بنده موقعى که بهایى بودم قطعه زمینى را به کمک چند نفر بهایى دیگر به نام باغ خیریه، دیوارکشى کردیم (چون بنده کار و کسبم کشاورزى بوده و مىباشد و در آن باغ زراعت هم نمودهام) وقتى مسلمان شدم مىخواستند باغ را از من بگیرند، بنده در برابر ایشان مقاومت کردم و آن را از هر لحاظ محافظت نمودم، تا اینکه امام خمینى به ایران تشریف آورد، چون این جانب هشتاد سال سنّ داشتم و قادر به کار کردن نبودم از زمین مزبور (که معادل نه هزار متر مربّع بود) دو هزار متر با نظر رئیس کمیته به عنوان دسترنج خودم برداشته و هفت هزار متر دیگر را به رئیس کمیته محلّ براى انجام کارهاى خیر واگذار کردم. حال بفرمایید آیا این زمینى که براى پیرى و ناتوانیم گذاشتهام صحیح است یا خیر؟
در فرض مذکور اشکال ندارد.منبع: استفتائات امام خمینی(ره)، ج3، ص558