حدیث /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

حديثي كه مي گويد:(( مؤمن كيّس است (مومن زيرك است))). اين زيركي به چه معناست چه مصاديقي دارد؟


كياست به معني زيركي و هوشياري است و كيّس بر وزن سيد به معني عاقل و هوشيار است. تدبير صحيح زندگي و جامعه در سايه هوشياري و خردمندي فراهم مي شود و سلامت افراد و خانواده و اجتماع با زيركي تضمين مي شود. و تدبير زندگي پرتوي از هستي مطلق است و در همه موجودات جاندار كم و بيش وجود دارد: كندو سازي زنبوران و مثلث بافي عنكبوت ها، دقت هاي شگفت آور روباه و عقاب و جانداران ديگر نمونه هايي از اين تدبير است. لكن اين دقت هاي جانداران و نيز هوشياري و زرنگي كه انسان به كار مي گيرد كياست و زيركي نيست كه در روايات و منابع ديني ما اهميت آن بيان شده و مورد تمجيد و تاكيد قرار گرفته است و از نشانه هاي مؤمن واقعي و از آثار ايمان به شمار آمده است. به بيان ديگر انسان مؤمن و غير آن در جهت رسيدن به اهداف خود هوشياري به خرج مي دهد امّا هر هوشياري زيركي و كياست مورد نظر روايات نمي باشد. توضيح مطلب آن است كه فريب كار و حيله گر براي بر آوردن اهداف نامشروع خود و چاره جوي در دست يابي به خواست خويش به هوشياري نيازمند است، چنان كه شخص زيرك و كيّس براي رسيدن به مقصود خير خواهانه ي خود به هوشياري نيازمند است امّا تفاوت آن دو در اين است كه شخص فريب كار براي عملي كردن انديشه اي كه مبتني بر حيله است تلاش مي كند هر چند با قوانين خدا و شريعتش مخالف باشد و لذا مصالح كلي را در رابطه با مصلحت جزيي به راحتي پايمال مي كند و هيچ حد و مرزي را مانع خود نديده و از هر چاره اي استفاده مي كند. امّا انسان عاقل و زيرك تنها از راههايي كه موافق شرع است بهره مي گيرد و در عين حالي كه انواع فريب كاري را به خوبي ميداند و با اين كه توانائي بر آن دارد، از آن دست نگه مي دارد و در عمل بدان اقدام نمي كند زيرا از ناحيه ي خدا مانعي بر سر راه دارد كه همان نهي خداوند است لذا امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «اگر غدر و نيرنگ ناپسند نبود من از سياستمدارترين مردم بودم ولي هر فريب كاري گنهكار است و هر گنهكار كافر است (كفر به معني ترك اطاعت خدا) و هر غدّار و مكّاري در قيامت پرچم خاصي دارد كه به وسيلة آن شناخته مي شود». بنابراين صرف تدبير زندگي دنيوي و هوشياري براي پيشرفت كارهاي اين جهان كار عاقلانه و اثر خرد و عقل سالم نيست و كساني كه همچون عمروعاص به مكر و خيانت متوسل مي شوند اين كار آن ها دليل زيركي و هوشياري آنها نبوده و از جمله عاقلان نبودند، بلكه كار اينها شيطنت و نيرنگ بازي است. چنان كه مردمي كه حس حق دوستي را دارند و از مظاهر آن شاد مي شوند، ولي درك تشخيص آنها كوتاه است و نمي توانند پا بر جا بمانند و در هنگامه سختي ها دچار تزلزل مي شوند چرا كه درجه كافي از كياست و تعقل را ندارند و مسئوليت آن ها در حدود همان حق دوستي آنها است. كار عقل و عاقلانه و نتيجه زيركي و كياست رهبري صحيح انسان بسوي مبدأ و معاد مي باشد و با توجه به مبدأ هستي، بايد انسان را به ستايش حق بكشاند و با سلوك صراط مستقيم سرانجام بشر را به بهشت برساند. چنين هوشياري همان كياستي است كه درمنابع روائي و ديني ما از نشانه هاي مؤمن و از آثار ايمان به شمار آمده است چون به فرموده ي امام صادق ـ عليه السلام ـ : عقل چيزي است كه به وسيلة آن خدا را بپرستند و بهشت به دست آورند. سائل مي گويد: گفتم: آنچه معاويه داشت چه بود؟ حضرت علی (ع)فرمود: ((آن چه معاويه داشت نيرنگ و شيطنت بود و آن مانند عقل است ولي عقل نيست)). بنابراين زيركي و كياست كار عقل است و از آن براي جلب منافع مشروع دنيا و سعادت عقبي بايد به كار گرفته شود وگرنه مكر و نيرنگ خواهد بود. امام علي ـ عليه السلام ـ : مي فرمايد: «ما در زماني زندگي مي كنيم كه غالب مردم اهل خيانت و پيمان شكني را كياست و عقل مي شمارند و جاهلان بي خبر اين گونه افراد را مدير و مدبر مي خوانند.» با نهايت تأسف آن چه را امام علي از آن شكوه نموده است در عصر ما نيز به طور گسترده ظاهر شده و غالب مردم، حيله گران مكار در عرصه هاي مختلف را در جهان به عنوان انسان هاي عاقل و زيرك مي شناسند و آنهايي را كه پاي بند به عهد و پيمان الهي و انساني هستند افراد ساده انديش و بي تجربه به شمار مي آورند. حيله گري ممكن است منافع زود گذر دنياي انسان را تأمين كند ولي بي شك منافع دنيا و آخرت او را تامين نمي كند در حالي كه عقل و زيركي يكي از دو حجت خدا بر بني آدم و رسول باطني او است كه مي بايست، سعادت دنيوي و اخروي انسان در پرتو راهنمائي آن تامين شود. بنابر آنچه گفته شد مي توان گفت: هر هوشياري زيركي و كياست نيست بلكه هوشياري آميخته با تقوي كياست است و برخي از مشخصه هاي زيركي عبارتند از: 1. بصيرت و روشن بيني كه همان فرقان و قوي تشخيص دهنده ميان حق و باطل است كه در روايات از آن به كياست تعبير مي شود و در قرآن به «فرقان» تعبير شده است. 2. از نمادهاي كياست غلبه بر هوي و هوس و مالك بودن خرد و نفس مي باشد. 3. دور انديش و چاره جوئي از راههاي مشروع براي كسب و رسيدن به اهداف مشروع مشخصه ديگري براي کياست است. 4. ترجيح مصالح ماندگار بر منافع زود گذر .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image