طواف کعبه -فلسفه طواف
منبع : پرسمان دانشگاهیان ۱۴۰۳/۷/۱۲ 4 بازدید

0

با توجه به اینکه خدا همه جا هست و خانه خدا از سنگ است آیا این طواف کردن و چسبیدن به آن شرک و بت پرستی نیست؟ آخه اونجا که مثل امام زاده نیست که کسی توش باشه.

دلیل نامناسب بودن محتوا

جواب
0

پاسخ اجمالی بت پرستان، بتها را شریک خدا می دانستند و خود بتها را عبادت می نمودند؛ امّا هیچ مسلمانی کعبه را خدا یا شریک خدا نمی داند؛ بلکه چون خدا امر نموده که کعبه را طواف کنید، آن را طواف می کنند. لذا طواف کعبه، فرمانبرداری از خداست نه از کعبه. همان گونه که سجده نمودن، پرستش خداست نه زمین؛ و رکوع کردن، پرستش خداست نه پرستش خمیدگی کمر؛ و خواندن قرآن، شنیدن کلام خداست نه قرآن پرستی.کعبه یک سنگ نشانى است که ره گم نشود.- - ---حاجى احرام دگر بند ببین راه کجاست. طواف به عنوان یک رمز، آموزه ای است که به انسان می گوید باید در تمام زندگی خدا محور همان طور که جسم او به دنبال خانه گلی و سنگی می چرخد، دل او همراه با فرشتگان در عالم ملکوت طواف می کنند (مستفاد از روایاتی) همان طور که بدن خود را به تعب می اندازد و سعی انجام می دهد به خود تلقین می کند و در آنجا تمرین را شروع می کند که باید برای رسیدن به هدف صحیح سعی و تلاش جدی نماید تا خدا او را یاری کند.دور کعبه گردیدن، دور خدا گشتن است. به عاشقش مى گوید: حالا که از عشق من کلافه اى، مى خواهى مرا در آغوش بگیرى، من که جسم ندارم بیا کعبه را بغل کن. اگر مى خواهى با من دست دهى و دست هایمان را در هم بفشاریم، بیا حجرالاسود را لمس کن.بیا دور کعبه بگرد؛ تا دور من گشته باشى .پاسخ تفصیلیطواف کعبه و دور آن گشتن حکمت های دارد که به برخی از آن اشاره می شود:الف)روح عبادات تعبد است، چون خداوند فرموده ما انجام می دهیم. . اگر تعبد در عبادات لحاظ نشود مسائل مهم تر از مورد سؤال قابل فهم نخواهد بود. اصلا طواف به دور یک خانه سیمانی یا گلی برای چه؟ استلام یک سنگ سیاه چه معنی دارد؟ چرا نماز صبح 2 رکعت و چراهای دیگر ؟؟ البته راز معنوی بسیاری عبادات بر انجام دهندگان آنها پوشیده نیست نماز ذکرهایی دارد که معنای آن روشن است و رکوع و سجودی که تعظیم را تفهیم می کند و تشهدی که همراه با اعتراف به وحدانیت حق و رسالت رسول اکرم(ص) است روزه پرهیز از غذا خوردن است. تأثیر آن در هم دلی و هم دردی و هماهنگی با مستمندان و یادآوری فشار گرسنگی و تشنگی بعد از مرگ، مشهود است. لکن پی بردن به راز مناسک حج، دشوار است و اسرار بسیاری از آنها با عقل بشری قابل تبیین نیست از این رو تعبد در حج بیش از سایر دستورهای دینی است چنان که از رسول خدا(ص) نقل شده است که به هنگام لبیک گفتن به خدا عرض کرد: خدایا من با رقیت و عبودیت محض لبیک می گویم و مناسک حج را انجام می دهم.اما چون خدا حکیم است حتما حکمتی در این کار است واصولا خود تعبد و پرورش روحیه بندگی در انسان یکی از مهمترین حکمت های عبادات استب) کعبه نمادی توحیدو حقیقتمکه نمادى از برکات الهى، هدایت بشرو محل اجتماع، براى عبودیت حضرت حق تلقى شده است. خداوند متعال با افاضه خیر فراوان دنیوى بر این مکان که قبل از آن خشک و لم یزرع بود، رزاقیت خود را به عرصه نمایش درآورد، و با ارائه این حقیقت که آنجا محلى است براى وصول به مقام قرب الهى، چگونگى سلوک بندگى را براى هدایت جهانیان به تصویر کشید. چنان که با مقرر فرمودن یک سلسله اعمال تشریعى در ایام خاص کیفیت سیر عبودى را به انسان ها خاطرنشان مى سازد که آدمى باید از نفس خود هجرت کرده و با پاک سازى خود از هرگونه آلودگى، تعلق، رنگ و هیئت غیرخدایى و با اخلاص، اقبال و توبه خاص به مقام قرب ربوبى باریابد. ما کعبه را نمى پرستیم، بلکه همان طور که گفته مى شود تمام مساجد خانه ى خدا هستند، مسجدالحرام و کعبه نیز داراى این عنوان مى باشد. هدف مطیع فرمان او بودن است و بسیارى از اماکن و اعمال عبادى نمادى جهت زنده نگهداشتن این هدف اصلى است. کعبه معبود هیچ کس نیست. همه کسانی که رو به کعبه نماز می خوانند یا گرد آن طواف می کنند خدا را می پرستند، نه کعبه را.