من ۱۸ سالمه و ازدواج کردم،منو همسرم خیلی همدیگرو دوست داریم اما من در اخلاق و چگونگی رفتارم با او مشکل دارم و سبب رنجیده شدن او میشود.همسرم مرد بسیار خوش اخلاق و ادم با ایمانیست.لطفا مرا راهنمایی کنید
اخلاق خوب موجب سعادت انسان می شود، یکی از مهمترین امور برای داشتن اخلاق خوب این است که بدانیم در هر شرایطی چگونه اخلاق خوشی داشته باشیم ، لذا برای رفع مشکل لازم است که خصوصیات اخلاقی و ویژگیهای هرکدام از زنان ومردان بررسی شود تا هرکسی در زندگی خانوادگی اش بتواند با دانستن این ویژگیها ،اخلاق خوب وصحیح را بشناسد و آن را به کاربندد، برای این کار بهتر است مطالب زیر را هر دوی شما مطالعه کنید : الف: ویژگیهای زنانهر چند زنان و مردان هر دو انسان هستند و از این جهت، ویژگیهای مشترک بسیاری دارند با این حال، تصور این که این دو، ویژگیهای کاملا مشابهی دارند، تصوری اشتباه است و به پیامدهای نامناسبی در عرصه روابط خانوادگی و اجتماعی منجر میشود. در این جا به برخی از مهمترین این ویژگیهای زنان که میتواند در روابط خانوادگی بسیار مؤثر باشد، میپردازیم:1 – عواطف و احساسات قویمحور اصلی روحیات زن که او را از مرد متمایز میسازد، عاطفه و احساسات است. عاطفه و احساس هر چند از ویژگیهای مشترک زن و مرد است، اما نیرومندی آن در زن به حدی است که او را به کلی از مرد متمایز میسازد و سرچشمه بسیاری از ویژگیهای فرعی او میشود. برخورداری از عواطف سرشار درونی موجب لطافت روح زن و افزایش رقت قلب اوست. به همین علت، اثر پذیری زن از عوامل محرک احساس، بسیار بیشتر از مرد است؛ به گونهای که زن در بسیاری موارد مسائل را از دریچه عاطفی مینگرد و اغلب، احساس و عاطفه نقش تعیین کنندهای در زندگی درونی او ایفا میکند. با توجه به این ویژگی، لازم است مردان بدانند که هر زنی ، خود را به شدت نیازمند ابراز محبتها و احساسات شوهرش میبیند، هیچگاه از ابراز علاقههای او سیر نمیشود، و برای دریافت آن بیتابی میکند. زن تاب تحمل قهر و بی توجهی شوهرش – ولو به طور کوتاه مدت – را ندارد. از این رو لازم است مردان، در این امر کوتاهی نکنند و نهایت ابراز محبت را نسبت به همسر خود انجام دهند. با این کار، آنان از همسرانی با نشاط، سرشار از عشق، و آماده برای برآوردن نیازها و خواستههایشان بهره خواهند برد. 2 – ویژگیهای کلامیالف – برای آقایان، حرف زدن و گفتگو برای تبادل اطلاعات است و تا این امر در میان نباشد حرف نمیزنند. اما برای خانمها، حرف زدن وسیلهای است برای صمیمی شدن، برقراری ارتباط، و ابراز علاقه؛ و گوش دادن، نشانه توجه متقابل است. این تفاوت توضیح میدهد که چرا آقایان در خانه زیاد اهل حرف زدن نیستند، و چرا زنها از کم حرف بودن شوهرشان ناراضیاند. همچنین توضیح میدهد که چرا زنها زیاد حرف میزنند و چرا مردها از پر حرفی همسرشان گلایه دارند. ب – زنها با توجه به خصوصیاتشان بیشتر سؤال میکنند. به اعتقاد بعضی از پژوهشگران، میل به سؤال کردن، نشانه علاقه آنها به صحبت با دیگران است. سؤال کردن آنها نشانه این است که دوست دارند با طرف مقابل به صحبت کردن ادامه دهند.مردها در مقایسه با زنها کمتر سؤالات خصوصی مطرح میکنند و برای این رفتار خود منطقی هم دارند: « سؤال برای چه؟! اگر بخواهند، بدون سؤال هم حرف میزنند.» اما منطق زنها فرق میکند: « اگر سؤال نکنم میگویند که آدم بی توجهی هستم.» در نظر مردها، پرسش، گاه به مفهوم دخالت در جنبههای خصوصی زندگی دیگران است. اما برای زنها، بیشتر نشانه محبت و ابراز علاقه است. ج – زنها برای تشویق دیگران به صحبت، تلاش بیشتری میکنند و هنگام گوش دادن، بیشتر از مردها، مثلاً از طریق سر تکان دادن، احساسات به خرج میدهند، و حال آن که اغلب مردها از این واکنش تنها در موافقت با گفتههای همسرشان استفاده میکنند، و هنگام گوش دادن ( بدون ابراز موافقت یا مخالفت )، فقط سکوت میکنند. برای زنها، سر تکان دادن و توجه کردن، تنها نشانه گوش دادن است. بنابراین، شوهر ممکن است این نشانه گوش دادن همسر را به حساب موافقت او با خودش بگذارد و اگر بعداً به این نتیجه رسید