حجاب در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه

با سلام.در مورد ایات حجاب در قران سوال داشتم که چند ایه وجود دارد ؟و اینکه ایا حجاب موی سر و پوشاندن سر هم مطرح است ؟ و در زمان پیامبر حجاب به چه صورت است؟لطفا در صورت امکان چند کتاب در مورد حجاب معرفی کنید؟


پرسشگرمحترم درموردسوالی که گفته اید.بایدعرض کرد. آیات حجاب درچندمرحله نازل شده .که این آیات راباتوضیح آورده می شود.تا به جواب موردنظرتان برسید .چون کنار هم گذاردن آیات حجاب و درنگ بر روى آنها این که:در کنار هم و به ترتیب نزول آوردن آیات و دقت و درنگ روى آنها، نشان خواهد داد که حکم حجاب،یک باره اعلام نشده،بلکه کم کم و با گذشت زمان و آماده شدن زمینه و بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است. ابتدا، در روزهاى پایانى سال پنجم هجرى، در جریان ولیمه ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش(همسر طلاق داده شده زیدابن حارثه) آیه حجاب همسران پیامبر(ص) بر آن حضرت نازل شد. همه مردان برابر دستور این آیه شریفه مى بایست از پس پرده با همسران پیامبر(ص) سخن بگویند. در مرحله دوم، خویشاوندان نسبى از دایره این حکم بیرون شدند و آنان اجازه یافتند با همسران پیامبر(ص) بى آن که پرده اى در بین باشد، سخن بگویند. در مرحله سوم، جلباب (چادر) به عنوان حقى براى همسران و دختران پیامبر(ص) و زنان مؤمن قرار داده شد. در مرحله چهارم، آیات سوره نور احکام حجاب بانوان را روشن ساخت. در مرحله پنجم، اجازه گرفتن براى ورود به محل استراحت بانوان محرم، مطرح شد. نخستین مرحله: تا پیش از سال پنجم هجرى، بر زنان مسلمان، واجب نشده بود که حجاب داشته باشند.آنان با همان لباس معمول و مرسوم آن زمان، در جامعه حاضر مى شدند،با مردان سخن مى گفتند و حتى با آنان بر سر یک سفره مى نشستند و از یک ظرف غذا مى خوردند;تا این که در سال پنجم هجرى، پس از ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش،خداوند حجاب را بر زنان حضرت قرار داد و به مؤمنان دستور داد، هرگاه از همسران پیامبر(ص) چیزى خواستید، از پشت پرده بخواهید: (واذا سألتموهن متاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب.) سپس دلیل این دستور را چنین بیان مى فرماید: (ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن.) سوره (احزاب)، آیه 53نکته: پیش از نازل شدن آیه حجاب،در همین سوره شریف، آیات دیگرى نازل شده که در آنها، شأن همسران پیامبر(ص) در صورت نگهداشت تقواى الهى، از شأن دیگر زنان برتر دانسته شده است و به همسران پیامبر(ص) دستور داده شده که از حجره ها،مگر براى کارهاى ضرورى،خارج نشوند و با ناز و کرشمه،با مردان سخن نگویند و بسان دوران جاهلیت نخستین، خود را نیارایند: (یا نساء النبى لستن کاحد من النساء ان اتّقیتنّ فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذى فى قلبه مرض وقلن قولاً معروفا. وقرن فى بیوتکن ولا تبّرجن تبّرج الجاهلیة الاولى.) سوره (احزاب)،. آ یه 32 ـ 33   دومین مرحله : در پى نازل شدن حکم حجاب درباره همسران رسول خدا(ص) و بازداشته شدن مردان از مستقیم سخن گفتن با آنان و دستور به نگاه نکردن به ایشان، که گویا این حکم،همه، حتى پدران، برادران و خویشان همسران رسول خدا را در بر مى گرفت، این پرسشها مطرح شد: آیا پدران همسران رسول خدا(ص) از دیدن دختر خود بازداشته شده اند؟ آیا برادران همسران رسول خدا(ص) حق دیدن خواهران خود را ندارند؟ آیا پسران همسران پیامبر(ص) که از شوى پیشین خود داشتند، دیگر اجازه ندارند مادران خود را ببینند؟ آیا زنان مؤمن،بسان مردان مؤمن باید از پس پرده با همسران پیامبر(ص) سخن بگویند؟ سوره (احزاب)،. آ یه 32 ـ 33ییعنى آیا همان گونه که (یا ایها الذین آمنوا) زنان و مردان با ایمان را در بر مى گیرد و تنها از بابِ (تغلیب)ضمیرها مذکر آمده است، در (اذا سألتموهن)ضمیر مخاطب از باب (تغلیب)به صورت مذکر آمده است;ولى در واقع زنان را هم در بر مى گیرد و برابر این حکم زنان مؤمن نیز باید از پَس پرده با همسران رسول خدا(ص) سخن بگویند; یا خیر، این حکم ویژه مردان است؟ در پى این پرسشهاى گوناگون و شبهه ها، این آیه شریفه بر قلب مبارک رسول خدا(ص) فرود آمد: (لاجناح علیهنّ فى آبائهنّ ولاابنائهن ّولااخوانهنّ ولاابناء اخوانهنّ ولاابناءاخواتهنّ ولانسائهنّ ولاماملکت ایمانهنّ واتقین اللّه انّ اللّه کان على کلّ شىء شهیدا.) سومین مرحله: (یا ایها النبى قل لازواجک و بناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جلابیبهن، ذلک ادنى ان یعرفن فلایؤذین وکان اللّه غفوراً رحیماً.)9 اى پیامبر! به همسران و دختران خود و زنان مؤمن بگو: چادرهاى خود را بردوش گیرند. این نزدیک تر است، براى این که شناخته و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند و خدا آمرزنده مهربان است. تاکنون روشن شد که همسران پیامبر مى باید خود را در پَسِ پرده نگه دارند و تنها با خویشان نسبى و زنان مؤمن و بردگان مى توانند بدون پرده روبه رو شوند. از دیگر سو، این وظیفه، شرافت ویژه اى نیز بود که شامل زنان پیامبر(ص) شده بود; همان گونه که پیش از این نیز شرافتها و وظیفه هاى دیگرى نیز پیدا کرده بودند، از جمله: ام المؤمنین: (وازواجه امهاتهم)10 و مساوى نبودن با دیگر زنان مسلمان در کیفر و پاداش، البته به شرط داشتن تقوا: (یا نساء النبى لستن کأحد من النساء ان اتّقیتنّ.)11 و از جمله وظیفه هایى که بر همسران پیامبر مقرر شده، به ناز و کرشمه سخن نگفتن با مردان و پسندیده سخن گفتن: (فلاتخضعن بالقول وقلن قولا معروفاً) و خارج نشدن از خانه: (قرن فى بیوتکن) به گونه دوران جاهلى خود را نیاراستن: (لاتبّرجن تبّرج الجاهلیة الاولى.) به هر حال، بخشیدن شرافت، بدون قرار دادن وظیفه و تکلیف ویژه نبوده است. حال پس از فرا خواندن (امهات المؤمنین) به حجاب که هم شرافت و امتیازى بوده و هم تکلیف و وظیفه اى، همین وظیفه را و امتیاز را به دیگر زنان مؤمن نیز بخشیده است; تا آنان از شرافت بهره مند شوند و قدر و منزلت آنان شناخته شود و جوانان و ولگردان، با آنان برخورد به دور از ادب، و آزار دهنده نداشته باشند و دریابند که اینان زنان با شخصیت و از خاندان شریف و پاک هستند و نباید به هیچ روى، آزرده و اذیت شوند. از این روى حجاب، جایگاه ویژه اى دارد و شرافتى به شمار مى آید براى زنان مؤمن. چنین بود که زنان مدینه از این دستور خداوند استقبال کردند و به سرعت مقنعه ها و چادرهاى سیاه تهیه کردند و با آنها خود را پوشاندند. ام سلمه مى گوید: (لما نزلت هذه الآیه: (یدنین علیهن من جلابیبهنّ) خرج نساء الانصار کأنّ على رؤسهن الغربان من اکسیة سود یلبسنها.)12 وقتى که آیه شریفه: (خود را با چادرها فروپوشانید) نازل شد، زنان انصار از خانه ها خارج شدند، به گونه اى که گویا کلاغهاى سیاه بر روى سر آنان نشسته اند; به خاطر لباسهاى سیاهى که پوشیده بودند. بمانند همین سخن از عائشه نیز روایت شده است. تفسیر (الدر المنثور)،بى گمان جنبه شرافتى و حق بودن حجاب از جنبه تکلیفى آن بیش تر بوده است; از این روى، در پى اعلام حکم حجاب، وعده بهشت براى پیروى کنندگان از این دستور و وعده عذاب براى مخالفان آن، مطرح نشد، بلکه دلیل عقل پسند و عرف پسند آورد: (ذلک ادنى ان یعرفن فلایؤذین.) چهارمین مرحله: دراین، آیه با لحن شدیدى منافقان و آزاردهندگان به زنان پاکدامن را تهدید مى کند ومى فرماید: (لئن لم ینته المنافقون والذین فى قلوبهم مرض والمرجفون فى المدینة لنغرینّک بهم ثم لایجاورنک فیها الاّ قلیلا) سوره (احزاب)، آیه 60.