نواب صفوی-فداییان اسلام-شهید نواب صفوی /

تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه

استادی داشتیم که می گفت شهید نواب صفوی تروریست است، هر چند خائنین را به سزای عملشان رساند؟


جمعیت فدائیان اسلام با هدف اقامه و اجراى احکام و دستورات اسلام و مبارزه با ظلم و قطع ریشه هاى بى دین و در یک کلمه « مبارزه با تمام اشکال بى دینى در جامعه » تشکیل شد این ویژگى به دلیل کلیت و گستردگى مفهومى خود مى توانست خواه ناخواه همه مجامع و محافل دینى را با هر گرایش و سلیقه اى مخاطب قرار دهد و در عرصه اجتماعى توده مسلمانان را به پشتیبانى فرا بخواند ( 1 ) و شهید نواب صفوى در مسیر حرکت دینى اش همواره از رهنمودهاى مراجع و فقهایى همچون آیت الله آقاى حسین قمى ، علامه امینى ، سید هادى میلانى ، سید محمد حجت ، محمد تقى خوانسارى ، سید صدر الدین و آیت الله کاشانى و دیگران بهره مى گرفت ( 2 ) . در جریان ترور کسروى که به ساحت مقدس اسلام و پیامبر اکرم ( ص ) و امام صادق ( ع ) توهین نمود و مصائب حضرت فاطمه ( س ) را دروغ خواند و در ظهور ولى عصر ( عج ) شبهه ایجاد نموده و آن را مورد انکار قرار داد و اقدام به سوزاندن قرآن مجید و مفاتیح الجنان نمود ، فتواى ارتداد از سوى حضرات آیات شیخ محمد حسین کاشف الغطاء ، آقا حسین قمى ، علامه امینى ، سید عبدالهادى شیرازى ، سید محمد شاهرودى ، سید ابوالحسن اصفهانى و دیگران صادر شد ( 3 ) و این اقدام جمعیت فدائیان اسلام با حمایت زیاد مردم غیور و مسلمان همراه شد . در مورد ترور هژیر نخست وزیر وقت نیز ، اقدامات وى در مقابله با منافع ملت ، ارتباط نزدیک وى با انگلیس تخلف در انتخابات مجلس شانزدهم و مسیحى شدن هژیر از عوامل مخالفت فدائیان اسلام با وى و ترور او بود ( 4 ) . مرحوم آیت الله بروجردى در جریان مخالفت و مبارزه آیت الله کاشانى با هژیر با صدور اعلامیه اى حمایت قاطع خود را از مبارزات ایشان در برابر هژیر اعلام نمود در این اعلامیه چنین آمده است : « بر جامعه مسلمانان و ملت ایران اعلام مى داریم در این اوان به زعیم بزرگ و روحانى عظیم الشأن آیت الله کالشانى براى سعادت کشور و صلاح جامعه و دفع ظلم و ستم نهضت دینى نموده اند و جدا در مقام مبارزه با استبداد و دیکتاتورى که در نتیجه نخست وزیرى هژیر در این مملکت واقع مى شود برآمده با عزمى راسخ براى حفظ حقوق حقه طبقات جامعه بالخصوص افراد رنجبر و ضعفا و بینوایان که اکثریت غالب ایران را تشکیل مى دهند قیام و اقدام نموده اند لذا جامعه مسلمین ، قاطبه ملت ایران بنا به وظیفه دینى تابع اراده و پیرو مجرى قوانین دین حنیف اسلام بوده و با درود و صلوات از آیت الله کاشانى پشتیبانى مى نماییم . » ( 5 ) اقدامات رزم آراء در مخالفت با نهضت ملى نفت وارتباط نزدیک با انگلستان و مخالفت با منافع کشور و ملت موجب شد تا فتواى قتل وى صادر شود ( 6 ) و خلیل طهماسى از اعضاى فدائیان اسلام وى را به قتل رساند . آیت الله کاشانى از قتل رزم آراء به عنون شدیدترین ضربه به پیکر استعمار یاد کرد و گفت این عمل به نفع ملت ایران بود و آن ضربه عالى ترین و مفید ترین ضربه اى بود که بر پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد ( 7 ) همچنین ایشان