پاکی دل /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

پاکی دل یعنی چه و آیا فقط خدا دل پاک را به هر که بخواهد می دهد و بندگان هیچ کاری در رابطه با پاکی دل ندارند لطفا در مورد پاکی و طهارت دل توضیحات بیشتری دهید و با بی حجاب بودن هم می شود دل انسان پاک باشد؟


نخست باید به این مطلب اذعان کرد که اولا، خداوند متعال کمال نعمت را ارزانی یک فرد نکرده چنانکه کمال بدبختی را برای یک شخص روا نمی داند. آیا شما می توانید در این جهان مادی انسانی را پیدا نمایید که از همه جهات و حیثیات از نعمت ها و خیرات برخوردار باشد تا بگوییم خداوند کمال نعمت را به وی داده است ؟ از سوی دیگر, آیا می توان در این عالم طبیعی شخصی را یافت که از همه نظر در بدبختی ها و شرور به سر می برد تا اذعان کنیم که خداوند متعال او را در کمال بدبختی فرو برده است ؟ آنچه که ما می بینیم این حقیقت است که به اقتضاء سنن و قوانین خاص این عالم نعمت ها و بدبختی ها در هم آمیخته اند و نمی توان شخصی را یافت که در نعمت مطلق یا بدبختی مطلق به سر برد. بسیارند که از نظر معیشتی در رفاهند ولی از مشکلات روحی و روانی , جسمی و خانوادگی در امان نیستند, فراوانند افرادی که از زیبایی و استعداد سرشار برخوردارند اما در گرفتاریهای اخلاقی , مالی , خانوادگی و یا جسمی و یا... در عذابند. بله گروه زیادی در فقر مالی به سر می برند ولی از سلامت جسمانی و روانی برخوردارند, گروهی در نعمت مادی غرقند ولی از زیبایی و استعداد تحصیل و تحقیق محرومند و... آنجا که نعمت یا بدبختی انسانها ریشه در عملکرد و در واقع اراده و انتخاب خود آن ها دارد, این آدمی است که با گزینش صحیح یا غیر صحیح خود را با خوشبختی یا تیره بختی مواجه ساخته است , (شوری , 30 - آل عمران , 165 و 166 - روم , 41)'گفتنی است که قابلیت قابل به سه عامل؛ 1. اختیار و اکتساب شخص، 2. عوامل و شرایط محیطی، 3. عوامل ژنتیکی، بستگی دارد. و «حکمت» خداوند اقتضا می کند که در نظام دنیا تنوع و تزاحم عوامل وجود داشته باشد. اما بر اساس «عدالت» خداوند، انسان فقط در برابر عوامل اختیاری پاسخگو می باشد. بنابراین از تفاوت شرایط در دنیا گریزی نیست. اما از هر کس با توجه به شرایط او انتظار می رود. و این همان حکمت و عدالت خداوند است. اما خیرات و شروری که از اراده و اختیار انسان نشأت نمی گیرد بر اساس آموزه های دینی برای امتحان و آزمایش انسان می باشد و این آزمون نه تنها با عدالت خداوند منافات ندارد بلکه مقتضای حکمت اوست تا در پرتو این امتحان انسانهای شایسته از ناشایست جدا کردند. آیا آزمون آخر سال یا آخر ترم یا آخر ثلث ظلم به دانش آموزان است یا کمک به آن ها برای ارتقاء و تعالی ؟ خداوند متعال نظام مادی را چنان قرار داده و بر آن قوانین خاص نهاده تا آدمی با قرار گرفتن در آن مدام در حال آزمایش باشد بر اساس آن بتواند خود را محک زند که آیا فقط و فقط خدا خواه است و خداجو یا نیات و قصدهای او آلوده و مشوب به غیر خداوند است ؟ از آنجا که توجه به موضوع ابتلاء و آزمون و ابعاد گوناگون شما را دریافتن پاسخی عمیق تر یاری می رساند, شمه ایی از شعاع های این نعمت بزرگ الهی را بر اساس آیات و روایات تحلیل می کنیم: 1- آزمون الهی خداوند متعال از آزمون خود با واژه هایی چون بلا و مشتقات آن و فتنه و مشتقات آن یاد کرده است , (انبیاء, 35 - بقره , 49 - بروج , 10 - توبه , 126 - مائده , 49 - هود, 7 و...) واژه بلا در لغت عرب هم برای نعمت به کار می رود و هم برای محنت و سختی و هر دو نیز آزمون الهی به شمار می روند, محنت برای آزمایش صبر آدمی و نعمت برای آزمودن شکر انسان است , (مفردات راغب , مطبعه مصطفی البابی الحلبی , بی تا, ص 61). قرآن نیز شر و خیر را به عنوان امتحان تلقی فرموده است , (انبیاء 35) بنابراین نباید پنداشت که تنها سختی ها و مشکلات در قلمرو آزمایش الهی است بلکه نعمت ها, خوشی ها نیز آزمون الهی به شمار می روند, (آل عمران , 186 / عنکبوت , 1 - 3 و میزان الحکمه , ج اول , ص 478, حدیث 1886 و ص 479, حدیث 1888) 2- چرا آزمون ؟ آیات و روایات با لحن های گوناگون فلسفه آزمون الهی را شمارش کرده اند که مهم ترین آن ها عبارتند از: 1-2- بلا و امتحان موجب بیداری است , کسی در معرض آزمون قرار می گیرد که بر غفلت ها, آلودگی ها, انحرافها و سرابها آگاهی می یابد, (میزان الحکمه , ج اول , ص 490)رنج گنج آمد که رحمتها در اوست مغز تازه شد چو بخراشید پوست (مثنوی , 2/3261) 2-2- آزمون الهی آدمی را به یاد خداوند می اندازد, (اعراف , 130 - توبه , 126 - تنزیل , 21)هم از آن سو جو که وقت درد تومی شوی در ذکر یار بی دو نووقت درد و مرگ از آن سو می نمیچونکه دردت رفت چونی اعجمیوقت محنت گشته ای الله گوچونکه محنت رفت گویی راه کواین از آن آمد که حق را بی گمانهر که بشناسد بود دایم بر آن(مثنوی , 3/1140 - 1143) 3-2- ابتلاء به نعمت و محنت موجب شناخت خبیث از پاک , مجاهد و صابر از ظالم و کافر می شود, (آل عمران / 179, 138, 142) 4-2- امتحان روشن می سازد که آدمی چه مقدار نیت خالص دارد, (آل عمران , 154)گرچه خود را بس شکسته بیند اوآب صافی دارد و سرگین زیر جوچون بشوراند ترا در امتحانآب سرگین رنگ گردد در زماندر تگ جو هست سرگین ای فتیگرچه جو صافی نماید مر ترا(مثنوی , 1/3217 - 3219) 5-2- مواجه گشتن با ابتلاء کیفیت عمل را مشخص می سازد, (هود, 7 - کهف , 7 - ملک , 2) 6-2- قرار گرفتن در محنت و سختی گناهان انسان را پاک می سازد, (میزان الحکمه , ج اول , ص 490) آن جفا با تو نباشد ای پسربلکه با وصف بدی اندر تو دربر نمد چوبی که آن را مرد زدبر نمد آن را نزد بر گرد زد(مثنوی , 3/4011, 4012) 7-2- امتحان الهی تکبر را از قلب ها زدوده , در جانها تذلل و خشوع را ساکن کرده و ابواب فضل الهی را به سوی بشر می گشاید, (میزان الحکمه , ج اول , ص 481, حدیث 1895) 8-2- با آزمون الهی فرد مؤمن تجربه می اندوزد, (همان , حدیث 1897) چون جفا آری فرستد گوشمالتا ز نقصان واروی سوی کمال(مثنوی , 3/348)در یک برآیند کلی می توان گفت ابتلاء برای استحکلام ایمان و عقیده , التجاء به خداوند, فرار کردن از اوهام و رسیدن به توحید افعالی است . حق تعالی گرم و سرد و رنج و دردبر تن ما می نهد ای شیر مردخوف و جوع و نقص اموال و بدنجمله بهر نقد جان ظاهر شدناین وعید و وعده ها انگیخته ست بهر این نیک و بدی کامیخته است چون که حق و باطلی آمیختندنقد و قلب اندر حرمدان ریختندپس محک می بایدش بگزیده ای در حقایق امتحان ها دیده ای (مثنوی , 2/2963 - 2967) 3- ایمان و ابتلاء یک سلسله از آیات و روایات حکایتگر این حقیقت اند که مؤمنان به دلیل ایمانشان بیشتر در معرض آزمون هستند حتی اموال و فرزندان آنان نیز به عنوان ابزاری برای آزمایش ایشان تلقی شده است , (انفال , 27 - 28 و تغابن , 14 - 15), امتحان مؤمنان همچون زینتی دانسته شده که فرد مؤمن بدان آراسته می گردد, (میزان الحکمه , ج اول , ص 487, حدیث 1928) و مانند شیر مادری تلقی گشته که فرزند خردسال با آن سد جوع می کند, (همان , ص 488, حدیث 1932) گویا: هر که در این درگه مقربتر است جام بلا بیشترش می دهندفرد مؤمن به قدر ایمانش از طرق گوناگون و با شدت و ضعف بوسیله ابتلاء الهی محک می خورد و این خود موجب افزایش کمی و کیفی ایمانش می گردد, زیرا در پرتو این آزمون ارکان اصلی ایمانش عمق بیشتری می یابد یعنی هم معرفتش افزون می شود و هم انقیاد و تسلیم و خضوع