[پس از این] اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض و ناپاکى است و هم آنان که شایعه مى افکنند [دست از این زشت کارى برندارند] تو را علیه آنان برانگیزیم; تا پس از اندک زمانى در مدینه در جوار تو، زیست نتوانند کرد. روشن است که منافقان و بیمار دلان کارشکنیهاى گوناگون مى کردند. گاهى به آزار و اذیت زنان مى پرداختند، گاهى شایعه هایى درباره شکست مسلمانان، در بین مردم مى پراکندند. هر زمان براى کار خود بهانه و عذر مى آوردند; در مثل هنگامى که به آزار زنان دست مى یازیدند، م ى گفتند: فکر کردیم کنیز است و خداوند، در مرحله نخست، نشانه اى براى بازشناسى کنیز از آزاد، نهاد و سپس به منافقان هشدار داد: پس از قرار دادن نشانه، دیگر هیچ توجیهى براى آزار آزاد زن مسلمانان ندارند. و نکته دیگرى که روشن مى شود، این که بخش نخست آیه، مقدمه اى است براى بخش دوم; یعنى پوشیدن چادر، مقدمه اى است براى شناخته شدن; تا آزار نبینند و ولگردان بر گرد آنان نگردند. نه این که تکلیفى الزامى و شرعى براى زنان باشد; زیرا آن تکلیف، سپسها و در برهه اى دیگر ، هنگام نازل شدن سوره نور (آیه30) بیان شده است و در نتیجه مى توان گفت: جلباب مطرح شده در این آیه حقى است که خداوند براى زنانى که نمى خواهند مورد آزار و اذیت ولگردان قرار بگیرند، قرار داده است; نه این که وادار کردنى در کار باشد. براى روشن شدن بیش تر مسأل ه مثالى مى زنیم: هرگاه، شخصى، چه زن و چه مرد، در منزل خود باشد، منزل، مکان امن و پناهگاه اوست و کسى حق هیچ گونه دست اندازى به حقوق او را ندارد و کسى حق ندارد به جاى امن و پناهگاه وى تجاوز کند. حال از این آیه روشن مى شود که خداوند به زنان صالح و مؤمن، ارفاق کرده و به آنان امتیاز داده که اجازه داده است که حریم خود را به همراه خود ببرند. یعنى اگر (جلباب) و پرده اى بین خود و محیط خارج پدید آورند، این پرده، حریم آنان خواهد بود و کسى حق ندارد به این حریم دست یازد و با کسى که این حرکت زشت را انجام داد، مى توان، برخورد کرد. ولى اگر کسى چنین حریمى را براى خود قرار نداد و مورد اذیت و آزار دیگران قرار گرفت و نگاه ها به او دوخته شد و سخنان ناشایستى درباره او به کار گرفته شد، نمى تواند ادعاى دست اندازى به حریم خود را مطرح کند; زیرا خود، حریمى براى خود قرار نداده است. مرحله چهارم: (قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ ویحفظن فروجهنّ ولایبدین زینتهنّ الا ما ظهر منها ولیضربنّ بخمرهنَّ على جیوبهنّ ولایبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ او آبائهنّ او آباء بعولتهنّ او ابنائهنّ او ابناء بعولتهنّ او إخوانهنّ او بنى اخوانهنّ او بنى أخواتهنّ او نسائهنّ او ما ملکت ایمانهنّ أو التابعین غیر اولى الاربة من الرجال او الطفل الّذین لم یظهروا على عورات النساء ولایضربن بارجلهنّ لیعلم مایخفین من زینتهنّ وتوبوا الى اللّه جمیعاً ایها المؤمنون لعلّکم تفلحون.) خداوند در این مرحله، به زنان پارسا و مؤمن فرمان مى دهد: چشمان خود را از نگاههاى ناروا فرو گیرند، اندام خود را بپوشانند، زینت و آرایش خود را به جز آن جا که ناگزیر آشکار مى شود، بر بیگانه آشکار نسازند، سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند، زینت و جمال را نن مایانند، جز براى محرمهاى سببى و نسبى و یا زنان و کنیزکان و کودکان ناآگاه بر عورت زنان، چنان پا به زمین نکوبند که خلخال و زیورشان بیرون آید و آشکار شود. این مرحله از پوشش، بى گمان، پس از آیات سوره احزاب نازل شده است; به چند دلیل: 1. برابر ترتیب نزول سوره ها، سوره احزاب، هشتاد و هشتمین، یا هشتاد و نهمین و یا نودمین سوره نازل شده بر رسول خداست; ولى سوره نور نودوششمین تا یک صدودومین سوره نازل شده بر رسول خداست. 