رسوایی متجاوز  /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

رسوایی متجاوز


اعلام متجاوز بودن عراق در 18 آذر 1370 از سوی دبیر کل سازمان ملل به عنوان یک پیروزی بزرگ، حقانیت و اقتدار ایران در دفاع از موجودیت و استقلال و تمامیت ارضی خود را برای جامعه جهانی به اثبات رسانید. بررسی علل شگل گیری تجاوز عراق به جمهوری اسلامی، نقش قدرت های بزرگ و سازمان ملل در آن، چگونگی اعلام متجاوز در این جنگ و پیامدهای آن، موضوع اصلی نوشتار حاضر می باشد.   دلایل تجاوز نظامی پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر فروپاشی رژیم پهلوی، ساختار قدرت و نظام امنیتی غرب در منطقه خاورمیانه را به هم ریخت. و با طرح ایدئولوژی اصیل اسلامی و شعار وحدت جهان اسلام نظام لیبرال دموکراسی آمریکا و جهان غرب را با چالش مواجه ساخت. قدرتهای استکباری جهان پس از شکست در جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی، توطئه های متعددی را برای مقابله با این انقلاب عظیم الهی و مردمی طراحی نمودند؛ از قبیل ترور شخصیتهای اصلی نظام اسلامی، کودتا، مسلح ساختن مخالفین نظام و گروهگ ها، دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی و جریانات تجزیه طلب، حمله نظامی به طبس، تحریم های سیاسی و اقتصادی، اما با لطف و عنایت الهی، رهبری پیامبرگونه حضرت امام(ره) و حضور همیشه در صحنه مردم تمامی این توطئه ها با شکست مواجه گردید. آمریکا که قصد انتقام جویی از جمهوری اسلامی مقابله با انقلاب اسلامی را داشت، حمله نظامی به ایران را طراحی و اقدام به تحریک عراق برای حمله به ایران نمود. اعزام مکرر و محرمانه برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا به عراق قبل از ماه سپتامبر۱۹۸۰ یعنی شروع جنگ عراق علیه ج.ا.ایران، نقش عمده ای در تحریک عراق داشت. صدام نیز با روحیه قدرت طلبی و با طمع رهبری جهان عرب و پر کردن خلا قدرت در منطقه، خود را مناسب ترین وسیله در دست غرب برای دستیابی به اهداف سلطه گرانه اش معرفی کرد. و با لغو قرارداد 1975 الجزایر و پاره نمودن آن در برابر دوربین تلویزیون در 31 شهریور 1359، حمله سراسری خود را به ایران آغاز کرد.   ایالات متحده آمریکا بطور فعال و همه جانبه در جنگ عراق علیه ایران، به کشور عراق کمک کرد. این کمک ها شامل کمک های مالی، اطلاعات نظامی، مشارکت مشاوران نظامی آمریکا، همراه با تحویل سلاح های مختلف بوسیله کشور ثالث بود، تا آمریکا مطمئن باشد که عراق به اندازه کافی تجهیزات نظامی در اختیار دارد تا در جنگ شکست نخورد. بنابر دستور العمل ۱۱۴ امنیت ملی آمریکا به تاریخ ۲۶ نوامبر،۱۹۸۳ آمریکا «همه اقدامات لازم» برای جلوگیری از شکست عراق در جنگ با ایران را اتخاذ کرد. حمایت کشورهای غربی و بلوک شرق از عراق در جنگ با ج.ا.ایران در تمامی زمینه های سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، مالی و تسلیحاتی و تبلیغاتی است. یکی از دلایل اصلی این حمایت ها هراس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بازتاب های منطقه ای و بین المللی آن بود. در واقع این کشورها نگران این بودند که امواج کوبنده انقلاب اسلامی کشورهای منطقه را درنوردد و اسلام سیاسی و انقلابی جایگزین رژیم های فاسد و اکثرا دست نشانده منطقه شود و از طرفی پایه های نظام های غربی که در نزدیکی منطقه بودند را نیز به لرزه درآورد. به عبارت دیگر حامیان عراق در اروپای غربی و آمریکا بیشتر از هر چیزی نگران منافع مادی و سیاسی خود در منطقه بودند. از این رو در حمایت از عراق از هیچ کمکی دریغ نورزیده و سازمان های بین المللی نیز به عنوان ابزار تحقق منافع و خواسته های نا مشروع آنان عمل می نمودند. آنان با عملکرد خود در طول جنگ هشت ساله نشان دادند مسائل اخلاقی و حقوقی و رعایت حقوق بشر، شعارهایی بیش نیست و هنگامی که منافع آنها در پیش باشد، این مسائل رنگ می بازد.   