چرا سن ازدواج پسرها ۱۵ سال است؟

درپاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است: الف) سن بلوغمسأله سن بلوغ دختر و پسر مربوط به فروع دین و انجام و ترک واجبات و محرمات است که از آن به بلوغ شرعی تعبیر می شود و آنچه که در اصول دین و پذیرفتن اصل شریعت و دین, ازدواج ومعاملات و... مطرح است بلوغ عقلی, فکری واجتماعی است, یعنی شخص به سنی برسد که قدرت تشخیص خوب و بد - و حق و باطل, سود وزیان ومصالح آینده را داشته باشد. گاهی این مرحله از رشد در دختران و پسران قبل از سن بلوغ شرعی است و گاهی سال ها بعد از بلوغ شرعی. به همین دلیل برخی از علماء قائلند بچه بعد از رسیدن به بلوغ شرعی از نظر رفتار مسلمین با او (ارث و کفن و دفن در قبرستان مسلمانان و امثال آن...) ملحق به اسلام است . ب) سن ازدواجوقتى سخن از سن ازدواج مى شود دو نکته را باید مد نظر داشت که: 1- ازدواج یک زمان صد در صد معین شده و ثابت براى همه انسان ها ندارد وسن پانزده سال درموردپسرهابیانگرحداقل آن است چرا که در ازدواج علاوه بر بلوغ جسمانی، روانی و اجتماعی، تمکن و قدرت اقتصادی نیز لازم است. یعنی مردی که می خواهد ازدواج کند، باید دارای حداقل امکانات مالی و نیز شغل و درآمدی برای تشکیل خانواده باشد؛ در غیر این صورت نباید اقدام به ازدواج کند. اما اگر توان کار کردن و امکان یافتن شغل مناسبی را دارد و می تواند حداقل امکانات زندگی را، (ولو اینکه مجبور شود بعضی از مخارج غیر ضروری را نادیده بگیرد) فراهم کند، باید بر خدا توکل کند و اقدام به ازدواج کند که خداوند وعده یاری و کمک به او داده است. (سوره نور: آیه 32 و 33 ) . بالاخره فردی که می خواهد ازدواج کند همانطور که باید آمادگی های جسمانی لازم را داشته باشد باید از نظر رشد عقلی و مهارت های اجتماعی و توانایی لازم را برای اداره یک زندگی دارا باشد و الا نمی تواند یک زندگی موفقی داشته باشد و همواره زندگی او در معرض انواع و اقسام آسیب هاست و طبعا لذت لازم از زندگی نمی برد و آن طور که باید ارضاء شود، نمی شود بلکه با افت کردن غریزه جنسی گاهی اوقات دچار پشیمانی نیز می شوند و می گویند ای کاش ازدواج نکرده بودیم و بسیاری از ازدواج ها به همین دلیل به طلاق منجر می شود بنابراین جوانان باید علاوه بر بلوغ جنسی، مهارت های اجتماعی را نیز آموخته باشد و از یک بلوغ اجتماعی نیز برخوردار باشد. زندگى در جوامع بشرى گذشته ساده تر بود و پیچیدگى و مشکلات امروز را نداشت و در نتیجه سن ازدواج پایین تر بود؛ ولى جوامع شهرنشین امروزى از پیچیدگى و مشکلات خاصى برخوردار است و همین امر باعث شده که جوان ها نتوانند به راحتى تشکیل خانواده دهند و در نتیجه سن ازدواج بالاتر رفته است. آخرین آمارى که در دست است سن ازدواج پسرها را حدود 27 سال و دخترها را حدود 24 سال نشان مى دهد (جوانان و ازدواج، ص 43)2- سن ازدواج همیشه تابع نیازهاى فردى نیست بلکه از نیازهاى اجتماعى و نوعى نیز متأثر مى گردد.با توجه به این دو نکته خاطرنشان مى سازد که اگر شخصى به واسطه ازدواج نکردن به گناه آلوده مى شود، باید به منظور حفظ پاکى و عفت که تنهانشان کرامت انسانى است ازدواج کند، لذا سن خاص ندارد و هیچ چیزى [مانند تحصیل، بیکارى و...