حدیث /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

آيا اين روايت که مي فرمايد: ((نگاه کردن به صفحه شطرنج مثل نگاه کردن به عورت مادر است)).صحت دارد؟


براي روشن شدن پاسخ سئوال ذکر اموري لازم و ضروري به نظر مي رسد: 1. روايتي که در سئوال به آن اشاره شده در کتابي به اسم «جامع بزنطي» وجود داشته و منابع روائي ديگر از آن نقل کرده اند اين اثر يکي از آثار احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي مي باشد که از اهميت خاصي برخوردار بوده و در بردارنده مجموعه گسترده از اخبار و روايات در زمينه هاي گوناگون معارف ديني، به ويژه فقه بوده است. نسخه هايي از اين منبع روائي تا اواخر قرن ششم هجري موجود بوده است به طوري که نقل قولها و برگرفته هايي از آن در آثار گوناگون علماء همان عصر مثل محمد بن ادريس حلي به چشم مي خورد و از اين اثر گرانبها فعلا روايات زيادي در پايان کتاب سرائر تأليف محمد بن ادريس حلي (م 578 يا 598 ) وجود دارد: ابن ادريس در پايان کتاب سرائر خود بابي دارد تحت عنوان (مستطرفات) و زيادات و در اين باب علاوه بر اينکه از علماء صاحب اثر و از کتاب هاي آنان نام مي برد مطالبي از رسائل ايشان را نقل مي کند و به اين کيفيت به طور طبيعي از آثار علماء نيز محافظت شده است در اين کتاب در ميان اسامي صاحبان تأليف به اسم مؤلف در «جامع بزنطي» بر مي خوريم که شيخ طوسي در فهرست خود مي گويد: احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي ثقه و از اصحاب اجماع و از جمله کساني است که از غير ثقات روايت نمي کنند و بزنطي از اصحاب امام علي بن موسي الرضا ـ عليه السلام ـ (و نيز امام جواد ـ عليه السلام ـ) بوده و نزد ايشان قدر و منزلتي داشته است و عده اي از اصحاب و علما و از جمله شيخ مفيد نقل نموده اند که بزنطي کتابي داشته به اسم «الجامع». صحت انتساب اين کتاب را به ابي نصر بزنطي علما تأييد کرده و گفته شده است از کتب مشهوره است آقا بزرگ تهراني مي گويد احمد بن محمد ابي نصر بزنطي کتابي دارد به اسم جامع بزنطي و شيخ طوسي و نجاشي از اساتيد و مشايخ خودشان انتساب اين کتاب را به بزنطي نقل کرده اند. 2. اما راجع به اعتبار و عدم اعتبار روايات مندرج در مستطرفات کتاب سرائر و از جمله رواياتی که از جامع بزنطي آورده شده، علما و اساتيد فن رجال و درايه دو دسته هستند: الف) دسته اي به اين روايات اعتماد کرده و آنها را معتبر شمرده اند زيرا ابن ادريس حلي (ره) ازکساني است که خبر واحد را حجت و معتبر نمي داند بنابراين اگر حجيت و اعتبار رواياتي را که در «مستطرفات» نقل کرده، برايش به طرق معتبر ثابت نبود آنها را در آخر سرائر نمي آورد پس معلوم مي شود اعتبار اين روايات نزد شخصيتي همچون ابن ادريس ثابت و محرز بوده است. ب) عده اي ديگر اين روايات را با اين استدلال که طريق ابن ادريس به اين اخبار و اخبار جامع بزنطي معلوم نيست معتبر نشمرده اند و روايات اين باب را مرسل دانسته اند. 3. ترجمه حديثي که در سئوال آمده است از اين قرار است که عبدالله بن محمد، معروف به ابي بصير از اصحاب امام صادق از آن حضرت روايت نموده است که حضرت فرمود: «فروش شطرنج حرام