تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

آيا مسّ شيطان و ديوانگى كه قرآن بيان كرده، نشانه متأثر شدن قرآن از فرهنگ اعراب نيست؟


طرفداران عصرى، شبهه ديگرى را مطرح كردند و گفته اند: با اين كه ديوانگى يك بيمارى است، ولى قرآن آن را بر اساس فرهنگ زمان صدر اسلام، به عنوان كسى كه در اثر لمس شيطان، ديوانه شده، بيان مى كند:[1](وَالَّذينَ يَأكُلُوُنَ الرِبا لايَقُومُونَ الاّ كِما يَقُومُ الَذى يَتَخَبّطهُ الشيطان مِن المَس)[2]؛ كسانى كه ربا مى خورند -در قيامت از قبرها- برنمى خيزند، جز مانند آن كه به واسطه لمس شيطان، ديوانه شده است. بررسى و نقد شبهه الف. كلمه شيطان در فرهنگ اسلامى، به معناى تمرّد و طاغى است؛ اعم از جنّ و انس؛ از اين رو گاه به ابليس، شيطان گفته مى شود. گاهى به موجودات موذى، حتى ميكروب ها نيز شيطان اطلاق مى شود؛[3] بنابراين، احتمال دارد منظور از مسّ شيطان، همان عوامل موذى باشد. در آيه شريفه اى كه از قول حضرت ايّوب(عليه السلام)مى فرمايد: (قَد مَسّنى الشيطان بِنُصُب وَ عَذاب..)[4] احتمال دارد حضرت ايّوب بر اثر جراحات موجودات موذى، به بيمارى جسم گرفتار شده باشد.[5] ب. ما مى توانيم دو نوع ديوانگى را تصوّر كنيم: اول: ديوانگى جسمانى كه بر اثر عوامل مادّى است؛ دوم: ديوانگى روحى و معنوى كه متأثر از عوامل غير مادّى است.[6] آنان كه رباخوارند، گرفتار ديوانگى روحى مى شوند كه مشهود است. چه جنونى بالاتر از طمع در مال ديگران و زراندوزى بى مهابا كه تشويش روحى و اضطراب دائمى به همراه دارد. اين كيفر ربا خوارى در دنياست و در آخرت كه (يَومَ تُبلى السَرائِر)است؛ آشكار مى گردد. ج. دانشمندان، ديوانگى بر اثر عوامل غير مادّى را كشف نكرده اند كه بر نبود آن دلالت نمى كند. علامه طباطبائى(قدس سره)مى فرمايد: آيه شريفه، اشعار ندارد كه همه جنون ها از اين قبيل است، ولى خالى از اشعار نيست كه بعضى از جنون ها، از اين قبيل است...؛ بنابراين، قدر متيقّن آن است كه پاره اى از جنون ها مستند به مسّ جن است.[7] د. در ميان عرف امروز نيز به كسانى كه از حالت عادى و معقول انسانى، خارج شوند؛ مانند: دزد، قاتل، زانى،...لقب ديوانه نسبت مى دهند. اين به معناى ديوانگى جسمى نيست، بلكه به معناى غرق شدن در گناه و نفوذ شيطان در وجود او است. هـ . برخى اين احتمال را نيز داده اند كه در اين جا تشبيهى از جنس محاورات عمومى به كار رفته باشد،[8] تا ذهن مخاطب را نزديك نمايد و قرآن نيز از آن استفاده ابزارى كرده است. پی نوشتها:[1]. معرفت، ش 26، ص 45. [2]. بقره، 275. [3]. سيدمحمود طالقانى، پرتوى از قرآن، ج 2، ص 251؛ معرفت، ش 26، ص 45. [4]. ص، 41. [5]. ر.ك: محمدهادى معرفت، الشبهات و الردود، ص 191. [6]. تفسير نمونه، ج 2، ص 271. [7]. الميزان، ج 2، ص 574. [8]. ايازى، قرآن و فرهنگ زمانه، ص 92. منبع: بررسى شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، حسن رضا رضايى، نشر انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1382). .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image