نقص ایمان زنان -نهج البلاغه، خطبه ۸۰
منبع : پرسمان دانشگاهیان ۱۴۰۳/۷/۱۲ 7 بازدید

0

آیا زنان به خاطر عادات ماهیانه ناقص الدین هستند؟

دلیل نامناسب بودن محتوا

جواب
0

شبهه ­ی نقص ایمان زنان دریکی از فقرات خطبه نهج البلاغه به نقص ایمان زنان اشاره شده و علت آن محرومیت آنان از نماز و روزه در ایام حیض بیان شده است: «اما نقصان ایمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصیام فی ایام حیضهن»؛ اما نقصان ایمان زنان در این است که در ایام عادت زنانگی، نماز و روزه را ترک می کنند. در بیان نقصان ایمان زنان باید چند نکته را به خاطر داشته باشیم: 1- فهم این فقرات بدون فهم دیدگاة قرآن کریم درمورد زنان میسر نیست. در برخی از آیات قرآن کریم به ایمان و عمل صالح زنان پا به پای مردان اشاره شده و به نتایج یک سان آن مثل رسیدن به حیات طیبه، ورود به بهشت و بهره مندی از نعمات بهشت و... تصریح شده است و خود این حقیقت نشان می دهد که ظاهر این فقره با این عمومیت و کلیت خود مراد نیست و باید تأویل و توجیهی غیر از ظاهر خود داشته باشد. دلیلش این است که: اولاً ایمان، به معنی تصدیق جازم مطابق با واقع، از کیفیات و عوارض نفسانی بوده و فقط شدت و ضعف می پذیرد نه تقسیم و تجزیة کمّی؛ ثانیاً اعمال صالحه از قبیل نماز و روزه از شرایط و آثار خارجی ایمان هستند نه از اجزاء آن[نک : همایونی، علویه، زن مظهر خلاقیت الله چاپ اول، دفتر انتشارات اسلامی، 1377 ش. ص 231-232 ]. از این رو استناد معنای ظاهری نقص به ایمان، استناد درستی به نظر نمی رسد. ثانیاً بر فرض که مراد از نقص ، نقص کیفی باشد نه کمّی ، در این صورت ممکن است درجات ایمان کسی به خاطر عدم انجام واجبات دچار ضعف و نقص کیفی بشود، البته آن هم در صورتی که ترک واجبات و کارهای شایسته ، مستند به اختیار و خواست خود شخص باشد، اما بحث ما در مورد ترک نماز و روزة زنان در ایام قاعدة زنانگی است که این ترک مستند به اختیار خود شخص نیست بلکه یک تکلیف واجب الهی بوده و خداوند آن را از باب لطف و تخفیف بر زنان، واجب ساخته است. بسیار روشن است ، ترک عبادتی که از جانب خداوند و از باب تکلیف خواسته شده باشد، نه تنها عیب و نقص برای شخص به حساب نمی­آید ، بلکه نوعی اطاعت و امتثال از دستور الهی به حساب می آید و امتثال دستورترک نماز در ایام عادت مثل خواندن نماز در غیر ایام عادت، باید موجب کمال و تقویت ایمان باشد. 2- برفرض که این ترک نماز و روزه در ایام قاعدة زنانگی امتثال و موجب کمال به حساب نیاید و عبادت آنان از نظر کمّی مورد محاسبه قرار گیرد در این صورت نیز اگر انجام عبادت نماز و روزة زنان را با توجه به زود تر فرارسیدن سن تکلیف آنان در نظر بگیریم، باز این نقص جبران شده و از نظر کمّی نیز عبادت آنان به اندازة عبادت مردان می رسد. توضیح اینکه دختران به فتوای مشهور بعد از پایان نه سالگی یعنی شش سال زود تر ازپسران مکلف به انجام نماز می گردند در این مدت 2190 روز تکلیف شان را بیش از پسران انجام می دهند، اکنون باید محاسبه کنیم که آنها در طول عمر شان به خاطر عادت ماهیانه شان چه قدر از نماز محروم می شوند و آیا این محرومیت از عبادت در مقایسه با عبادت مردان موجب نقص ایمان زنان شده می تواند یا نه؟ با توجه به زود تر مکلف شدن دختران نسبت به پسران و با توجه به اینکه زنان غیر سیده بنا بر مشهور از سن پنجاه سالگی یائسه شده و دیگر عادت ماهانه ندارند، از نظر کمّی نیز اگر عبادت زنان بیش از مردان نباشد کمتر از آنان نخواهد بود، زیرا زنان معمولاً دیر تر از سن تکلیف عادت و زود تر از پنجاه سالگی یائسه می شوند، اگر آغاز حیض را از حدود دوازده سالگی و پایان آن را از سن 49 سالگی در نظر بگیریم، هر زنی تقریباً 37 سال به حیض مبتلا می شود و اگر میانگین ایام حیض بین سه و ده روز را شش روز در نظر بگیریم آنها هر سال 72 روز و در مدت 37 سال حدود 2664 روز عادت می شوند و در واقع حدود هفت و نیم سال به خاطر قاعدة زنانگی از نماز محروم می شوند و اگر تنها ایام حاملگی حد اقل دو فرزند به مدت 18 ماه دوران حمل را از آن کسر کنیم که در آن دوران عبادت شان را انجام می دهند، با جمع شش سال عبادت قبلی، جمعاً محرومیت هفت و نیم ساله یا همان 2664 روزة شان جبران شده و حدود دو ماه نیز اضافه می­آورند، چه رسد به دوران بارداری بیش از دو اولاد یا دوران شیردهی فرزندان شان که معمولاً در آن روزها نیز عادت نمی شوند یا خیلی کم عادت می شوند و با این حساب می بینیم که زنان در عبادت شان از نظر کمّی نیز نه تنها چیزی کم از مردان ندارند تا به خاطر آن ایمان شان ضعف پیدا کند که بیش از مردان نیز توفیق عبادت پیدا می کنند. 3-مشکل عمده در این فقرة کلام امام، ترک نماز و روزه در ایام حیض است از آنجائیکه روزه و بقیه اعمال واجب مثل حج و امثال آن بعد از رفع عذر، قضا می شوند، مشکل تنها در خصوص نماز باقی می ماند که قضایش واجب نیست و در این خصوص روایاتی داریم که فقهاء بر اساس آن فتوا داده اند که اگر زن برای نماز وضو بگیرد و در مصلای خود رو به قبله بنشیند و به مقدار نماز، ذکر بگوید ثواب نماز را می برد.[امام خمینی‹ر. ه›، تحریر الوسیلة،ج 1، القول فی احکام الحائض، مسأله 6] همان گونه که اگر مسافری پس از خواندن دو رکعت واجب ، سی یا چهل بار تسبیحات اربعه را تکرار کند، جبران آن دو رکعت ساقط شده را می نماید[نک : جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ص 379 ]. با توجه به نکات فوق ، معلوم می شود که ظاهر کلام امام نمی تواند مراد اصلی باشد و از طریق ترک نماز و روزه زنان در ایام عادت نمی توان به ضعف ایمان آنان استدلال نمود. ممکن است گفته شود که زن نه تنها از عبادات در ایام حیض محروم است که از بسیاری از مزایای اعمال مذهبی دیگر مانند شرکت در نماز جماعت و جمعه، تشییع جنازه ، جهاد و... نیز محروم است. جوابش این است که اگر گفته شده نماز جمعه بر زن نیست یعنی واجب نیست و زن ملزم نیست که حتما درآن حضور پیدا کند نه به این معنا که زن حق شرکت در نماز جمعه را نداشته باشد و یا اگر این رنج را تحمل کرد و در نماز جمعه حضور یافت، نمازش مقبول نباشد یا کفایت از نماز ظهرش نکند یا فاقد فضیلت نماز جمعه باشد. این یک رخصتی است که خداوند در حق زنان تخفیف قایل شده است نه عزیمت که مثل ترک عبادت در