و خوردن پول آن حرام و نگهداشتن آن کفر و بازي کردن با آن شرک و سلام کردن بر بازي کننده آن گناه و ياد دادنش گناه کبيره هلاک کننده است و کسي که (براي بازي) دست در شطرنج مي کند مانند کسي است که دست در گوشت خوک فرو برده است و بايد براي نماز دستش را بشويد و کسي که به شطرنج مي نگرد مثل کسي است که به فرج مادرش نگاه مي کند و آنکه بازي مي کند و آنکه به او سلام کند وآنکه در وقت بازي به او نگاه مي کند همه در گناه مساوي هستند و کسي که به بازي شطرنج بنشيند جاي خود را در دوزخ مهيا مي سازد و آن زندگي در روز واپسين حسرت او خواهد بود و از همنشيني قمارباز بپرهيز زيرا از جمله مجالسي است که اهلش محل غضب الهي شده اند و هر ساعت منتظر غضبند و چون نازل شود تو را و ايشان را فرا خواهد گرفت». همان طوريکه ملاحظه مي شود اين روايت مطالب زيادي را در بر دارد و علما به همين جهت در کتاب هاي مختلف فقهي و غير فقهي اين حديث را آورده اند و روي صحت و سقم سند و نيز تماميت و عدم تماميت دلالت آن بحث کرده اند به نظر برخي از علما که اين حديث را صحيح و معتبر شمرده اند اشاره خواهد شد. اين روايت در بحث گناهان کبيره، در بحث مذمت و حرمت قمار، در بحث خريد و فروش آلات قمار و لهو و لعب، در بحث نظر به قمار بازي و شطرنج، در بحث طهارت و نجاسات، در بحث شهادات و در موارد ديگر در کنار روايات مربوطه مطرح شده است چون هر بخشي از روايت مربوط به موضوع خاصي است و دلالت هر بخش بر موضوع مورد نظر مورد نقض و ابرام قرار گرفته است. نسبت به موضوعي که در سئوال مطرح شده يعني شطرنج بدون ترديد اين روايت بر حرمت آن و اينکه از گناهان کبيره است دلالت مي کند عبارات تند و تيزي که در اين روايت نسبت به شطرنج به کار رفته در روايات ديگر هم آمده است چون اخبار مربوط به حرمت و مذمت شطرنج يکي دو تا نيست برخي از روايات آن را مصداق باطل و برخي آن را مصداق رجس دانسته و کلمه «رجس» را که در قرآن آمده است به شطرنج معني کرده است، برخي ديگر از روايات شطرنج را يکي از نمونه هاي «ميسر» يعني قمار دانسته است و شيخ حر عاملي اين روايات را ضمن چندين باب آورده است. روايت مورد بحث از اينکه نگاه کردن به شطرنج را نظير نگاه کردن به عورت مادر مي شمارد و نيز دست دراز کردن به بازي شطرنج را دست فرو بردن در گوشت خوک مي داند، در حقيقت با اين عبارات نهايت شناعت و پليدي آن را بيان مي کند اما اينکه از نظر حکم ظاهري و شرعي آيا دست زدن به ابزار و آلات شطرنج و شطرنج بازي همانند دست زدن به يک چيزي نجس است؟ مورد بحث است برخي گفته اند روايت نهايت مبالغه در مذمت شطرنج را بيان مي کند نه اينکه از نظر فقهي شطرنج بازي دست انسان را نجس کند زير شطرنج بازي از افعال و کارهاي انسان است نه از اعيان نجسه خارجي. مرحوم امام خميني ضمن اينکه سند روايت مورد سئوال را صحيح و معتبر مي داند، ولي به نجاست ابزار و آلات شطرنج و نجس شدن دست شطرنج باز ، حکم نمي کند و مي فرمايد اين بخش روايت ناظر به پليدي و زشتي شطرنج بازي است نه اينکه واقعا دست انسان با شطرنج بازي از نظر فقهي نجس بشود و فرموده است اين بخش از روايت موجب وهن روايت و دليل نمي شود که روايت را کنار بگذاريم بلکه دلالت آن بر اينکه شطرنج بازي از گناهان کبيره و حرام است روشن است و خدشه و مناقشه در دلالت روايات بر حرمت شطرنج به دور از انصاف است. ولي اينکه امام خميني (ره) در جواب اين سئوال که: اگر شطرنج آلت قمار بودنش را به کلي از دست بدهد و هم چون امروز تنها به عنوان ورزش فکري از آن استفاده شود، بازي با آن چه حکمي دارد؟ فرموده است که: «بر فرض مذکور اگر برد و باختي در بين نباشد اشکال ندارد». اين به اين دليل است که در چنين فرضي موضوع حکم عوض شده است يعني شطرنج از قمار بودن خارج شده و صورت يک بازي فکري را به خود گرفته است نه اينکه موضوع باقي و حکم عوض شده باشد و لذا وقتي مجددا در همين رابطه از امام خميني (ره) سئوال مي شود در جواب مي گويد: «جواب من در فرض سئوال بود و تا احراز نشود (که از آلت قمار بودن خارج شده يا نه) نبايد بازي کنند». خلاصه اينکه احدي از فقهاء حکم به جواز شطرنج به طور مطلق نکرده است و اکثريت قريب به اتفاق آن را حرام دانسته اند و بعضي ها فقط در صورتي که مسأله برد و باخت مطرح نباشد حکم به احتياط کرده است مرحوم خوئي (ره) به هيچ وجه شطرنج را جائز نمي داند. و همچنين مرحوم گلپايگاني آن را مطلقا حرام دانسته اند. و مرحوم ميرزا جواد تبريزي فقط در صورتي که از آلت قمار بودن خارج شده باشد بازي با شطرنج را جائز مي داند. مقام معظم رهبري آيت الله خامنه اي (مد ظله) نيز شطرنج را فقط در صورتي که از آلات قمار بودن خارج شده باشد و برد و باخت هم مطرح نباشد، تجويز کرده است. همان طوري که بيان شد روايت ابي بصير از امام صادق ـ عليه السلام ـ که در سئوال به آن اشاره شده است مطالب متعددي را در بر دارد و در موارد متعدد و مختلف مطرح شده است. مرحوم آيت الله گلپايگاني به اين روايت تمسک و استدلال کرده بر اينکه بازي به آلات قمار موجب سقوط عدالت مي شود و فرموده است از اين روايت استفاده مي شود که بازي به آلات قمار و از جمله شطرنج از گناهان کبيره به شمار مي رود. از اين استدلال ايشان فهميده مي شود که اين روايت معتبر است زيرا استدلال به روايتي که حجت نيست وجهي ندارد. و ازکساني که اين روايت را معتبر دانسته و بر حرمت فروش آلات قمار و شطرنج به آن استدلال کرده است مرحوم خوئي است که در کتاب مصباح الفقاهه به اين مطلب پرداخته شده است. از آنچه گفته شد به اين نتيجه مي رسيم که: روايت مورد سئوال معتبر است به دليل آنکه مورد استدلال علماء در ابواب مختلف قرار گرفته است. به علاوه هر چند در سند روايت فقط ابي بصير است و معلوم نيست که از ايشان چه کسي روايت کرده است ولي روايت را شخصيت بزرگواري چون محمد بن ادريس حلي از جامع بزنطي نقل کرده و ايشان يقينا به اعتبار روايت دست يافته است وگرنه با توجه به اينکه ايشان در حجيت روايات مبناي سخت و مشکلي دارد، آن را نقل نمي کرد. و نيز روشن شد که بازي شطرنج حرام است مگر اينکه احراز شود از آلت قمار بودن خارج شده است و صرف شهرت اينکه به صورت ورزش فکري درآمده است کافي نيست بلکه بايد علم و اطمينان پيدا شود که به صورت بازي فکري درآمده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image