وضعیت روح یک فرد بیهوش چگونه توجیه می شود .لازم به ذکر است که فردی که خواب است روح به صورت موقت از بدن جدا می شود به طوری که با تحریک فرد روح بر میگردد و فرد بیدار می شود حال آنکه در یک فردی که به وسیله دارو بیهوش می شود این حالت وجود ندارد؟

خواب انصراف روح از بدن است و این انصراف گاه شدید و قوی است و گاه ضعیف و خفیف ، گاه طولانی مدت است و گاه کوتاه مدت ، در خصوص بیهوشی ، انصراف روح از بدن شدید است هر چند زمان و مدت آن بسته به نوع عمل جراحی می تواند متفاوت باشد ولی آنچه مهم است این دارو به دلیل اثر گذاری عمیق که بر جسم می گذارد ، انصراف روح از بدن را در حد بسیار ضعیفی نگه می دارد و به قدری فعالیت جسم را ضعیف می سازد که گویا روح بدون ابزار و بدون بدن می گردد و از این رو تا مدت زمانی که بدن قابلیت کامل و تمام را برای ابزار بودن روح بدست نیاورد، توجه روح به آن بسیار ضعیف خواهد بود. بر این اساس به دلیل انصراف شدید روح از بدن و توجه ضعیف روح به بدن در حالت بیهوشی ، حتی عملهای سنگین و جراحتهای سخت بر جسم ، روح را منفعل نساخته و باعث بیداری فرد نمی شود.باید توجه کرد که توجه و وابستگی روح به بدن ، مسأله بسیار مهمی است حتی اگر شما فردی را فرض کنید که به صورت ظاهر بیدار است ولی روحش توجه به جای دیگری داشته و به شدت از توجه به جسم خویش منصرف است ، هر کاری که بر آن جسم وارد آید فرد متوجه نخواهد شد. مرتاضانی که تمرکز گرفته و در حالت بیداری ساعتها می توانند گرسنگی ، سردی، تاریکی، سوزش و بسیار سختی های دیگر را که فراتر از عملهای جراحی است تحمل کنند، به همین دلیل است که توجه روحشان را به بدن ضعیف و کم رنگ می سازند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه