وجود امام زمان(عج)-اثبات امام زمان(عج) /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

چگونه می توان وجود امام زمان(عج) را ثابت نمود؟


حضرت ولى عصر(عج) روز پانزدهم ماه شعبان سال 255 هجرى قمرى به دنیا آمد، (اصول کافى، چاپ آخوندى، عربى، ج اول، ص 514، باب مولد الصاحب(ع)). پدرش ابا محمد حضرت امام حسن عسکرى(ع)است که در سال 260 هجرى قمرى به شهادت رسید، (همان، ص 503). مادر حضرت ولى عصر(ع) بانوئى است بنام ریحانه که به او «نرگس»، «سوسن» و «صیقل» گفته مى شود، (جامع الرواه، ج 2، ص 464، فائده ثالثه به نقل از خلاصه علاّمه). حضرت ولى عصر(ع)، تا سال 260 هجرى قمرى تحت تربیت و سرپرستى پدر بزرگوارش مى زیست و در همان زمان از مردم پنهان نگه داشته مى شد و جز خواصّى از شیعیان امام حسن عسکرى(ع)، کسى با آن حضرت ملاقات نداشت. حتى امثال ابو هاشم جعفرى که از خواصّ امام حسن عسکرى است از وجود آن حضرت بى خبر بودند. ابو هاشم مى گوید: به ابا محمد حضرت امام حسن عسکرى(ع) گفتم: جلالت تو مانع پرسش من است. آیا مى توانم سؤالى بکنم؟ امام فرمود: بپرس. گفتم: سرورم! آیا شمافرزندى دارید؟ فرمود: دارم. گفتم: اگر حادثه اى پیش آمد، او را در کجا ببینم؟ فرمود: در مدینه، (کافى، ج 1، ص 328، ح 2، باب الاشاره و النص الى صاحب الدار(ع)). یکى از کسانى که حضرت ولى عصر را دیده است، ابو عمرو عثمان بن سعید است. عبدالله بن جعفر حمیرى مى گوید: من و ابو عمرو نزد احمدبن اسحاق رفتیم. وقتى همه اجتماع کردیم، احمد بن اسحاق به من اشاره کرد که درباره جانشین حضرت ابا محمد امام حسن عسکرى(ع) از ابو عمرو بپرسم. به ابو عمرو گفتم: اى ابا عمرو! مى خواهم از چیزى سؤال بکنم که در آن شکى ندارم چون اعتقاد من و دین من این است که کره زمین از حجت خدا خالى نمى ماند مگر چهل روز مانده به روز قیامت و چون آن روز برسد حجت برداشته مى شود و راه توبه بسته مى شود و اگر کسى پیش از آن ایمان نیاورده باشد، دیگر ایمانش به او سودى نخواهد بخشید و آن افراد بدترین خلق خواهند بود. گرچه ایمان به این دارم ولى مى خواهم اطمینان خاطر پیدا کنم و یقینم بیشتر گردد همانطورى که حضرت ابراهیم از خداوند خواست که به او کیفیت زنده کردن مرده ها را نشان بدهد و خداوند به او گفت: مگر ایمان نیاوردى و او جواب داد: چرا، مى خواهم قلبم مطمئن شود و احمد بن اسحاق به من گفته است که روزى از حضرت اباالحسن امام هادى(ع) پرسیدم: با چه کسى رفت و آمد کنم و دینم را از او بگیرم و حضرت امام هادى(ع) گفته است ابو عمرو مورد اعتماد من است و هر چه او گفته من گفته ام و همچنین احمد بن اسحاق گفت: از حضرت امام حسن عسکرى پرسیدم: از چه کسى احکام دین خود را بگیرم و آن حضرت فرمود: ابو عمرو و پسرش مورد اعتماد من است. آنان از من هر چه براى شماگفتند، درست گفته اند. تو پیرو آنان باش و هر چه مى گویند اطاعت کن که هر دو مورد اعتماد من هستند. این، گفتار دو امام درباره توست. وقتى ابوعمرو حرفهاى مرا شنید به سجده افتاد و گریست. پس از آن گفت: سؤالت را بگو. گفتم: آیا شما جانشین حضرت امام حسن عسکرى(ع)را دیده اى؟ فرمود: به خدا قسم دیده ام گفتم: یک سؤال دیگر مانده است. گفت: بگو. گفتم: نامش چیست؟ گفت: سؤال از نام او بر شما تحریم شده است و این دستور خود حضرت است نه دستور من زیرا خلیفه چنین مى پندارد که حضرت امام حسن عسکرى وفات یافته و فرزندى ازخود به جاى نگذاشته است و میراثش تقسیم شده است. او مى پندارد خانواده امام حسن عسکرى(ع) در بدر شده اند و کسى را ندارند. اگر اسم حضرت به زبانها بیفتد، تعقیبش مى کنند. پس از خدا بترسید و از این موضوع دست بردارید، (کافى، ج 1، ص 329باب فى تسمیه من رآه(ع)، ح 1). این ابو عمرو و پسرش هر دو از جانشین هاى مخصوص حضرت ولى عصر(ع) هستند. حضرت ولى عصر(ع) پس