تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
نه تنها خداوند بندگان خود را دوست دارد، بلکه تمام عالم را بر اساس عشق و محبت آفرید.حقیقت محبت هیچگاه به عنوان یک مسأله ی عقلی قابل بررسی نیست و از کتابت و گفتار، مفهوم نمیشود.چون قلم اندر نوشتن میشتافت * چون به عشق آمد قلم برخود شکافتچون سخن در وصف این حالت رسید * هم قلم بشکست و هم کاغذ دریداما چون بحث از این است که آیا حضرت حق جل و علا بندگان خود را دوست دارد، به بیان دلایل محبت خداوند به مخلوقات خود میپردازیم و امیدواریم خداوند تعالی بر ما منت گذارد و ما را از دسته کسانی قرار دهد که خدایشان را دوست دارند و خداوند نیز آنها را دوست دارد.از نظر عرفا حرکت جهان، یک حرکت حبی است و تمامی جهان، از جمادات تا مجردات، یکپارچه عشق و محبت است. از نظر برخی فلاسفه نیز هر موجودی به کشش محبت، به سوی مقصد و مقصود خود در حرکت است و از نظر دانشمندان فیزیک یکی از قوانین عام و جهان شمول، نیروی جاذبه است.در دنیای جمادات، الکترونها عاشقانه گرد وجود هستهی اتم میچرخند و در گیاهان، گرایشهای گوناگون، ساقهی گیاه را به سوی نور و ریشهی آن را به سوی زمین هدایت میکند. در عالم حیوانات... کششهای غریزی در جنبههای گوناگون، موجب حیات و بقای آنها میشود... بنابراین به حکم قانون عمومی عشق و سریان آن در تمامی موجودات، انسان نیز مشمول این جذبهی عمومی است و تمامی ابعاد او با قانون عشق و محبت، به حیات خود ادامه میدهد... (مهر محبوب/ سید حسین حسینی) دور گردون راز جذب عشق دان * گر نبودی عشق، کی گشتی جهان آمیختگی فطرت انسان با محبت، دلیلی بر وجود محبت در ذات اقدس الهی است؛ زیرا نمیتوان پذیرفت که بدون آنکه محبت در خداوند سبحان باشد، آن را در آدمی به ودیعت بگذارد. آیا معنی دارد کسی چیزی به شیء بدهد، بدون آنکه آن چیز را خود داشته باشد؟ ذات نایافته از هستی بخش * کی تواند که شود هستی بخشابوالحسن دیلمی میفرماید: در حضور من از یکی از فیلسوفان، در بارهی پدید آمدن عشق سؤال شد؛ گفت: نخستین کسی که عشق ورزید خدای متعال بود. در تفسیر وزین المیزان آمده است: . هر چیزی ذات خود را دوست میدارد و چون در سابق گفتیم: هر محبی همه متعلقات محبوب خود را نیز دوست میدارد، در نتیجه هر چیزی آثار وجودیش را هم دوست میدارد؛ از اینجا معلوم میشود که خدای سبحان، بدین جهت که خود را دوست میدارد، خلق خود را دوست میدارد و اگر خلق خود را دوست میدارد، بدین جهت است که انعام او را میپذیرد و باز اگر خلق خود را دوست میدارد، بدان جهت است که هدایت او را میپذیرند. (تفسیر المیزان/ ج 1/ ص621)لذا چون حضرت حق، ذات خود را دوست دارد، همهی هستی را خلق کرد و به همین جهت، مخلوق خویش را نیز دوست دارد؛ بدین معنا که تمام نیازهای هر موجودی را برای او برآورد کرده و بدین گونه دوستی خود را اعلام میدارد. وقتی به اطراف خویش مینگریم، در مییابیم که رحمت واسعهاش همهی هستی را فرا گرفته است و شرایط به کمال رسیدن هر موجودی را فراهم نموده است و از هیچ لطف و محبتی دریغ نورزیده است.«اشاره به نکته ای لطیف» خداوند سبحان نسبت به همهی مخلوقات خویش محبت دارد؛ چرا که آنها را خلق کرده و هر خالقی به مخلوق خویش علاقهمند است. این دوست داشتن خدا به تنهایی مایهی افتخار و قرب به خداوند نیست! بلکه انسان باید تلاش کند با اطاعت از فرامین الهی به رشد و کمال برسد؛ وقتی به جایی رسید که با قول و فعل خویش، ثابت کرد که خداوند تعالی را دوست دارد، تازه نیمی از مسیر را طی کرده است؛ اگر توانست با قدم عبودیت و تسلیم محض حق تعالی، به جایی رسید که خداوند نیز او را دوست بدارد، در این صورت است که به کمال و فخر نهایی رسیده است و راه رسیدن به این رتبه و مقام، این است که بدون چون و چرا از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) پیروی کنیم؛ «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله» (سورهی آل عمران/ 31) بگو اگر خدا را دوست میدارید، پس مرا اطاعت کنید تا خداوند شما را دوست بدارد. (اللهم ارزقنا) در روایتی قدسی آمده است: « لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا»؛ این روایت بیانگر شدت محبت و علاقه خداوند به بندگانش است و بر این موضوع تاکید دارد که حتی بندگانی که از او رو برگردانده و در دام غفلت گرفتار شدهاند و او را از یاد بردهاند مورد علاقه او بوده و خداوند به آنها مشتاق است؛ اما آنها بر اثر جهل و غفلت از میزان این اشتیاق الهی نسبت به خود خبر ندارند و چه بسا فکر میکنند از چشم خدا افتادهاند و خداوند به آنها توجهی ندارد. اشتیاق خداوند به چنین بندگان غافل و جاهلی به اندازهای شدید است که اگر آنها از آن مطلع میشدند و عمق و شدت آن را درک میکردند از زیادی شوق جان میدادند و زنده نمیماندند. بنابراین وقتی شوق و علاقه خداوند به بندگان غفلت زدهای که از او رو برگردهاند در این حد باشد اشتیاق و علاقه او به بندگان بیدار و متوجهای که پیوسته به یاد او هستند چقدر است؟!