مقدار مهریه
منبع : پرسمان دانشگاهیان ۱۴۰۳/۷/۱۴ 8 بازدید

0

بهترین مهریه برای زنان چیست؟ آیا سکه و یا وجود چند شرط مناسب از قبیل حق حضانت یا حق طلاق و یا حق ادامه تحصیل و ...است؟

دلیل نامناسب بودن محتوا

جواب
0

ارائه پیشنهاد در مورد ، بهترین مهریه برای یک شخص متضمن شناخت ویژگی های شخصیتی و فکری، اهداف و انتظارات شما و همچنین نوع فرهنگ و تربیت خانوادگی و اجتماعی شما علاوه بر امکانات و شرایط طرف مقابل است. اما در مورد میزان مهریه از نظر اسلام قواعد کلی را خدمتتان ارائه می کنیم امید است که با نگاهی واقع بینانه و حقیقت جویانه بهترین تصمیم را در این زمینه بگیرید. در سنت اسلامی ضمن اینکه مبلغ یا چیزخاصی الزامی اعلام نشده است ولی کمی مهریه زن را یکی از نشانه های همسران شایسته و از عوامل ازدواج های موفق اعلام می نماید.  در روایات یکی از نشانه های زنان شوم و نامبارک را زیادی مهریه آنها دانسته ( شُؤْمُ الْمَرْأَةِ فَکَثْرَةُ مَهْرِهَا) و کمی مهریه را از نشانه های زنانی می داند که برکت را به زندگی ارمغان می آورد ( أَنَّ مِنْ بَرَکَةِ الْمَرْأَةِ قِلَّةَ مَهْرِهَا ). در روایتی دیگر پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله بهترین زنان امتش را زنان با مهریه کم معرفی کرده اند. ( رَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِی أَقَلُّهُنَّ مَهْراً ). در روایات اسلامی مهریه بسیار کم نیز مذموم است. در روایتی از امام علی علیه السلام آمده که ایشان فرمودند ، کراهت دارم که مهریه زنان کمتر از ده درهم باشد. ( عَلِیٍّ ع قَالَ: إِنِّی لَأَکْرَهُ أَنْ یَکُونَ الْمَهْرُ أَقَلَّ مِنْ عَشَرَةِ دَرَاهِمَ). تببین و تحلیل علمی: مطمئنا مهریه های بالا نه تنها باعث خوشبختی و نیک روزی دختر نخواهد بود بلکه یکی از عوامل بهانه گیری ها و نزاع ها و به تبع آن طلاق عاطفی و قضایی خواهد بود. یکی از عوامل آمار بالای طلاق می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم مهریه های بالا باشد. بیشترین آمار طلاق در کل کشور مربوط به شهر تهران است. در کل کشور میانگین آمار طلاق در سال 1390 ، هر هفت ازدواج یک طلاق و در شهر تهران هر چهار ازدواج یک طلاق است. اگر چه عوامل و زمینه های متعددی منجر به این آمار سرسام آور می گردد لکن مهریه های بالا نیز در این امر بی تاثیر نیست.   متاسفانه منطقی که در فراسوی گرفتن مهریه بالا قرار گرفته است غیر منطقی و غیر عقلایی و تحریک کننده است. ماهیت مهریه بایستی نشانه ای برای ابراز مهر و صداقت شوهر نسبت به همسرش باشد لکن عموما پدر یا خانواده عروس یا حتی خود عروس نگاهشان به مهریه بیشتر به عنوان «وجه الضمان» که نشانه ای غیردوستانه و دشمن ساز است، تا هدیه ای که نشانه دوستی و مهر و محبت باشد. عبارت رایج و خرافی و صددرصد غلط « مهریه را کی داده کی گرفته» نشانه ای از این رویکرد غیر منطقی به مهریه در آداب و رسوم اجتماعی بسیاری از خرده فرهنگ های ایرانی است. این عبارت به این معنا است که اولا مهریه به عنوان یک هدیه ، شادی آفرین