تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
پاسخ دکتر ناصر رفیعی:
طنطاوی از دانشمندان قرن سیزدهم هجری در مصر است. در تفسیر الجواهر که بیست و شش جلد است و در کتاب القرآن و العلوم العصریّة، مطالب علمی زیادی را مطرح کرده است. اولاً ایشان در این تفسیر ، علمزده و منفعل واقع شده و به نظر خودش، با نیّت خیر کار خود را آغاز کرده و قایل است که مسلمانان باید برای دفاع از قرآن و اسلام در مقابل تمدّن مهاجم غرب به علوم جدید مسلح شوند؛ لکن به حدّی شأن علوم طبیعی را بالا برده است که در مقدمهی تفسیر جواهر میگوید:
علوم طبیعی، همان علم توحید، همان علم دین، همان حب خداوند، رسیدن به خدا، پیشرفت ملّتها و دوستی خداوند، خشیت از او، ترقّی ملّتها در دنیا، برتری آنها در آخرت از نظر مقام، رسیدن به لقاءالله، بهرهبرداری از نظر وجه اللهی است و رسیدن به تمام اینها با این علوم امکانپذیر نیست.[1]
به قول ذَهَبی:
تفسیر طنطاوی بیش از آنکه مورد قبول واقع شود، مورد نقد و خشم و اعتراض واقع شد.[2]
و به تعبیر دکتر (فهد رومی):
طنطاوی در این تفسیرش، تصاویر فراوانی از افلاک،سیارات، خورشید، ماه، آبها، درختان،حشرات، ماهیها، گیاهان، اجزای بدن انسان، جدولهای ریاضی، شیمی، فیزیک، فلکی و نقشههای جغرافیایی را میکشد و بیش از آن که متوجه این باشد که مراد آیه را بیان کند، استشهادش به همین مسائل، یعنی تصاویر و جدولهای کتاب هزار و یک شب و کلیله و دمنه و جمهوریت اخوان الصّفا و مطالب انجیل و تورات، و... بیش از آن چیزی است که از خود آیات استفاده میشود.[3]
به قول یکی از نویسندگان معاصر که میگوید:
اگر چه نگارش طنطاوی، علمی و علم آلود است، ولی نگرش طنطاوی علمی نیست. طنطاوی، در این تفسیر، آنچه که باید در تبیین آیات علمی داشته باشد، افراط نموده و این تفسیر را از مطالبی پر کرده که بعضاًَ شبه علمی است و نمیتوان آنها را علمی خواند، دلیل مخالفان هم ممکن است همین باشد.[4]
ذهبی میگوید:
الجواهر، دایرة المعارف علمی است که در آن از هر علم و فنی، به مقدار زیاد سخن گفته شده است.
و در جای دیگر میگوید:
همه چیز، غیر از تفسیر، در آن میباشد.[5]
بنده تحت چند عنوان، ویژگیهای تفسیر طنطاوی را بر میشمارم:
1. تکیهی بیش از حد بر علوم تجربی، علمزدگی و ثابت پنداشتن فرضیههای علمی.
در تفسیر حروف مقطعهی قرآن مطالبی دارد که اصلاً نمیتوان از قرآن دلیل بسیار قوی برای آن یافت؛ مثلاً در تفسیر سورهی مبارکهی (طه) میگوید:
(دو عبارت (ط) و (ه)، رمزی برای بررسی دروس علوم ریاضی، طبیعی و نجوم است؛ در حالی که هیچ ارتباطی با این دروس ندارد. یا در ارتباط با تفسیر (الف، لام، میم) در آغاز سورهی مبارکهی بقره میگوید:
این حروف به جهاد و علوم طبیعی اشاره دارد.
یعنی در سورهی بقره دو چیز وجود دارد: یکی جهاد و دیگری علوم بشری، که خداوند متعال قبل از شروع سوره، در غالب عبارت (ا، ل، م،) به آن اشاره کرده است، این ادّعا رد شده است؛ زیرا به موضوع اشاره نکرده است. یا در بحث (خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نار)، بحث ترکیب نورهای هفتگانه و شعلههای لرزان و... را مطرح کرده[6] و این فرضیههای ثابت نشده را به قرآن تحمیل نموده است.
2. در تفسیر ایشان، تفسیر به رأی و به کار بستن سلیقه و نظر شخصی وجود دارد. در موارد بسیاری، ایشان دیدگاههای فردی خود را بر یک آیه تحمیل کرده و منجر به تأویل شده است.
3. در تفسیر ایشان، خودباختگی در برابر فرهنگ غرب وجود دارد؛ هر چند به جهت دلسوزی مسلمانان است. ایشان قایل است مسلمانان باید در مقابل فرهنگ غرب مجهّز باشند و یکی از راههای تجهیز را تفسیر قرآن بر اساس علوم روز و ایستادن در مقابل دانش امروز غرب میداند. این مطلب صحیح به نظر نمیرسد.
4. ایشان، هدف اصلی قرآن را، که هدایت و تربیت بشر است، فراموش کرده و بیشتر به مباحث علمی، مانند علوم فقهی و مباحث شبه علمی و فرا روانشناسی پرداخته است. بسیار تحت تأثیر تحلیل هیپنوتیسم و احضار ارواح قرار گرفته است؛ اما دربارهی توحید، و آیات اخلاقی، به یک تفسیر لفظی، شرح مفردات و ترجمهی ساده اکتفا کرده است.
5. بحثهای علمی را اصل و آیات را فرع قرار داده است.
6. برداشتهایش، که ناشی از همان تطبیق ایشان است، با قرآن کریم ناسازگار است. قرآن کریم آیات را مکمّل یکدیگر دانسته و اختلاف در آن را رد نموده است؛ امّا برداشتهای ایشان منجر به اختلاف شدهاند.
7. مطالب بیارتباط با تفسیر، مانند مناظر طبیعی، حیوانات، تصاویر و... در آن وجود دارد؛ لذا احمد حنفی میگوید:
گرچه من تلاش پاک و صادقانهی مرحوم استاد طنطاوی را ستایش میکنم، ولی وی در بیان علوم مختلف، زیادهروی کرده است، تا آنجا که از حدود معانی آیات تجاوز نموده است.[7]
یکی از دانشمندان معاصر نیز میگوید:
اگر کسی مختصر آشنایی با قرآن و ترجمهی آن داشته باشد و وارد تفسیر طنطاوی شود، میبیند که او به شدّت در برابر فرهنگ غرب، به جای دفاع، به خودباختگی مبتلا شده است.[8]
پاسخ دکتر محمد علی رضایی:
در مورد تفسیر طنطاوی یک نکتهی اساسی وجود دارد که ممکن است ریشهی مشکلات تفسیر او در همین باشد. ما بحثی با عنوان تفاوت بین روش تفسیر و گرایش تفسیر داریم؛ روش تفسیر این است که مطالب علمی را در خدمت آیات علمی قرآن دهیم و برای فهم بهتر قرآن استخدام کنیم؛ امّا گرایش تفسیر علمی این است که مطالب مختلفی را جمع کرده و داخل تفسیر قرار دهیم؛ در حالی که ممکن است ارتباط چندانی با آیه نداشته باشد و تفسیر آیه را روشنتر نکند. در حقیقت، تفسیر طنطاوی از جمله تفسیرهایی است که داخل گرایش تفسیر علمی قرار میگیرد؛ یعنی طنطاوی برای فهم بهتر آیات قرآن، از مطالب علمی استفاده نکرده است، بلکه انباری ساخته است که مطالب مختلف علمی را به صورت دایرة المعارف، داخل آن قرار داده است.
.
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.