}نمى تواند مانع آن شود چون هزینه اى که در برابر آن پرداخت مى شود یعنى پاکى بسیار گران است. حال چنانچه شخصى به این علت در صدد ازدواج برنیامد و بدون ازدواج به گناه آلوده نمى شود در این صورت باید به سراغ عوامل دیگر رفت مانند این که: الف) بقاء نسل و پرورش نسل آدمى را به سوى ازدواج دعوت مى کند. در این صورت باید توجه نمود که در چه سنى آدمى مى تواند بهتر نسل را پرورش دهد و به تولید مثل ایده آل اقدام کند. طبق این معیار بهترین سن ازدواج براى دختر 18 تا 24 و براى پسر سن 24 تا 28 است که نسل قدیم و جدید مى توانند به یک درک صحیح برسند و در خدمت کردن به یکدیگر موفق تر هستند. ب ) تأمین نیازهاى روحى و روانى فردى و خانوادگى به گونه اى که آدمى بدون ازدواج دچار تلاطم روحى شده و یا خانواده او در معرض آسیب اجتماعى قرار مى گیرند و ازدواج راه علاج آن است. در این صورت مقطع سنى خاصى معین نمى شود و هر شخصى به حسب مورد خود تصمیم مى گیرد ج) عوامل تاخیر ازدواجآنچه به طور عمده باعث گشته که جوانان کشور زیر بار ازدواج نروند، مشکلات اقتصادى, تخصص در اشتغال, امر تحصیل, تشریفات و آداب و رسوم پرهزینه و دست و پاگیر , مخارج سنگین عروسى مثل آیینه و شمعدان، خرید طلا و جواهرات، جشن در هتل یا رستوران، تدارک جهیزیه، سیسمونى نوزاد، پرداخت ودیعه براى اجاره خانه، هزینه زایمان و یا سایر هزینه هاى درمانى و گران قیمت در بیمارستان ها، مخارج سنگین رفت و آمد، پوشاک، لزوم تربیت صحیح فرزندان و ده ها مخارج دیگر - که برخى تشریفاتى است و از روى چشم و هم چشمى - باعث مى شود که جوان فکر ازدواج را از ذهن خود خارج کند. سنگینى مهریه نیز یکى از مشکلات است. درست است که مهریه جزء بدهى هاى نقدى شوهر محسوب نمى شود؛ ولى به هر حال بار مسؤولیتى است که بر دوش شوهر قرار خواهد گرفت. ازاین رو یک جوان در پذیرش این مسؤولیت درنگ مى کند. بنا براین, برای ازدواج علاوه بر بلوغ جنسی، بلوغ فکری و روانی و اجتماعی نیز لازم است . به همین جهت سن خاصی را نمی توان مطرح کرد. بلکه بستگی به شرایط خاصی فرد دارد و این سن در هر شخصی متفاوت است. برای اینکه معلوم شود آیا افراد به بلوغ فکری و اجتماعی لازم برای ازدواج رسیده اند می توان آنها را آزمایش کرد. معمولا جوانان در محیط های درسی یا غیر درسی و نیز عکس العمل هایشان در مقابل مسایل زندگی ، خود را نشان می دهند و می توان فهمید میزان توانای های آنان در مواجه شدن با پیچیدگی های زندگی چقدر است. داشتن روحیه جمعی، خونگرم بودن، سازگاری با محیط، سازگاری با همسالان ، سازگاری با اعضای خانواده و امثال آن شاخص های خوبی برای تشخیص میزان و درجه بلوغ فکری و اجتماعی افراد است.دین مبین اسلام جوانان را به ازدواج کردن تشویق نموده است و معتقدیم که بهترین و مناسب ترین پاسخ به این تمایلات جنسی و عاطفی ازدواج براساس موازین اسلام است و اگر جوانان در سنین جوانی ازدواج کنند قطعا از بسیاری از آسیب ها در امان خواهند ماند. جامعه نیز از بسیاری از آلودگی ها و رفتارهای ناهنجار مصون خواهد ماند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه