تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
در ابتدا لازم است یادآوری شود که در معنی و تفسیر قرآن باید قرائن موجود همچون آیات دیگر، روایاتی که از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ به عنوان مفسران اصلی قرآن به ما رسیده است، و همچنین قرائن عقلی را باید در نظر گرفت آنگاه نتیجه گرفت، و به هیچ وجه حق نداریم ولو این که مطلب کوچکی باشد را بر آیات قرآن تحمیل کنیم، چون این عمل تفسیر به رأی شمرده میشود، که عقاب و عذاب سختی در پی دارد.[1]فرق فطرت و فاطر و فاطمه: فطرت و فاطر، از مادة «فطر» است که در اصل به معنای شکافتن طولی است، ولی کاربرد فطرت در قرآن، همان خلقت و ایجاد نمودن، و ابداع است، و فاطر یعنی خالق و ایجاد کننده[2] و فاطم و فاطمه از ریشه «فطم» به معنای از شیر گرفتن نوزاد، و جدا، و قطع شدن آمده،[3] و فاطمه را بدان جهت فاطمه گویند که از شر و بدیها فاصله دارد، و یا به این خاطر که او و شیعیانش از آتش جهنم بدورند و... .[4] از بیان فوق بدست آمد، که فاطمه با فاطر و یا فطرت ربط لغوی ندارند، و بر ربط غیرلغوی هم دلیلی در ذیل آیهی مذکور نیافتیم، هرچند در ذیل برخی آیاتی دیگر روایاتی وارد شده که بعداً بیان میشود. اما معنای آیة مورد پرسش: آنچه از روایات به دست میآید، دو معنی در بین آن معروفتر و مشهورتر است، که به برخی روایات در این زمینه اشاره میشود.الف: فطرت توحیدی: عدهی کثیری از مفسرین، فطرت را به معنای فطرت توحیدی، اسلام، دین[5] گرفتهاند که روایات عدیدهای این امر را تأیید میکند، از جمله امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: ...هی الاسلام فطرهم الله حین اخذ میثاقهم علی التوحید...[6] و همچنین امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: فطرهم علی المعرفة به[7] یعنی خداوند مردم را بر معرفت و شناخت خویش آفریده و این معرفت را در خمیر مایة آنها قرار داده است. ب: ولایت: در مجموعهای از روایات فطرة الله: به ولایت تفسیر شده است، منتهی در برخی از آنها در کنار توحید و رسالت آمده، مانند آنچه که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که حضرت فرمود: علی التوحید، و محمد رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و علی امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ ، [8] و در برخی از آنها فقط به ولایت تفسیر شده است، مانند آنچه امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: هی الولایه[9] یعنی فطرت همان ولایت است، البته باید توجه کرد که بین این روایات تنافی و تضاد نیست؛ چون توحید مراتبی دارد یکی از مرتبههای آن توحید افعالی است، و این مرتبه نیز شاخههایی دارد که یکی از آنها توحید در ولایت است، و ولایت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه اطهار در طول ولایت خداوند متعال است.[10] لذا تنافی و تضاد برداشته میشود، چون معرفت به ولایت ائمه ـ علیهم السّلام ـ برگشت به توحید دارد.با توجه به آنچه گفته شد، آیهی مذکور به صورت مستقیم شامل فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ نمیشود مگر به این صورت که بگوئیم: ولایت ائمه ـ علیهم السّلام ـ از فاطمه ـ سلام الله علیها ـ جدا نیست، چون همه نور واحدند، ولی با توجه به آیات و روایات عدیدهای که در فضیلت صدیقه اطهر، فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ داریم هیچ نیازی نیست که ما با تلاش و توجیه آیهی مذکور را منطبق بر حضرت کنیم، و یا آن حضرت را مشمول آیه بدانیم، برای استفاده و بهرهبرداری بیشتر به برخی آیات و روایات وارده در شأن و منزلت صدیقه اطهر اشاره میکنیم:الف: آیات:1. آیهی تطهیر «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»[11] خدا چنین اراده فرموده که رجس (ناپاکی و گناه) را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک و منزه گرداند، حدود 16 نفر از صحابه، و 300 نفر از غیر صحابه نقل کردهاند که آیهی فوق، در منزل ام سلمه، درباره پنج تن آل عبا (پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السّلام ـ ) وارد شده است.[12] 2. آیة مباهله: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ...»