تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
بر اساس برخی گزارشهای تاریخی، هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه، برادرش محمد بن حنفیه خدمت حضرتشان آمده و از ایشان خواست تا به کوفه نرود.پیشنهاد محمد حنفیه به امام حسین(ع)وی به امام گفت: شما محبوبترین مردم و عزیزترین آنها نزد من هستید و سپس این درخواستها را نزد امام مطرح نمود: با یزید بیعت نکن؛ بلکه نمایندگانی به سوی مردم بفرست تا آنها را به بیعت با شما فراخوانند. اگر بیعت کردند، خدا را حمد و سپاس بگو، و اگر گرد فرد دیگری جمع شده و با او بیعت کردند، هیچ نقصی در دین و عقل شما به وجود نیامده و جوانمردی و فضل شما از بین نمیرود، زیرا میترسم به شهری از این شهرها رفته و گروهی از مردم نزد شما آمده (و بیعت کنند)؛ اما بین آنها اختلاف افتاده؛ گروهی به طرفداری شما، و گروهی بر ضد شما شده و بین آنها جنگ رخ دهد و شما نخستین کسی باشید که هدف(تیرها) قرار میگیرید. در این صورت، آنکسی که خود او و پدر و مادرش از بهترین این امت هستند، بیش از همه تباه خواهد شد و خاندانش بیش از همه خوار خواهند گشت![1]وصیت امام حسین(ع) به محمد حنفیهامام حسین(ع) در پاسخ نوشت:حسین بن علی(ع) شهادت میدهد که خدا یکی است و شریکی ندارد. محمد(ص) بنده و رسول او بود که حق را از طرف او آورده است. بهشت و جهنم حقیقت دارند، قیامت خواهد آمد و شکی در آن نیست، خدای توانا تمام کسانی که در گورها هستند را زنده خواهد کرد، من برای سرکشی و دشمنی و فساد و ظلم از مدینه خارج نشدم؛ بلکه، برای ایجاد صلح و سازش در میان امت جدم این کار را انجام میدهم، من در نظر دارم امر به معروف و نهی از منکر نموده و میخواهم مطابق سیره جدم رسول خدا(ص) و پدرم علی بن ابیطالب(ع) رفتار نمایم. کسی که مرا به جهت اینکه حق میگویم قبول کند، او به حق سزاوارتر است و کسی که دست رد بر سینه من بگذارد، من صبر میکنم تا خدا که بهترین حکمکنندگان است بین من و او داوری نماید.ای برادرم! این وصیتی است که من برای تو نوشتم. توفیق من جز با خدا نیست من به او توکل کرده و بازگشتم به سوی اوست. سپس امام(ع) آن وصیتنامه را مهر کرد و پیچید و به محمّد بن حنفیه داد، و در دل شب از مدینه خارج شد.[2]البته در برخی از گزارشها گفته شده که امام حسین(ع) فرمود که من بر اساس سیره جدم رسول خدا(ص)، پدرم علی بن ابیطالب(ع) و خلفای راشدین مهدیین رفتار خواهم کرد.[3]اکنون این پرسش به وجود میآید که آیا امام حسین(ع)، سیره خلفای راشدین را قبول داشته که تصمیم گرفته تا مانند آن رفتار نماید؟!در پاسخ باید گفت:آن بخش از گزارش که به خلفای راشدین اشاره میکند تنها در کتاب الفتوح نقل شده و در هیچ کتاب تاریخی دیگر مشاهده نمیشود که این خود به نوعی نشانگر ضعف و یا احتمال تحریف در این نقل میباشد؛ زیرا در گزارشهای دیگری که در زمینه این وصیت وجود دارد، به خلفای راشدین اشارهای نشده است.با فرض پذیرش گزارش، در سخن امام حسین(ع)، مصداق خلفای راشدین ذکر نشده است و نمیتوان به صورت قطعی از آن برداشت کرد که مراد حضرتشان، سه خلیفهی اول است! شاید مراد آنحضرت آن باشد که به سیرهای رفتار میکنم که جایگزینان واقعی پیامبر(ص) - که خود هم یکی از آنان هستم - رفتار نموده و خواهند کرد.همچنین میتوان گفت منظور امام از سیرهی خلفا، آن بخش از سیره آنان در حکومتداری است که مورد تأیید قرآن و پیامبر(ص) بوده، و نه تمام سیره آنان؛ زیرا واضح است که یزید خود را مقید به برخی رفتارهای آن خلفا نیز نمیدانست، بلکه بر خلاف رویکرد ظاهری آنان، بهگونهای رفتار میکرد که رسما و صریحا بیقیدی خود را به دین نشان میداد. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.