2. شأن نزولها، یا اسباب النزولهایى که براى سوره ها، یا پاره اى از آیات بیان شده نیز، بیانگر همین نکته اند; در مثل در سوره احزاب، پیش از نازل شدن آیات حجاب، سخن از جنگ احزاب و داستان زید و زینب و غزوه بنى قریظه بود که همگى در سال پنجم هجرى و آغاز سال ششم رخ داده است. ولى در سوره نور، سخن از داستان افک به میان آمده که مربوط به غزوه بنى المصطلق و پس از نازل شدن آیه حجاب بوده است. عایشه مى گوید: (رسول خدا، بین زنان خود قرعه کشید و قرعه به نام من در آمد و مرا دنبال خود برد و این رخداد، پس از نزول حجاب بود.) تفسیر (مجمع البیان)، ج7 بنابراین آیه 31 سوره نور، بیان چهارمین مرحله از حجاب را بر عهده دارد و چون این مرحله از حجاب، مهم ترین مرحله است و افزون بر حجاب زنان، امور گوناگون دیگرى نیز بیان کرده، ما به شرح درباره این آیه بحث مى کنیم; تا زوایاى مسأله به خوبى روشن شود. بنابراین، آیه شریفه در مقام بیان حکم تک تک اشخاص و افراد جامعه است در شأن نزول آیه نخست از قول امام باقر(ع) آمده است: (استقبل شاب من الانصار امرأة بالمدینه و کان النساء یتقنّعن خلف آذانهنّ فنظر الیها وهى مقبلة فلما جازت نظر الیها ودخل فى زقاق قد سمّاه ببنى فلان فجعل ینظر خلفها واعترض عظم فى الحائط او زجاجة فشق وجهه فلمّا مضت المرأة نظر فاذا الدِّماء تسیل على صدره وثوبه فقال واللّه لآتین رسول اللّه(ص) ولأخبرنّه قال: فأتاه. فلمّا رآه رسول اللّه(ص) قال له: ما هذا؟ فاخبره فهبط جبرئیل(ع) بهذا الآیة: قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکى لهم انّ اللّه خبیرٌ بما یصنعون.)43 در مدینه، جوانى از انصار، با خانمى روبه رو شد. زنان در آن زمان، مقنعه ها را پشت گوشها مى انداختند. جوان نگاه را به آن خانم دوخت و او همچنان به راه خود ادامه مى داد. هنگامى که زن از برابر وى رد شد، باز به زن نگاه مى کرد و را ه خود را ادامه مى داد. تا داخل کوچه اى شد ـ که حضرت نام کوچه را ذکر کرد ـ و همچنان که به پشت سر نگاه مى کرد، استخوان، یا شیشه اى که در دیوار بود، صورت وى را درید. هنگامى که زن از جلو چشمش ناپدید شد، به خود آمد، دید خون بر لباس و سینه اش، جریان دارد. پیش خود گفت: به خدا سوگند، نزد رسول خدا(ص) مى روم و او را از واقعه مى آگاهانم. هنگامى که نزد پیامبر(ص) آمد و حضرت او را به آن حالت دید، فرمود: این چه حالتى است؟ جوان داستان را براى حضرت باز گفت: آن گاه جبرئیل(ع) بر پیامبر نازل شد با این آیه شریفه: اى رسول ما، به مؤمنان بگو: چشمهاى خود را فرو نهند و عورتهاى خود را حفظ کنند. آن براى ایشان بهتر است. همانا، خداوند به آنچه انجام مى دهند، آگاه است. 6. از شأن نزول و همچنین از آیه (قل للمؤمنات) بر مى آید که زنان مدینه سر و بدن خویش را مى پوشانده اند، ولى بخشهایى از سروسینه خود را نمى پوشانده اند. بنابراین، آیه، درباره آن قسمتهایى که پوشیده نمى شده، دستورهایى داده است. مرحله پنجم: از آیاتى که پیش از این، از آنها سخن گفته شد، روشن شد که زنان قسمتهایى از بدن خود را که پیش از نازل شدن آیه حجاب نمى پوشانده اند، لازم نیست آنها را در برابر خویشاوندان دوازده گانه مطرح شده در آیه 30 سوره نور، از ظاهر قرآن مجید، به دست مى آید که حاضر شدن زن، با لباس نامناسب و نمایاندن، شکم، سینه، ران و در برابر خویشان نسبى، بى چون و چرا، حرام