شؤون دینداری  /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

انسان دیندار از منظر اسلام در احادیث به چه کسی گفته می شود؟


نگاهی به روایات، در زمینه ی مفهوم دینداریدینداری در روایات بر مبنای تفسیر از آیات قرآنی است. در این زمینه مناسب است که به باب دعائم الاسلام اصول کافی اشاره نماییم.در کتاب شریف اصول کافی، در باب دعائم الاسلام، روایاتی وجود دارد که از آن روایات، مفهوم دینداری به طور کامل استفاده می شود.توضیح این که این روایات در راستای مفهومی است که در فراز پیشین،‌از آیات استناد گردید.علی ابن ابراهیم، از محمد ابن عیسی از یونس ابن عبدالرحمان از عجلان ابن ابی صالح نقل نمود که گفت: از امام صادق علیه السلام پرسیدم که مرا از حدود و مرزهای ایمان ، آگاه فرما . شهادت به این که خدایی جز خدای عالم نیست و این که محمد صلی الله علیه و آله فرستاده ی خداوند است و اقرار و اعتراف به آنچه که او از جانب خدا آورده است و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات و روزه ی ماه مبارک رمضان و انجام حج الهی و دوستی و ولایت ما خانواده و دوست داشتن دوستان ما و مخالفت و دشمنی با دشمنان ما و همراهی با اهل صدق و راستی (کافی، 1365، ج2، 18)از این روایت نکات چندی دانسته می گردد که این نکات مفهوم دینداری را توضیح می دهند:1) ایمان، دارای حدودی می باشد و بدون قاعده، دیانت و ایمان ورزی، امکان ندارد؛2)ابراز شهادت و اقرار قلبی و باطنی؛ دو عنصر کلیدی در ایمان ورزی، می باشند؛3) انجام مناسک دینی، همچون نماز و پرداخت زکات وروزه ی ماه مبارک رمضان و انجام حج الهی، و از همه مهم تر، ولایت مداری‌، از عناصر کلیدی و اصلی ایمان ورزی و تدین می باشند؛4) ولایت و دوستی با اهل بیت علیه السلام، و همگامی با آنان؛5) همگامی با صادقین و اهل راستی و انسان های هدف مند عالم.روایت دیگری را در این زمینه مورد اشاره قرار می دهیم.از زراره، از امام باقر علیه السلام است،‌که فرمود: اسلام بر پنج چیز بنا نهاده شده است؛ بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت. زراره گفت: پرسیدم که کدام یک برترند؟ فرمود: ولایت برتر است. چون کلید همه ی آنها ولایت است و والی الهی، راهنمای آن اعمال است. سپس پرسیدم کدام یک،‌پس از ولایت است؟ فرمود:نماز، که رسول خداصلی الله علیه و آله فرموده است:نماز ستون و پایه ی دین شماست. گفتم: پس از نماز کدام افضل است؟ فرمود: زکات ، چون خداوند آن را قرین نماز قرار داده است و پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است: زکات ، گناهان را از بین می برد. پرسیدم پس از زکات کدام افضل است ؟ فرمود: حج، که خدای متعال، فرموده است: برای خدا بر عهده ی مردم است حج خانه خودش بر هر فردی که استطاعت آن را داشته باشد و هر کس کفر بورزد، همانا خداوند از آنان بی نیاز است. و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: همانا حجی مقبول، برتر است از بیست نماز نافله وهر کس، به این خانه طواف نماید،‌ بیست به حساب آید و هر کس دو رکعت صحیح به جا آورد، خداوند همه ی گناهان او را می بخشد و فرمود که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز مزدلفه فرموده است آنچه که فرموده است(یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سخنان فراوانی را درباره ی این مسائل فرموده اند). پرسیدم پس از حج چه؟ فرمود:روزه. پرسیدم: چرا روزه، در آخر است؟ فرمود: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: روزه سپر آتش است. سپس فرمودند:اگر برترین امر واجب شریعت از تو فوت شود، توبه ای در آن نیست، مگر آن که همان امر را به عینه اعاده اش کنی، ولی روزه هر گاه از تو فوت شود، یا آن که به سفری بروی، می توانی غیر آن را از قبیل پرداخت صدقه و یا پوشاندن جامه ای بر مسکینی آن را اعاده کنی. سپس فرمودند:وسیله ی متین و محکم الهی و شمشیر برنده ی آن، و کلید و در ورودی آن، و سبب رضای خداوند، اطاعت از امام و شناخت او است، بعد از معرفت خداوند. خدای متعال می فرماید: هر کس اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله را بنماید، خدا را اطاعت کرده و هر کس روی از اطاعت بگرداند، ما تو را به آنها نگهبان نساختیم.