سازمان ملل و جنگ تحمیلی در چنین شرایطی سازمان ملل که فلسفه ایجاد آن تامین صلح وامنیت جهان و پیشگیری از وقوع هرگونه جنگ و نزاع در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای است در جنگ میان عراق و ایران، با ‌وجود ‌آنکه آشکارا شاهد تجاوز عراق به مرزهای ایران بودند، تحت تاثیر و فشار مجموعه قدرت‌های شرق و غرب سکوت اختیار می نماید و حتی در فجیع‌ترین صحنه‌های جنگ عراق علیه ایران که با استفاده از سلاح های شیمیایی، هزاران نفر، اعم از افراد نظامی یا مردم بی‌گناه به شهادت رسیدند، شورای امنیت در محکوم‌کردن استفاده از سلاح های شیمیایی از بردن نام عراق ابا داشت و بدون ذکر نام متجاوز با جمله‌هایی کوتاه وظیفه‌اش را به انجام می‌رسانید. و بدین گونه به تجاوزات عراق به ایران مشروعیت بین‌المللی می‌بخشید و با صدور قطعنامه هایی تکراری و بی ارزش زمینه های تداوم تجاوزات عراق را فراهم می نمود. در حقیقت یکی از دلایل طولانی شدن جنگ ایران و عراق برخورد جانبدارانه و یکطرفه اکثریت کشورهای جهان در قبال دو کشور ایران و عراق بود. این برخورد و موضع جانبدارانه در تمامی سال های جنگ از سوی شورای امنیت (و اعضای آن و به ویژه پنج عضو دائمی آن، آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه و چین) که مسئولیت اصلی حفظ صلح و امنیت بین المللی را به عهده دارد، تا آخرین روزهای جنگ ادامه داشت. شورای امنیت در تصمیمات متخذه خود و قطعنامه های صادره برخورد اصولی با جنگ و متجاوز نکرد و حتی تا مدت ها و در زمانی که نیروهای عراقی در هزاران کیلومتر از سرزمین ایران مستقر بودند، خواستار عقب نشینی آنها به مرزهای شناخته شده بین المللی نشد. همچنین این شورا در طول هشت سال جنگ هیچگاه از عراق به عنوان آغارگر جنگ و متجاوز نام نبرد و مسئولیت آن را به رسمیت نشناخت. در این قطعنامه ها تجاوز عراق علیه ایران محکوم نشده بود و حتی از نیروهای عراقی خواسته نشده بود که خاک ایران را ترک کنند. سازمان ملل در قطعنامه‌ها و موضع‌گیری‌های خود درباره این جنگ بدون اشاره به آغازگر جنگ به یکسان از طرفین نام برده بود و این در حالی بود که نظامیان عراقی متجاوز بوده و بخش‌هایی از خاک ایران را در اشغال داشتند و انتظار ایران این بود که سازمان ملل در قطعنامه‌های خود بر متجاوز بودن عراق و پرداخت غرامت صحه گذارد. سرانجام پس‌ازآنکه وضعیت میدان های جنگ به نفع نیروهای ایران تغییر یافت، این سازمان ها و نهادهای بین‌المللی مجبور شدند آن‌طورکه باید رفتار کنند؛ در ژوئیه 1982 وقتی که ایران اغلب سرزمین های خود را پس گرفت و حتی در چند نقطه وارد خاک عراق شد، شورای امنیت در قطعنامه ای برای اولین بار خواستار آتش بس و بازگشتن نیروها به مرزهای شناخته شده بین المللی گردید. ولی جمهوری اسلامی همچنان از پذیرش این قطعنامه خودداری کرد زیرا که معتقد بود متجاوز هنوز معرفی نشده و تکلیف پرداخت غرامت جنگی مشخص نگردیده است. سال آخر جنگ به دلیل مداخله آشکار آمریکا در جنگ و دست زدن به اعمال جنون آمیزی نظیر سرنگونی یک هواپیمای مسافربری ایران توسط نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس، و رویدادهای دیگر، مقامات جمهوری اسلامی را بر آن داشت تا با قطعنامه 598 که تا حدود زیادی خواسته های ایران را در بر داشت موافقت نمایند.   