مورد نظر نیست و ثانیا ، قصد ما این نیست که مهریه را بگیریم بلکه مهریه ابزار فشار و یا ضمانتی برای مجرم احتمالی است. در این نگاه ، داماد به عنوان یک مجرم احتمالی در نظر گرفته می شود که احتمالا در آینده موجب آزار و اذیت دختر می شود، و برای اینکه امکان دفاع از این آزار و اذیت احتمالی وجود داشته باشد وجه الضمانی از داماد در قالب مهریه گرفته می شود که فقط اسمش مهریه است و حقیقتا همان وجه الضمان است که از مجرمین می گیرند. وقتی که داماد به هر دلیلی (به خاطر آتش محبت یا تحت تاثیر آداب و رسوم غلط اجتماعی یا هردلیل دیگر) این میزان وجه الضمان را می پذیرید ، در آینده و بعد از ازدواج ، تازه می فهمد که چه ریشی گرو گذاشته است. بعد از ازدواج که نگاه ایدآل نگرانه و رویایی به ازدواج کمی واقع گرایانه تر می شود و اختلاف سلیقه ها و نقص های طرفین بر یکدیگر آشکار می شود، زن و شوهر بایستی یاد بگیرند با کمبودها و اختلاف سلیقه ها ، کنار بیایند و مشکلات را مدیریت و اصلاح کنند. اینجاست که نقش مدیریتی مرد بایستی آشکار شود. نقش مدیریتی مرد ، گاهی قاطعیت در تعامل و گاهی بزگواری و از خودگذشتگی را می طلبد. اما مشکل اینجاست که ، در چنین شرایطی مرد خود را در مقام متهمی می بیند که وجه الضمان قابل ملاحظه ای را بر گردن دارد، چنین وضعیتی ، آرامش مرد را در جهت اعمال مدیریت در نهاد خانواده سلب می کند. مردی که بایستی برای تک تک کارهایش ، در صورتی که با میل و خواست همسر یا خانواده همسرش در تعارض باشد ، پاسخ گو باشد،  نمی تواند مدیر فارغ البالی باشد و خود را بیشتر تحت سیطره و مدیریت آشکار و پنهان دیگران می بیند تا مدیر خانواده. چنین وضعیتی نه ارضا کننده مرد است و نه ارضا کننده زن. با این وضعیت، زن نیز، شوهری که قابلیت تکیه گاه بودن را داشته باشد از دست می دهد. فرایند فوق در بسیاری موارد ناخودآگاه و یا پنهان است و چه بسا از طرف مرد بروز هم نکند لکن بروز آن در واکنش های تقابلی ، بهانه گیری ها و اشکال تراشی از همسر و خانواده او ، تجلی پیدا می کند. این امر آغازی بر نزاع های بی پایان بین زن و شوهر شده و متعاقب آن جدایی عاطفی و در نهایت در بسیاری از موارد به طلاق ختم می شود. مهریه های بالا، امکان حسابگری عاقلانه و مدبرانه از مرد را نیز سلب می کند. ماهیت مهریه در سنت اسلامی، هدیه ای از طرف مرد به همسرش برای نشان دادن میزان مهر و محبت اوست ضمن اینکه پشتوانه ای اقتصادی برای زن در عوض تکالیف همسری اش در حد وسع و طاقت شوهر است. روایات متعددی که تاکید بر پرداخت مهریه قبل از همبستری و ازدواج دارد ، نشانه آن است که مهریه باید در حدی باشد که به صورت متعارف قابل پرداخت باشد.