وجود یک پایگاه عبادتى مانند کعبه و لزوم توجه به آن در حال نماز، هیچ گونه تلازمى با جسمانیت خداوند ندارد؛ چنان که زمان معین نماز، مستلزم زمان مندى خداوند نیست و عربى بودن نماز، به معناى عرب بودن خدا نمى باشد. کعبه زمینى و جسمانى، نمادى از توجه به کعبه حقیقى است که مرتبه اى فراتر از عوالم جسمانى دارد. آیة الله حسن زاده آملى در این باره مى نویسد: «[در نماز ]توجه به کعبه حقیقى مى نمایى که عبارت از دل است که در عالم بدن انسان به منزله «کعبه» است، و به منزله «بیت المعمور» است در آسمان چهارم، و به منزله عرش است( هزار و یک نکته، ص 100، نکته 103؛ ق: دیلمى، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، ص 62 ) ب) امتحان بندگان در خطبه معروف قاصعه از نهج البلاغهمى خوانیم:« ا لا ترون ان اللَّه سبحانه اختبر الاولین من لدن آدم صلوات اللَّه علیه الى الاخرین من هذا العالم باحجار ...، فجعلها بیته الحرام ...، ثم امر آدم و ولده یثنوا اعطافهم نحوه ...»« آیا نمى بینید که خداوند مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسیله قطعات سنگى ... امتحان کرده است، و آن را خانه محترم خود قرار داده، سپس به آدم و فرزندانش دستور داد که به گرد آن طواف کنند.»ازسخن حضرت علی علیه السلام استفاده می کنیم که این « مشتی سنگ» وسیلة امتحان الهی بوده است ، حج واحکام واعمال آن نشان دهندة میزان اخلاص ، تواضع،تعبد و بندگی انسان نسبت به معبود وخالقش می باشد.از آیات مختلف قرآن و احادیث و تواریخ اسلامى به خوبى استفاده مى شود که خانه کعبه پیش از ابراهیم، حتى از زمان آدم بر پا شده بود، در آیه 37 سوره ابراهیم از قول این پیامبر بزرگ مى خوانیم:« رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» « پروردگارا! بعضى از فرزندانم را در این سرزمین خشک و سوزان در کنار خانه تو سکونت دادم.»این آیه گواهى مى دهد موقعى که ابراهیم با فرزند شیرخوارش اسماعیل و همسرش به سرزمین مکه آمدند اثرى از خانه کعبه وجود داشته است.در آیه 96 سوره آل عمران نیز مى خوانیم:« إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً» « نخستین خانه اى که به منظور پرستش خداوند براى مردم ساخته شد در سرزمین مکه بود»،مسلم است که پرستش خداوند و ساختن مرکز عبادت از زمان ابراهیم آغاز نگردیده بلکه قبلا و حتى از زمان آدم ع بوده است.اتفاقا تعبیرى که در نخستین آیه مورد بحث به چشم مى خورد نیز همین معنى را مى رساند آنجا که مى گوید:« بیاد آورید هنگامى را که ابراهیم و اسماعیل پایه هاى خانه (کعبه) را بالا مى بردند، و مى گفتند: پروردگارا! از ما بپذیر تو شنوا و دانایى» « وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»این تعبیر مى رساندکه شالوده های خانه کعبه وجود داشته و ابراهیم واسماعیل پایه ها را بالا بردند. کوتاه سخن اینکه: آیات قرآن و روایات این تاریخچه معروف را تایید مى کند که خانه کعبه نخست به دست آدم ساخته شد، سپس در طوفان نوح فرو ریخت، و بعد به دست ابراهیم و فرزندش اسماعیل تجدید بنا گردید.ج) طواف حرکت به سوی کمال هفت بار گشتن به دور خانه خدا (کعبه) با لباسی ساده و دلی پاک، آن هم در حالی که قلب انسان در نزدیک ترین مکان ممکن نسبت به کعبه قرار دارد، لحظه روحانی دیگری است که در آن وقت انسان متوجه می گردد که تعلقات او به موهومات و مادیات باعث و علت پس مانی های او از کاروان انسانیت است و تا لحظه ای که پر و بال وى بسته است توان پرواز به سوی معبود برایش متصور نیست.طواف یا رمی جمرات یا سعی اصلا جزئی از برنامه هدایت بخش انسان به سمت کمال است. حج بدون توجه به اسرار، عبادت بی روح است که بر حسب تعبد مجزی است ولی اثری عمیق در زندگی انسان ندارد.پس فلسفه مهم طواف وسایر مناسک حج تقویت روحیه بندگی، حرکت به سوی کمال، تمرین اخلاص و جمع شدن مسلمانان گرد یکدیگر در یک کنگره عظیم بین المللی است تا شاید مشکلات فردی و اجتماعی جهان اسلام مورد توجه قرار گیرد.

دلیل نامناسب بودن محتوا

پاسخ شما برای پاسخ به این سوال باید وارد حساب‌کاربری خود شوید.
سوال خود را بپرسید

سوالات مشابه

موردی یافت نشد!

پرسش ‌های مرتبط

    بنر تبلیغاتی شما
    بنر تبلیغاتی شما

    تمامی حقوق این وبسایت متعلق به موسسه هوش مصنوعی و تمدن اسلامی (همتا) است.