مقام حضرت ابوالفضل(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

با اینکه حضرت عباس (ع) برادران مادری دیگری نیز داشتند که در کربلا شهید شدند، چرا ایشان از مقام بس رفیع و والاتری برخوردارند؟ دلیل این همه ابهت و عظمت ایشان در نزد خدا و ائمه و امام حسین (ع) چیست؟


گذشته از اینکه حضرت عباس برادر بزرگ دیگر برادرانش بود آنحضرت داراى ویژگیهاى بس زیاد و منحصر به فردى بود که باعث شد آن بزرگوار تا این حد در پیشگاه الهى و ائمه اطهار دارى قرب و منزلت باشد . ما در این جواب در حد توان به بعضى از آنها اشاره مى کنیم : پاره‌اى از ویژگیهاى حضرت عباس علیه السلام الف . بندگى و عبودیت : امام صادق علیه‌السلام به زیارت عموى خود عباس بن على علیه‌السلام رفت . در زیارت‌نامه‌اى که در برابر ایشان انشا فرمود این گونه آمده : « السلام علیک ایها العبد الصالح ( کامل الزیارات ، ص 440 ، 441 ) سلام بر شما اى بنده شایسته » همچنین آمده : « اى عزیزى که مطیع خدا و رسول و امیرالمؤمنین ، حسن و حسین علیهم‌السلام بودى » . ( العباس بن على ، ص 198 ) ب . عصمت : بى‌شک عصمت داراى مراتبى است که اهل بیت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم در اوج آن قرار دارند تا آنجا که انبیاى عظام - به جز خاتم آنها - به آن مرتبه غبطه مى‌خوردند . رسولان الهى همگى معصوم‌اند اما تعیین مرتبه کمال آنها و سطح‌بندى آنان نه در توان ما و نه در حد این مقال است . به نظر مى‌رسد عباس بن على علیه‌السلام یکى از آن بزرگ پاسداران معصوم الهى است که در کربلا حضور یافته است . کوتاه سخن این که در کربلاى حسینى سه معصوم از امامان حضور یافته‌اند : حضرت امام حسین علیه‌السلام ، امام على بن الحسین علیه‌السلام و حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام . غیر از آنان ، چهار معصوم دیگر در آن مصاف حاضر بوده‌اند : حضرت على اکبر ، حضرت على اصغر ، حضرت زینب کبرى و حضرت عباس بن على علیهم‌السلام . اما چرا عباس ؟ پاسخ این پرسش را از سخن طبرى به نقل از ابى‌مخنف برگرفته‌ایم : بعدازظهر تاسوعا بود که سپاه عمر سعد همه بر جنگ آماده بودند . ناگهان عمر بن سعد فریاد زد : « یا خیل الله ارکبى ، و ابشرى بالجنه ( تاریخ الامم و الملوک ، ج 5 ، ص 416 ) اى لشکر خدا ! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت باد » همه بر اسب سوار و به سوى امام حسین علیه‌السلام حمله‌ور شدند . عباس علیه‌السلام به امام حسین علیه‌السلام عرض کرد : اى برادر ! دشمن به شما روآورده است » امام از جا برخاست و فرمود : اى عباس ! سوار شو ، جانم فدایت اى برادر ! تا این که آنها را ملاقات کنى ، پس به آنها بگو چه مى‌کنید و چه مى‌خواهید » ( ابصارالعین ، ص 163 ) بى‌شک ، از عبارت بنفسى انت ( جانم فدایت ) عصمت حضرت عباس ثابت مى‌شود . چرا که هرگز در کلام امام ، غلو راه ندارد . پس واقع را بیان مى‌کند و عباس علیه‌السلام آن قدر کمال دارد و از خطا و عیب مبرى است که این گونه مورد خطاب ولى الله علیه‌السلام قرار مى‌گیرد . ج . مواسات : از ویژگى‌هاى ستوده اخلاقى « مواسات » یعنى اعانت و یارى و برابرى با مقام امامت و ولایت است . در روایات فراوانى ، اهل بیت علیهم‌السلام یاران خود را به این شیوه فراخوانده‌اند . حضرت امام صادق علیه‌السلام رابطه عباس علیه‌السلام با امام حسین علیه‌السلام را این گونه وصف کرده و مورد سلام قرار داده است : « السلام على ابى‌الفضل العباس المواسى اخاه بنفسه سلام بر ابوالفضل العباس ، آن عزیزى که برادرش را با ایثار جان