تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
دوست گرامی تکرار و یکنواختی در عالم نیست و اگر هم احساس شود نسبت به عالم طبیعت و بیرون انسان این وضعیت وجود دارد. امور مادی و طبیعی خیلی زود برای انسان کهنه و تکراری می شود اما عالم درونی انسان اینطوری نیست و به دلیل گستردگی آن هرگز انسان در آن احساس تکرار نمی کند و همیشه در حال پیشروی و تازگی است.
انسان دو بعد دارد طبیعی و ماورای طبیعی که منظور بدن و روح او است. در روح انسان دو عالم عقل و دل وجود دارد که عوالمی مجرد و بسیار گسترده است. مردم عادی تنها یک عالم دارند و در ان زندگی می کنند و می میرند و آن عالم طبیعت است، ولی عالمان و اهل عقل و عرفان از عوالم بسیار زیبا و بزرگ درونی برخوردار هستند که بیشتر اوقات در آن عوالم سیر می کنند و لذا به آرامش می رسند و قرار دارند و از همان طریق با خدا ارتباط دارند و نزدیک می شوند و به کمال روحی می رسند.
سیر و سلوک دینی برای همین است که انسان از عالم طبیعت و دنیا به سوی عالم عقل و دل که درونی است هجرت و کوچ کند و در روح خود عالم داشته باشد و آن عوالم روحی را گسترش دهد و بزرگ شود و به خدا نزدیک گردد.
ویژگی های عالم عقل و طبیعت و اهل آنها : 1- عالم عقل، عالم علم و حقیقت و بیداری و نورانیت است در حالی که اهل دنیا در جهل و بی خبری و غفلت و ظلمت هستند. معیار علم، شناخت حقیقت است و حقیقت از سنخ مجرد و ماورای طبیعت است و تنها در عالم عقل و با ابزار عقل و دل شناخته می شود و چون مادی نیست با حس کسی نمی تواند به حقیقت برسد.از نگاه دینی کسی که علوم بنیادین و پاسخ سوالات اساسی زندگی را نمی داند جاهل است اگر چه پرفسور باشد. شناخت خدا، جهان، انسان، دین، زندگی و معاد، علوم بنیادین هستند.
2- عالم عقل، عالم عقلانیت و حکومت استدلال عقلی و حجت است در حالی که اهل دنیا همه چیز را با حس می شناسند. ما سه نوع ابزار شناخت داریم حس عقل و شهود. حقیقت چون امر باطنی است تنها با عقل و شهود قابل وصول است و اهل دنیا و ماده جز حواس و تجربه ابزاری برای شناخت حقیقت ندارند و لذا هرگز به حقیقت نمی رسند و عالم نمی شوند.
3- عالم عقل، عالم آزادی و اختیار و انسانیت و بندگی خدا است در حالی که اهل دنیا اسیر و بنده هوای نفس و تحت سلطه غرایز هستند و در زندگی بشری و حیوانی بسر می برند.
4- عالم عقل، عالم وحدت و توحید و خدامحوری و همدلی انسانی است در حالی که اهل دنیا گرفتار کثرت و تشتت و تفرقه و اختلاف و کشمکش اند. طلبه در عالم عقل و توحید یک کار بیشتر انجام نمی دهد و آن شناخت خدا و توجه به خدا و قرب به خدا است و کار برای خدا و ترویج دین خدا و عمل به اراده خدا و کسب رضایت خدا و جلب محبت خدا است و به طور خلاصه خداپرستی است.
5- عالم عقل، عالم آرامش است که با ایمان به خدا و یاد خدا و خدامحوری و توکل به خدا و رضا به رضای خدا و تسلیم امر خدا برای انسان ایجاد می شود در حالی که اهل دنیا همیشه در ترس و اضطراب زندگی می کنند و اگر حتی آسایش داشته باشند آرامش واقعی ندارند. 6- عالم عقل، عالم مجرد و معنوی و لطیف است و باعث لطافت روح انسان می شود، در حالی که اهل دنیا در عالم ماده و سخت و خشن زندگی می کنند و دچار خشونت و سنگ دلی می گردند. 7- عالم عقل، عالم روحی و پنهانی و درونی است در حالی که زندگی اهل دنیا بدنی و ظاهری و بیرونی است. علم و تفکر و مطالعه و استدلال و تمام کارهایی که در فضای علمی و عالم طلبگی انجام می شود از جنس امور عقلانی و تجردی و درونی است.عالم تجردی نسبت به عالم مادی و ظاهری جنبه غیبی دارد و طلبه وقتی وارد عالم علم و تجردی می شود از جمع مردم عادی غایب می شود و در غیب این عالم زندگی می کند و نوعی زندگی پنهانی و تجردی دارد که تا خود به سخن نیاید، از دید دیگران کاملا مخفی است.
اما کارهایی که در فضای مادی انجام می شود، حتی علوم دانشگاهی و آزمایش ها و پژوهش ها حسی و تجربی و مادی و آشکار است و در مورد مواد مادی و ظاهری است. لذا ارزش طلبه ها هم پنهانی است و مردم که عقلشان به چشمشان است، بیشتر برای دانشگاهی ها ارزش قایل اند چون کارکرد و دستاوردهای آنها را می بینند.
مردم عادی مادی نگر هستند و نگاهشان به بیرون از خود است و متوجه بدن و سلامتی بدن و خانه و ماشین و ظاهر زندگی هستند و نیازهای بدنی و مادی برایشان اهمیت دارد و تنها دستاوردهای مادی بشر را می بینند و برای پیشرفت مادی ارزش قایل اند. آنها نسبت به عالم عقل و درون انسان های فرزانه بی خبرند و گاهی خیال می کنند اهل عقلانیت و عالمان دینی بی کاراند در حالی که آنها حتی در خواب هم ممکن است کار کنند، چون کارهای آنها درونی و فکری است و دیده نمی شود.
راه انسان به کمال و خداوند درونی است و خدای متعال در درون دل مومن است. قلب المومن عرش الرحمان. ما از درون خود به خدا راه داریم و معرفت نفس معرفت رب را به دنبال خواهد داشت. 8- عالم عقل، عالم روحی است و در آن انسان خودش رشد می کند و رشد انسان نامحدود و تا بی نهایت است اما در عالم ماده انسان رشد نمی کند امکانات مادی و بیرونی او رشد می کند و رشد مادی انسان هم بسیار محدود است.
9- عالم عقل، عالمی است که امنیت و ارزش های الهی و خوبی ها در آن جریان دارد و خدای خوبی ها پرستیده می شود و انسان در آن به کمال مطلوب انسانی می رسد، در حالی که اهل دنیا امنیت ندارند و چیزهایی را می پرستند که مایه ظهور تمام بدی ها هستند. الدنیا راس کل خطیئه. دنیا سرآمد همه بدی ها است و انسان در آن فاسد می شود. نکته: این قضاوت ها درباره عوالم است و در مورد افراد نیست و ما درباره فرد قضاوت نمی کنیم چون افراد نسبی هستند و هر کسی بهره ای از عالم ماده و معنا دارد به صورت ترکیبی دارد. قضاوت ما میان عالم حس و دنیا و عالم عقل و دین به صورت محض و خالص است. کسی که این عوالم را به صورت محض بشناسد بعد می تواند در مورد خود هم قضاوت داشته باشد و به خودشناسی برسد. اما در مورد دیگران قضاوت کردن بسیار مشکل است و نباید باشد.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.