علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

چرا در زمان رسول الله تفسيري براي قرآن کریم نوشته نشده است؟ آيا آن حضرت دستوري در اين رابطه نداشته اند.؟


بحث تفسیر قرآن کریم، بحث شیرین و زیبا است و در جای خود در مورد آن بحث های زیادی صورت گرفته است. ولی به طور مختصر در جواب اين سؤال بايد گفت: آن چه در بدو امر بر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ لازم است تعليم کتاب و تلاوت و تبيين آن مي باشد و آن حضرت به مقتضاي دلالت آيات شريفه از قرآن کريم هم قرآن را بر مسلمانان قرائت و تلاوت مي نموده است و هم الفاظ و معاني آن را در حد توان و درک و فهم مسلمانان تبيين و تفسير مي کرده است. چون يکي از وظائف رسول الله، علاوه بر دريافت وحي و ابلاغ آن به مردم، مسأله تفهيم و تبيين آياتي است که بر آن حضرت نازل شده است و اصولا ابلاغ وحي اعم از خواندن، تعليم و تبيين آن مي باشد. و از آيه شريفه بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْک الذِّکرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَکرُونَ. فهميده مي شود آن چه براي مردم و به سوي آنان نازل شده و در فهم آن به تبيين نياز دارند، نبي اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از جانب خداوند متعال مأمور به تبيين آن بوده و با توجه به اين که آن حضرت در دريافت، تبليغ و تعليم و تفهيم وحي و همين طور نسبت به ديگر کارهاي خود، معصوم از خطاء و گناه و... مي باشد و در مقام تفسير و تبيين قرآن کریم از مأموريت خود تخطي نمي کند، معلوم مي شود که معارفي از قرآن کریم را که نياز به تفسير داشته، تبيين کرده است و در اين ترديدي نيست. امّا اين که تفسير آيات قرآن کریم در عصر رسالت توسط شخص حضرت و يا صحابه و ديگر مسلمانان به صورت کتابت در آمده است يا نه اختلاف نظر وجود دارد: ذهبي که يکي از علماي اهل سنت است در اين رابطه مي گويد: تفسير قرآن کریم دو مرحله را پشت سر گذاشته است يکي مرحله نقل روايت که در عصر رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و صحابه و تابعين رايج بوده و به مرحله تدوين و کتابت نرسيده بوده و صرفا به صورت روايت نقل مي شده، صحابه از پيامبر و بعضي صحابه از بعض ديگر و تابعين از صحابه روايات يا روايتي را که مربوط به تفسير آيه اي بوده است، نقل مي کردند. ديگري مرحله تدوين و کتابت تفسير که از زمان تدوين حديث رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ يعني از اواخر زمان بني اميه به بعد شروع شده است. از اين کلام ذهبي بر مي آيد که در عصر رسالت، اصلاً تفسير، نوشته نمي شد به خصوص که در آن عصر به دليل امکان دست رسي مردم به شخص پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ براي فهميدن معاني آيات، تفسير اجتهادي و اين که از جمع آوري شواهد و قراين معناي آيه را بفهمند، وجود نداشته است. اين نظريه ذهبي و امثال ايشان هر چند نسبت به عصر صحابه و قسمتي از عصر تابعين که حاکمان آن زمان نوشتن حديث را منع کرده بودند، وجهي دارد. چون تفسير آيات به صورت روايت بوده است، لکن نسبت به عصر خود رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که کتابت حديث ممنوع نبوده، قابل قبول به نظر نمي رسد و چه طور شده که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و نيز صحابه و ساير مسلمانان تفسير آيات را که به صورت روايت از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرا مي گرفته اند، به صورت مکتوب در نياورده اند در پاسخ بايد گفت: رواياتي فراواني در منابع روايي و غيره وجو دارد که به صراحت دلالت مي کند تفسير آيات قرآن کریم که در عصر رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ صورت گرفته و به دستور آن حضرت توسط برخي از صحابه بزرگوار آن حضرت به صورت نوشته در آمده است که به برخي از روايات در اين زمينه اشاره مي شود. در روايتي آمده است که اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ بعد از آن که از موقعيت و جايگاه خويش نزد رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ سخن مي گويد مي فرمايد، هيچ آيه اي از قرآن کریم بر رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نازل نشد، مگر اين که قرائت آن را به من آموخت و آن را بر من املاء کرد و آن را با خط خود نوشتم و تأويل و تفسير، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و خاص و عام آن را به من تعليم داد و از خدا خواست که توان فهم و حفظ آن را به من عطا فرمايد و از زماني که آن دعا را درباره ی من فرمود، هيچ آيه اي از کتاب خدا و هيچ علمي ( از جمله علم تفسير قرآن) را که بر من املا کرد و نوشتم، فراموش نکردم...). 2. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ براي جاودانه کردن دين اسلام و تعيين مرجعيت فکري پس از خود، علي و فرزندانش را براي وراثت علوم الهي از جمله تفسير قرآن کريم، آماده کرد و امام علي ـ عليه السلام ـ يافته هاي تفسيري خود را به طور کامل از پيامبر آموخت و پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در ضمن روايتي فرموده است: يا علي اکتب ما أملي عليک... اي علي بنويس آن چه را بر تو املا مي کنم. 3. امام حسن ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: تمام علوم در ميان ما است و ما اهل و شايسته آن هستيم و همه آن با تمام ويژگي هايش نزد ما است و تا روز قيامت، هر چه اتفاق افتد، حتي ارش و ديه خراشي که به پوست بدن وارد شود، همه با خط علي و املاي پيامبر نزد ما مکتوب است. بديهي است که علم تفسير و شناخت دقايق و لطايف آيات قرآن، مطابق دلالت اين حديث يکي از مصاديق اين کلام عام و فراگير امام حسن ـ عليه السلام ـ مي باشد که فرموده است: «تمام نيازمندي هاي بشر حتي ديه خراش وارد بر بدن در نزد ما است که به املاء رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و خط امام علي ـ عليه السلام ـ کتابت و نوشته شده است» املاء تفسير و معاني آيات قرآن کریم توسط پيامبر و کتابت آن توسط امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ دلالت روشني دارد بر اين مدعا که تفسير قرآن کریم در عصر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به کتابت رسيده است. عقل نيز اقتضاء مي کند که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ همان طور که به دستور خداوند براي حفظ شريعت و آخرين کتاب آسماني و جا افتادن امام علي ـ عليه السلام ـ به عنوان امام، زمينه سازي مي کند، براي حفظ دقايق معاني قرآن کریم نيز زمينه سازي کند و تفسيري از آيات قرآن کریم را به نحو تعليم و تبيين شفاهي و نيز دستور دادن به کتابت آن، براي بعد ازخودش به ميراث بگذارد و از آن جا که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ معصوم بوده و از روي هوي و هوس سخن نمي گويد، به اين نتيجه مي رسيم که سفارش و دستور آن حضرت به امير مؤمنان مبني بر نوشتن آن چه که املاء مي کند. اين مطلب را آشکار و روشن مي کند که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ وظيفه داشته است براي حفظ معارف عميق قرآني و اسلامي از ابزار و طرق مختلف و ازجمله دستور به کتابت معاني آيات، بهره بگيرد. رواياتي که به آن اشاره شد، اگر ضميمه بشود به رواياتي که در رابطه با توصيف «جامعه» (که صحيفه اي است که به املاي رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و دست خط امام علي ـ عليه السلام ـ تنظيم شده و مشتمل بر جميع علوم و معارف الهي و احکام و...). وارد شده و نيز آن چه راجع به مصحف امام علي ـ عليه السلام ـ در روايات و تاريخ و... آمده است؛ اين مدعا را مستدل و مبرهن مي نمايد که تفسير قرآن کریم در عصر شخص پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به کتابت رسيده است. زيرا اين که گفته شده است امام علي ـ عليه السلام ـ بعد از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ عباي خود را به زمين نگذاشت إلا اين که قرآن کریم را جمع آوري کرد و آن را بر امت عرضه نمود، در حالي که مشتمل بر تفسير و تأويل و... بود، معنايش آن است که امام علي ـ عليه السلام ـ همان قرآن موجود را با تفاسير آن، که از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شنيده و دريافت کرده بود، منظم و مرتب کرد. يعني همان نوشته هاي تفسيري را که در زمان حيات پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به صورت پراکنده موجود بود، جمع آوري کرد. آن چه گفته شد، به اين نتيجه مي رسيم که: اولا در زمان رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ دليلي بر اين که تفسير قرآن کرییم نوشته نشود و به صورت مکتوب در نيايد، وجود ندارد. هر چند تفسير در آن عصر تفسير به شکل اجتهادي نبوده و مردم مستقيما به خود پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ براي فهم معاني آيات مراجعه مي کرده اند. ثانيا: منع از کتابت حديث، بعدا اتفاق افتاد و در عصر پيامبر کسي ممنوع از نوشتن آن چه از پيامبر در رابطه با تفسير قرآن کریم و غير آن مي شنيد، نبود. ثالثا: رواياتي که به برخي از آن ها از باب نمونه اشاره شد و نيز مسأله ی جمع آوري قرآن کریم توسط امام علي ـ عليه السلام ـ که همراه با تفسير و تأويل و... بوده و آن را از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آموخته و به دستور حضرت نوشته است، خود دليل است که تفسير آيات قرآن کریم در زمان رسول خدا نوشته شده و امام علي ـ عليه السلام ـ بعد از رحلت همين نوشته هاي پراکنده را مرتب نموده است هر چند مصحف امام علي ـ عليه السلام ـ فعلا در دست ما است. رابعا: اهتمام پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به عرضه شدن معاني عميق و دقيق قرآن کریم هر چند بر برخي از امت، اين اقتضاء را دارد که به حفظ از راه کتابت نيز سفارش نمايد. خلاصه سخن اين که تفسير قرآن کريم در حدي که مردم بدان نياز پيدا مي کردند از سوي پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به مردم بيان شد و اين گونه تفسير در کتاب هاي روايي، تفسير و... شيعه و اهل سنت آمده است امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ نيز تمام تفسير قرآن کریم را نوشته بود و از سوي ديگر اهل بيت ـ عليهم السلام ـ مفسران راستین قرآن کریم بودند و مردم وظيفه داشتند به آن ها مراجعه کنند؛ ولي در اثر ظلمي که به اهل بيت ـ عليهم السلام ـ عصمت و طهارت واقع شد، نگذاشتند تفسيري مکتوب به جامعه و همه مردم ارائه شود. پس در زمان رسول اکرم (ص) تفسیر قرآن کریم مرسوم بوده است و رسول اکرم نیز در خصوص آن دستور فرموده است. منتهی تفسیر در آن عصر گاهی شفاهی بوده است و گاهی مکتوب و شیوه های تفسیر با شیوه های تفسیری امروزی فرق می کرده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image