خداوندی که چنین مهربان است، بیشک در هر حالی به بندگان خود کمک میکند؛ اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که خدای تعالی فرمود: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون ــــ فساد، در خشکى و دریا ظاهر گشت به سبب دستاورد مردم؛ خدا مى خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید بازگردند» (الروم:41)لذا خیلی از مشکلات در حقیقت حاصل دست خودمان است؛ و عملکرد خودمان است که به خودمان بر میگردد. پس تا خودمان برای برطرف نمودنش اقدام نکنیم، خدا کمکمان نخواهد کرد! (دقت کنید). دوست مؤمنم!توصیه ما به شما این است راهکارهایی که خدمتتان بیان میشود را بصورت یک برنامه تدوین شده در زندگی خود عملی سازید و در انتهای شب بمدت 10 دقیقه به ارزیابی رفتار خود اختصاص دهید و ببینید در روز به چه مواردی توجه نموده و چه کارهایی را انجام نداده اید:1. همواره به آرمان هاى دست نیافتنى نیندیشید؛ بلکه خواست ها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایى ها خود تنظیم کنید.2. موفقیت و کامیابى هایى را که در زندگى تجربه کرده اید در نظر بگیرید؛ به جنبه هاى مثبت خود فکر کنید و سعى کنید آنها را در یک برگه اى به صورت فهرست، لیست کنید و آنها را شکوفا ساخته و رشد دهید، نه آن که زمینههای منفی را بال و پر داده و پرورش دهید.3. نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را ضعیف به حساب نیاورید. براى حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید. ورزش را جزء ضرورى ترین فعالیت هاى روزمره خود قرار داده هر روز حداقل نیم ساعت الى یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشى که مورد علاقه شماست)4. بروز مشکلات را در زندگى، امرى عادى بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابى ها را پذیرا هستید. 5. هر وقت احساس دلتنگى مى کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.6. براى شرکت در فعالیت هاى فرهنگى، هر قدر مى توانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمى توانید، در فرصت هاى دیگر این کار را انجام دهید.7. همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر مى فرماید، راضى باشید.8. سعى کنید به جز مواقعى که ضرورت دارد در تنهایى قرار نگیرید. 9. با افکار منفى خود مقابله کنید؛ یعنى هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورتى که شده خود را از چنبره آن نجات دهید. مثلاً خود را به کارى مانند مطالعه یا هر کار دیگرى که علاقه دارید و ممکن است مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفى باشد. 10. به جاى این که به کمبودها و عیب ها و ناکامیهاى خود فکر کنید به موفقیت ها و امکاناتى که در زندگى از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگى ما مانند یک لیوانى است که بخشى از آن پر است و بخشى خالى و همه افراد اینچنین هستند. سعى کنید به آن بخش پر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه خالی را نخورید؛ چه اینکه از آنچه در اختیار دارید مى توانید بهره مند شوند.11.از بیکارى و بى برنامگى اجتناب کنید و همه اوقات خود را به صورت منطقى پر کنید. براى اوقات شبانه روزى خود برنامهریزی کنید؛ یعنی برای هر ساعت از 24 ساعت شبانه روز، یک فعالیت و کار خاص در نظر بگیرید و بر اساس همان عمل کنید و در پایان روز میزان موفقیت خود را در به اجرا درآوردن برنامه محک بزنید و بسنجید و سعی کنید روز به روز میزان موفقیت را افزایش دهید؛ تا آنجا که کاملا برنامه اجرا شود و برنامه نیز یک برنامه هماهنگ با هدف باشد.12. به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید.13. براى رشد معنویت، باید براى خود برنامه ریزى کنید. البته برنامه سنگین نریزید؛ ولى در اجراى آن مداومت و جدیت داشته باشید. هر چه مى توانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهاى نقل شده از اهل بیت (علیهم السلام) بهره بگیرید؛ (فاقرأوا ما تیسر منه) البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت کنید. به مسائل معنوى -بویژه نماز اول وقت- اهمیت فوق العاده بدهید. با توسل به اهل بیت (علیهم السلام) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید. ما هم برای شما انسانهای خواستار پاکی دعا می کنیم.منتظر مکاتبه بعدی و نظر شما نسبت به این مطالب هستیم، تا در کنار یکدیگر به سمت وضعیت مطلوب حرکت نماییم.سالم و سعادتمند باشید.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.