معرفی متجاوز علی رغم پذیرش و برقراری آتش بس، و انجام برخی بند های قطعنامه 598 نظیر عقب نشینی و بازگشت به مرزهای بین المللی، تبادل اسرا، هنوز برخی بندهای این قطعنامه نظیر اعلام متجاوز و پرداخت غرامت در هاله ای از ابهام بود. تنها پس از تجاوز عراق به کویت در سال1991 بود که خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل پس از یازده سال از آغاز تجاوز نظامی رژیم بعث عراق علیه ایران و سه سال پس از صدور قطعنامه 598 شورای امنیت و اتمام جنگ و با تلاش های پی گیر سیاسی مسؤولان نظام جمهوری اسلامی، متجاوز بودن عراق را در جنگ با ایران مورد تاکید قرار داد و بدین گونه حقانیت ایران در دفاع مشروع به اثبات جامعه جهانی رسید. خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370 - ۹ دسامبر ۱۹۹۱ - طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که عراق در 31 شهریور 1359 به ایران حمله کرده و متجاوز است. در تعدادی از پاراگراف های گزارش دبیرکل آمده است : پاراگراف ۵- آشکار است که جنگ بین ایران و عراق که طی چندین سال ادامه یافت، با نقض حقوق بین الملل آغاز شد. موارد نقض حقوق بین الملل نیز به مسئولیت آغاز درگیری که مسئله اصلی در بند ۶ (قطعنامه ۵۹۸) است، منجر می شود... پاراگراف ۶- پاسخ عراق به نامه ۱۴ اوت ۱۹۹۱ من پاسخی ماهوی نیست...واقعیت این است که این توضیحات برای جامعه بین المللی کافی یا قابل قبول به نظر نمی رسد. براین اساس، برجسته ترین رویداد در بین موارد نقض اشاره شده در بند ۵ این گزارش «حمله روز ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ علیه ایران» است که بر اساس منشور ملل متحد و هرگونه قواعد و اصول شناخته شده بین المللی و با اصول اخلاق بین المللی نمی توان آن را موجه دانست و متضمن مسئولیت آغاز جنگ است. پاراگراف ۷ - حتی اگر پیش از آغاز جنگ نیز ایران به خاک عراق دست اندازی کرده باشد، چنین دست اندازی هایی «تجاوز عراق به ایران» را که اشغال مستمر خاک ایران از سوی عراق را در طول درگیری به دنبال داشت و با نقض ممنوعیت کاربرد زور، یعنی یکی از قواعد آمره صورت گرفت توجیه نمی کند.   پیامدها معرفی عراق به عنوان متجاوز از سوی بالاترین مقام نهاد بین المللی و بر اساس مستندات و دلایل مستحکم متعدد، پیامد های حقوقی و سیاسی مهمی را به دنبال داشت ؛ از نظر سیاسی حقانیت نظام مقدس اسلامی در دفاع مشروع از تمامیت ارضی خود در مقابل تجاوز همه جانبه عراق و قدرت های بزرگ را به اثبات رسید. اعلام اینکه در جنگ تحمیلی، عراق آغازگر و مسؤول جنگ بوده است، یک پیروزی بزرگ سیاسی است. این دفاع و نبرد، در حالی ادامه و پایان یافت که جهانیان، بانی جنگ را می شناختند و حتی به کمک او شتافته بودند. آنان زمانی به خود آمدند که سلاح های ارسالی به عراق، علیه خودشان به کار گرفته شد و عراق، منطقه خلیج فارس را درگیر جنگی مهیب و عظیم کرد. و از سوی دیگر رسوایی آنان را در شعارهای فریبنده در زمینه حقوق بشر، تامین صلح و امنیت جهان و دموکراسی و...