بدون عنوان
منبع : راسخون ۱۴۰۳/۷/۹ 7 بازدید

0

منظور از تسلیم شدن در برابر خدا چیست؟

دلیل نامناسب بودن محتوا

جواب
0

تسلیم یکی از حالات سالک است که پس از وصول به او دست می دهد و این حالت عبارت است از استقبال قضا و تسلیم به مقدرات الهی و بنا به گفته خواجه عبدالله انصاری : «تسلیم، خویشتن به حق سپردن است». (1)در واقع در این مرتبه سالک همه هستی خود را ـ با تمامی ابعاد اعتقادی و عملی اش ـ به خدا سپرده و تسلیم محض اوامر و افعال او است. خواجه عبدالله تسلیم را سه قسم می داند: «یکی تسلیم توحید است و دیگر تسلیم اقسام است و سیم تسلیم تعظیم است. تسلیم توحید سه چیز است: خدای را نادیده بشناختن و نادر یافتن را پذیرفتن و بی معاوضه چیزی پرستیدن. تسلیم اقسام سه چیز است: بر وکیل وی اعتماد کردن و به ظن نیکو حکم پذیرفتن و کوشش در حفظ نفس بگذاشتن. تسلیم تعظیم سه چیز است: سعی خویش را در هدایت وی کم دیدن و جهد خود در معنویت وی کم دیدن و نشان خود در فضل وی کم دیدن (2)امام چهارم (علیه السلام) می فرماید: «به بیماری سختی دچار شدم. پدرم حسین بن علی (علیه السلام) به من فرمود: چه میل داری؟ عرض کردم: میل دارم نسبت به خود برای حضرت حق تعیین تکلیف نکنم؛ او آنچه به نفع من است از باب لطف و مهرش تدبیر می کند. من علاقه دارم در پیشگاه حضرتش تسلیم محض باشم. پدرم فرمود: آفرین! با ابراهیم خلیل هماهنگ شدی؛ به هنگامی که می خواستند او را در آتش بیندازند، جبرئیل به او گفت: چه حاجتی داری؟ پاسخ داد: برای حق تعیین تکلیف نمی کنم؛ او مرا کفایت می فرماید که بهترین وکیل من در تمام شئون حیات است» . (3)عار نبود شیر را از سلسله نیست ما را از قضای حق گلهشیر را بر گردن ار زنجیر بود برهمه زنجیر سازان میر بود (4)گفتنی است تسلیم ، هم با توکل فرق دارد و هم با رضا، در مقام توکل سالک کاری را می طلبد ؛ ولی چون خودش قادر نیست آن کار را به خوبی انجام دهد، وکیل می گیرد تا به سودا و کارهای وی را انجام دهد و چون هیچ کس بهتر از خدا کار را نمی داند و نمی تواند انجام دهد، بهتر از همه آن است که خداوند را وکیل قرار دهد و بر او توکل کند.مقام رضا از مقام توکل بالاتر است؛ زیرا در مقام توکل انسان خواسته خویش را اصل قرار می دهد ؛ ولی از خدا می خواهد بر اساس خواسته او کار کند؛ اما در مقام رضا خواسته خدا اصل و خواسته سالک فرع است.در مقام تسلیم سالک اصلا از خود خواسته ای ندارد و به خدا عرض می کند: «حکم آنچه تو اندیشی، لطف آنچه تو فرمایی»؛ نه اینکه بگوید «پسندم آنچه را جانان پسندد». اصلا در اینجا خواستن و خوشایند و بد آمدنی در خصوص سالک مطرح نیست؛ بلکه هر چه هست، خواسته او و خوشایند و بر آمدن او است. (5)نیست کس را از توکل خوب تر چیست از تسلیم خود محبوب تر (6)پی نوشتها:1- رساله صد میدان، ص 62؛ منازل السائرین، ص 36-37.2- همان.3- دیار عاشقان، ج 1، ص 50.4- مثنوی معنوی، دفتر 1، ابیات 3160-3161.5- مراحل اخلاق در قرآن (تفسیر موضوعی ، ج 11) ، ص 383-384.6- مثنوی معنوی، دفتر 1، بیت 916.

۳۱ شهریور ۱۴۰۲ راسخون مرجع نامشخص

دلیل نامناسب بودن محتوا

پاسخ شما برای پاسخ به این سوال باید وارد حساب‌کاربری خود شوید.
سوال خود را بپرسید

سوالات مشابه

موردی یافت نشد!

پرسش ‌های مرتبط

    بنر تبلیغاتی شما
    بنر تبلیغاتی شما

    تمامی حقوق این وبسایت متعلق به موسسه هوش مصنوعی و تمدن اسلامی (همتا) است.