از شهادت پدرش، دیگر جز نواب خاصه کسى با او ملاقات نمى کرد مگر در موارد استثنائى. و از آن زمان که حضرت امام حسن عسکرى(ع) به شهادت رسیدند، غیبت امام زمان(ع) شروع شد. حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمود: براى قائم آل محمد(ص) دو غیبت در پیش است. یکى از آن دو کوتاه است و دیگرى طولانى است. در غیبت کوتاه مدت، فقط خواص شیعه از جاى آن حضرت آگاهند و در غیبت طولانى خواصّ موالى از جاى آن حضرت باخبر هستند،(کافى، ج 1، ص 340، ح 19). آن حضرت در غیبت صغرى چهار نفر جانشین داشتند که به «نواب اربعه» معروفند: عثمان بن سعید عمرى، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختى و على بن محمد سمرى. غیبت صغرى از سال 260 هجرى قمرى شروع و در سال 329 خاتمه یافت. و غیبت کبرى از 329 شروع و تا وقتى که خداوند بخواهد ادامه خواهد یافت، (شیعه در اسلام، علامه طباطبایى، ص 148، چاپ اول) در غیبت کبرى، حضرت ولى عصر نایب خاصّ ندارد و هر کس ادعاى نیابت خاص کند، در ادعاى خود کاذب است. در روایات زیادى آمده است که حضرت ولى عصر(ع) پس از پایان غیبت کبرى ظهور و جهان را پر از عدل خواهد کرد. براى ملاحظه روایات مربوط به این موضوع به کتاب «منتخب الاثر» نوشته آیة الله صافى مراجعه کنید. در ص 247 باب 25 از مآخذ گوناگون روایات راآورده است. هم پیامبر اسلام(ص)، هم فاطمه زهرا(س) و هم امامان معصوم(ع) به وجود حضرت مهدى بشارت داده اند. به علاوه شیعه و اهل سنّت هم به وجود حضرت مهدى(ع) معتقد هستند. برخى از روایات اهل سنت به این صورت است: پیامبر اکرم(ص) فرمود: لا تذهب الدنیا حتى یملک العرب رجل من اهل بیتى یواطى ء اسمه اسمى؛ جهان به پایان نمى رسد تا مردىاز اهلبیتم که همنام من است بر عرب حکومت کند»، (سنن ترمذى، ج 3، ص 343، چاپ مدنیه، مسند احمد، ج 1، ص 376). پیامبر اکرم فرمود: المهدى منّا اهل البیت یصلحه الله فى لیله؛ مهدى از خاندان ما است و خداوند کار او را یک شبه روبراه مى کند»، (سنن ابن ماجه، ج 2، ص 928). ام سلمه گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: المهدى من ولد فاطمه؛ مهدى از فرزندان فاطمه است»، (همان، ص 1368). پیامبر خدا فرمود: یخرج فى آخر امتى المهدى؛ در پایان امت من، مهدى خروج مى کند»، (المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص558). در حدیثى آمده است که پیامبر اسلام فرمود: یکون فى امتى المهدى؛ مهدى، در امت من است»، (همان). ام سلمه مى گوید: از پیامبر شنیدم که فرمود: المهدى من عترتى، من فاطمه؛ مهدى از خاندان من و از نسل فاطمه است»، (سنن ابى داود، ج 4،ص 107). در این زمینه به کتابهاى زیر مراجعه کنید: 1- کتابنامه امام زمان محمدپور 2- یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان رجالى تهرانى 3- ترجمه منتخب الاثر آیت اللّه صافى 4- مهدى موعود ترجمه على دوانى 5- وابستگى جهان به امام زمان لطف اللّه صافى 6- امام زمان در گفتار دیگران على دوانى 7- علائم ظهور محمد على علمى سرعت پاسخ دهى از انتظارات پرسشگران است. خواهشمند است با اولویت بندى و پیرایش سؤالات، ما را یارى کنید. بدیهى است با ارتباط مکرر، پاسخ گوى دیگر پرسش هاى شما خواهیم بوددلایل فراوانی را می‌توان از قرآن و سنّت اقامه کرد که بخشی از آنها عبارتند از: الف- قرآن 1- یکی از دلایل حیات حضرت حجت(عج) در عصر غیبت، آیات سوره قدر است آنجا که خداوند می‌فرماید: «فرشتگان و روح به اذن خدا، همه فرمان‌ها و سرنوشتها را فرود می‌آورند». نکته مهم، واژه «تنزل الملائکة و الروح» است که فعل مضارع معنای استمرار را می‌رساند و قیدی برای آن معین نشده تا بگوییم نزول در سال خاصی بوده و تمام شده، بلکه هر سال شب قدری دارد(1) و هر شب قدر ملائکه و روح، امر پروردگار را نازل می کنند و جایگاه