تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
خشم و خشنودی در انسان حالاتی انفعالی اند. همانگونه که خشنودی حالتی روانی و عارضی است خشم و غضب هم حالتی روانی است که بر انسان عارض میشود و آثاری از قبیل: سرخی صورت، ضربان شدید قلب و... به دنبال آن میآید.
خشم و رضایت با این ویژگیها در مورد خدا معنا ندارد، بلکه همانگونه که بیان شد، بعد از تجرید و تلطیف و حذف جهات مادی و نواقص، میتوان آنها را به خدا نسبت داد. یکی از اعتقادات اساسی شیعه، آنگونه که ائمه اطهار، سلام الله علیهم اجمعین، به ما تعلیم دادهاند این است که: صفات خدا عین ذات اوست (و کمال توحیده الاخلاص له و کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه).( نهج البلاغه، شرح ابی الحدید جلد یک باب یک صفحه 72)
این گونه نیست که علم، محبت و قدرت خدا از ذات او جدا باشند. خدای متعال موجودی بسیط، در عین حال مشتمل بر تمامی کمالات است. اگر رضایت، محبت، علم، قدرت و سایر صفات او را تلطیف کنیم، ریشه آنها را در ذات او مییابیم.
منشأ پیدایش حالت (غضب) در انسان، احساس نقص، ضرر و کمبود است. وقتی که آدمی احساس میکند که نفعی را از دست داده، متضرر شده، به او توهین شده، یا عزتش از بین رفته است، غضب میکند، ولی این وضعیت اصلا در مورد خدا صادق نیست، زیرا او چیزی را از دست نمیدهد و متضرر نمیشود که غضب کند. برگشت جهت عدمی و فقدان به مخلوقات است. وقتی که موجودی کمال خودش را از دست میدهد مورد غضب خدا قرار میگیرد. (غضب) از صفات ذاتی خدا محسوب نمیشود؛ اعتقاد به ذاتی بودن صفت (غضب) به این معناست که خدای سبحان، نعوذبالله، به دلیل فقدانی که در ذاتش ایجاد شده، همیشه ناراحت است. غضب خدا فقط به این دلیل است که مخلوقی کمالی را از دست میدهد. منشأ غضب خدا فقدان کمال در مخلوقات است. نداشتن (کمال) به اصطلاح فلاسفه، عدمِ مَلَکه است؛ یعنی فاقد آن ویژگی است که باید داشته باشد. وقتی که میگوییم فلانی کور است، درست است که ظاهر این لفظ گویای حالتی وجودی در انسان است، اما کوری به معنای نداشتن چشم است، تعبیر ما به صورت تعبیری وجودی است، ولی معنای آن عدمی یعنی (بینانبودن) است. وقتی که میگوییم: منشأ غضب فقدان کمال است، منشأ غضب را امری عدمی دانسته ایم، در مورد غضب خدا هم نتیجه همین میشود منشأ غضب خدا، نبود کمال در مخلوقات و در نهایت عدم تعلق محبت خدا به آنان است، ولی در جایی که باید (کمال) باشد، اما نیست، یک سلسله آثار وجودی بر آن مترتب میشود، لذا بر این دسته افراد عذاب نازل میکند و آنها را تنبیه مینماید. پس (غضب) به لحاظ آثار وجودی که بر آن مترتب میشود، امری وجودی است، اما حقیقت آن (عدم رضایت و حب) است و چون حب و رضایت از صفات ذات الهی است و تمامی وجود او کمال و محبت است، پس خشم و غضب جزو ذات او نیست. متعلق آنها نقص و عدم کمال است که خود منشأ آثار خاصی است. پس اگر گفته میشود که (غضب) به معنای عدم محبت است، به این لحاظ است که مربوط به عدم کمالی است که در مخلوقات پیدا میشود. همانگونه که معنای صفات سلبی این نیست که صفتی خارج از ذات برای او اثبات میکنیم، معنای غضب کردن الهی هم این است که نسبت به شیئی که کمال خود را از دست داده، رضایت و محبت ندارد و تمامی اینها حاکی از وحدت و کمال ذات اوست.
.
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.