ایام حیض از آنها به صورت لزوم خواسته شده باشد . در باره نماز جماعت هم همین طور است. [نک:همان ص 384-382.] در مورد رفع جهاد و شرکت در میدان نبرد های ابتدایی، باز این یک تخفیفی است که در اسلام به زنان داده شده است و در عوض آن جهاد زن را خوب شوهرداری قرار داده است، چنانچه از امام علی(ع) و امام کاظم (ع) نقل شده است که :«جهادالمرأة حسن التبعل»[صدوق، الخصال، ص 620، ح 10؛ الکافی،ج5، ص 507 ]بنابراین، این که چرا زنان در ایام عادت ماهانه، حق نماز خواندن، روزه گرفتن، حضور در مساجد یا زیارت حرم امامان و ... را ندارند؟ و دلیل این محدودیت ها چیست و آیا بدین ترتیب زنان از کسب فضایل و مقامات معنوی محروم نمی شوند؟ میتوان گفت:1. تقرب به خداوند متعال سرچشمه سایر فضایل و کمالات انسانی است:در تعالی و رشد آدمی خلوص نیت و قرب الهی نقش اصلی دارد و چه بسا با یک عمل کوچک اما به انگیزه رسیدن به جوار الهی، بیش از سال ها عبادت رشد و بالندگی و شکوه حاصل شود، راه وصول و تقرب به خداوند در عبودیت و بندگی و اطاعت اوامر الهی است و گرنه ابلیس نیز حاضر بود تا پایان حیات دنیوی خدا را عبادت نماید ولی مطرود گردید زیرا خداوند از او اطاعت امر الهی را (در سجده بر آدم) می خواست نه عبادت او را و از همین رو فقها فرموده اند: «عبادت و شرایط آنها توقیفی و تعبدی یعنی تنها از سوی خداوند است، و خداوند بهتر از هر کس می داند راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه می توان به او نزدیک شد، و لذا اگر تخفیفی در تکالیف دینی قائل شد، چیزی را شرط قرار داد و یا از چیزی نهی فرمود، بر اساس مصالح و اصولی است که بسیاری از آن ها فراتر از توان درک عقلی بشری است، اما آن چه که به طور مسلم ارزش آفرین و منبع برای کسب سایر فضایل انسانی است، اطاعت از اوامر خداوند می باشد، بنابراین اگر زنان در این ایام نماز و روزه به جای نمی آورند و یا حق حضور در مساجد و اماکن مقدسه را ندارند، به دلیل اطاعت امر الهی عمل به وظیفه کرده است و لذا نمی توان گفت از کسب فضایل محروم شده است این درست مانند دو مرد یا دو گروه از مردانی را می ماند که وظایفی متفاوت دارند، یکی به روزه داری، شرکت در جهاد، پرداخت زکات و انفاق به محرومین موظف است و دیگری به دلیل بیماری و ناداری از آن معاف می باشد، آیا می توان گفت که گروه دوم از دست یابی به کمال معنوی محروم اند؟البته کسانی که مکلف به تکالیف بوده اند، در صورت انجام وظیفه، فضیلت بیشتری را اکتساب کرده، مقرب تر خواهند بود. اما باید توجه داشت که گرچه زنان در این موارد به عنوان تخفیف و تسهیل بر بندگان از یک عبادت و آثار ناشی از آن محروم می شوند اما راه های جایگزین وجود دارد، از جمله گشودن سجاده نماز هنگام نماز و ذکر خدا را گفتن موجب رفع این کاستی می گردد. چنان که استماع سخنان خوب اختصاصی به اماکن مذهبی ندارد، راه های دیگری برای «جایگزین» آن وجود دارد. علاوه بر آن که باید مساجد را طوری بسازندکه امکان حضور بانوان معذور نیز فراهم آید به این که قسمتی از فضای مسجد را بدون نیت مسجد بنا کنند.2. هر چند در ایامی از ماه زن ها نماز و روزه به