حجاب در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه


«حجاب» به معناى پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن و مانع، خواه مانع مادّى مانند پرده و دیوار راغب اصفهانى، المفردات فى غرائب القرآن، قم، نشرالکتاب، ج دوم، ص 108 ؛ سید على اکبر قرشى، قاموس قرآن، ج 2، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361، ج سوم، ص 103-105؛ مریم (19)، آیه 33 ؛ احزاب (33)، آیه 17 ؛ اعراف (7)، آیه 53. و یا مانع معنوى است. این واژه هفت بار در قرآن کریم آمده و معناى آن در این هفت مورد چیزى است که شورى (42)، آیه 51 ؛ فصلت (41)، آیه 5 ؛ اسراء (17)، آیه 45. از هر نظر، مانع دیده شدن چیزى دیگرى مى شود. چنان که درباره زنان پیامبرصلى الله علیه وآله در قرآن مجید مى خوانیم: «وَ إِذا سَألْتمُوهُنَّ مَتاعا فَسألوهُنَّ مِن وَراءِ حجابٍ...»؛ احزاب (33)، آیه 53.؛ «(-(به مسلمانان مرد سفارش شده)-) اگر از زنان چیزى خواستید از پشت پرده درخواست کنید». با توجه به ذیل آیه که مرتضى مطهرى، مسئله حجاب، ص 74. مى فرماید: «ذَلِکَ اَطهُر لقلوبِکم و قُلوبِهُنَّ» مى توان فهمید که مسئله آداب معاشرت زن و مرد با یکدیگر را مطرح مى کند؛ چنان که صدر آیه در همین موضوع بود و در آیات 32 و 60 سوره احزاب که در خصوص حجاب اسلامى و نحوه برخورد و ارتباط زن و مرد نامحرم با هم رهنمود مى دهد، لذا به کارگیرى کلمه «حجاب» در قرآن کریم، به معناى حجاب اسلامى مصطلح نیست و همین معنا سبب گردیده بسیارى گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود یا مثل ویل دورانت همان، ص 73. بگویند: «این امر خود مبناى پرده پوشى در میان مسلمانان به شمار مى رود» ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه: احمد آرام و دیگران، ج 1، ص 433و434. و یا مدّعى شوند: حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده است، در حالى که آیات مربوط به پوشش اسلامى زنان پیش از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است. همان گونه که ویل دورانت مى گوید و کتب تفسیر شیعه و سنّى آن را تأیید مى کنند اعراب چنین پوششى نداشتند مرتضى مطهرى، پیشین، ص 22؛ ر.ک: تفاسیر: فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان و زمخشرى، کشّاف، ذیل آیات 33 احزاب و 60 نور. و عادتشان تبرّج و خودنمایى بود که اسلام آن را ممنوع ساخت: «وَ لا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلیَّةِ الاُولى»؛ احزاب (33)، آیه 33. بنابراین، گرچه پوشش، فرهنگ عمومى و رایج بین همه ملل بود، اما پوشش اسلامى به نحوى که ضمن پرهیز از خودنمایى، حدود و مشخصات خاصى دارد، از فرهنگ اسلامى وارد فرهنگ ایرانیان شد. در قرآن مجید درباره حجاب و پوشش از واژه «جلباب» احزاب (33)، آیه 59. و یا «خمار» نور (24)، آیه 31. استفاده شده و در روایات در بحث نماز (کتاب الصلوة) و ازدواج (کتاب النکاح) واژه «ستر» و «ساتر» به معناى پوشش و وسیله پوشش زن در مقابل نامحرمان استفاده شده است. ناگفته نماند؛ پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و زندانى کردن و قرار دادن آن پشت پرده و در نتیجه، عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیت هاى اجتماعى نیست؛ چه این که مشارکت سیاسى زنان در اسلام، زمانى به رسمیت شناخته شد و آنان در کنار مردان در بیعت با رسول اکرم صلى الله علیه وآله قرار گرفتند که عرف و جامعه آن روزگار، براى زن منزلتى قایل نبودند ممتحنه (60)، آیه 12. و در غرب، با چهارده قرن تأخیر آن هم از روى اضطرار و به منظور استفاده ابزارى از احساسات و آراء سیاسى زنان مطرح گردید، بلکه حجاب و پوشش زمانى مطرح است که زن در اجتماع حضور مى یابد اما به جهت اینکه استفاده ابزارى از او نشود و از مزاحمت ها در امان باشد لازم است که در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمایى نپردازد و مشارکتش در فعالیت ها بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد مرتضى مطهرى، پیشین، ص 73 ؛ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، ج 17، صص 403-401.. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image