آیا این روایت وجود دارد که در وادی قیامت خداوند میفرماید: (ای بندگان! اگر میخواهید مرا ببینید به آنجا نگاه کنید. مردم مشاهده میکنند که منبری برقرار است و امام حسین(ع) بر فراز آن قرار گرفتهاند؟).
نوعی تواتر معنوی در روایات اسلامی وجود دارد که منبرهایی از نور در قیامت برپاخواهد شد و در پارهای از این احادیث، نام فرد یا افرادی برده شده است که بر روی این منابر نشسته و حتی در آنجا با مردم سخن میگویند که در ذیل به تعدادی از این روایات اشاره میشود: 1. پیامبر اسلام(ص): «قرآن، بزرگ کتابهای آسمانی است، ماه رمضان بزرگ ماهها، شب قدر بزرگ شبها، فردوس بزرگ بهشتها، کعبه بزرگ بقعهها، جبرئیل بزرگ فرشتگان ... زمانی که قیامت شود؛ برای ابراهیم(ع) منبری در سمت راست عرش الهی قرار میدهند و منبر مرا در بالای عرش میگذارند. سپس کرسی بزرگی که نور آن درخشنده است، در میان دو منبر قرار میدهند. ابراهیم بر روی منبر خود قرار میگیرد و من بر منبر خود و برادرم علی(ع) بر آن کرسی مینشیند و من حبیبی بهتر از این در میان دو خلیل ندیدهام».[1] روایات دیگری نیز بر منبر داشتن حضرت ابراهیم در روز قیامت دلالت دارد.[2] 2. امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اسلام(ص): «زمانی که قیامت شود؛ خداوند برای انبیاء و اولیای الهی منبرهایی قرار میدهد؛ در آن روز منبر من از منبر همه پیامبران بالاتر خواهد بود. پس خدای متعال خواهد میفرماید: ای محمّد! برخیز و سخنرانی کن، من در آن روز خطبهای ایراد خواهم نمود ... سپس منبرهایی از نور برای جانشینان پیامبران نصب خواهد شد که منبر جانشین من علی بن ابیطالب در وسط آنها و بالاتر از همه خواهد بود، آنگاه خداوند میفرماید: ای علی! خطبهای بخوان، و علی(ع) خطبهای ایراد خواهد نمود... . سپس منبرهایی از نور برای فرزندان پیامبران برپا خواهند کرد پس دو منبر برای حسن و حسین برپا میشود و سپس به آنها گفته میشود که برخیزند و خطبهای ایراد نمایند و از آن دو خطبهای صادر میشود».[3] روایات دیگری نیز بر وجود منبر برای امام علی(ع)[4] و دیگر پیامبران[5] در قیامت، وجود دارند. 3. پیامبر اسلام(ص): «روز قیامت، عرش پروردگار را به هر زینتی زیور کنند و دو منبر نور آورند ... و یکی را بر راست عرش قرار میدهند و یکی را بر چپ عرش و حسن(ع) و حسین(ع) را بیاورند و حسن بر یکی و حسین بر دیگری مینشیند. خداوند عرش خود را به آنها میآراید چنانچه زن، خود را به دو گوشواره زیور میبندد».[6] 4. امام صادق(ع): «آنها که در راه خدا با همدیگر دوستی کنند. روز قیامت بر فراز منبرهائی از نور هستند، نور چهرهشان و نور منبرهاشان به هر چیزی میتابد و بدان شناخته شوند و گویند: اینانند که در راه خدا همدیگر را دوست داشتند».[7] موارد یادشده و نیز روایات دیگری بر وجود منبر در قیامت دلالت دارند. اما در اینکه این منبرها چه میتواند باشد؛ چند احتمال وجود دارد؛ مانند اینکه روایات بر همان معنای ظاهری خود باشند و در واقع منبرهای درخشانی در قیامت قرار دارد. یا اینکه مراد از این منبر، یک بلندی باشد که از آن تعبیر به منبر شده است. در عین حال میتوان چنین احتمال داد که منظور از این منبرها به خصوص با تعبیر «از نور بودن» و حتی وجود پلههایی که برای آن ذکر شده است، مراتب وجودی میان خالق و مخلوق باشد و مراد از نزدیکشدن برخی از این انسانها به مراتب بالا، نزدیک شدن به مقام معرفت خداوند است و زمانی که میگوید؛ پیامبر اسلام منبرش از همه منبرها بالاتر است، یعنی مقامش از همه بالاتر است و سایر پیامبران از جهت مرتبه و درجه، از رسول الله پایینتر هستند و هر کدام در یک منبر که اشاره به مقام آن پیامبر دارد؛ قرار گرفتهاند. [1] . کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، محقق، مصحح، نعمه، عبد الله، ج 2، ص 237، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410ق. [2] . مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار(ع)، ج 1، ص 223، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق. [3] . فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات، تحقیق، محمودی، محمد کاظم، ص 298، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1410ق. [4] . ثقفی، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال، الغارات او الاستنفار و الغارات، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ص 61، تهران، انجمن آثار ملی، چاپ اول، 1395ق؛ طبری آملی کبیر، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی امامه علی بن ابیطالب(ع)، محقق، مصحح، محمودی، احمد، ص 634، قم، کوشانپور، چاپ اول، 1415ق. [5] . شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 355، قم، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق. [6] . شیخ صدوق، الامالی، ص 112، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق؛ دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب الی الصواب، ج 2، ص 295، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق. [7] . عده ای از علماء، الاصول السته عشر، محقق، مصحح، محمودی، ضیاء الدین، جلیلی، نعمت الله، غلامعلی، مهدی، ص 223، قم، مؤسسه دار الحدیث الثقافیه، چاپ اول، 1423ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 125، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.