[13] پس بگو (ای پیامبر) بیایید ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم، به اتفاق شیعیان[14] و اکثریت قاطع اهل سنّت[15] مراد از «نسائنا» فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ است.3. «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ»[16] پس حضرت آدم از خداوند کلماتی را فرا گرفت و آن کلمات را وسیلة قبولی توبة خویش قرار داد، و خداوند توبة او را پذیرفت، در روایتی از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ رسیده است که آن کلمات این بود: أسألک بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین الا ثبت علی فتاب، به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین توبة مرا قبول فرما.4. «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمهُنَّ»[17] هنگامی که (خداوند) ابراهیم را با کلماتی امتحان فرمود، و او به خوبی از عهدة امتحان برآمد. در روایتی امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: مراد از «کلمات» همان است که حضرت آدم دریافت نمود یعنی اسألک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین»[18] پروردگارا، به حق محمد، علی فاطمه و حسن و حسین از تو درخواست مینمایم که توبة مرا بپذیری. و همچنین آیهی مودت[19] و سورة کوثر و... در شأن و عظمت فاطمة زهرا ـ سلام الله علیها ـ وارد شده اند.ب: روایات: فضائل حضرت در روایات بیش از آن است که بتوان عناوین آنها را فقط بیان نمود، لذا پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: الویل ثم الویل لمن شکّ فی فضل فاطمة.[20] وای سپس وای، و خشم و عذاب خدا بر کسی که در فضیلت فاطمه شک کند،. که در اینجا به عناوین برخی از آنها اشاره میکنیم: 1. فاطمه کسی است که وقتی پا به دنیا گذاشت، مکه و جهان با نور او نورانی شد، فلما سقطت الی الارض اشرق منها النور؛[21] 2. زهرا کسی است که هنگام به دنیا آمدن به توحید و رسالت و ولایت شهادت داد: و قالت اشهد ان لا اله الا الله و ان ابی رسول الله و ان بعلی سید الاوصیاء... ،[22] 3. و فاطمه کسی است که 75 روز یا 95 روز بعد از پدر ملائکه با او سخن می گفتند: انما سمّیت فاطمة محدّثة لان الملائکة کانت تهبط من السماء....؛[23] 4. و زهرا کسی است که وقتی در لحظات آخر عمر پدر بزرگوارش اشک میریخت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: و الذی بعثنی بالحق لقد بکی بکائک عرش الله، ما حوله من الملائکة و السموات و الارضون، و ما فیها[24] قسم به آن کسی که مرا به رسالت برانگیخت همانا از گریة تو عرش خداوند و ملائکه و آسمانها و زمین و تمام موجودات گریستند.نتیجه این شد، که آیة مورد سؤال به صورت مستقیم ربطی به فاطمة زهرا ـ سلام الله علیها ـ ندارد، و همچنین بین فاطر و فطرت، و بین فاطمه از نظر لغوی ارتباطی نیست.ولی آیات عدیدهای چون آیة تطهیر، مباهله، مودت، سورة کوثر و روایات کثیرهای بر فضیلت آن بانوی با عظمت دلالت دارد.معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:1. فاطمة زهرا، علامه امینی، با تحقیق محمد امینی نجفی، ص49ـ334. 2. فرهنگ سخنان فاطمه زهرا س ، محمد دشتی. 3. فاطمه زهرا ، سیدمحمد کاظم قزوینی. 4. فاطمه زهرا بانوی نمونة اسلام، ابراهیم امینی. پاورقی ها:[1] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ج89، ص107ـ111. [2] . راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر کتاب، چاپ دوم، 1404هـ ، ص382. [3] . المنجد، بیروت، دارالمشرق، چاپ بیست و یکم، ص588. [4] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء للتراث العربی، ج43، ص10و14. [5] . ابوعلی طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت دارالمعرفه، چاپ دوم، 1408 هـ ، ج7-8، ص474. [6] . فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، 1402 هـ ، ج4، ص132. [7] . همان، ج4، ص132. [8] . همان، ص132. [9] . همان، ص131. [10] . سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، انتشارات اسلامی، ج2، ص336ـ345. [11] . احزاب/ 33.[12] . امینی، عبدالحسین، فاطمه زهرا، با تحقیق از محمد امینی، تهران، انتشارات استقلال، چاپ اول، 1376، ص53ـ55 و ر.ک: الغدیر، ج1، ص50؛ ج3، ص24و196؛ ج5، ص416؛ ج6، ص170؛ ج9، ص348. [13] . آل عمران/ 61.[14] . فاطمه زهرا، همان، ص68و69.[15] . ر.ک: مسلم، صحیح کتاب فضائل الصحابه، ج4، ص1871، ح32، احمدبن حنبل، مسند، ج1، ص185؛ و سنن ترمزی، ج5، ص638، ح3724، و... [16] . بقره/ 37. [17] . بقره/ 124.[18] . ر.ک: بحارالانوار، پیشین، ج11، ص176 و ر.ک: قندوزی، ینابیع الموده، ص97. [19] . شوری/ 23.[20] . رحمانی، فاطمه زهرا، ص102، به نقل از مجلة مبلغان شماره 32، ص18.[21] . بحارالانوار، پیشین، ج16، ص80و81، ج43، ص2و3. [22] . همان، ج43، ص3. [23] . همان، ج26، ص75. [24] . همان، ج22، ص491و484. .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.