جايگاه عشق در ازدواج كجاست؟ آيا اول بايد عاشق شد و بعد ازدواج كرد يا اول ازدواج كرد و بعد عاشق شد؟

عشق به معناى محبت شديد و قوى است كه به طور فطرى و غريزى در انسان وجود دارد و آن را نمى‏توان انكار كرد. عشق‏هاى قبل از ازدواج با اين فرض كه عشق پاك باشد و نه هوسرانى، ) با توجه به ويژگى عشق‏بازى در آقايان، در موارد بسيارى، ارتباط با جنس مخالف با ابزار عشق‏ورزى صورت مى‏گيرد )چون خانم‏ها عشق ورزند(؛ در حالى كه هدف، عشقى پاك نيست؛ بلكه سوءاستفاده و هوسرانى است. به تعبير حضرت مولانا: عشق‏هايى كز پى رنگى بودعشق نبود عاقبت ننگى بود. سبب حاكميت احساسات مى‏شود وبر اساس روايت دينى ما، شخص را كر و كور مى‏كند )حبك الشى‏ء يعمى و يصم(. ) ابن ابى‏الحديد، شرح نهج‏البلاغه، ج 11، ص 78. چشم عقل به طور معمول با تير عشق، كور و باعث مى شود شخص در انتخاب ديگرى براى زندگى مشترك، از اصول خود دست بردارد؛ به مسأله كفويت )همتايى( بى‏توجهى كند )ر.ك: ص 157-147(؛ بدى‏هاى طرف را نبيند، و در مواردى بدى‏هاى او را نيز خوبى ببيند؛ بنابراين توصيه مى‏شود مراقب عشق‏هاى پيش از ازدواج باشيد. به تعبير افلاطون، وصال مدفن عشق، و به گفته چينى‏ها، ازدواج گورستان عشق است؛ پس، اين عشق‏ها بعد از ازدواج فروكش مى‏كند و با ورود عقل و باز شدن چشم‏ها و گوش‏ها، شخص متوجه مى‏شود كه انتخاب درستى نكرده است؛ پس بهترين عشق، عشق ايجاد شده پس از محرميت بين دختر و پسر است؛ عشقى كه بزرگان علم و دين به همسرانشان داشته‏اند؛ عشقى ماندگار، بى‏شائبه؛ عشق در پرتو تعقل و انديشه و نه سوار بر عقل كه قرآن كريم هم آن را تأييد مى‏كند: و من آياته أن خلق لكم من أنفسكم أزواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة ان فى ذلك لآيات لقوم يتفكرون. ) روم )30(،21. .و از نشانه‏هاى او اين است كه از خودتان برايتان زوج‏هايى را آفريد تا كنارشان آرام گيريد و بين شما دوستى و مهربانى قرار داد. همانا در اين، نشانه‏هايى براى متفكران است؛بنابراين، عاقلانه ازدواج كنيد و عاشقانه زندگى كنيد؛ يعنى تا زمانى كه زمينه ازدواجتان فراهم نشده، بر در قلب خود قفلى بزنيد و آن را تا زمان مناسب به روى كسى نگشاييد؛ همان‏گونه كه غرايز جنسى خود را كنترل مى‏كنيد و از راه مشروع، يعنى ازدواج به آن پاسخ مى‏دهيد. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش

لینک کوتاه