قلبی اش افزایش می یابد. در واقع انسان مؤمن با این آزمایش ها قیمت و ارزش پیدا می کند. گندمی را زیر خاک انداختندپس ز خاکش خوشه ها بر ساختندبار دیگر کوفتندش ز آسیاقیمتش افزود و نان شد جان فزاباز نان را زیر دندان کوفتندگشت عقل و جان و فهم هوشمندباز آن جان چونکه محو عشق گشت یعجب الزراع آمد بعد کشت(مثنوی , 1/3165 - 3168) به همین دلیل است که انبیاء الهی هم چون حضرت آدم , (بقره , 35 - 38 / اعراف , 19 - 25 / طه , 115 - 123), حضرت ابراهیم , (بقره , 124 - صافات , 99 - 113), حضرت یونس , (انبیاء, 87 - 88 / صافات , 139 - 148), حضرت ایوب , (انبیا, 83 - 84) و حضرت رسول (ص ), (حجر, 6 - 8, اسرا, 90 - 93, تکویر, 22 - 25) آن همه محنتها کشیدند و با بدترین سختی ها, تنگدستی ها, فقرها, فشارها, آزارها آزمایش گشتند, (الابتلاء , عبدالله میر غنی محمدصالح , دار الاعتصام , قاهره , بی تا, بخش دوم ) خداوند آزمون الهی را به عنوان سنتی حکیمانه بر جهان جاری ساخته است و دنیا را با آرامش و اضطراب , سختی و راحتی , خوشی و ناراحتی در آمیخته تا انسانهای وارسته را محک زده و مؤمنان را در طی صراط مستقیم و تداوم آن یاری بخشید, (بقره , 214 / آل عمران , 142 / نساء, 95 - 96) این مسأله به قدری اهمیت دارد که اگر فردی خود را در معرض آزمون ندید باید بداند مبغوض درگاه الهی است , (میزان الحکمه , ج اول , صص 485 - 486) پس بی جهت نیست که عاشقان کمال خود را در درد و بلا می بینند. بر چنین گلزار دامن می کشیدزو جزوش نعزه زن هل من مزیدگلشنی کز بقل روید یکدم است گلشنی کز عقل روید خرم است (مثنوی , 6/4648 - 4649) به هر روی باید توجه داشت تجهیز انسان به اصل قدرت بر انتخاب بد و نیک صبغه آزمون دارد و از این جهت در تقویم احسن او سهیم است , چنانکه تجهیز انسان به انتخاب درجات یا درکات و تعبیه قدرت مراتب صعود و سقوط نیز جنبه آزمون داشته و از این لحاظ در حسن قوام انسان سهم بسزایی دارد. وجود نفس ملهمه , (شمس , 7 - 8) مسوله , (یوسف , 18), اماره , (یوسف , 53), لوامه , (قیامت , 2), مطمئنه , (فجر, 27 - 28) و تحولات گوناگون آزمون الهی را گوشزد می نماید و اهمیت عنایت به مراتب امتحان را یادآور می شود, (تفسیر موضوعی قرآن، آیت الله جوادی آملی (صورت و سیرت انسان در قرآن ), نشر اسراء, زمستان 79, چاپ اول , ج 13, صص 94 - 96)گفتنی است؛ احکام و ظاهر شریعت ارتباط تنگاتنگی نسبت به معرفت و طریقت دارند؛ از یک سو رعایت احکام و التزام به شریعت نشانه پایبندی اعتقادی و معرفتی است و از سوی دیگر حفظ شریعت به عمق بخشی و پایداری اعتقادات و معرفت کمک می کند.و عدم رعایت ظاهر شریعت از یک سو نشانه ضعف اعتقاد است و از سوی دیگر موجب تضعیف باورها و اعتقادات می شود به طوری که رفته رفته از انحراف در عمل به انحراف در اعتقاد می رسد چنان که در قرآن مجید می خوانیم: "ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ؛ آنگاه فرجام کسانى که بدى کردند [بسى] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند مى گرفتند.(روم/10)در پایان گفتنی است اگرچه ترک برخی احکام ظاهری موجب گناه و عذاب است اما همچنان اعتقادات اصل و ریشه است. به طوری که نسبت به ترک عمل، توبه، آمرزش و شفاعت و ... مورد دارد. اما نسبت به انحراف در عقیده به طور عمد و حق ستیزی، راهی برای آمرزش وجود ندارد. چنان که در قرآن مجید می خوانیم: "إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ؛ مسلما خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمى بخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مى بخشاید.(نساء/48) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image