تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
خير آمار يكصدهزار نامه مبالغه آميز و فاقد سند ميباشد. بيشترين تعداد نامهاي كه در منابع كهن ديده ميشود هجده و دوازده هزار است كه اين تعداد نيز مورد تاييد نميباشد كه در ادامه به آن اشاره خواهيم نمود. در باره تعداد نامههاي كوفيان در منابع كهن و معتبر تاريخ آمده است:مورّخان، آمار نامههاي رسيده به امام حسين (عليهالسلام) را در مكه گوناگون نوشتهاند. گروهي، 150 نامه نوشتهاند كه هر نامه متعلّق به يك يا دو و يا چهار نفر بوده است.[1] گروهي ديگر تعداد نامهها را مختلف نوشتهاند از جمله طبري حدود 53[2]، بلاذري، 50[3]، دينوري 100 نامه[4]، عماد الدين طبري 400 نامه[5] و كاشفي به نقل از نورالائمّه خوارزمي ـ كه از ميان رفته است ـ 120 نامه[6] نوشتهاند. اما ابنسعد تعداد نويسندگان نامه را 18 هزار نفر نگاشته است[7]، چنان كه سيّدبنطاووس گزارش كرده است كه در يك روز، 600 نامه براي امام آمد، تا آن كه 12 هزار نامه جمع شد.[8]گزارش ابنسعد و ابنطاووس را نميتوان پذيرفت چرا كه آنچه در برخي از منابع كهن آمده، آن است كه تعداد بيعت كنندگان (نه نويسندگان نامهها) 12 يا 18 هزار نفر بودهاند، از اينرو به نظر ميرسد اين دو نفر بين تعداد نويسندگان نامهها و آمار بيعت كنندگان خلط كردهاند.در جمع بندي ديدگاه مورّخان در اين باره، به نظر ميرسد گزارش 150 نامه با توجّه به كثرت قائلان و قدمت برخي از منابع آن، به واقعيت نزديكتر باشد. به اين معنا كه، اين 150 نامه از طرف دوازده يا هجده هزار نفر بيعت كننده به سوي امام نوشته شده است.پی نوشتها:[1] . ابناعثم، كتاب الفتوح، ج5، ص29؛ شيخ مفيد، الإرشاد، ج2، ص38؛ بلعمي، تاريخنامة طبري، ج4، ص700؛ ابنفتال نيشابوري، روضةالواعظين، ص172؛ ابنجوزي، اَلْمُنْتَظِم في تاريخ الملوك و الامم، ج5، ص327؛ خوارزمي، مقتلالحسين، ج1، ص283؛ ابنشهرآشوب، مناقب آلابيطالب، ج4، ص98 (وي نوشته است هر نامه از سوي يك يا دو نفر بوده است)؛ اربلي، كشف الغمة، ج2، ص252؛ محمدبنطلحه شافعي، مَطالبُ السَّؤُول في مناقب الرسول، ج2، ص71؛ سبطبنجوزي، تذكرةالخواص، ص244؛ سيدبنطاووس، اَلْمَلْهُوف عَليٰ قَتْلَي الطُّفُوف، ص105؛ ابن كثير، البداية و النهاية، ج8 ، ص162.[2] . تاريخ الامم و الملوك، ج5، ص352. عبارت طبري در اين باره چنين است : ... فحملوا معهم نحواً من ثلاثة و خمسين صحيفة ... البته برخي از محققان معاصر، تعبير «ثلاثه» را تصحيف «مأئة» دانسته و گزارش طبري را نيز همان 150 نامه تلقي كردهاند و شاهد بر اين امر را نقل شيخ مفيد، ابناعثم، خوارزمي و سبطبنجوزي گرفتهاند كه آنان نيز150 نامه نوشتهاند و احتمالا همه آنان از ابومخنف نقل كردهاند (يوسفي غروي، وقعةالطف، ص93). هم چنين بلعمي كه در قرن چهارم به ترجمه تاريخ طبري پرداخته است، آمار نامهها را ـ چنان كه گفته شد ـ 150 نامه گفته است كه معلوم ميشود نسخه موجود از تاريخ طبري نزد او، 150 نامه بوده است. اما چنان كه در متن ملاحظه ميشود، بَلاذُري با اين كه احتمالا از ابومخنف نقل كرده است، 50 نفر گزارش كرده است، همچنان كه سبطبنجوزي كه 150 نامه گزارش كرده است، از ابناسحاق نقل كرده است، نه از ابومخنف (سبطبنجوزي، تذكرةالخواص، ص243).[3] . انساب الاشراف، ج3، ص 370.[4] . البته دينوري، ابتدا از 50 نامه از طرف دو يا سه يا چهار نفر از اشراف يا رؤساي كوفه خبر داده است كه حاملان آن، بِشْر (قَيْس) بنمُسْهِر و عبدالرحمنبنعُبَيْد اَرْحَبي بودند و سپس از 50 نامه ديگر توسط هانيبنهاني و سعيدبنعبدالله حَنفي(خَثْعَمِي) خبر داده است (الاخبار الطوال، ص339). عماد الدين طبري، كامل بهائي، ج2، ص272.[5] . عماد الدين طبري، مناقب الطاهرين، ج2، ص604.[6] . ملاحسين واعظ كاشفي، روضةالشهداء، ص205.[7] . محمدبنسعد، ترجمةالحسين و مقتله، فصلنامه «تراثنا»، شماره 10، 1408ق، ص 174.[8] . ابنطاووس، اَلْمَلْهُوف عَليٰ قَتْلَي الطُّفُوف، ص105. ابننما نيز به رقم دوازده هزار اشاره كرده است. (ابننما، مثير الاحزان، ص26).منبع:سایت انوار طاها .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.