خویش یارى کرد » ( اقبال الاعمال ، ج 3 ، ص 74 ) او در راه حیات و بقاى حسین علیه‌السلام و اهداف او جان داد تا برادرش و اهداف او زنده بماند . در بخش دیگر امام صادق علیه‌السلام قمر بنى‌هاشم را این گونه وصف کرده‌اند : « . . . فنعم الاخ المواسى . . . چه خوب برادر یکرنگ و یگانه‌اى بودید » او در تمام مشکلات و مصائب امام ، خود را شریک مى‌دانست و تلاش مى‌کرد تا فدایى و جان‌نثار حسین علیه‌السلام باشد . د . ایمان استوار درباره ایمان حضرت عباس علیه‌السلام به بیانى از امام صادق علیه‌السلام برمى‌خوریم که آن حضرت عموى خویش را این گونه ستوده‌اند : « کان العباس . . . صلب الایمان ( ابصارالعین ، ص 57 ) عباس علیه‌السلام پیوسته مردى سخت ایمان بود » . یعنى ایمان او نرم و انعطاف‌پذیر نبود که هرجا به نفعش باشد با ایمان باشد و گرنه ایمان خود را بفروشد . ه تیزبینى و دوراندیشى : امام صادق علیه‌السلام درباره‌ى عباس علیه‌السلام فرموده است : « کان العباس نافذ البصیره ( العباس بن امیرالمومین ، ص 108 ) عباس پیوسته ( بیدارى ) تیزبین و دوراندیش بود » او به ظاهر امر چندان نظر نمى‌کرد بلکه بیشتر به عمق و باطن کار چشم دوخته بود . ز . تلاش براى کسب رضایت امام علیه‌السلام : حضرت عباس علیه‌السلام از امامش جهاد و مبارزه با قوم گمراه را درخواست کرده بود اما امام به او پاسخ منفى داده بود . او بار دیگر ، آوردن آب و سیرابى اطفال را تقاضا کرده و پاسخ مثبت دریافت کرده بود . پس در طلب آب رهسپار میدان شده بود . امام جواد علیه‌السلام این نکته را در زیارت ناحیه مقدسه مورد اشاره قرار داده ، مى‌فرمایند : « الساعى الیه بمائه ( اقبال الاعمال ، ج 3 ، ص 74 ) عباس براى آوردن خواسته امامش که آوردن آب بود ، تلاش کرد » . ح . جان‌باختگى در راه امام علیه‌السلام : در زیارت ناحیه آمده « المقطوعه یداه » ( همان ) حضرت عباس علیه‌السلام دو دست مبارکش در راه امامش قطع شد . ط . خیرخواهى براى خدا و رسول و امام : در زیارت ناحیه آمده « اشهد لقد نصحت لله و لرسوله و لاخیک ( عباس بن امیرالمومنین ، ص 108 ) شهادت مى‌دهم که تو خیرخواه خداوند ، رسول او و برادرت بودى » جدا شدن دست ، جان دادن و ایثار عباس علیه‌السلام تنها به سبب خیرخواهى امام ، پیامبر و خدا بود . ى . دیانت در رفتار : عباس علیه‌السلام عصر عاشورا هنگام ورود به شریعه فرات از فرط عطش آب را به دهان نزدیک کرد ناگاه به خود آمد ، با شدت آب را بر آب ریخت و گفت : « تا الله ما هذا فعال دینى ( همان ، ص 110 ) به خدا قسم ، این رفتار خوشایند دین من نیست » ک . وفا به عهد و پیمان : علامه « عبدالحسین حلى رحمه‌الله » در کتاب النقد التنزیه از « فخر الذاکرین » به قول عده‌اى از شاهدان عینى نقل کرده : روزى امیرالمؤمنین علیه‌السلام عباس را صدا زد و او را به خود چسبانید و بین دو چشم او را بوسید و از ابوالفضل چنین عهد و پیمان گرفتند : « در روز عاشورا ، هنگامى که به آب رسیدى ، مبادا از آن قطره‌اى بنوشى ، در حالى که برادرت حسین تشنه لب است » . ( همان ) ل . صبر و شکیبایى : در صبح عاشورا ، عباس علیه‌السلام برادان خود ( عبدالله ، جعفر ، عثمان ) را که همه از یک مادر ( ام‌البنین ) بودند فراخواند و گفت : « ( اى برادران ) پیش افتید تا خیرخواهى شما را به خدا و رسول ببینم » . ( ارشاد ، ج 2 ، ص 109 مقاتل الطالبین ، ص 82 ) . « ابوحنیفه دینورى » نیز مى‌گوید : عباس فرمود : « جانم فداى همگى شما ، از جاى برخیزید و از آقاى خود حمایت کنید تا در این راه جان بازید ، پس برادران همگى بر جهاد