که زنش با نظرات او موافق نبوده، رنجیده خاطر شود. او متوجه نیست که سر تکان دادن و توجه فعال همسرش تنها نشانه گوش کردن بوده، و این گوش کردن به معنای موافقت با نظرات او نیست. به همین شکل، زنی که شوهرش با او موافق است و با این حال، به دلیل خصوصیت مردانهاش، هنگام گوش دادن حساسیت بروز نمیدهد، ممکن است خود را شتاب زده به نادانی متهم سازد. د – ویژگی دیگر، در طرز استفاده از استعارهها و انواع صفات عالی و تعمیمهای مبالغه آمیز است. آقایان به خاطر آن که گفت و گو را بیشتر یک وسیله انتقال پیام میدانند تا وسیله انتقال احساس، کمتر از صفات عالی استفاده میکنند. در حالی که خانمها برعکس آقایان هستند، و این امر، باعث ایجاد سوء تفاهم میان زن و شوهر میشود. به چند نمونه زیر توجه کنید: - همه مرا نادیده میگیرند.(پیام پنهان: من احساس میکنم مرا نادیده گرفتهاند، نیاز به عنایت و توجه بیشتری دارم.) تفسیر آقایان: این طور نیست؛ مطمئناً کسانی به تو نیز توجه دارند. - همیشه دیر به خانه میآیی. (پیام پنهان: ما به تو علاقمندیم و دوست داریم زود به خانه بیایی.) تفسیر آقایان: بعضی وقتها دیر میآیم، چرا همیشه؟! - هیچ کس به حرف من گوش نمیدهد. (پیام پنهان: من نیاز به توجه بیشتری دارم، ولی کسی به من توجه نمیکند، لطفاً تو توجه کن.) تفسیر آقایان: ولی همین حالا من دارم به حرفهایت گوش میکنم. ه – خصوصیت کلامی دیگر آن که: آقایان هر جا برای بیان اطلاعات ضرورتی وجود نداشته باشد، غالباً آقایان خاموش و ساکت هستند، و این باعث ناراحتی خانمها میشود، چرا که آقایان وقتی در خانه هستند اغلب اوقات ساکت هستند و یا جوابهای کوتاه میدهند، در حالی که زنها با آغاز صحبت به دنبال گفتگوی صمیمانه و ابراز احساسات هستند و از سکوت آقایان و کمحرفی آن آزرده میشوندو – زنها بیشتر به جزئیات توجه کرده و در هنگام صحبت با شوهر نیز به جزئیات حوادث و جزئیات حرفهای دیگران میپردازند. مطرح کردن این امور از سوی زن، باعث ملالت و دلگیر شدن شوهر و بی توجهی او به سخنان همسر، و به دنبال آن، دلخوری او میشود. در مقابل، مردها، کلی نگر هستند و به جزئیات حوادث و سخنان دیگران توجهی نمیکنند. لذا در هنگام گفتگو با همسر، از یک سو حرف زیادی برای گفتن ندارند و از سوی دیگر، سخنانشان مورد توجه همسر قرار نمیگیرد. زنها هنگام صحبت، بیشتر عواطف و احساسات و اسرارشان را بروز میدهند و حال آن که مردها بیشتر ترجیح میدهند در زمینههایی با بار عاطفی کمتر، نظیر ورزش و سیاست حرف بزنند. ز – هنگامی که زن از چیزی گله و شکایت، یا مسألهای را مطرح میکند، قبل از آن که راه حل بخواهد خواستار همدلی و احساس همدردی شوهر است. شوهر که اغلب روحیه اقتصادی و بازرگانی دارد، به دنبال ارائه راه حلهای عملی است. لذا طرز تلقی اشتباه زنش را از موضوع به میان میکشد و برای برطرف شدن مشکل همسر، پیشنهاد میدهد. در این شرایط، احتمالاً زن دلگیر میشود. او پیش خود میگوید: « چرا شوهرم متوجه نیست که خودم خوب میتوانم با مشکل پیش آمده برخورد کنم؟ چرا متوجه نیست که تنها منظور من، کسب همدردی و تأیید اوست؟! ». در این شرایط، اگر شوهر در مقام انتقاد از رفتار زن حرفی بزند و اشتباه او را به رخش بکشد، همسرش را بیش از پیش ناراحت کرده است. زن در این مواقع، بیش از هر چیز انتظار دارد که شوهرش رفتار او را در قبال وضعیت پیش آمده، تأیید کند و با او همدلی نماید. 3 – جزئی نگریبه طور کلی، زنها را جزئی نگر، و مردها را کلی نگر به حساب میآورند. خانمها در جمع آوری اطلاعات حاشیهای و جزئی استاد میباشند و در پردازش این اطلاعات، سرعت عمل بیشتری دارند. به عنوان مثال، آنان درباره اموری از قبیل نحوه چینش اسباب و اثاثیه منزل، جنس و رنگ و حالت لباسها، رنگ و نقشه فرشهای اتاق، بسیار دقت میکنند. از آثار و نتایج این تفاوت میان خانمها و آقایان آن است که الف: زنان که خود، جزئی نگرند، آقایان را نیز مانند خود میپندارند و در نتیجه انتظار دارند اگر کوچکترین تغییری در تزیین خانه به وجود آوردند، مرد متوجه شود و همسر را تحسین کند؛ اگر پیراهن جدیدی پوشیدند یا به سر و وضع خود رسیدند، میل دارند آقا متوجه شود و واکنش نشان دهد. در مقابل، مرد به دلیل کلی نگر بودن، ممکن است بسیاری از این جزئیات را متوجه نشود و با بی توجهی به وضعیت خانه و همسر، زن را دلخور و سرخورده سازد. مردان با آگاهی از این تفاوت میان زنان و مردان، میتوانند با افزودن بر دقت خود در جزئیات زندگی، قدری از ناراحتیها و مشکلات بکاهند.