سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آيا مي شود آزادانه هر نوع انتقاد و اشکال به رهبري را در جامعه مطرح کرد؟


انتقاد در آموزه هاي ديني در ادبيات ديني ما مسأله انتقاد در قالب هاي مختلفي بيان شده است که به چند مورد اشاره مي کنيم. الف) بيان عيوب: قَالَ الصادق ـ عليه السلام ـ : «أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَي إِلَيَّ عُيُوبِي؛ يعني بهترين برادرانم نزد من کسي است که عيوبم را به من هديه نمايد». امام صادق علیه السلام در این بیان کوتاه هم ماهیت انتقاد و هم شیوه آن را به زیبایی اشاره فرموده اند . بر این اساس , انتقاد سازنده , انتقادی است که به عنوان هدیه و از سر دوستی با دیگری ارائه گردد . ب) امر به معروف و نهي از منکر: امر به معروف و نهي از منکر يکي از مفاهيم بلندي است که در آموزه هاي ديني بدان توجه تام شده است. وَ لْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ «يعني بايد که از ميان شما گروهي باشند که به خير دعوت کنند و امر به معروف و نهي از منکر کنند». اين آيه گوياي اين حقیقت است که نه تنها مي توانيم ازیکدیگر انتقاد کنيم بلکه بايد به عنوان يک وظيفه اين کار را انجام دهیم تا خود و جامعه در مسير راستين گام برداشته و از انحراف در امان بمانيم. و همانگونه که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد: «لَا يَزَالُ النَّاسُ بِخَيْرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکر»«پيوسته مردم در خیرو خوبی اند, مدامي که (يکديگر را) به معروف دعوت نموده و از منکر برحذر دارند». انتقاد از رهبري (حاکم اسلامي) «بر اساس اعتقادات ديني ما فقط پيامبران، حضرت زهرا و ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ معصوم اند. از اين رو هيچ کس ادعا نمي کند احتمال اشتباهي در رفتار و نظرات ولي فقيه نيست. احتمال خطا و اشتباه در مورد ولي فقيه وجود دارد و ممکن است ديگران به خطاي او پي ببرند. از اين رو مي توان از ولي فقيه انتقاد کرد. ما نه تنها انتقاد از ولي فقيه را جايز مي شماريم، بلکه براساس تعاليم ديني معتقديم يکي از حقوق رهبر بر مردم لزوم دلسوزي و خيرخواهي براي اوست. اين حق تحت عنوان «النصيحة لائمة المسلمين» تبيين شده است. نصيحت در اين عبارت به معناي پند و اندرز نيست، بلکه دلسوزي و خيرخواهي براي رهبران اسلامي است. بنابراين, نه تنها انتقاد از ولي فقيه جايز است، بلکه واجب شرعي (از باب امر به معروف و نهي از منکر) مسلمانان است، و منافع و مصالح شخصي يا گروهي نبايد مانع انجام آن شود. ولي نبايد از ياد برد که هر امري شيوه و روش خاص خود را مي طلبد بر این اساس, انتقاد از ولي فقيه هم از روش خاصي برخوردار خواهد بودکه مي بايست مورد توجه قرار گيرد. 1. اخلاق اسلامي در هنگام انتقاد رعايت شود. در اين مسأله رهبر با ديگر مؤمنان مشترک است. شرايط انتقاد شامل موارد ذيل است: الف) پيش از انتقاد بايد اصل موضوع، محرز و عيب و اشکال، قطعي باشد؛ نه آنکه مبتني بر شايعات و اخبار غيرقابل اعتماد و يا بر اساس حدس و گمان و بدون تحقيق، مطالب ناحقي به کسي نسبت داده شود و موجب اعتراض و انتقاد قرار گيرد. ب) به منظور اصلاح و سازندگي انتقاد شود، نه براي عيب جويي و رسوايي اشخاص. ج) انتقاد بر اثر دلسوزي، خيرخواهي و صميميت باشد نه به سبب برتري طلبي. د) بدون هيچ توهين و جسارت، مؤ دبانه و با رعايت شؤون وي بيان شود. و در حقيقت انتقاد بايد بسان هديه اي تقديم شود. 2. افزون بر موارد فوق براي شخصيت محترم و قداست خاص رهبري در نظام اسلامي مسائل ديگري نيز بايد در نظرگرفته شود و انتقاد باید به گونه ای بیان شود که هیچ گونه تأثیر سویی بر قداست و جلالت جایگاه ولی فقیه نداشته باشد . 