است. خداوند در آیه 58 ـ 59 سوره نور مسأله را مطرح فرموده و حتى ورود بدون اجازه به اتاق پدر و م ادر را، ممنوع فرموده است: (یا ایها الذین آمنوا لیستأذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلث مرّات من قبل صلوة الفجر وحین تضعون ثیابکم من الظهیرة ومن بعد صلوة العشاء ثلث عوراتٍ لکم لیس علیکم ولاعلیهم جناح بعدهنَّ طَوّافون علیکم بعضکم على بعض کذلک یبین اللّه لکم ال آیات واللّه علیکم حکیم.) اى آنان که ایمان آورده اید، غلامان و کنیزان زر خرید شما و کودکان نابالغ، [براى وارد شدن به اتاق شما] باید سه وقت از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، هنگامى که لباسهاى خود را هنگام ظهر در مى آورید و پس از نماز عشا. این سه وقت، عورت است از براى شما. برشم ا و بر آنان، غیر از این سه وقت، گناهى نیست. شمارى از شما بر شمارى دیگر وارد شونده و گردش کننده اند این چنین خداوند آیات خود را براى شما بیان مى کند و خداوند، داناى حکیم است. (واذا بلغ الاطفال منکم الحُلُم فلیستأذنوا کما استأذن الذین من قبلهم کذلک یبین اللّه لکم آیاته واللّه علیم حکیم.) هنگامى که کودکان شما به سن بلوغ رسیدند، باید از شما اجازه بگیرند، همان گونه که پیشینیان آنان اجازه مى گرفتند. این چنین خداوند آیات خود را براى شما، بیان مى کند. خداوند داناى حکیم است. آیه مى فرماید کودکان نابالغ، در سه نوبت، براى ورود به اتاق پدر و مادر اجازه بگیرند. حال، کودکان بالغ چطور؟ اینان، باید در هر حال، اجازه بگیرند، چه در این سه نوبت و چه در وقتهاى دیگر. خلاصه بحث: 1. حکم حجاب، کم کم و به مرور زمان، نازل شد و از خانه پیامبر اسلام(ص) شروع شد و سپس به دیگر خانه ها و خانواده ها سریان یافت. 2. حجاب براى سالم ماندن روح انسانها قرار داده شده است: (ذلکم اطهر لقلوبکم وقلوبهنّ). 3. جلباب (= چادر) افزون بر تکلیف، حقى بوده براى خانمهاى پاکدامن که در ابتداء، جنبه حق بودن آن برترى داشته است. 4. پیش از آمدن حکم حجاب، زنان ، غیر از سروگردن، گریبان و دستها را تا حدود آرنج، باقى بدن خود را مى پوشانده اند. ظاهر بودن کمر، سینه، رانها و رایج نبوده است. بنابراین، گروههاى استثناء شده، همان جاهایى که به طور معمول نمى پوشانده اند مجاز هستند که نگاه کن ند و جایز بودن نگاه کردن به رانها، سینه، ساقهاى پا و از آیه به دست نمى آید. 5. حکم حجاب، حکم فراگیر است و گروههاى استثناء شده به خاطر ضرورت و بوده است. 6. اصل در مسأله حجاب، جداسازى کامل محیط مرد و زن از یکدیگر است، به گونه اى که هر دو بتوانند در جامعه به کار و تلاش بپردازند و تماسها و برخوردها دراندازه بسیار کمى باشد. 7. حجاب و پوشش، مسأله اى شخصى است و بازشناسى (ماظهر) و ضرورتها به عهده خود افراد است و از این آیات حکم و وظیفه اى براى مسؤولان امر و متولیان امور روشن نشد. 8 . در این آیات هیچ بحثى درباره (مادر همسر) مطرح نشد و از هیچ یک از واژگان آیات روشن نشد که داماد مى تواند به مادر همسر خود نگاه کند. بله، از آیه 23 سوره بقره روشن مى شود: ازدواج با مادر همسر حرام است، همان گونه که ازدواج با مادر، خواهر، دختر، عمه، خاله، دختر برادر و دختر خواهر حرام است، ولى ملازمه اى بین حرام بودن ازدواج با حلال بودن نگاه کردن وجود ندارد.   چند کتاب در مورد حجاب معرفی می شود. 1.کتاب مسأله حجاب شهیدمطهری 2 . هفت سین حجاب ؛ علیرضا مستشاری 3. گستره عفاف به گستردگی زندگی، حمیده عامری 4. خاطرات محجبه ها   منصوره وطنى 5. حجاب از منظر فطرت و عقل و شرع    منصوره وطنى                                 ،   .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image