ب: زنان به دلیل جزئی نگری، و در کنار آن برخورداری از حافظهای قوی، همواره حرف های بسیاری برای گفتن دارند، در حالی که مردان که توجه چندانی به جزئیات حوادث نمیکنند حرف زیادی برای گفتن ندارند. یکی از دلایل پر حرفی خانمها و کم حرفی آقایان در خانه، همین نکته است. زن دوست دارد همه اطلاعات جزئی را که در اختیار دارد بی کم و کاست در اختیار شوهر قرار دهد اما وقتی میبیند همسرش توجهی به سخنان او نمیکند، رنجیده خاطر و دلگیر میشود. شناخت این تفاوت، به طور قطع از میزان ناراحتیها و دلخوریها میکاهد.به آقایان نیز توصیه میشود در مقابل پر گوییها و سخن گفتنهای طولانی همسر، شکیبا باشند، سعی کنند با توجه به سخنان او گوش فرا دهند، چون او به این سخن گفتن نیاز دارد. و همچنین به آنان توصیه میشود قدری به جزئیات توجه کنند تا آنان نیز حرفی برای گفتن به همسر داشته باشند. ج: در کنار جزئی نگر بودن زنان، لازم است برخورداری آنان از حافظه قدیمی قوی را نیز مورد توجه قرار داد. خانمها در زندگی چنان هستند که گویی تمام رخدادهای بی شمار زندگی در برابر آنها میدرخشد. آنها تمام و کمال جزئیات حوادث سالهای گذشته زندگی خود را به خوبی به یاد میآورند. یک خانم همیشه به خاطر دارد که همسرش ساعت دو بعد از ظهر سال گذشته در چنین روزی چه گفته است ( البته به شرط آن که مطلب، کمی مهم بوده باشد )، تا ده سال دیگر نیز این خاطره را با همین وضوح و روشنی در ذهن دارد. اما آقایان، در بیشتر موارد، وقایع 24 ساعت گذشته را نیز فراموش میکنند چه رسد به وقایع ده سال قبل. حافظه دقیق و سریع خانمها که ده برابر قویتر از حافظه کند و غیر دقیق آقایان است، تضادی را ایجاد میکند که غالباً باعث اختلاف و مناقشه میشود. آقایان در گفتن هر کلمه به خانمها، باید نهایت دقت و مراقبت را به عمل آورند که چیزی نگویند که اسباب خجالت طولانی مدت آنها را فراهم آورد. زیرا خانمها یک کلام نادرست یا قضاوت نادرست را هیچگاه به فراموشی نمیسپرند. 4 – رفتار جنسی 1 - آقایان و خانمها هر دو علاقهمند و نیازمند به برقراری رابطه جنسی هستند؛ با این تفاوت که، مردها تمایل خود را به آمیزش، آشکارا بیان میکنند یا در برقراری رابطه جنسی، آغاز کنندهاند. این در حالی است که زنها با آرایش کردن، پوشیدن لباسهای تحریک کننده مرد، طرز رفتار و حتی نحوه نگاهشان، تمایل خود را به آمیزش جنسی نشان میدهند. بنابراین، مردان نباید از همسر خود انتظار داشته باشند علاقه خود را به رابطه جنسی به زبان آورد یا او آغاز کننده باشد. آنان میتوانند تمایل زن را در رفتار و حرکات او و نیز در رضایتش پس از آمیزش بیابند.2 –زنان پیش از آن که بتوانند به نیاز جنسی شوهرشان پاسخ مثبت دهند میبایست از لحاظ عاطفی ارضاء شوند. زن قبل از اقدام به رابطه جنسی میخواهد از محبت شوهر به خود مطمئن باشد. اظهار محبتهای کلامی و عملی (مثل هدیه دادن) مرد به همسرش، زن را به برآورده ساختن نیاز جنسی مرد متمایل میسازد. لذا اگر مرد در برآوردن این خواسته همسر ناتوان باشد یا در انجام آن کوتاهی کند، و یا با همسرش بحث و مشاجره نماید، نباید انتظار داشته باشد همسرش به خواسته او مبنی بر آمیزش، با رغبت پاسخ دهد. 3 – زنها عمدتاً نزدیکیهای احساسی را ترجیح داده و به پیشنوازی، معاشقه و مغازله اهمیت میدهند. به تعبیر دیگر، زن پیش از اقدام به رابطه جنسی، نیاز دارد تا مدت نسبتاً زیادی با صحبت و توجهی که به او میشود آمادگی پیدا کند. بیشتر زنان حداقل به سی دقیقه برای آمادگی جهت رابطه جنسی نیاز دارند و مردان به 30 ثانیه!5 –نحوه مقابله با استرس یکی از بزرگترین تفاوتها میان زن و مرد، نحوه رویارویی آنها با استرس است. هنگامی