برای آگاهی از مفهومشناسی «عقل»، «علم» و رابطه میان آنها پاسخهای: 227(عقل، گستره و فعالیت آن)؛ 111(علم و عقل و دین، قرآن و علوم)؛ و 40052(ارتباط میان هوش و عقل) را مطالعه کنید.مفهومشناسی جهلبیشتر اهل لغت جهل را به معنای نادانی و در مقابل علم معنا کردند؛ همچنین به معنای سفاهت (ضد حلم) و بیاعتنایی به حق نیز میدانند.[1]راغب اصفهانی بر این باور است که جَهْل بر سه گونه است:اوّل. خالى بودن نفس و خاطر انسان از علم و دانش.دوّم. اعتقاد و باور داشتن چیزى بر خلاف آنچه که هست.سوّم. انجام کارى بر خلاف آنچه که باید انجام شود؛ خواه درباره آن اعتقاد درستى داشته باشد یا اعتقاد وى ناصحیح و فاسد باشد؛ مثل کسی که عمدا نماز را ترک میکند.[2]کاربرد جهل در آیاتبرخی از محققان معتقدند واژه «جهل» در قرآن بیشتر به معنای سفاهت و بیاعتنایی به حق به کار رفته است. آیاتی که در زیر میآید در آنها جهل به معنای سفاهت و بیاعتنایی به حق آمده است:1. آیه «وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَ أَکُنْ مِنَ الْجاهِلِینَ»؛[3] [یوسف گفت: خدایا] اگر مکر و نیرنگ آنها(زنان) را از من باز نگردانى، به سوى آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود. مقصود از جهالت در اینجا نشان دادن تمایل به زنان است؛ یعنی و از کسانى میشوم که سفیهاند و به حقایق بیاعتنا هستند.2. آیه «هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ»؛[4] [یوسف]گفت: «آیا دانستید با یوسف و برادرش چه کردید، آنگاه که جاهل بودید؟در اینجا برادران یوسف از کار و عمل خود بیخبر نبودند، بلکه جهالت آنها همان بیاعتنایى بود؛ زیرا که آنها یوسف را میشناختند و میدانستند کار خلاف میکنند. این جهالت باعث مسئولیّت در پیشگاه خدا و سبب عذاب دنیا و آخرت است و گرنه جهالت به معناى آگاهی نداشتن، حسابش چندان سخت نیست، بویژه که با عناد توأم نباشد.3. آیه «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ»؛[5] گفتند: «آیا ما را مسخره میکنى؟» (موسى) گفت: «به خدا پناه میبرم از اینکه از جاهلان باشم»!مراد آن است که مسخره کار مردان سفیه و بیاعتنا به حقایق است و کار کسانى است که بر خلاف آنچه درک میکنند کار انجام میدهند.4. آیه «لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ»؛[6] آیا شما به جاى زنان، از روى شهوت به سراغ مردان میروید؟! شما قومى نادانید!یعنى خود را به بیاعتنایى میزنید. اینگونه جهالتها همه توأم با علماند؛ یعنى عامل در وقت عمل نسبت به فهم و عقیدهاش عالم و نسبت به عملش بیاعتنا است و علت مسئول بودن همان است.البته، واژه جهل در برخی از آیات به معنای عدم علم نیز آمده است؛[7] مانند «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ».[8]در روایات نیز چنین است که در برخی موارد واژه جهل در برابر عقل به کار رفته است و گاهی در برابر علم آمده است.رابطه علم و عقلدر مورد رابطه علم و عقل، از مجموع روایاتی که در این زمینه وارد شده میتوان چنین نتیجه گرفت:الف. عقل پایه و اساس وجود انسان است.[9]ب. عقل به منزله امیر و فرمانده وجود انسان است.[10]ج. عقل معیاری برای شناخت واقعیت و راستیآزمایی علم است.[11]د. علم در سایه تأیید عقل به دست میآید؛ یعنی علم نتیجه عملکرد عقل است.[12]هـ. علم از شاخههای عقل است.[13]و. علم ابزار عقل است.[14]البته، از آنجا که علم از شاخههای مهم عقل و ابزاری بسیار ارزشمند برای عقل است، گاهی در روایات از او تعبیر به برادر انسان مؤمن(عاقل) شده است.[15]