[1] البته کم بودن مهریه به معنای ناچیز بودن آن نیست. «کم» بودن مفهومی نسبی است که بر اساس مقتضیات زمان و مکان و شرایط داماد متفاوت است. چه بسا 50 سکه طلا برای یک طلبه یا دانشجویی که درآمد چندانی ندارد ، بسیار زیاد و برای یک بازاری یا کارخانه دار متمول بسیار ناچیز باشد. عکس این قضیه نسبت به عروس و خانواده عروس نیز صادق است. چه بسا دخترانی که همه اموال خود و پدر و مادر را که روی هم جمع کنیم به ارزش 50 سکه طلا نمی شود و چه بسا دخترانی که سپرده یکی از حساب های بانکیشان ده ها سکه طلا است. براساس بسیاری از روایاتی که از ائمه معصومین علیهم السلام به ما رسیده است ، میزان 500 درهم ، میزان مهریه متعارف برای زنان مومن بوده است.[2] اگر بخواهیم معادل دقیقی از قیمت روز 500 درهم در حال حاضر ارائه کنیم ، ناچار به یک مقایسه هستیم. همانطور که می دانیم، میزان دیه کامل انسان ، معادل ده هزار درهم یا هزار دینار یا هزار گوسفند یا صد شتر یا دویست گاو است. آنچه از روایات استنباط می شود این است که در زمان صدر اسلام این اقلام با یکدیگر در یک سطح قیمت قرار داشتند و تفاوت موارد به خاطر سهل شدن پرداخت میزان دیه است. ارزش برخی اقلام مانند ارزش شتر در زمان حاضر با صدر اسلام تفاوت دارد. چرا که کارکرد شتر در صدر اسلام هم برای شیر و گوشت و چرمش بوده است و هم برای بارکشی و مسافرت ، از این رو ارزشی دو برابر گاو داشته است. در حالی که در حال حاضر ارزش یک گاو بسیار بیشتر از شتر است. لذا می توان قیمت یک گوسفند که مصرف و ارزش برابر در صدر اسلام و حال حاضر را دارد مبنای بهتری برای قیمت گذاری ارزش حقیقی درهم حساب کنیم. یعنی ده هزار درهم برابر هزار گوسفند، به عبارت دیگر 500 درهم برابر 50 گوسفند متوسط. هر گوسفند به وزن متوسط 50 کیلو ، قیمتی حدود 600 هزارتومان در حال حاضر دارد. بنابر این معادل 50 گوسفند یا 500 درهم چیزی حدود سی میلیون تومان درحال حاضر می شود. به نظر ما این میزان برای مهریه دختران مومن در حد متوسط جامعه مبلغ مناسبی است. از طرفی نه به معنای سنگ بزرگی است که نشانه نزدن و ندادن است و نه به مبلغ ناچیزی است. این مبلغ در ضمن این که قابل پرداخت است ولی مبلغ قابل ملاحظه ای نیز هست که می تواند در روند حسابگری مرد در جهت مدیریت بحران های زناشویی ، مورد لحاظ قرار گیرد. نه آنقدر کم است که به محض پیش آمد کوچکترین اختلاف سلیقه بین دختر و پسر ، داماد دست به جیب شود و مهریه پرداخت کند و زن را طلاق دهد و نه آنقدر زیاد است که در روند حسابگری قرار نگیرد و به فرافکنی و بهانه گیری و اذیت کردن طرف مقابل ختم شود. پی نوشت ها: [1]. برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب شریف وسائل الشیعه، جلد 21 ص 265 باب بَابُ کَرَاهَةِ الدُّخُولِ قَبْلَ إِعْطَاءِ الْمَهْرِ او بعضه [2]. أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِیِّهِ ص أَنْ سُنَّ مُهُورَ الْمُؤْمِنَاتِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ؛ خداوندمتعال بر پیامبرش وحی کرده که سنت در مهریه زنان مومنه ، پانصد درهم است.

دلیل نامناسب بودن محتوا

پاسخ شما برای پاسخ به این سوال باید وارد حساب‌کاربری خود شوید.
سوال خود را بپرسید

سوالات مشابه

موردی یافت نشد!

پرسش ‌های مرتبط

    بنر تبلیغاتی شما
    بنر تبلیغاتی شما

    تمامی حقوق این وبسایت متعلق به موسسه هوش مصنوعی و تمدن اسلامی (همتا) است.