صریحا اعلام کرد که قاتل رزم آراء باید آزاد شود زیرا این اقدام او در راه خدمت به ملت ایران و برادران مسلمانش انجام شده است و در حقیقت حکم اعدام وى را ملت صادر کرده است و خلیل طهماسبى مجرى اراده ملت ایران بوده است . ( 8 ) مجلس شوراى ملى نیز در 16 مرداد 1331 ماده واحده عفو خلیل طهماسى را به شرح زیر تصویب رساند : « چون خیانت على رزم آراء و حمایت او از اجانب به ملت ایران ثابت است بر فرض این که قاتل او استاد خلیل طهماسبى باشد از نظر ملت ایران بى گناه و تبرئه شده و شناخته مى شود . » ( 9 ) بنابراین جمعیت فدائیان اسلام در اقدامات خود و ترورهایى که انجام مى دادند احکام اسلام و مصالح کشور را در نظر و در راستاى وظیفه دینى ، مذهبى و ملى خود این اقدامات را انجام مى دادند و از رهنمودهاى برخى علماء و فقهاء در این راه بهره مى جستند . در ادامه جهت تبیین دقیق تر موضوع ، مطالبى پیرامون ترور در اسلام ارائه مى گردد : در اسلام ضمن تأکید بر رعایت حرمت و کرامت اشخاص - اعم از مسلمان یا غیر مسلمان - ، حفظ جان اتباع یا حتى ساکنان در کشور اسلامى ، به عنوان یک وظیفه دولت اسلامى دانسته شده است . حفظ جان و حق حیات انسان‌ها به قدرى در اسلام مورد اهتمام است که کشتن هر انسان بى گناهى ، برابر با کشتن همه انسان‌ها و زنده کردن یک نفر برابر با زنده کردن همه مردم تلقى شده است . 1 از این رو حق حیات ، یک موهبت الهى است که جز براساس فسق و فجور غیر قابل تحمل - آن چنان که در شرع مقدس بیان شده است - از قبیل قتل عمد انسان‌هاى بى گناه ، ارتداد ( به عنوان یک فتنه علیه نظم و امنیت عمومى جامعه اسلامى ) و یا مبارزه با نظام اسلامى حاکم ( بغى یا جنگ و . . . ) ، نمى توان از او سلب حیات کرد . بله در اثر برخى از ستمگرى‌ها ، فرد متخلف ، خود با سوء استفاده از اختیار خود ، حق حیات را از خود سلب کرده ، موجبات مجازات را پدید مى آورد . البته همه این امور براساس محاکمه در دستگاه قضایى عادلانه و مبتنى بر قوانین شرعى امکان پذیر است . اما در خصوص ترور افراد پاسخ صریح و شفاف به این سؤال ، مستلزم یک بحث مفهوم‌شناختى است . دیوید آرون شوارتز در مقاله‌اى تحت عنوان « تروریسم بین‌الملل و حقوق اسلامى » مى‌نویسد : « توجه قضایى صحیح به این پدیده ، نباید به یک معناى منحصرا غربى از قانونیت محدود شود . غرب براى فهم کامل و در نهایت کنترل تروریسم بین‌المللى ، نخست باید تحقیق کند که نظریه حقوق اسلامى یعنى ، شریعت ، چگونه ترور ، خشونت را به مفهوم کشیده و به چه نحو به آن پاسخ داده است » . 2 بر این اساس براى روشن شدن مطلب ، ابتدا لازم است که مسأله « ترور » در ادبیات غرب و در ادبیات اسلامى ، مورد بررسى قرار گیرد . {J الف . ترور {L= (Terror) =L} در ادبیات غرب : J} ترور در فرهنگنامه‌هاى غربى عبارت است از : « رفتار اجبارآفرین فردى یا دسته‌جمعى با به کارگیرى استراتژى‌هاى خشونت‌بار همراه با ترس و وحشت که با یک هدف و انگیزه سیاسى و قدرت‌طلبى صورت مى‌گیرد » . 3 در هر صورت مفهوم ترور در ادبیات غرب ، مفهومى بسیار مبهم است که هر کشور براساس منافع خود ، تعریفى از آن ارائه داده و این خود اختلاف بر سر مصادیق را پدید آورده است مثلاً آیا اقدامات خشونت‌بارى که همه گروه‌هاى محروم از حق تعیین سرنوشت ، مرتکب مى‌شوند - حتى در صورتى که این خشونت متوجه غیر نظامیان نباشد - مشمول مفهوم تروریسم است ؟ آیا فلسطینى‌هایى که از همه حقوق خود محروم شده‌اند و بدین‌وسیله پاسخ اسرائیل را مى‌دهند ، محکوم‌اند و در نتیجه باید تسلیم تجاوزگران اسرائیل شوند ؟ و یا آنکه که منشأ این اقدامات خشونت‌بار را دولت متجاوز اسرائیل و کلاً دولت‌هایى که به ناحق مردم را از حق تعیین سرنوشت خود محروم کرده‌اند ، دانست ؟ {J ب . ترور در ادبیات اسلامى J} در ادبیات اسلامى این واژه مترادف با کلمه « فتک » به معناى کشتن غافلگیرانه آورده شده است . 4 از نظر فقه اسلامى مى‌توان گفت : . 1 کشتن انسان‌هاى بى‌گناه - از هر فرقه یا مذهب و در هر مکانى که باشد - حرام است . مقام معظم رهبرى در خصوص حادثه 11 سپتامبر نیویورک و واشنگتن و انهدام مرکز تجارت جهانى و پنتاگون - که منجر به کشتار انسان‌هاى بى‌گناه زیادى شده است - به حوادث اخیر آمریکا و دیدگاه اسلام در محکومیت هرگونه قتل عام در کشتار انسان‌هاى بى‌دفاع اعم از مسلمان ، مسیحى و افراد دیگر ، در هر مکان و با هر وسیله و سلاحى - اعم از بمب اتم ، موشک دوربرد و سلاح‌هاى میکروبى و شیمیایى و یا هواپیماى مسافرى و جنگى - از جانب هر سازمان یا کشورى و یا افراد نفوذى ، اشاره تصریح کردند : « تفاوتى ندارد که این کشتار در هیروشیما و یا ناکازاکى ، در قانا و یا صبرا و شتیلا ، در دیریاسین و یا بوسنى و کوزوو ، در عراق و یادر نیویورک و واشنگتن باشد » . بر این اساس روایت منقول از رسول خدا ( ص ) H « الایمان قید الفتک » E و یا H « الاسلام قید الفتک » E . 5 - به فرض صحت آن ، مربوط به همین مورد است . البته اطلاق این روایت با توجه به ادله دیگر که خواهد آمد ، مقید مى‌شود . . 2 افرادى به دلیل جرمى که مرتکب شده‌اند ، مهدورالدم شناخته مى‌شوند . کشتن این افراد براساس ضوابطى واجب مى‌گردد . جرم آنها ممکن است شرکت در جنگ علیه مسلمین و نظام اسلامى باشد ( کفار حربى ) و یا توطئه علیه مقدسات اسلامى - مثلاً ناسزا گفتن به پیامبر ( ص ) و ائمه ( ع ) و یا اذیت و آزار آنان - و یا شرکت فعال در تحکیم پایه‌هاى حکومت طاغوتى و ستمگر که دست‌هاى آن به خون هزاران مسلمان بى‌گناه آلوده است . این از مسلمات تاریخ اسلام است که رسول مکرم اسلام ( ص ) در جریان فتح مکه ، پیش از آنکه لشکریان اسلام وارد شاهراه‌هاى مکه شوند ، تمام فرماندهان را احضار نموده ، خطاب به آنان فرمود : تمام کوشش من این است که فتح مکه بدون خونریزى صورت گیرد ، لذا ازکشتن افراد غیرمزاحم باید خوددارى کنید ولى باید ده نفر را هر کجا یافتید - ولو آنکه به پرده‌هاى خانه خدا آویخته باشند - را دستگیر و بلافاصله اعدام کنید . آن ده نفر عبارت بودند از : عکرمه ابن ابى جهل ، هبار بن اسود ، عبدالله بن سعد ابى سرح ، مقیس صبابه لیثى ، حویرث بن نفیل ، عبدالله بن خطل ، صفوان بن امیه ، وحشى بن حرب ( قاتل حمزه ) ، عبداللّه‌بن الزبیرى و حارث‌بن طلاطله و چهار زن ( از جمله آنان هند همسر ابوسفیان بود ) . دو نفر از آنان آوازخوان بوده و در مذمت رسول خدا ( ص ) سخنان زشت مى‌گفتند . تمام این افراد به نحوى مجرم یا توطئه‌گر بودند و رسول خدا ( ص ) به حکم حکومتى ، دستور قتل آنان را صادر فرمودند . 