پیشى گرفتند تا که به مقام شهادت نائل آمدند » ( اخبار الطوال ، ص 380 ) . م . علم و یقین : بى‌شک کسى که در دامن على مرتضى علیه‌السلام - باب مدینه‌ى علم نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم - تربیت شود و پس از او تحت تعلیم امام حسن علیه‌السلام و سپس امام حسین علیه‌السلام باشد ، در علوکمال علمى خواهد بود . روایت آمده است : « ان العباس بن على زق العلم زقا ( اسرار الشهاده ، ج 2 ، ص 512 ) عباس بن على قبل از آن که توان تحصیل علم یابد ، آن را تغذیه کرده است » . از این عبارت فهمیده مى‌شود که علم او ، برگرفته از تعلیمات مدرسه‌اى نبوده ، بلکه علمى الهى بوده است که با علم رسمى تفاوت دارد . در کتاب کبریت احمر آمده : « ان العباس من اکابر و افاضل فقهاء اهل البیت بل انه عالم غیر متعلم ( عباس بن امیرالمومنین ، ص 53 ) عباس بزرگ‌ترین و فاضل‌ترین فقیهان ( عمیق‌اندیشان ) اهل بیت است ، بلکه او دانشمندى تعلیم نادیده است ) در این سخن ، اشاره‌اى است به او از علم الهى لدنى برخوردار بود . ن . عروج به والاترین مراتب کمال : چون ابوالفضل عباس در این دنیا از والاترین مراتب برخوردار بود و نیز به ظاهر دو دست و بازوى خود را در این راه نثار کرد ، در عالم معنا هم خداى تعالى ایشان را دو بال عنایت فرموده که همگان به علو مرتبه‌ى او غبطه مى‌خورند . عبارت امام زین العابدین علیه‌السلام گویاى این واقعیت است : « او جانش را فداى برادرش کرد تا این که دستانش قطع شد ، پس به جاى آن خداى تعالى دو بال به او عنایت فرموده تا با فرشتگان در بهشت پرواز کند ، همان طورى که براى جعفر بن ابى‌طالب قرار داد » . ( کتاب الخصال ، ص 68 ) ص . جان‌نثارى حسین علیه‌السلام : این ، نکته‌اى نیست که کسى از آن بى‌خبر باشد . اما سخن امام سجاد علیه‌السلام در این‌باره شایان توجه است : « روزى نگاه امام سجاد علیه‌السلام به عبیدالله پسر عباس بن على علیهماالسلام افتاد ، پس امام گریان شد و سپس فرمود : روزى چون روز احد بر رسول خدا سخت نیامد ، در آن روز عمویش حمزه - فرزند عبدالمطلب - شیر خدا و شیر پیامبر کشته شد و بعد از آن روز موته بود که در آن پسر عمویش جعفر بن ابى‌طالب کشته شد و روزى چون روز حسین نبود ، سى هزار مرد اطراف او ازدحام کردند ، در حالى که آنها مى‌پنداشتند که از این امت هستند . هر کدام به ریختن خون او طلب قرب به خداى تعالى داشتند . او خدا را به آنها یادآورى مى‌کرد ، ولى آنها موعظه‌پذیر نبودند تا این که او را بر مبناى ستم و تعدى و دشمنى کشتند . سپس فرمود : خدا عباس را رحمت کند . پس البته او ازخودگذشتگى کرد و به مصیبت افتاد . خود را فداى برادرش کرد تا این که دستانش قطع شد . پس به جاى آن دو ، خداوند متعال دو بال به ایشان داد که با آن دو ، با ملائک در بهشت به پرواز آید . همان گونه‌اى که به جعفر بن ابى‌طالب عنایت کرد . و البته براى عباس نزد خداوند تبارک و تعالى مقام و منزلتى است که همه شهدا تا قیامت به آن غبطه مى‌خورند و آرزوى آن را دارند » . ( بحار الانوار ، ج 44 ، ص 298 و ج 22 ، ص 274 ) ع . والاترین شهید : یکى از مهمترین ویژگى‌هاى حضرت عباس علیه‌السلام این است که همه شهیدان به حال او غبطه مى‌خورند . امام سجاد علیه‌السلام فرمود : « و ان العباس عندالله تبارک و تعالى منزله یغبطه علیها جمیع الشهداء یوم القیامه ( کتاب الخصال ، ص 68 ) نزد خداوند تبارک و تعالى براى عباس مقام و مرتبه‌اى است که همه شهدا در قیامت به آن غبطه مى‌خورند » . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image