به دنبال داشت. اگر شورای امنیت همان ابتدا عراق را مسئول جنگ می شناخت قطعا جنگ تا ۸ سال به درازا نمی کشید و قریب نیم میلیون نفر کشته و میلیاردها دلار خسارات مادی بر جای نمی گذاشت و احیانا عراق جرئت نمی کرد دو سال بعد کشور کوچک همسایه خود، کویت را مورد تهاجم قرار دهد و منطقه را در یک بحران بزرگ بین المللی فرو ببرد. مسلما یک پیامد ضروری مشخص شدن مسئولیت عراق در جنگ علیه ایران، تکلیف آن کشور بر اساس حقوق بین الملل برای پرداخت خسارات و غرامت است. پرداخت غرامت به قربانیان جنگهایی که با هدف توسعه طلبی در جهان رخ می دهد وظیفه کشورهای آغازگر جنگ است. هرچند متاسفانه می بینیم که سازمان ملل باز هم به دلیل وابستگی و تسلط قدرت های بزرگ در این موضوع کارشکنی می نماید و در حالی که در قطعنامه های متعددی مسئولیت عراق را در جنگ علیه کویت خاطرنشان ساخته و مکانیزم های اجرایی چون کمیسیون جبران خسارات و صندوق جبران غرامات سازمان ملل را ایجاد کرده و عراق را مجبور به پرداخت غرامات به بسیاری از کشورها، سازمانها، شرکتها و اشخاص نموده ولی هیچ سخن جدی و متعهدانه ای در خصوص پرداخت غرامات از سوی عراق به ج.ا.ایران در سازمان ملل مطرح نبوده است. تنها بعد از سرنگونی صدام حسین به دست نیروهای ائتلافی تحت رهبری آمریکا در سال 2003، دولت جدید آن کشور با معرفی صدام به عنوان مسئول آغاز جنگ، از ایران عذرخواهی کرد. متجاوز بودن عراق گرچه بسیار دیر اعلام شد، اما با رسوایی متجاوزین، در حقیقت پیروزی مهمی است که در تاریخ کشورمان به عنوان واقعه ای بزرگ ثبت خواهد شد. مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند : « سازمان ملل، پس از یازده سال که روشن ترین حقایق را کتمان کرده بود، سرانجام به رغم خواست ابرقدرت ها و کسانی که هنوز هم از اسلام و جمهوری اسلامی می ترسند، به طور صریح دشمنان ما را محکوم کرد و ما این پیروزی را مدیون بینش حکیمانه امام بزرگوارمان و از مصادیق روشن نصرت خداوند می دانیم.»(اطلاعات، 21 آذر 1370، شماره 19505)   منابع: 1. معرفی عراق به عنوان متجاوز از سوی سازمان ملل متحد، تقویم انقلاب، پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 2. عملکرد شورای امنیت در قبال دو جنگ، سعید خالوزاده، ماهنامه همشهری دیپلماتیک، مهر 1383، ش 22. 3. زندگی‌نامه دبیر کل‌های سازمان ملل و فعالیت‌های سیاسی آنها، علی میر سعید قاضی، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه. 4. شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، عباس هدایت، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. 5. سازمان ملل متحد، مسئولیت حفظ صلح و امنیت بین المللی؛ ناصر ثقفی عامری‌؛ انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه. 6. روزنامه کیهان؛ 28/4/1373. 7. نویسندگان 598 ‌‌- جنگ‌ ایران‌ و عراق‌ و سازمان‌ ملل‌ متحد، ‌‌مرتضی‌ شیرودی‌، نشریه زمانه. 8. محمدحسین جمشیدی و دیگران، سازمانهای بین‌المللی و جنگ ایران و عراق، تهران، انتشارات دانشگاه امام‌حسین علیه‌السلام، 1374، 9. نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، منوچهر پارسادوست، تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار، 1371. 10. تلاشهای صلح‌آمیز در هشت‌سال دفاع مقدس، حماسه مقاومت، حسن فتحی، تهران: ستاد فرماندهی کل قوا، 1369. 11. تحلیلی بر جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ج1، تهران، اداره کل امور حقوقی وزارت امورخارجه، 1370. 12. معرفی عراق به عنوان متجاوز از سوی سازمان ملل، تاریخچه و دائره المعارف جنگ هشت ساله، تبیان. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image