که یک مرد دچار مشکل میشود هیچ گاه درباره آن چه موجب نگرانی او شده صحبت نمیکند و هیچگاه مشکل خود را با فرد دیگر در میان نمیگذارد مگر آن که احساس کند کمک او برای حل مشکلش ضرورت دارد. در این حالت، زن که از این ویژگی مردان اطلاعی ندارد، از بی اعتنایی و سکوت همسرش آرزده خاطر شده، و با غر زدن، بهانه گرفتن و شکایت کردن درصدد جلب توجه و حمایت شوهر بر میآید. از سوی دیگر، مردها معمولاً از این امر آگاهی ندارند که در این حالت تا چه اندازه از همسرشان دور میشوند. یاد آوری این نکته که زنها عاطفی و احساساتی هستند و نیاز به صمیمیت و رابطه دارند به مرد کمک میکند تا واکنشها و احساسات همسرش را بهتر درک کند و با او مهربانتر باشد. در مقابل، هنگامی که یک زن با مشکل مواجه میشود یا از کار روزانه دچار استرس و فشار روحی میگردد برای آن که به آسودگی خاطر دست یابد به جستجوی فردی مورد اعتماد میگردد تا درباره مشکلاتش با او صحبت و درد دل کند، و بدین ترتیب بر استرس خویش غلبه میکند. برای زنها، در میان گذاشتن مشکلات با دیگران، در واقع نشانه عشق و محبت و اعتماد تلقی میشود و به معنای تحمیل بار مشکلات بر دوش دیگران نیست. آنان از داشتن مشکل احساس شرمندگی نمیکنند. لذا آشکارا احساساتی چون یأس و ناامیدی و پریشانی و درماندگی را که با آن درگیر هستند با دیگران در میان میگذارند. وقتی زن درباره مشکلاتش صحبت میکند، مرد که از این ویژگی همسر اطلاع ندارد، به جای توجه به همسر و گوش دادن به درد دلهایش، شروع به ارائه راه حل میکند تا مشکلات همسرش را برطرف کند. اما این کار مرد، همسرش را آزرده خاطر میسازد. او فقط به دنبال بیان مشکل است تا احساس خوبی بیابد و آرامش پیدا کند نه به دنبال راه حل. 6 – ارزشها مردان برای قدرت، شایستگی و توانایی ارزش قائلند. آنها همواره برای آن که خودشان را مطرح کنند کارهایی انجام میدهند و قدرت و مهارت خویش را افزایش میدهند. موفقیت و پیشرفت، بیش از هر چیزی موجب خرسندی و رضایت خاطر آنها میشود. در نزد مردان، احساس خوب داشتن در مورد خویش هنگامی تحقق مییابد که خودشان بتوانند به اهدافشان نایل شوند. مردان افتخار میکنند که خودشان به تنهایی کارهایشان را انجام میدهند. از نظر آنها، استقلال، نشانه توانایی، قدرت، و شایستگی است. اما زنان ارزشهایی متفاوت دارند. آنها برای عشق و محبت، و برقراری ارتباط ارزش قائلند. خویشتن وجود آنان از طریق احساسات و چگونگی روابطشان معنا پیدا میکند. زنان از طریق گفتگو و طرح مسائل خویش و برقراری ارتباط به رضایت و خرسندی میرسند. یک زن، پیشنهاد کمک به او را نوعی اهانت تلقی نمیکند و نیاز به کمک از سوی دیگران را نشانه ضعف و ناتوانی آنان نمیداند. به همین دلیل، وقتی زن پیشنهاد کمک به کسی میدهد تصورش این است که باید مورد محبت قرار گرفته از او تقدیر شود. اما پیشنهاد کمک به یک مرد میتواند این احساس را در او زنده کند که به عقیده فرد پیشنهاد دهنده، او فردی بی کفایت و ناتوان است. در این حالت، واکنش مرد بسیار شدید خواهد بود. 7 – نحوه کسب ارزشمندی مرد، احساس ارزشمندی خود را عمدتاً از قبل کار و حرفهاش تأمین میکند. احساس ارزشمند بودن در مردان به میزان موفقیتها وپیشرفتهای آنان بستگی دارد، و اگر این مقوله به هر دلیلی مخدوش شود در آن صورت باید گفت که بهداشت روانی او به شدت دستخوش اختلال شده است. در حالی که این مسئله برای زن نمیتواند با چنین ابعادی همراه باشد، چون زنان احساس ارزشمندی خود را عمدتاً از طریق رابطه جویی و مهر ورزی کسب میکنند. احساس ارزش شخصی زنان به این بستگی دارد که چقدر از عشق ورزیدن و ارتباط با همسر احساس رضایت داشتهاند. زنها همواره نسبت به زندگی و عشق خود هشیار و خود آگاهاند و بیشترین تلاش را میکنند تا مطمئن شوند که همه چیز رو به راه است و همسرشان همچنان به آنها علاقهمند است. بنابراین هنگامی که همه چیز در روابط زناشویی خوب و عادی است حال آنها هم خوب است و احساس خوبی نسبت به خودشان دارند. اما هنگامی که وضعیت غیر عادی باشد احساس ناامنی میکنند. این موضوع، بیان کننده حقیقتی در