3. سومين نکته اي که در انتقاد از رهبر بايد در نظر گرفت، توجه به دشمن است. انتقاد از رهبر بايد هوشمندانه طراحي شود تا موجب سوءاستفاده دشمنان نشود. از آن رو که رعايت اين موارد در انتقاد از ولي فقيه لازم است، مجلس خبرگان کميسيوني براي نظارت بر فعاليت هاي رهبري دارد که عملکرد ايشان را مورد بررسي قرار مي دهد و در موارد لازم نتيجه آن را به اطلاع وي مي رساند. به نظر مي رسد براي رعايت همه اصول مزبور بهترين شيوه انتقاد , نوشتن نامه به دبيرخانه مجلس خبرگان و بيان موارد لازم است. انتقاد از ديگر مسؤولان نظام (مجلس، قوه مجريه و قوه قضائيه) در اصل 90 قانون اساسي مطرح شده است: «يعني هر کسي شکايتي از طرز کار مجلس يا قوه مجريه و يا قوه قضائيه داشته باشد. مي تواند شکايت خود را کتباً به مجلس شوراي اسلامي عرضه کند. مجلس موظف است به اين شکايات رسيدگي کند و پاسخ دهد...» عمل به اين قانون موجب حفظ حرمت نهادهاي مذکور خواهد بود. طبق اصل يکصد و سيزدهم قانون اساسي، رهبر، عالي ترين مقام رسمي کشور محسوب مي شود، از اين رو رعايت اين نکات درباره او اولويت دارد. البته نبايد انتظار داشته باشيم به همه مباحث و انتقاداتي که مطرح مي شود، پاسخ مختصر يا تفصيلي داده شود؛ زيرا به دليل پيچيدگي مسائل سياسي و تصميم گيري هاي کلان اجتماعي و نيز امکان سوءاستفاده دشمن از آنچه افشا خواهد شد، هميشه بيان انگيزه هاي مختلف عملکردها و تدابير سياسي در سطح عمومي ميسر نيست؛ ولي قطعاً به نظرها، انتقادات و پيشنهادهاي مفيد توجه خواهد شد و موارد لازم به اطلاع ولي فقيه خواهد رسيد. مقام معظم رهبری با ترسیم مرز میان معارضه و انتقاد فرمودند : « مطالبه كردن با دشمنى كردن فرق دارد. اينكه ما گفتيم گاهى اوقات معارضه‏ با مسئولان كشور نشود ، اين به معناى انتقاد نكردن نيست؛ به معناى مطالبه نكردن نيست؛ درباره رهبرى هم همين جور است. ضديت، يعنى پنجه در افكندن، دشمنى كردن؛ نه معتقد نبودن. اگر بنده به شما معتقد نباشم، ضد شما نيستم؛ ممكن است كسى معتقد به كسى نيست. اعتراض به سياستهاى اصل 44، ضديت با ولايت فقيه نيست؛ اعتراض به نظرات خاص رهبرى، ضديت با رهبرى نيست. دشمنى، نبايد كرد. دو نفر طلبه كنار همديگر مى‏نشينند؛ خيلى هم با هم رفيقند، خيلى هم با هم باصفايند، همدرس هستند، مباحثه ميكنند، حرف همديگر را رد مي كنند؛ اين حرف او را رد مي كند، آن حرف اين را رد مي كند. ردكردن حرف، به معناى مخالفت كردن، به معناى ضديت كردن نيست؛ اين مفاهيم را بايد از هم جدا كرد.» بنابر این , انتقاد از رهبری اشکالی ندارد اما باید حدود وشرایط آن رعایت گردد نه اين که به بهانه انتقاد قدایت و جایگاه رهبری زیر سؤال برده شود و دانسته یا نادانسته آب به آسیاب دشمن ریخته شود . .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image