آگاه باشید، اگر فردی،‌ تمام شب ها را به قیام اطاعت مندانه بپردازد و تمام روزها را روزه بدارد،‌ و تمام مالش را در راه خدا صدقه بدهد، و تمام سال ها را به حج برود، ولی فاقد ولایت الهی باشد و با امامی واجب الاطاعه مرتبط نباشد و دستورات را از او نگیرد، ‌همه ی اعمال اش، به همین دلیل فاقد ارزش است و از اهل ایمان محسوب نمی گردد. سپس فرمود: آن که اهل ولایت هستند، وارد بهشت می شوند، به فضل و رحمت الهی(کلینی، 1365، ج2، 18).در این روایت شریف، نکات قابل تأمل و بلندی وجود دارد، که اشاره به آنها راهگشا و تعیین کننده ی الگوی کامل دینداری و مفهوم روشن آن می باشد.1)اسلام، یک سیستم همگون است که در آن هیچ نکته ای قابل فرونهادن نیست و اگر چنین شود، کل مجموعه ی اندیشه ی دینی دچار خلل و کاستی خواهد گردید؛2) اسلام، بر ستون های اصلی چند گانه ای بنیاد نهاده شده که در این ستون ها، ولایت حکم ستون محوری و مرکزی را دارد؛3) ولایت، حکم کلید و راهنما و جهت نما را دارا می باشد؛4) نماز، ستون قویم و محکم دین،‌ پس از ولایت است،‌ و در واقع نشان ـ دهنده ی تجلی ولایت و عامل اتصال مصلی به کانون ولایت همگام با هدایت ها و راهنمایی های ولی الهی است؛5) زکات، تجلی تزکیه خواهی انسان مسلمان است که این تزکیه را از مال نیز همچون جان خویش، ‌که در آغاز با نور ولایت آن را نمودار کرده است؛ انجام می دهد.6) حج، معیاری بر قرار گرفتن انسان رونده راه در مسیر عشق ورزیدن و طواف بر گرد خانه ی معبود است؛7) پس از همه ی این فرازهای رمز آلود، انسان دیندار جوشنی را با روزه به تن می نماید و روزه را که سپری در برابر آتش است، بر تن می نماید؛8) ولایت، مفتاح و کلید و دروازه ی ورودی به اسلام و دیانت ورزی است که بدون آن، هیچ عملی مورد پذیرش نمی باشد؛9) ولایت، دلیل و راهنمای همه ی اعمال است و همه ی اعمال پس از اتصال به کانون ولایت، معنا و مفهوم و جهت می یابد.از مجموع این مطالب، این نکته به دست می آید که دینداری چیزی جز عمل بر وفق اموزه های دینی نمی باشد.و دینداری، در واقع، تجلی تمامت آموزه های دینی در حوزه ی عمل است.محمد ابن یحیی از احمد ابن محمد، از صفوان ابن عیسی ابن سری ابی الیسع، نقل کرده که گفت: گفتم به امام صادق علیه السلام، خبرم ده از ارکان و پایه های اسلام، که برای کسی امکان کوتاهی از معرفت امری از آنها را نداشته باشد «یعنی، کسی را راه فرار از آنها، در حوزه دینداری نباشد» که اگر کسی کوتاهی ورزید، ‌دینش فاسد شده باشد.و خداوند عملی از او را نپذیرد اما هر کس آنها را بشناسد و بدان ها عمل نماید، دینش نیکو شده باشد وعملش را خداوند مورد قبول قرار دهد، گرچه کارهایی از سر جهل هم از او سر زده باشد.به خاطر نادانی و جهالتی که دارد «چون حقیقت را دینداران مبتدی نمی دانند» فرمود:دادن گواهی به این که خدایی جز خدای حقیقی نیست و ایمان به این که محمد صلی الله علیه و آله، که درود خدا بر او باد، فرستاده خدا است و اقرار به آنچه که او آورده و حق است آن آورده ها، در اموالی همچون زکات که یک حق هم هست و ولایتی که خدا مردمان را به آن سفارش فرموده است و آن ولایت آل محمد صلی الله علیه و آله است. ابی الیسع می گوید: گفتم: آیا در ولایت، فضلی غیر از این هم هست؟ فرمود:آری، خدای متعال فرموده است: ای کسانی که ایمان آورده اید، اطاعت کنید خدا و رسول اش را و اولی الامر خودتان را، و فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله، که درود خدا بر او و آلش باد، کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است و پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام امام اند، ولی دیگران می گویند: بعد از علی علیه السلام، معاویه است و حال آن که بعد از علی علیه السلام، حسن و حسین علیه السلام هستند و دیگران می گویند: بعد از معاویه، یزید ابن معاویه است. و حال آن که حسین ابن علی علیه السلام است. حضرت علیه السلام سپس سکوتی کردند و بعد از مکث کوتاهی فرمودند:آیا اضافه نمایم؟ حکم ابن اعور، به او عرض کرد:جانم به فدایتان اضافه فرمایید. حضرت علیه السلام فرمود: بعد از حسین، علی ابن الحسین علیه السلام است و سپس محمد ابن علی علیه السلام، یعنی ابا جعفر علیه السلام تا این که ابوجعفر«امام باقر»، آمدند، ایشان راهی را گشودند و مناسک حج آنها را به آنها آموزش دادند، تا این که مردم خود را محتاج ایشان دانستند و امر همواره چنین است و زمین باقی نمی ماند مگر به وجود امامی، و کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است و بیشترین حاجت را تا وقتی که جانت به اینجایت (حلقومت) برسد، به امام داری که در ضمن، با دست مبارکشان، به حلقوم خود اشاره فرمودند (کلینی، 1365، ج2،19)در این حدیث نورانی،‌ جستارهای قابل تأملی وجود دارد که به برخی از فقرات آن اشاره می نماییم:1) دینداری مطلوب، دارای ارکان و پایه هایی است که بدون آنها، دینداری فاقد معناست؛2) از مجموعه و مضمون حدیث شریف، بر می آید که دینداری، صرف ابراز شهادتین نیست، بلکه عمل بر طبق آن چیزهایی است که به آنها گواهی داده شده است؛3) ولایت (ارتباط تنگاتنگ و مستحکم جبهه ی اسلامی با خدا)؛ رکن بنیادینی در جامعه ی اسلامی است که افراد امت با ولی برقرار می نمایند؛4)هر کس در راستای امامت و ولایت قرار نگیرد و معرفت نباید، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است؛5) رهبران و امامان علیه السلام، منصوب از جانب خدا هستند؛6) همه ی احکام شریعت با مهر تأیید خوردن از جانب امامان پاک و معصوم از خطا مورد تأیید و پذیرش قرار می گیرند.برآیند و نتیجهاز توضیحاتی که راجع به مفهوم دینداری بر اساس آیات و روایات ارائه شده،‌ به دست آمد که دینداری، یعنی باور و پای بندی به مجموعه ای از تعالیم، تکالیف، الزام ها و روش های زندگی که ناظر بر مجموعه ی زندگی آدمیان است که از جانب خدا نازل شده است.این فراز شکوه مند، نوری الهی است که در قلب انسان الهی دمیده شده است. «ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان و لکن جعلناه نوراً نهدی به من نشاء من عبادنا و انک لتهدی الی صراط مستقیم»(شوری، 52)، تو در گذشته نمی دانستی که کتاب و ایمان چیست و لکن آن را نوری قرار دادیم تا هر کس از بندگانمان را می خواهیم هدایت نماییم و همانا تو هدایت می نمایی مردم را به راهی مستقیم.بنابر این، دینداری، همان باور و ایمان و اعتقاد و تصدیق قلبی به کل آن چیزی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، آن را از جانب خدا آورده و نیز مکمل این باور است، یعنی عمل و تصدیق عملی بر کلیه ی آنچه شریعت در ساحت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی، حقوقی و... ارائه کرده است. بدین صورت انسان دیندار، تجسم عملی شریعت خاتم است.بالاخره از مجموعه ی این بحث چند نکته ی بلند و مهم را دریافتیم:1)لازمه دینداری، تصدیق قلبی و باطنی به آموزه های نظری از اسلام، و پذیرش آنها به گونه های سیستمی و مجموعی است؛2) برنگزیدن دینی غیر از آنچه که پذیرفته، ‌زیرا آنچه را که پذیرفته، ‌دارای صفت صدق و حقانیت است؛3) تصدیق عملی بر وفق مبانی نظری و همراه نبودن عقیده با عمل؛4) تجسم شریعت بودن و وجود خویش را نمود عملی شریعت قرار دادن؛5) انطباق کلیت زندگی با مفاهیم دینی؛‌6) شمول گستره ی دینداری به همه ی قلمروهای زندگی؛7) برنگزیدن سرپرست «ولی»و هم راز «ولیجه»، و «بطانه».این ها به طور کلی مواردی است که درباره ی دینداری از مجموعه ی آیات و روایات استخراج می گردد.منبع مقاله:مصباح یزدی، محمد تقی: (1390)، سجاده های سلوک: شرح مناجات های حضرت سجاد علیه السلام؛ جلد 1، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله، چاپ اول rasekhoon.net .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image