6 نکته‌اى که بسیار حائز اهمیت است ، ساز و کار اجرایى این مسأله است : یکم . اصل این حکم ، یک امر مخفى و پوشیده و سرى نیست . هرگاه ولى‌امر مسلمین تشخیص دهد که فردى یا افرادى توطئه‌گر بوده و تحت تعقیب هستند و از کیفر اسلامى مى‌گریزند و یا در دسترس حکومت اسلامى نیستند به طور علنى و آشکار چنین دستورى را صادرخواهد کرد . همان‌گونه که رسول گرامى اسلام ( ص ) فرمان اعدام افراد یاد شده را به وسیله فرماندهان به تمام سربازان اعلام کرد ، 7 از این رو هم همه لشکریان اسلام مى‌دانستند که چه کسانى باید کشته شوند و هم کفار مى‌دانستند که چه کسانى مهدورالدم هستند . 8 این قضیه به معناى سلب امنیت از شهروندان حکومت اسلامى یا دیگران نیست بلکه قاعده اولیه همانا حرمت جان ، مال و ناموس و حفظ حقوق همه انسان‌ها - با هر مسلک و مذهب و اعتقادى - است مگر آنکه مرتکب خیانت یا جرمى گردیده باشند . در این صورت نیز مسأله به روشنى بیان مى‌شود . حضرت امام به صراحت در مورد سلمان رشدى ، این حکم را صادر نموده و فرمود : « به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى‌رسانم ، مؤلف کتاب آیات شیطانى که علیه اسلام و پیامبر و قرآن ، تنظیم و چاپ و منتشر شده است ، هم‌چنین ناشرین مطلع از محتواى آن ، محکوم به اعدام مى‌باشند . از مسلمانان غیور مى‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعا آنان را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود شهید است « ان‌شاءالله » . ضمنا اگر کسى دست‌رسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد ، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد » . 9 همان طور که مقام معظم رهبرى در بحث خشونت قانونى و غیرقانونى ، صریحا متذکر شدند : اصل حکم ترور برخى از توطئه‌گران - که دور از دسترس محکمه و دادگاه اسلامى قرار مى‌گیرند - در اسلام وجود دارد ولیکن هر زمانى حاکم اسلامى بخواهد به چنین کارى اقدام کند ، تصمیم خود را به طورعلنى به مردم خواهد گفت نه سرى و به طور نجوا . دوم . در مواردى که نیاز به ضرب و جرح است ، - جز در ساب النبى ( ص ) یا ساب الائمه ( ع ) - چند نکته را باید مد نظر داشت : الف . همه موارد به اذن و اجازه رهبرى آگاه اسلامى ( پیامبر ( ص ) یا ائمه ( ع ) و یا در عصر غیبت ، فقهاى عظام ) باید صورت پذیرد . 10 ب . در زمان وجود حکومت اسلامى ، خود حکومت - که در رأس آن فقیهى آگاه ، عادل ، مدیر و مدبر قرار دارد - اقدام قانونى به این امر خواهد نمود ولى هنگامى که حکومت اسلامى و ولى‌فقیه نافذالرأى در سراسر بلاد وجود نداشته باشد ، صدور اذن به وسیله هر یک از فقهاى عظام ممکن است . ج . این اجازه ممکن است به جمع یا گروه خاصى با تحدید موارد آن واگذار گردد ، مثلاً اصل تلاش براى نابودى حکومت طاغوتى سابق و کارگزاران آن در رأس برنامه‌هاى مبارزاتى فقیه شامخ و بى‌بدیل عصر یعنى ، حضرت امام خمینى ( ره ) قرار داشت . خلاصه سخن آنکه اسلام با کشتار انسان‌هاى بى‌گناه با هر عنوان و نام - ترور یا غیرترور - و با هر انگیزه اى سیاسى یا مذهبى و . . . و از هر فرقه‌اى که باشد - مسیحى ، یهودى یا مسلمان - و در هر کجاى عالم که باشند و با هر وسیله اى مخالف است بلکه این کار جنایت است و باید محکوم و عامل آن مجازات گردد . اما در مورد اعدام‌هاى انقلابى که در زمان قبل از انقلاب انجام مى‌گرفت ، باید گفت که این اعدام‌ها دو نوع بودند : الف . گروه‌هایى از آنان مانند هیأت مؤتلفه و فدائیان اسلام ، پاى بند به مسائل شرعى بوده و با مجتهدان و مراجع تقلید در ارتباط بودند و ترور آنها مستند به حکم مجتهدى واجد شرایط درباره مفسد بودن و واجب القتل بودن افرادى ( مانند هژیر ، کسروى ، رزم آرا و . . . ) صورت گرفته است . که بالتبع این عمل موافق قوانین اسلامى و شرعى بوده است چون فتواى مجتهد جامع شرایط از نظر قوانین اسلامى معتبر و حجت است . ب . ترورهایى که براى اهداف صرف سیاسى یا و . . . بدون هیچ پشتوانه فقهى و شرعى بوده ( مانند ترورهایى که توسط مجاهدین خلق ، کمونیست‌ها و . . . انجام مى شد ) از آنجا که براساس موازین و هنجارهاى شرعى و ضوابط تعیین شده در فقه اسلامى نبوده است ، نمى‌تواند قطعاً مورد قبول اسلام باشد . پى نوشت ها : 1. داوود امینى ، جمعیت فدائیان اسلام و نقش آن در تحولات سیاسى - اجتماعى ایران ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامى ، 81 ، ص 922. سید حسین خوش نیت ، سید مجتبى نواب صفوى ، اندیشه ها ، مبارزات و شهادت او ، تهران : منشور برادرى ، 1360 ، ص 2183. داود امینی ، همان 4. داود امینى ، همان ، ص 165 و محمود طاهرى احمدى و مجید تفرشى ، گزارش هاى محرمانه شهربانى ، ج 2 ، تهران : سازمان اسناد ملى ایران ، 1371 ، ص1415. فصلنامه گنجینه اسناد سازمان ملى ایران ، شماره 31 و 32 ، ص 986.مهدى عراقى ، ناگفته ها وخاطرات ، به کوشش محمد مقدسى ، مسعود دهشور ، حمید رضا شیرازى ، تهران : مؤسسه خدمات فرهنگى رسا ، صص 72 - 7 7 7.مجله 15 خرداد ، شماره 19 - 20 ، سال چهارم ، زمستان 13748. سید جلال الدین مدنى ، تاریخ سیاسى معاصر ایران ، قم : انتشارات اسلامى ، 1361 ، ص 3549. نصر الله شیفته ، زندگى نامه و مبارزات دکتر مصدق ، تهران : نشر کوش ، 1370 ، ص 127 ( 1 ) مائده ( 5 ) : آیه 32 ( 2 ) مجله سیاست خارجى ، سال هفتم ، تابستان وپاییز 1372 ، شماره 2 و 3 ، ص 430 ( 3 ) همان ، ص 431 ( 4 ) محمدى رى‌شهرى ، میزان‌الحکمه ، ج 9 ، ص 4508 ( 5 ) همان ، ص 4509 : « ایمان یا اسلام مانع کشتن به نحو غافلگیرانه است » ( 6 ) براى آگاهى بیشتر در این باره ر. ک : الف . ابن هشام ، السیره النبویه ، ج 4 ، صص 54 - 51 ب . الطبرسى ابن على الفضل بن الحسن ، مجمع‌البیان فى تفسیرالقرآن ، ج 9 و 10 ، ص 848 ( ذیل تفسیر سوره النصر ) پ . القمى ، عباس ، سفینه‌البحار ، ج 7 ، ص 17 ت . واقدى ، محمد بن عمر ، مغازى ، تاریخ جنگ‌هاى پیامبر ( ص ) ، ج 2 ، ص 631 ث . سبحانى ، جعفر ، فرازهایى از تاریخ پیامبر اسلام ( ص ) ، ص . 443 ( 7 ) فرازهایى از تاریخ پیامیر اسلام ، ص . 443 ( 8 ) . ک : همه مدارک و منابع پیشین . ( 9 ) . ک : صحیفه نور ، ج 21 ، ص . 86 ( 10 ) التحریرالوسیله ، ج 1 ، ص 462 ( مسأله 11 ذیل : القول فى مراتب الامر بالمعروف والنهى عن المنکر . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image