رابطه با زنهاست، و آن این که: صرف نظر از اوضاع کاری یا وضعیت مالی خانواده، یا تحقق علایق و خواستههایشان، چنان چه مشکلی در رابطه صمیمی آنها با شوهرشان به وجود آمده باشد، احساس بدبختی میکنند. ممکن است سر کار (اگر شاغلاند) روز خوبی را پشت سر گذاشته باشند، اما اگر اوضاع خانه یا روابط عاطفیشان خیلی مساعد نباشد آن روز برای آنها روز بدی است. لازم نیست مشکل بزرگی در خانه میان زن و شوهرش ایجاد شده باشد؛ ممکن است شب پیش بگو مگویی جزئی، با همسرشان داشتهاند، اما همین کافی است تا به رغم تمامی موفقیتهای آن روز، قلبشان به درد آید و ناراحت باشند. 8 – حس زیبایی شناختی حس زیبایی شناختی زنان قویتر از مردان است؛ به این معنا که آنان برای زیبایی ظاهر خود اهمیت قائلند، با پوشیدن لباسهای متنوع و زیبا، شانه زدن موها، و آرایش کردن، به ظاهر خود میرسند و تلاش میکنند با این کارها، مورد پسند شوهرشان قرار گیرند و او را مجذوب خود سازند. وجود این ویژگی در زنان نه تنها مذموم نیست بلکه، باعث قویتر شدن پیوند میان زن و شوهر و استحکام رابطه زناشویی میگردد. از این رو، اولاً، به دلیل اهمیت زیبایی زن برای او، لازم است مرد به هنگام ورود به منزل، به همسرش که خود را به خاطر جلب توجه او آراسته است، توجه کند، از زیبایی او تعریف کند و حسن نظرش را نسبت به زیبایی همسرش ابراز نماید. به ویژه، لازم است مرد از خدشه دار کردن حس زیبایی شناختی زن و بدگویی از ظاهر او ( مثلاً از چاق بودن یا ظاهر نازیبایش ) اجتناب کند، چون این کار نه تنها دردی را دوا نمیکند، بلکه حس ارزشمندی و عزت نفس زن را به شدت خدشه دار میسازد. و ثانیاً، لازم است مردان، امکانات لازم جهت ارضاء این حس را ( در حد معقول و متعارف و به دور از اسراف ) در اختیار همسر قرار دهند. و او را در این امر یاری دهند. 9 – توانایی تمرکز زنان از این توانایی برخوردارند که میتوانند چند کار را با هم انجام دهند. به عنوان مثال، ممکن است زنی، در هنگام شستن ظروف، با همسرش نیز صحبت کند، به برنامه تلویزیون هم توجه کند، و همچنین سخن فرزندش را گوش کند. در مقابل، مردان تنها میتوانند فقط به یک کار بپردازند و در هنگام تمرکز بر آن، از سایر امور، غافل میشوند. لذا اگر مردی به برنامه تلویزیون توجه کند، به طور کلی از صداهای اطرافش غافل می شود، به گونهای که گویا هیچ صدایی را نمیشنود. عدم آگاهی از این تفاوت میان زنان و مردان، میتواند باعث رنجش زنان از شوهرشان گردد. هنگامی که زن با شوهرش که در حال مطالعه یا تماشای تلویزیون است صحبت میکند، و مرد به دلیل محدودیت تمرکزش آن را نمیشنود، زن آن را به حساب بی توجهی و بی اعتنایی عامدانه شوهرش میگذارد و از او دلگیر میشود. با آگاهی زنان از این تفاوت، آنان اولاً از این گونه توجه نکردنهای مرد به آنها ناراحت نمیشوند، و ثانیاً میتوانند پیش از شروع صحبت با شوهر، توجه او را به سوی خود برگردانند و بعد حرف خود را بزنند تا مرد به سخن آنان توجه کند. 10 – نحوه تحریک شدن مردها بیشتر از طریق چشم تحریک میشوند و جذب جنس مخالف میگردند. به همین دلیل، در اسلام بر فروپوشی چشم مردان از زنان نامحرم خیلی تأکید شده است. در عین حال، از زنان خواسته شده حجاب را رعایت کنند و زیباییهای خود را از مردان نامحرم بپوشانند. ضمن این که همسر مرد باید با آراستن سر و وضع خود در مقابل دیدگان شوهر، او را به سوی خود جذب کند و پایبند خانواده و همسر گرداند. اما برعکس، زنها بیشتر از راه گوش تحریک میشوند؛ زن با دارا بودن طیف وسیعتری از گیرندههای حسی، بیشتر تمایل به شنیدن واژههای شیرین از سوی مرد دارد تا نگاه کردن به شکل و اندام مرد. حساسیت زن به شنیدن تعریف و تمجید چنان قوی است که حتی بعضی از زنها هنگام شنیدن سخنان عاشقانه از طرف شوهر محبوبشان، چشمان خود را میبندند. بدین ترتیب، وظیفه مردان در ابراز کلمات عاشقانه و محبت آمیز نسبت به همسر، به خوبی آشکار میشود. ب: نیازهای عاطفی زنان و مردان در خانواده، هر یک از زن و شوهر نیازهایی دارند که لازم است توسط همسر بر آورده شوند. بسیاری از مشکلات خانوادهها به دلیل برطرف نشدن نیازهای آنان از سوی همسر است؛ و احساس رضایت افراد، اعم از زنان و مردان، از ازدواج، تنها در صورتی حاصل میشود که آنان، نیازهای خود را برطرف شده ببینند. در این جا، مهمترین نیازهای عاطفی آقایان و خانمها را که لازم است از سوی همسر مورد توجه قرار گیرند، میآوریم. این نیازها را میتوان در سه گروه، یعنی: نیاز مشترک، نیازهای آقایان، و نیازهای خانمها دسته بندی کرد. نیاز مشترک زنان و مردان، برخورداری از عشق و محبت همسر است. در کنار این نیاز مشترک، آقایان نیازمند آنند که از سوی همسر به شایستگیها و توانمندیهای آنان اعتماد شود، همان گونه که هستند پذیرفته شوند، و از آنان قدرشناسی به عمل آید. در مقابل، زنان نیازمند آنند که مورد توجه همسر باشند، از سوی او درک شوند، و در روابط خود احساس ارزشمندی نمایند. توجه به این نکته لازم است که قرار دادن یک نیاز در زمره نیازهای آقایان یا نیازهای خانمها به این معنا نیست که طرف مقابل، چنین نیازی احساس نمیکند. بلکه این کار صرفاً به معنای آن است که نیاز مطرح شده، برای یک گروه در اولویت قرار دارد اما برای گروه دیگر، در اولویت نیست. الف ) نیاز مشترک عشق و محبت: سنگ زیر بنای خانواده، عشق و محبت زن و شوهر به یکدیگر است. و اصولاً بدون وجود این عامل، تداوم و بقای خانواده تقریباً غیر ممکن است. هم زنان نیازمند ابراز محبتهای شوهر اعم از کلامی، جسمی،... هستند و هم مردان محتاج ابراز عشق و علاقه همسر نسبت به آنان میباشند. از این رو، زن و شوهر هیچ گاه نباید در بر آوردن این نیاز اساسی همسر، کوتاهی و خست به خرج دهند. زنان نیاز دارند هر روز بارها و بارها جمله « دوستت دارم » را با صدایی نرم و مهربانانه از شوهر خود بشنوند. هنگامی که مرد قلب همسرش را از عشق و علاقه خود نسبت به او سیراب میکند و به او از این بابت، اطمینان خاطر میدهد، زن میتواند با خاطری جمع به فعالیت در خانه یا خارج از خانه بپردازد و نهایت عشق و علاقه و از خود گذشتگی را نسبت به همسر و فرزندان نشان دهد. از سوی دیگر، مردان نیز نیازمند آنند که عشق و محبت همسر را نسبت به خود در سخنان و حرکات و رفتارهای او مشاهده کنند و از علاقه او نسبت به خود مطمئن باشند. هنگامی که زن، قلب شوهر را از مهر و علاقه خود نسبت به او سیراب میسازد، به مرد این امکان را میدهد که خود را وقف همسر و فرزندان نماید و از هیچ کوششی در جهت سعادت و رفاه آنان کوتاهی نکند. بدین ترتیب، خانوادهای که در آن، زن و شوهر یکدیگر را دوست دارند و این دوستی را به انحاء مختلف ابراز میدارند، در مسیر رشد و تعالی حرکت کرده و از تداوم و سعادت و بهروزی برخوردار خواهد بود. ب) نیازهای آقایان 1 – اعتماد: مرد میخواهد همسرش به توانمندی و شایستگی او اعتماد داشته باشد. او میخواهد همسرش او را فردی با کفایت در انجام امور ببیند. اشکال گرفتن مداوم زن از مرد مثلاً در هنگام رانندگی یا انجام برخی کارها، نشانه عدم اعتماد زن به توانایی و شایستگی او قلمداد میشود و موجب پرخاشگری و لجبازی او میگردد. بنابراین، به خانمها توصیه میشود: « از به کار بردن الفاط و عباراتی که باعث احساس بی کفایتی در شوهرتان میشود خودداری کنید. به عنوان مثال، اگر شوهرتان در هنگام رانندگی تصادف کرده و مقصر هم بوده است، به او نگویید: « تو اصلاً رانندگی بلد نیستی. » او را سرزنش و محکوم نکنید. هیچ گاه او را با دیگران مقایسه نکنید » هنگامی که نگاه زن به شوهرش، صادقانه و همراه با پذیرش باشد، مرد احساس میکند که همسرش به او اعتماد دارد. همچنین تعریف و تمجید و تحسین زن از شوهر و تواناییهای او، نشان دهنده اعتماد وی به مرد زندگیاش میباشد. در مقابل، مرد نیز نهایت تلاش خود را برای رفاه و خوشبختی شریک زندگیاش به عمل خواهد آورد. 2 – پذیرش: یک مرد نیاز دارد همسرش او را دقیقاً همان طوری که هست (با همه عادات خوب یا بدش) بپذیرد. ممکن است مردی، نامرتب باشد و حتی بعد از چند بار تذکر هم که به او داده شد، باز هم لباسهایش را در جای آن آویزان نکند، ممکن است غذایی را دوست داشته باشد که همسرش از آن بدش میآید، ممکن است آدم کم حرفی باشد و...