطر خاصي پيدا ميكند. اگر چه به نتيجه مطلوب نرسد. 5. ياد خدا دلها را آرامش ميبخشد. ذكر خداوند كه نشانهاي از ارتباط انسان و پروردگار است؛ نه تنها آدمي را از غرق شدن در درياي اضطراب نجات ميبخشد و به جايگزيني انديشههاي مثبت و سالم به جاي افكار مغشوش و منفي مساعدت ميكند، بلكه اين احساس را در فرد تقويت ميكند كه او هرگز تخته سنگي كه در كوير برهوت پرتاب شده باشد، نيست. بلكه خود را در محضر خداوند احساس ميكند كه احاطه كامل به همة عرصة عالم وجود دارد. 6. «تلقي به نفس»، نوعي فن «خود آموختگي» است. تحقيقات اخير برخي از انديشمندان علوم انساني به ويژه «پل ژاگو» ثابت كرده است كه آدمي به همان اندازه كه ميتواند با تفكر خويش در ديگران نفوذ كرده و ارادة خويش را به آنان تحميل نمايد، قادر است در شخصيت خويش نيز نفوذ كند و هر صفت با پديدة رفتاري را كه مايل است در خود ايجاد كند. براي مثال دانشآموزي كه از اضطراب درسي رنج ميبرد ميتواند شب هنگام اين جمله را حداقل ده بار به خود تلقين كند: «به ياري خدا، هر روز بيش از گذشته، احساس آرامش ميكنم.» 7. آشنائي با نمونه سؤالات و شركت در كنكور آزمايشي، ايجاد آرامش مينمايد: اگر اين حقيقت از طرف شما پذيرفته شود كه امتحان كنكور، چيزي فراتر از آنچه قبلاً آموختهايد نيست، موجب ميشود كه شما با شركت در كنكور آزمايشي و آشنايي با نمونه سؤالات، توان علمي و آرامش روحي خود را افزايش دهيد. 8. يك بار از رو خواندن، مستلزم دو بار از حفظ تعريف كردن است. «ارنست هومان» در كتاب عصر روانشناسي به جوانان توصيه ميكند كه چنانچه فقط يك ساعت فرصت داريد، 20 دقيقه آن را صرف خواندن از روي متن و 40 دقيقه را به ازبر كردن، اختصاص دهيد، زيرا اين امر، موجب تقويت يادگيري آنان شده و در نتيجه علاوه بر رشد اعتماد به نفس، آرامش آنها را نيز تأمين خواهد نمود. 9. آرامش شما به ميزان موفقيت برنامه شما نيز بستگي دارد. 10. براي آرامش باطن، خوب است، هر شب لحظاتي با خويشتن خلوت كنيد، اين پديده كه با عنوان «خلوت شخصي» يا «غور باطني» (Meditation) نيز مرسوم است، موجب كاهش فشارهاي دروني شده و بر بهجت خاطر ميافزايد و علاوه بر آن موجب درك جامعتري از زندگي ميشويد. بديهي است «غور دروني» و «علم بيروني» مكمل يكديگرند. 11ـ برای رسیدن به آرامش از روش تنش زدایی استفاده کنید مبنای روش تنشزدایی بر رابطه نزدیک تن و روان است. یعنی تنش زیاد در بدن سبب تنش در ذهن و آرام ساختن عضلات سبب آرامش در ذهن میشود. پس آرام کردن عضلات یعنی کاستن از اضطراب ذهنی. تنش زدایی روشهای مختلفی دارد. در اینجا به یکی از روشهای ساده آن اشاره میگردد. در یک جای آرام و ساکت دراز بکشید، لباسهای اضافه، انگشتر و ساعت را در آورید. چشمان خود را ببندید، تصور کنید در یک جای خیلی زیبا قرار دارید، خود را در حالت بسیار آرام و متین تصور کنید. یک نفس عمیق بکشید. اکنون دست راست خود را از سر انگشتان تا کتف منقبض و به مدت 10-15 ثانیه نگه دارید و سپس به آرامی تمامی عضلات دست را شل کنید. به مدت یک یا دو دقیقه تا میتوانید این عضلات این دست را شلتر نگه دارید. نفس عمیق بکشید، سپس دست چپ را به همان ترتیب دست راست ابتدا سفت و سپس خوب شل کنید. دو باره نفس عمیق بکشید، سپس عضلات سر و گردن را ابتدا منقبض و سپس شل کنید تا میتواند آرامش و شل بودن را در تمام عضلات سر و گردن گسترش دهید. نفس عمیق بکشید و سپس در مورد عضلات شکم و سینه همان کار را تکرار کنید. نفس عمیق بکشید. بعد در مورد پای راست و سپس پای چپ همان فرایند انقباض و انبساط را انجام دهید و در نهایت بازهم نفس عمیق بکشید. کسانی که اضطراب دارند اگر هر روز دو یا سه بار این عمل را به مدت ده دقیق انجام دهند. به آرامش خوبی میرسند و تا حدودی از اضطراب رهایی پیدا میکنند. 12ـ برای رهایی از اضطراب باورهای خود را مورد تجدید نظر قرار دهید اضطراب یک حالتی در درون فرد است که از شناختها و باورهای خاص ناشی میشوند. به عنوان مثال این باور که «اگر در کنکور قبول نشوم روزگارم سیاه خواهد شد»، «اگر قبول نشوم به درد هیچ کاری نمیخورم»، «اگر در کنکور رتبه نیاورم، خیلی زیاد جلو خانواده و دوستان ضایع میشوم» یا «من فکر نمیکنم که در کنکور قبول شوم» این باورها و دهها باور دیگر در افراد مضطرب وجود دارند که سبب اضطراب میگردند. برای اینکه فرد به صورت ریشهای با اضطراب خود مقابله کند، باید این باورها را یافته و نسبت به تغییر آنها اقدام کند. یعنی هر باور را روی کاغذ نوشته و در باره صحت و درستی آنها فکر کند و شواهد دال بر درستی آنها بررسی کند. در این صورت میبیند که بسیاری از باورهای که اضطراب زا هستند، پشتوانه منطقی ندارند. به عنوان مثال «اگر در کنکور قبول نشوم روزگارم سیاه خواهد شد» اگر فرد در باره این جمله خوب فکر کند به راحتی در مییابد که این باور پشتوانه منطقی ندارد. زیرا غیر از کنکور مسیرهای زیادی برای پیشرفت در جامعه وجود دارند. یا اگر این کنکور نشدی، سال بعد نیز راه برای پذیرش باز است. این شواهد نشان میدهد که باور فوق یک خطای شناختی است که اگر کسی آن را باور داشته باشد، دچار اضطراب خواهد شد. اگر کسی موفق شود باورهای اضطراب زای خود را یافته و تغییر دهد، از دست اضطراب رهایی پیدا میکند.