جای نمی آورند و حق حضور در مساجد و مشاهد مشرفه را ندارند، ولی شش سال زودتر از پسران به تکلیف می رسند و به انجام آیین های دینی مکلف می شوند و در ایام بارداری و بخشی از زمان شیردهی و پس از یائسگی به طور طبیعی عادت ماهانه ندارند، همانند مردان نماز خوانده و روزه می گیرد و از حضور در مساجد و اجتماعات بهره مند می شوند، بنابراین میزان عبادات زنان و مردان و حضور آنها در مساجد و اماکن مقدسه، چندان تفاوتی با یکدیگر ندارد. از سوی دیگر خونریزی ماهانه زنان زمینه ساز بارداری و مادر شدن آنان است،‌ که به واسطه بارداری، زایمان و شیردهی، زنان از ارزش و مقام والای برخوردار می گردند، پیامبر(ص) در روایتی فرمودند: «اجر زنان باردار چون مجاهد فی سبیل الله است. زایمان زنان موجب آمرزش گناهان آنان می گردد و شیردهی بانوان ثواب آزاد کردن مکرر بنده در راه خدا را دارد.»(6)3. امتنان و تسهیل برای زنانهمان گونه که ذکر شد خونریزی ماهیانه زن یک نوع حرج و زحمت است و به دلیل پدید آمدن همین وضعیت روانی خاص، زن نمی تواند در حال نماز توجه دقیق و آرامش و طمانینه و طهارت لازم را داشته باشد، در حالی که نماز گفتگوی بنده و راز و نیاز او با خدا است که باید در نهایت دقت و آرامش و طهارت انجام گردد، و بر همین اساس است که از نظر بینش اسلام زن آزاد است که به وسیله ذکر و دعا رابطه اش را با خداوند حفظ کند و هنگام وقت نماز، ‌خود را پاکیزه نموده، وضو گرفته رو به قبله بنشینند و به دعا و مناجات با خداوند بپردازند، به این ترتیب کاستی ارتباط معنوی با خداوند در این ایام جبران می گردد(7).شبیه این جبران عبادت در توصیه پیامبر(ص) در ارتباط با روزه ماه رجب نیز وجود دارد،‌به این ترتیب که ابوسعید خدری گوید به پیامبر(ص) گفتم:‌ «اگر کسی به جهت بیماری و یا ضعف و یا زنی به واسطه حیض نتوانست روزه مستحبی ماه رجب به جا آورد چگونه می تواند اجر و ثواب روزه این ماه را به دست آورد؟ پیامبر(ص) فرمودند: به ازاء هر روز به فقیری صدقه دهد، به خدا قسم که اگر چنین کند به تمام ثوابی که برای روزه دار ماه رجب گفته ام می رسد و چه بسا بیش از آن مستوجب ثواب گردد»(8).4. این گونه هم نیست که زن در حال حیض به طور کلی از حق حضور در مساجد و یا حرم امامان(ع) ممنوع باشد، زیرا زن می تواند از مساجد به جز مسجد الحرام در مکه و مسجد النبی(ص) در مدینه عبور نماید، به این صورت که از یک در مسجد داخل شود و از در دیگر خارج و حتی می تواند هنگام ضرورت و انجام کارهای اساسی، مانند رأی دادن و مشارکت سیاسی در تعیین سرنوشت که از مهمترین حقوق اساسی می باشد، به مدت طولانی در مسجد توقف نماید.(9)و همچنین در صحن و رواق مشاهد مشرفه -به دلیل این که جزء مشهد شمرده نمی شود- توقف و ماندن زن در حال حیض جایز است.(10)افزون بر این ها، عادات ماهانه زن مانع از درک بهره های معنوی شب قدر، عرفه و ... -که عبادت در آنها ثواب فراوانی دارد- نمی گردد، زیرا آن چه در این موقعیت ها و ایام اهمیت دارد،‌ ارتباط و راز و نیاز با خداست؛ زن نیز می تواند به مناجات با خدا بپردازد، علیرغم این که عبادت به نماز و روزه و حضور در مساجد منحصر نبوده، بلکه پاداش مذاکره و بحث علمی در شب قدر از هر عباتی بالاتر است.