، این گونه عادتها میتواند برای همسر، آزار دهنده باشد. با این حال، شوهر شما نیاز دارد که دوستش بدارید و او را بپذیرید. یک زن شایسته، به علایق خاص شوهرش توجه میکند و به شوهرش این امکان را میدهد که از پذیرشی بی قید و شرط برخوردار باشد. مفهوم پذیرفتن به این معنا نیست که زن فکر کند شوهرش از هر جهت کامل و بی عیب و نقص است، بلکه به معنای آن است که زن در صدد اصلاح شوهرش به هر قیمتی، بر نیاید. این نوع پذیرش، مرد را متقاعد میکند که همسرش به راستی او را دوست دارد. مرد نیز در مقابل، محبت بی شائبه خود را نثار همسر خواهد نمود. 3 – قدر شناسی: تشکر و قدر شناسی دیگری از ما نشان میدهد که وی به اهمیت و ارزش کار ما پی برده و آن را به رسمیت شناخته است. مورد قدرشناسی واقع شدن به ما امکان میدهد تا نیات، تصمیمات و اقدامات خود را ارزشمند بدانیم و در مقام تغییر و تجدید نظر در آن چه اشتباه به نظر میرسد بر آییم. حتی اگر نتوانسته باشیم به هدف خود برسیم باز هم در کارهای ما جایی برای این که مورد قدرشناسی واقع شویم وجود دارد. مورد قدرشناسی واقع شدن یکی از نیازهای اصلی مردان است. وقتی مردها از ناحیه همسران خود مورد قدر شناسی قرار میگیرند، به نشاط میآیند. آنها با مورد قدرشناسی واقع شدن احساس ارزش میکنند و چنین نتیجه میگیرند که میتوانند برای دیگران مفید باشند. در مقابل، اگر مردی مورد قدرشناسی واقع نشود میل به خدمت و محبت به همسر را از دست میدهد. اگر مرد از کاری که برای خانواده انجام داده مورد تشکر و قدرشناسی قرار نگیرد انگیزه خود را از دست میدهد و رفتاری انفعالی در پیش میگیرد؛ تنبل و ضعیف میشود، احساس یأس و سرخوردگی میکند و ممکن است در انجام کارها کوتاهی کند و راه مسامحه و اهمال کاری را در پیش گیرد. ج) نیازهای خانمها 1 – توجه: یکی از مهمترین نیازهای زنان در خانواده که لازم است همه مردان آن را مد نظر قرار دهند، مورد توجه قرار گرفتن است. زنان نیاز دارند از سوی شوهرانشان مورد توجه قرار گیرند. زنان خواستار آنند که شوهرانشان به احساسات و خواستههای آنان توجه کنند و صمیمانه برای خوشبختی آنان تلاش نمایند. بنابراین، آقایان محترم !ـ به همسرتان نشان دهید که به وقایع و رویدادهای زندگیاش علاقهمند هستید. برای این کار، به آن چه در زندگی همسرتان میگذرد توجه کنید و به آن چه برای همسرتان مهم است توجه و علاقه نشان دهید. هنگام ورود به منزل، از او بپرسید (البته نه به صورت باز خواست) که در طول روز چه کار کرده، کجا رفته، چه اتفاقی افتاده... اگر واقعهای را که در طول روز اتفاق افتاده برای شما تعریف میکند به دقت گوش دهید و به آن توجه کنید. ـ به او نشان دهید که هرگز برایتان عادی نشده است. همواره به او ابراز علاقه کنید. به خواستههایش توجه کنید و نیازهایش را برآورده سازید. در کارها به او کمک کنید. برایش وقت بگذارید، و... همه این کارها این احساس را به همسرتان میدهد که به او توجه دارید و او را از یاد نبردهاید. 2 – درک و تأیید: از نیازهای اساسی زنان، آن است که میخواهند هنگام بیان مشکلات و احساسات خود، از سوی شوهر درک شوند و احساسات آنان مورد تایید قرار گیرند. آنها نمیخواهند که شوهر به انتقاد یا ارائه راه حل بپردازد، بلکه آنها به دنبال آنند که شوهر، احساسات آنان را درک کند، همین و بس. بنابراین هنگامی که زن، مثلاً اتفاقی را که در روز برای او رخ داده و موجب عصبانیت او شده، نقل میکند، به دنبال دانستن موضع شوهر در آن باره و راهنمایی خواستن نیست. او میخواهد شوهر، او را درک کند و خشم و عصبانیت او را مورد تأیید قرار دهد. بنابراین، اگر مرد در این وضعیت، بدون داوری و از روی همدلی به حرفهای همسرش گوش دهد و درجای مناسب خود احساس او را مورد تأیید قرار دهد، مثلاً بگوید: « حتماً خیلی عصبانی شدی ! »، زن حس میکند که او به حرفهایش توجه دارد و او را درک میکند. 