نزول امر و مهبط مطهر قلب مقدس ولی عصر(عج) می‌باشد. امام جواد علیه السلام می‌فرماید: «امر خداوند بر همه پیامبرانی که پس از آدم مبعوث شده‌اند در شب قدر، نازل می‌گشت و هر پیامبری، این مرتبت را، به وصی خویش می‌سپرد،(2) 2- اِنّا انزلناه فی لیلة مبارکة، انّا کنّا منذرین فیها یفرق کلّ امر حکیم امراً من عندنا، اِنّا کنّا مرسلین(3) «ما قرآن را در شبی با برکت فرو فرستادیم تا هشدار دهنده باشیم(مردم را) در این شب، هر کاری، بر طبق حکمت، پایان یافته و تعیین می‌گردد این همه به فرمان ماست و ما فرشتگان را می‌فرستیم.» در این آیه نیز واژه «یفرق» به صورت مضارع و به معنای استمرار به کار رفته است یعنی این جدا ساختن و تحکیم کارها همواره در شب خاصی تحقق می‌پذیرد. امام جواد (ع) به شیعیان چنین توصیه کرده‌اند که بوسیله این آیه با آنها (مخالفان امامت) استدلال کنید. «ای شیعیان به آیه انا انزلناه فی لیلة مبارکه استدلال کنید: این سوره (دخان) پس از رسول خدا، خاصّ ولی امر در هر عصری است.»(4) آیات دیگری نیز وجود دارد که دلالت بر زنده بودن امام زمان(عج) می کند «مائده / 56، مجادله / 22، صافات / 173، انفال / 7، قصص/ 5، نور/ 55، توبه / 32 - 33، فتح / 28 ، صف / 8 - 9 و .... (5)، ب: سنّت از نظر روایات و برای شیعیان قطعی و یقینی است که امام زمان زنده است و جای کوچک‌ترین شبهه‌ای نیست و از ضروریات مذهب شیعه می باشد. امّا نظر اهل سنت نیز در این خصوص قابل تأمل است: حافظ ابو نعیم در کتاب حلیةالاولیاء دوازده حدیث، به اسناد صحیحه معتبره از رسول خدا(ص) در نص بر امامت و خلافت حضرت مهدی(عج) روایت کرده که سید انبیاء (ص) به امت خود اخبار فرموده است. ابن اثیر در جامع الاصول ده حدیث در خصوص خروج مهدی، و اوصاف او ذکر کرده است و شافعی نیز گفته است که اخبار در خصوص مهدی(عج)، از رسول خدا(ص) به حدّ تواتر رسیده است. و ثعلبی اخبار در خصوص مهدی(ع) را به پنج سند و روایت نقل کرده است. ابو نعیم در کتاب «اربعین» و «عوالی» و «فوائد» قریب به چهل روایت، درباب خروج مهدی(عج) و اوصاف آن بزرگوار روایت کرده است.(6) نتیجه اخبار و آیات همه نشان دهنده ریشه کن شدن ظلم و جور به وسیله حضرت مهدی(عج) است که با قدرت الهی پس از تولد زنده نگاه داشته می شود(7) تا بشریت طعم شیرین عدالت و انسانیت را بچشد گرچه از عمر دنیا یک روز باقی مانده باشد. پی نوشتها: 1- در بعضی از روایات تصریح شده که شب قدر هر سال هست و پس از در گذشت پیامبر(ص) نیز این شب، صاحبانی دارد، حدیث(1) - اصول کافی، کتاب الحجه، باب فی شأن انا انزلناه فی‌الیلة القدر و تفسیرها ، حدیث (2) - مجمع البیان، ج 10 / 518. حدیث (3) - کشف الاسرار، ج 10/ 559، به نقل از خورشید مغرب محمد رضا حکیمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی زمستان 60، ص 159-160. 2- اصول کافی، پیشین، ج 2. 3- دخان/ 3 - 5 . 4- اصول کافی همان حدیث 6. 5- ر.ک: امامت و مهدویت، ج 2 - 1، ج 2، لصف ا... صافی گلپایگانی انتشارات جامعه مدرسین، ص 156 - 160 6ـ به نقل از کتاب: کفایة الموحدین، طبرسی نوری، سید اسماعیل، انتشارات علمیه اسلامیه، تهران ، بی‌تا، (ج 3، ص 281 - 297) 7- در بحث زنده بودن حضرت و غیبت طولانی وی رجوع کنید به همان، ص 287 - 288.و چنان که مشهور است اشخاص جلیل القدر و مورد وثوق و اعتماد در حکایات بسیارى که از حد تواتر هم گذشته است، تشرف بسیارى را به فیض حضور انور حضرت مهدى(عج) نقل نموده اند که با سندهاى معتبر در کتاب هاى مشهور ثبت و ضبط است. ملاقاتهای متعددی که برای افراد اتفاق افتاده گرچه به صحت همه آنها نمی توان معتقد بود لکن بسیاری از آنها شاهد محکمی بر صحت دارد,که در مفاتیح الجنان به بعضی از آنها اشاره شده است. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image