(11)عصاره نوشتار یاد شده را می توان به ترتیب ذیل جمع بندی کرد:1. داشتن عادت ماهیانه یکی از ویژگی های جسمانی زن و زمینه برای باروری است،‌ که در این ایام وضعیت روانی خاص (بیماری تن) برای او پدید می آید، که از منظر بینش اسلام غیر از عمل جنسی به خاطر ضررهای بهداشتی، تربیتی، اخلاقی و ... سایر معاشرت و نشست و برخواست ها با او منعی نداشته، ضرر و زیانی بر فرد و جامعه وارد نمی شود و به دلیل همین وضعیت روحی، کسالت و اختلال مزاج از نماز و روزه و حضور در مساجد و مشاهد مشرفه و جمعه و جماعات معاف می گردد.2. ترک نماز و روزه و عدم حضور در مساجد و حرم امامان(ع) در ایام حیض برای زنان یک وظیفه و اطاعت از فرمان الهی است، نه عصیان و گناه، و چون اطاعت از دستورات خداوند و عمل به وظایف و تکالیف منبع تمامی کمالات و فضیلت ها و جوهره بندگی است، زنان از کسب فضایل محروم نمی گردند و از سوی دیگر می توانند با دعا و راز و نیاز و مباحثه علمی و تفکر در آفرینش، رابطه خود را با خداوند حفظ نموده و احیانا کاستی های معنوی خود را جبران نمایند.3. با توجه به این که زنان شش سال زودتر از پسران قابلیت و ظرفیت انجام تکالیف را پیدا می کنند و در ایام بارداری و بخشی از زمان شیردهی و پس از یائسگی عادت ماهانه ندارند، میزان عبادات زنان و مردان، حضور آنها در مساجد و مشاهد مشرفه و تحصیل ارزش ها چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند. 4. زنان می توانند در ایام حیض برای طلب حوایج و شنیدن سخنرانی و ... در صحن و رواق مشاهد مشرفه و مساجد حضور پیدا کنند و حتی بر اساس فتوای امام رضوان الله علیه، می توانند برای دادن رأی مدت طولانی در مسجد باقی بمانند.برای توضیح بیشتر ر.ک:- جستاری در هستی شناسی زن، اسدالله جمشیدی و ... ، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382.- زن در آیینه جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی.پی نوشت ها:1. تورات، سفرلاویان، از جمله نوزدهم تا بیست و نهم.2. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج 2، ص 91.3. مرتضی مطهری، مجموعه آثار 19، مسأله حجاب، صص 418 و 419.4. بقره، آیه 222.5. مرتضی مطهری، مجموعه آثار 19، مسأله حجاب، ص 419.6. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 100، ص 253.7. همان، ج 78، ص 120.8. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 94، ص 31.9. روح الله الموسوی الخمینی، رساله نوین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1371، چاپ شانزدهم، ج 1، ص 113.10. سید محمد سعید حکیم، گفتگوهای فقهی، قم: دفتر معظم له، ص 63.11. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 1، ص 203. [1]

دلیل نامناسب بودن محتوا

پاسخ شما برای پاسخ به این سوال باید وارد حساب‌کاربری خود شوید.
سوال خود را بپرسید

سوالات مشابه

موردی یافت نشد!

پرسش ‌های مرتبط

    بنر تبلیغاتی شما
    بنر تبلیغاتی شما

    تمامی حقوق این وبسایت متعلق به موسسه هوش مصنوعی و تمدن اسلامی (همتا) است.