3 – احساس ارزشمندی: برای یک زن، ارزشمند بودن به این معناست که شوهرش حضور او را در زندگیاش ارزشمند بداند و بگوید که حضور او در زندگیاش مسلماً نقش مهمی را ایفا کرده است، و این که بدون او قطعاً دچار مشکل خواهد شد. زنها عمیقاً نیاز دارند بدانند که حضورشان در زندگی همسرشان نقشی منحصر به فرد ایفا کرده است و همسرشان هرگز نمیخواهد او را از دست بدهد. بیشتر مردها هرگز نمیدانند که زنها تا چه حد نیاز دارند احساس ارزشمند بودند کنند و چقدر نیاز دارند احساس کنند که در زندگی شوهرشان تأثیر مثبتی میگذارند. این موضوع به ویژه هنگامی صحت پیدا میکند که مرد، زن خود را قوی، کاردان و توانمند میبیند. چراکه در این گونه مواقع به غلط فرض میکند که اعتماد به نفس ظاهری زن به این معناست که احساس خوبی نسبت به خود دارد و دیگر نیازی ندارد بشنود که چقدر زن خوبی است. البته این تصور غلط است و زنها هر قدر هم که موفق، توانمند و کاردان باشند، همواره به تأیید و تحسین از جانب همسرشان نیاز دارند. بسیاری از مردها فکر میکنند به مجرد اینکه با زنی پیمان زناشویی بستند و با او ازدواج کردند، زن باید از آن جا به بعد بداند که شوهرش ارزش زیادی برای او قائل است و دیگر نگران چیزی نباشد. این تصور، غلط است. چنان چه قرار باشد زنی احساس ارزشمند بودن بکند به چیزی بیش از تشکیل خانواده با مرد مورد نظرش نیاز دارد. زنها نیاز دارند مردها ارزش و احترامی را که برای آنها قائلاند در قالب رفتارها و گفتههایشان به آنها نشان دهند. چنان چه میخواهید به همسرتان احساس ارزشمند بودن بدهید به این توصیه ها عمل کنید: الف ـ به او نشان دهید که خوشحالی او اولویت اول شماست. هنگامی که مردی به همسر خود نشان میدهد اولویت اول اوست و این که به خوشحالی و خوشبختی او احترام میگذارد، زن به عنوان یک انسان، احساس ارزشمند بودن و عزت نفس میکند. برای این کار: ـ سعی کنید چیزهایی را که برای همسرتان اهمیت دارد شناسایی کنید و سپس تلاش کنید تا آن چیزها یا کارها را برایش انجام دهید.برای نمونه، چنان چه میدانید آماده کردن صبحانه برای همسرتان کار مشکلی است سعی کنید خودتان داوطلبانه این کار را انجام دهید. چنانچه میدانید همسرتان شیرینی بخصوصی را دوست دارد گاه و بیگاه شیرینی دلخواه او را برایش بخرید. چنانچه از تماشای برنامة تلوزیونی بخصوصی لذت میبرد، حداقل هر از گاهی با او به تماشای آن بنشینید و...ـ از او بپرسید دوست دارد چه کار کند و این که چه چیزی او را خوشحال میکند. مثلاً، از او بپرسید دوست دارد کدام برنامه را تماشا کند، از کدام غذا خوشش میآید همان را آماده کند، دوست دارد تعطیلات آخر هفته به خانة کدام یک از اقوام برود و... ـ برایش وقت بگذارید. برای بودن با همسرتان برنامهریزی کنید، سعی کنید شبها زودتر به خانه بروید، برای گردش یا سفر با همسرتان، وقت اختصاص دهید. نگذارید برای این کار به شما التماس کند. هر آن چه را که در توان دارید به کار ببندید و برایش وقت بگذارید، حتی اگر مقادیرش کم یا کوتاه باشد. مطمئن باشید از هر هدیهای او را خوشحالتر خواهید کرد و احساس خاص بودن و ارزشمند بودن بیشتری به او خواهید داد.ب ـ به او نشان دهید که به او نیاز دارید و برای نظرات و افکار او نیز ارزش قائلید. برای عمل به این توصیه،ـ به او بگویید که دلتان برای او تنگ شده بود، به کمک او نیاز دارید، و... ـ اجازه دهید به شما و زندگی شما کمک کند و نقش خود را ایفا نماید.دربارة مسایل کاری یا امور خانواده و یا هر چیز دیگر از او نظرخواهی کنید. به او نشان دهید که برای او و افکارش ارزش قائل هستید، به نظراتش علاقهمند هستید و به آنها اهمیت میدهید. ـ از او کمک بخواهید یا حداقل هنگامی که خودش کمک یا توصیهای ارائه میدهند آن را پس نزنید. ـ از جایگاهی برابر با او رفتار کنید.از او تشکر نمایید. او را به خاطر شایستگی هایش تحسین کنید. ج ـ با او محترمانه برخورد کنید. برای این کار، به او نشان دهید که برایش ارزش و احترام قائلید. درهنگام صحبت با او مودب باشید. هیچ گاه او را مسخره نکنید. در مقابل دیگران، به ویژه بستگان و فامیل او یا خودتان، محترمانه با او برخورد کنید و حرمت او را نگه دارید. بدانید که همسرتان نیز قدر این کار شما را خواهد دانست .